حکم زکات (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از احکامی که
خداوند برای انسانها تبیین
و تشریع کرد مساله
زکات بوده که در بعضی موارد حکم آن وجوب پرداخت
زکات میباشد.
حکم پرداخت
زکات، حکم
وجوب می باشد که طبق
آیات قرآن پرداخت
زکات واجب می باشد.
«واقیموا الصلوة
وءاتوا الزکوة....؛
و نماز را برپا دارید
و زکات را ادا کنید؛
و هر کار خیری را برای خود از پیش میفرستید، آن را نزد
خدا (در سرای دیگر) خواهید یافت؛ خداوند به اعمال شما بیناست.».
آیه بعد دو دستور سازنده مهم به
مؤمنان مى دهد یکى در مورد نماز که رابطه محکمى میان انسان
و خدا ایجاد مى کند
و دیگرى در مورد
زکات که رمز همبستگیهاى اجتماعى است
و این هر دو براى پیروزى بر دشمن لازم است ، مى گوید: (نماز را بر پا دارید
و زکات را ادا کنید)
و با این دو وسیله
روح و جسم خود را نیرومند سازید (
و اقیموا الصلوة
و آتوا الزکاة).
«.. ولـکن البر من ءامن بالله والیوم الاخر...
وءاتی الزکوة...؛
نیکی، (تنها) این نیست که (به هنگام نماز،) رویِ خود را به سوی
مشرق و (یا)
مغرب کنید؛ (
و تمام گفتگوی شما، در باره
قبله و تغییر آن باشد؛
و همه وقت خود را مصروف آن سازید؛) بلکه نیکی (
و نیکوکار) کسی است که به خدا،
و روز رستاخیز،
و فرشتگان،
و کتاب (آسمانی)،
و پیامبران،
ایمان آورده؛
و مال (خود) را، با همه علاقهای که به آن دارد، به خویشاوندان
و یتیمان
و مسکینان
و واماندگان در راه
و سائلان
و بردگان،
انفاق میکند؛ نماز را برپا میدارد
و زکات را میپردازد؛
و (همچنین) کسانی که به عهد خود -به هنگامی که
عهد بستند-وفا میکنند؛
و در برابر محرومیتها
و بیماریها
و در میدان
جنگ، استقامت به خرج میدهند؛ اینها کسانی هستند که راست میگویند؛
و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است؛)
و اینها هستند پرهیزکاران!».
«ان الذین ءامنوا وعملواالصــلحـت واقاموا الصلوة
وءاتوا الزکوة لهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون؛
کسانی که ایمان آوردند
و اعمال صالح انجام دادند
و نماز را برپا داشتند
و زکات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است؛
و نه ترسی بر آنهاست،
و نه غمگین میشوند.».
«ولا یحسبن الذین یبخلون بما ءاتـهم الله من فضله هو خیرا لهم بل هو شر لهم سیطوقون ما بخلوا به یوم القیـمة...؛
کسانی که
بخل میورزند،
و آنچه را خدا از
فضل خویش به آنان داده، انفاق نمیکنند، گمان نکنند این کار به سود آنها است؛ بلکه برای آنها شر است؛ بزودی در روز قیامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزیدند، همانند طوقی به گردنشان میافکنند.
و میراث آسمانها
و زمین، از آن خداست؛
و خداوند، از آنچه انجام میدهید، آگاه است.».(
آیه یاد شده درباره مانعان
زکات نازل شده است.)
«الم تر الی الذین قیل لهم کفوا ایدیکم واقیموا الصلوة
وءاتوا الزکوة... قل متـع الدنیا قلیل والاخرة خیر لمن اتقی ولا تظـلمون فتیلا؛
آیا ندیدی کسانی را که (در
مکّه ) به آنها گفته شد: «فعلا) ً دست از
جهاد بدارید!
و نماز را برپا کنید!
و زکات بپردازید!» (امّا آنها از این دستور، ناراحت بودند)، ولی هنگامی که (در
مدینه) فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعی از آنان، از مردم میترسیدند، همان گونه که از خدا میترسند، بلکه بیشتر!
و گفتند: «پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتی؟! چرا این فرمان را تا زمان نزدیکی تأخیر نینداختی؟!» به آنها بگو: «سرمایه زندگی دنیا، ناچیز است!
