خاطَبَهُم (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خاطَبَهُم:(خاطَبَهُمُ الْجاهِلونَ) «خاطَبَهُم» از «مخاطبة و خطاب» به معنى «رويارو با كسى سخن گفتن، و سخنان درشت گفتن» است.
به موردی از کاربرد «خاطَبَهُم» در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ عِبادُ الرَّحْمَنِ الَّذينَ يَمْشونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلونَ قالوا سَلامًا) «بندگان خاصّ
خداوند رحمان، كسانى هستند كه آرام و بىتكبّر بر
زمین راه مىروند؛ و هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مىگويند و با بزرگوارى مىگذرند.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
صفت دومى كه در
آیه براى مؤمنين آورده اين است كه، چون از جاهلان حركات زشتى مشاهده مىكنند و يا سخنانى زشت و ناشى از
جهل مىشنوند، پاسخى سالم مىدهند، و به سخنى سالم و خالى از
لغو و
گناه جواب مىگويند، شاهد اينكه كلمه
سلام به اين معنا است آيه
(لا يَسْمَعونَ فيها لَغْواً وَ لا تَأْثيماً إِلّا قيلًا سَلاماً سَلاماً) مىباشد، پس حاصل و برگشت معناى اين كلمه به اين است كه: بندگان رحمان، جهل جاهلان را با جهل مقابله نمىكنند.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
در آيۀ فوق، نخستين توصيف از «عباد الرحمن»،
نفی کبر و
غرور و خود خواهى است كه در تمام اعمال و حتى در كيفيت راه رفتن آنها آشكار مىشود و دومين
وصف آنها «
حلم و بردبارى» در برابر جاهلان است كه چون آنها را به
جهل و جدال مورد خطاب قرار دهند، در پاسخ آنها «سلام» مىگويند.
سلامى كه نشانۀ بىاعتنايى توأم با بزرگوارى است، نه ناشى از
ضعف، سلامى كه
دلیل عدم مقابله به
مثل در برابر جاهلان و سبکمغزان است، سلام وداع گفتن با سخنان بىرويه آنهاست، نه سلام تحيت كه نشانۀ محبت و پيوند دوستى است، خلاصه سلامى كه نشانۀ حلم و بردبارى و بزرگوارى است.
واژۀ «خطاب» علاوه بر معانى مذكور به معنى «تقاضاى عفو و گذشت» آمده است، آنجا كه خداوند به
نوح (علیهالسلام) هشدار مىدهد كه از اين به بعد: «دربارۀ ستمگران، شفاعت و تقاضاى عفو مكن، چرا كه آنها محكوم به عذابند و مسلّما غرق خواهند شد!» اين جمله بخوبى مىفهماند كه «
شفاعت» درباره همهكس ممكن نيست، بلكه شرايطى دارد كه اگر در كسى موجود نباشد پيامبر خدا هم حق شفاعت و تقاضاى عفو در مورد او ندارد.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خاطبهم»، ج۱، ص ۶۹۷.