و سرای
آخرت، برای کسی که پرهیزگار باشد، بهتر است!
و به اندازه رشته شکافِ هسته خرمایی، به شما ستم نخواهد شد!».
«لـکن الر سخون فی العلم منهم والمؤمنون... والمؤتون الزکوة والمؤمنون بالله والیوم الاخر اولـئک سنؤتیهم اجرا عظیما؛
ولی راسخانِ در علم از آنها،
و مؤمنان (از امّت
اسلام،) به تمام آنچه بر تو نازل شده،
و آنچه پیش از تو نازل گردیده، ایمان میآورند. (همچنین) نمازگزاران
و زکاتدهندگان
و ایمانآورندگان به خدا
و روز قیامت، بزودی به همه آنان پاداش عظیمی خواهیم داد.».
«انما ولیکم الله ورسوله والذین ءامنوا الذین یقیمون الصلوة ویؤتون الزکوة وهم رکعون؛
سرپرست
و ولیّ شما، تنها خداست
و پیامبر او
و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا میدارند،
و در حال
رکوع،
زکات میدهند.».
«وهو الذی انشا جنــت معروشـت وغیر معروشـت والنخل والزرع مختلفـا اکله والزیتون والرمان متشـبهـا وغیر متشـبه کلوا من ثمره اذا اثمر
وءاتوا حقه یوم حصاده.... ؛
اوست که باغهای معروش (= باغهایی که درختانش روی داربستها قرار دارد)،
و باغهای غیرمعروش (= باغهایی که نیاز به داربست ندارد) را آفرید؛ همچنین
نخل و انواع
زراعت را، که از نظر
میوه و طعم با هم متفاوتند؛
و (نیز) درخت
زیتون و انار را، که از جهتی با هم شبیه،
و از جهتی تفاوت دارند؛ (برگ
و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است، در حالی که طعم میوه آنها متفاوت میباشد.) از میوه آن، به هنگامی که به ثمر مینشیند، بخورید!
و حقّ آن را به هنگام درو، بپردازید!
و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد!».
«..
وءاتوا الزکوة...؛
(امّا) وقتی
ماههای حرام پایان گرفت،
مشرکان را هر جا یافتید به
قتل برسانید؛
و آنها را اسیر سازید؛
و محاصره کنید؛
و در هر کمینگاه، بر سر راه آنها بنشینید! هرگاه توبه کنند،
و نماز را برپا دارند،
و زکات را بپردازند، آنها را رها سازید؛ زیرا خداوند آمرزنده
و مهربان است!».
«فان تابوا...
وءاتوا الزکوة فاخونکم فی الدین...؛
(ولی) اگر
توبه کنند، نماز را برپا دارند،
و زکات را بپردازند، برادر دینی شما هستند؛
و ما آیات خود را برای گروهی که میدانند (
و میاندیشند)، شرح میدهیم!».
«انما یعمر مسـجد الله من ءامن بالله...
وءاتی الزکوة... فعسی اولـئک ان یکونوا من المهتدین؛
مساجد خدا را تنها کسی آباد میکند که ایمان به خدا
و روز قیامت آورده،
و نماز را برپا دارد،
و زکات را بپردازد،
و جز از خدا نترسد؛ امید است چنین گروهی از هدایتیافتگان باشند.».
«.. والذین یکنزون الذهب والفضة ولا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم• یوم یحمی علیها فی نار جهنم فتکوی بها جباههم وجنوبهم وظهورهم هـذا ما کنزتم لانفسکم فذوقوا ما کنتم تکنزون؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! بسیاری از دانشمندان (
اهل کتاب)
و راهبان، اموال مردم را بباطل میخورند،
و (آنان را) از راه خدا بازمیدارند!
و کسانی که
طلا و نقره را گنجینه (
و ذخیره
و پنهان) میسازند،
و در راه خدا انفاق نمیکنند، به مجازات دردناکی بشارت ده!•در آن روز که آن را در
آتش جهنم، گرم
و سوزان کرده،
و با آن صورتها
و پهلوها
و پشتهایشان را داغ میکنند؛ (
و به آنها میگویند): این همان چیزی است که برای خود اندوختید (
و گنجینه ساختید)! پس بچشید چیزی را که برای خود میاندوختید!».(احتمال دارد که کنز
و عدم
انفاق، کنایه از عدم (پرداخت)
زکات باشد. بنابراین
آیه اجمالا اشاره به وجوب
زکات دارد.)
«انما الصدقـت للفقراء والمسـکین والعـملین علیها والمؤلفة قلوبهم وفی الرقاب والغـرمین وفی سبیل الله وابن السبیل فریضة من الله والله علیم حکیم؛
زکاتها مخصوص
فقرا و مساکین و کارکنانی است که برای (جمع آوری) آن زحمت میکشند،
و کسانی که برای جلب محبّتشان اقدام میشود،
و برای (آزادی) بردگان،
و (ادای دین) بدهکاران،
و در راه (تقویت آیین) خدا،
و واماندگان در راه؛ این، یک فریضه (مهم) الهی است؛
و خداوند دانا
و حکیم است!».
«والمؤمنون والمؤمنـت... ویؤتون الزکوة... اولـئک سیرحمهم الله ان الله عزیز حکیم؛
مردان
و زنان باایمان، ولیّ (
و یار
و یاور) یکدیگرند؛
امر به معروف،
و نهی از منکر میکنند؛ نماز را برپا میدارند؛
و زکات را میپردازند؛
و خدا و رسولش را اطاعت میکنند؛ بزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرارمیدهد؛ خداوند توانا
و حکیم است!».
«خذ من امولهم صدقة تطهرهم وتزکیهم بها...؛
از اموال آنها
صدقهای (بعنوان
زکات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازی
و پرورش دهی!
و (به هنگام گرفتن
زکات،) به آنها دعا کن؛ که دعای تو، مایه آرامش آنهاست؛
و خداوند شنوا
و داناست!».
«ان الله یدفع عن الذین ءامنوا... •...• الذین ان مکنـهم فی الارض...
وءاتوا الزکوة....؛
خداوند از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد!•...•همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند،
و زکات میدهند،
و امر به معروف و نهی از منکر میکنند،
و پایان همه کارها از آن خداست».
«..
وءاتوا الزکوة...؛
و در راه خدا
جهاد کنید،
و حقّ جهادش را ادا نمایید! او شما را برگزید،
و در دین (اسلام) کار سنگین
و سختی بر شما قرار ندارد؛ از آیین پدرتان
ابراهیم پیروی کنید؛ خداوند شما را در کتابهای پیشین
و در این کتاب آسمانی «
مسلمان» نامید، تا
پیامبر گواه بر شما باشد،
و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا دارید،
و زکات را بدهید،
و به خدا تمسّک جویید، که او مولا
و سرپرست شماست! چه مولای خوب،
و چه یاور شایستهای!».
«قد افلح المؤمنون•...• والذین هم للزکوة فـعلون؛
•...•همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند،
و زکات میدهند،
و امر به معروف
و نهی از منکر میکنند،
و پایان همه کارها از آن خداست.».
«رجال لا تلهیهم تجـرة ولا بیع عن ذکر الله... وایتاء الزکوة یخافون یومـا تتقلب فیه القلوب والابصـر؛
مردانی که نه تجارت
و نه معاملهای آنان را از یاد خدا
و برپاداشتن نماز
و ادای
زکات غافل نمیکند؛ آنها از روزی میترسند که در آن، دلها
و چشمها زیر
و رو میشود.».
و مراد از
اقامه نماز و ایتاء
زکات ، آوردن همه اعمال صالح است که خداى تعالى بندگان را بدانها ماءمور کرده که در زندگى دنیایشان انجام دهند. اقامه نماز وظایف عبودیت بنده را براى خداى سبحان ممثل مى کند،
و ایتاء
زکات وظایف او را نسبت به خلق ممثل مى سازد، چون نماز
و زکات هر یک در باب خود رکنى هستند.
«..
وءاتوا الزکوة...؛
و نماز را برپا دارید،
و زکات را بدهید،
و رسول (خدا) را اطاعت کنید تا مشمول رحمت (او) شوید.».
«هدی وبشری للمؤمنین• الذین... ویؤتون الزکوة...؛
وسیله هدایت
و بشارت برای مؤمنان است؛•همان کسانی که نماز را برپا میدارند،
و زکات را ادا میکنند،
و آنان به
آخرت یقین دارند.».
«هدی ورحمة للمحسنین• الذین... ویؤتون الزکوة...؛
مایه هدایت
و رحمت برای نیکوکاران است•همانان که نماز را برپا میدارند،
و زکات را میپردازند
و آنها به آخرت یقین دارند.».
«وقرن فی بیوتکن...
وءاتین الزکوة...؛
و در خانههای خود بمانید،
و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید،
و نماز را برپا دارید،
و زکات را بپردازید،
و خدا
و رسولش را اطاعت کنید؛ خداوند فقط میخواهد پلیدی
و گناه را از شما اهل بیت دور کند
و کاملاً شما را پاک سازد.».
«ءاشفقتم ان تقدموا بین یدی نجوکم صدقـت فاذ لم تفعلوا وتاب الله علیکم...
وءاتوا الزکوة...؛
آیا ترسیدید
فقیر شوید که از دادن صدقات قبل از نجوا خودداری کردید؟! اکنون که این کار را نکردید
و خداوند توبه شما را پذیرفت، نماز را برپا دارید
و زکات را ادا کنید
و خدا
و پیامبرش را اطاعت نمایید
و (بدانید) خداوند از آنچه انجام میدهید با خبر است!».
«الا المصلین• الذین هم... • والذین فی امولهم حق معلوم• للسائل والمحروم؛
مگر نمازگزاران،•آنها که نمازها را پیوسته بجا میآورند، •
و آنها که در اموالشان حق معلومی است... •برای تقاضاکننده
و محروم.».
«..
وءاتوا الزکوة...؛
پروردگارت میداند که تو
و گروهی از آنها که با تو هستند نزدیک دو سوم از شب یا نصف یا ثلث آن را به پا میخیزند؛ خداوند شب
و روز را اندازهگیری میکند؛ او میداند که شما نمیتوانید مقدار آن را (به دقّت) اندازهگیری کنید (برای عبادت کردن)، پس شما را بخشید؛ اکنون آنچه برای شما میسّر است
قرآن بخوانید او میداند بزودی گروهی از شما بیمار میشوند،
و گروهی دیگر برای به دست آوردن
فضل الهی (
و کسب روزی) به
سفر میروند،
و گروهی دیگر در راه خدا جهاد میکنند (
و از
تلاوت قرآن بازمیمانند)، پس به اندازهای که برای شما ممکن است از آن تلاوت کنید
و نماز را بر پا دارید
و زکات بپردازید
و به خدا «
قرض الحسنه» دهید (= در راه او انفاق نمایید)
و (بدانید) آنچه را از کارهای نیک برای خود از پیش میفرستید نزد خدا به بهترین وجه
و بزرگترین پاداش خواهید یافت؛
و از خدا آمرزش بطلبید که خداوند آمرزنده
و مهربان است!».
«قد افلح من تزکی؛
به یقین کسی که پاکی جست (
و خود را تزکیه کرد)، رستگار شد.».(بنا بر احتمالی، مقصود از «تزکی»
زکات است.)
«وسیجنبها الاتقی• الذی یؤتی ماله یتزکی؛
و بزودی با تقواترین مردم از آن دور داشته میشود،•همان کس که مال خود را (در راه خدا) میبخشد تا پاک شود.».
وجوب پرداخت بخشی از
زکات به در راه ماندگان تعلق می گیرد.
«انما الصدقـت للفقراء... وابن السبیل فریضة من الله...؛
زکاتها مخصوص
فقرا و مساکین
و کارکنانی است که برای (جمع آوری) آن زحمت میکشند،
و کسانی که برای جلب محبّتشان اقدام میشود،
و برای (آزادی) بردگان،
و (ادای دین) بدهکاران،
و در راه (تقویت آیین) خدا،
و واماندگان در راه؛ این، یک فریضه (مهم) الهی است؛
و خداوند دانا
و حکیم است!».
خداوند بر
مشرکان پرداخت
زکات را واجب کرده است.
«... وویل للمشرکین• الذین لا یؤتون الزکوة...؛
بگو: من فقط انسانی مثل شما هستم؛ این حقیقت بر من
وحی میشود که معبود شما معبودی یگانه است؛ پس تمام توجّه خویش را به او کنید
و از وی آمرزش طلبید؛ وای بر مشرکان!•همانها که
زکات را نمیپردازند،
و آخرت را منکرند!».(. آیه شریفه دلالت بر وجوب پرداخت
زکات بر کافران دارد.زیرا «ویل» تهدید به
عذاب است.)
وجوب پرداخت
زکات برای انبیای الهی هم می باشد.
«ونجینـه ولوطـا الی الارض التی بـرکنا فیها للعــلمین• ووهبنا له اسحـق ویعقوب نافلة وکلا جعلنا صــلحین• ... واوحینا الیهم فعل الخیرت... وایتاء الزکوة...؛
و او
و لوط را به سرزمین (
شام) -که آن را برای همه جهانیان پربرکت ساختیم- نجات دادیم!•
و اسحاق،
و علاوه بر او،
یعقوب را به وی بخشیدیم؛
و همه آنان را مردانی صالح قرار دادیم!•
و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت میکردند؛
و انجام کارهای نیک
و برپاداشتن نماز
و ادای
زکات را به آنها وحی کردیم؛
و تنها ما را عبادت میکردند.».
بر اهل کتاب پرداخت
زکات واجب شده است.
«وما تفرق الذین اوتوا الکتـب الا من بعد ما جاءتهم البینه• وما امروا الا لیعبدوا الله... ویؤتوا الزکوة وذلک دین القیمه؛
اهل کتاب (نیز در دین خدا) اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه دلیل روشن برای آنان آمد!•
و به آنها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص کنند
و از
شرک به
توحید بازگردند، نماز را برپا دارند
و زکات را بپردازند؛
و این است آیین مستقیم
و پایدار!».
پرداخت
زکات بر کافران هم طبق آیات قرآن واجب شده است.
«... وویل للمشرکین• الذین لا یؤتون الزکوة وهم بالاخرة هم کـفرون؛
بگو: من فقط انسانی مثل شما هستم؛ این حقیقت بر من وحی میشود که معبود شما معبودی یگانه است؛ پس تمام توجّه خویش را به او کنید
و از وی
آمرزش طلبید؛ وای بر مشرکان!•همانها که
زکات را نمیپردازند،
و آخرت را منکرند!».
پرداخت
زکات بر کسانیکه
طلا و نقره دارند واجب میباشد.
«یـایها الذین ءامنوا ان کثیرا من الاحبار والرهبان لیاکلون امول الناس بالبـطـل ویصدون عن سبیل الله والذین یکنزون الذهب والفضة ولا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم• یوم یحمی علیها فی نار جهنم فتکوی بها جباههم وجنوبهم وظهورهم هـذا ما کنزتم لانفسکم فذوقوا ما کنتم تکنزون؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! بسیاری از دانشمندان (اهل کتاب)
و راهبان، اموال مردم را بباطل میخورند،
و (آنان را) از راه خدا بازمیدارند!
و کسانی که
طلا و نقره را گنجینه (
و ذخیره
و پنهان) میسازند،
و در راه خدا
انفاق نمیکنند، به مجازات دردناکی بشارت ده!• در آن روز که آن را در
آتش جهنم، گرم
و سوزان کرده،
و با آن صورتها
و پهلوها
و پشتهایشان را داغ میکنند؛ (
و به آنها میگویند): این همان چیزی است که برای خود اندوختید (
و گنجینه ساختید)! پس بچشید چیزی را که برای خود میاندوختید!».
زکات بر بنی اسرائیل نیز واجب بوده است.
یـبنی اسرءیل اذکروا نعمتی... •...• ...
وءاتوا الزکوة...
ای فرزندان
اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید!
و به پیمانی که با من بستهاید وفا کنید، تا من نیز به
پیمان شما وفا کنم. (
و در راه انجام وظیفه،
و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید!•...•
و نماز را بپا دارید،
و زکات را بپردازید،
و همراه
رکوع کنندگان رکوع کنید (
و نماز را با جماعت بگزارید)!».
«واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل لا تعبدون الاالله...
وءاتوا الزکوة...؛
و (به یاد آورید) زمانی را که از
بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید؛
و به
پدر و مادر و نزدیکان
و یتیمان
و بینوایان نیکی کنید؛
و به مردم نیک بگویید؛ نماز را برپا دارید؛
و زکات بدهید. سپس (با اینکه پیمان بسته بودید) همه شما -جز عده کمی- سرپیچی کردید؛
و (از وفای به پیمان خود) رویگردان شدید.».
«ولقد اخذ الله میثـق بنی اسرءیل... لئن...
وءاتیتم الزکوة... لاکفرن عنکم سیـاتکم...؛
خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت.
و از آنها، دوازده نقیب (= سرپرست) برانگیختیم.
و خداوند (به آنها) گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا دارید،
و زکات را بپردازید،
و به رسولان من
ایمان بیاورید
و آنها را یاری کنید،
و به خدا قرض الحسنه بدهید (= در راه او، به نیازمندان کمک کنید)، گناهان شما را میپوشانم (= می بخشم)؛
و شما را در باغهایی از بهشت، که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد میکنم. اما هر کس از شما بعد از این
کافر شود، از راه راست منحرف گردیده است.».
«واختار موسی قومه سبعین رجلا لمیقـتنا... • ... ورحمتی وسعت کل شیء فساکتبها للذین یتقون ویؤتون الزکوة...؛
موسی از قوم خود، هفتاد تن از مردان را برای میعادگاه ما برگزید؛
و هنگامی که زمینلرزه آنها را فرا گرفت (
و هلاک شدند)، گفت: «پروردگارا! اگر میخواستی، می توانستی آنها
و مرا پیش از این نیز هلاک کنی! آیا ما را به آنچه سفیهانمان انجام دادهاند، (مجازات
و) هلاک میکنی؟! این، جز آزمایش تو، چیز دیگر نیست؛ که هر کس را بخواهی (
و مستحق بدانی)، به وسیله آن گمراه میسازی؛
و هر کس را بخواهی (
و شایسته ببینی)، هدایت میکنی! تو ولیّ مایی،
و ما را بیامرز، بر ما
رحم کن،
و تو بهترین آمرزندگانی!•
و برای ما، در این
دنیا و سرای دیگر، نیکی مقرّر فرما؛ چه اینکه ما به سوی تو بازگشت کردهایم! «(خداوند در برابر این تقاضا، به موسی) گفت:» مجازاتم را به هر کس بخواهم میرسانم؛
و رحمتم همه چیز را فراگرفته؛
و آن را برای آنها که
تقوا پیشه کنند،
و زکات را بپردازند،
و آنها که به آیات ما ایمان میآورند، مقرّر خواهم داشت!».
یکی دیگر از کسانیکه
زکات بر انها واجب شده بوده، یهود بوده اند.
«فبظـلم من الذین هادوا... •...• لـکن الر سخون فی العلم منهم والمؤمنون یؤمنون بما انزل الیک وما انزل من قبلک... والمؤتون الزکوة... اولـئک سنؤتیهم اجرا عظیما.
بخاطر ظلمی که از
یهود صادر شد،
و (نیز) بخاطر جلوگیری بسیار آنها از راه خدا، بخشی از چیزهای پاکیزه را که بر آنها
حلال بود، حرام کردیم.•...•ولی راسخانِ در علم از آنها،
و مؤمنان (از
امّت اسلام،) به تمام آنچه بر تو نازل شده،
و آنچه پیش از تو نازل گردیده، ایمان میآورند. (همچنین) نمازگزاران
و زکاتدهندگان
و ایمانآورندگان به خدا
و روز قیامت، بزودی به همه آنان پاداش عظیمی خواهیم داد.».
وجوب مصرف
زکات، در جهت تامین نیازهای فقیران، مساکین، کارگزاران
زکات، آزادسازی بردگان، پرداخت بدهی بدهکاران
و ابن سبیل به کار می رود.
«انما الصدقـت للفقراء والمسـکین والعـملین علیها والمؤلفة قلوبهم وفی الرقاب والغـرمین وفی سبیل الله وابن السبیل فریضة من الله والله علیم حکیم؛
زکاتها مخصوص فقرا
و مساکین
و کارکنانی است که برای (جمع آوری) آن زحمت میکشند،
و کسانی که برای جلب محبّتشان اقدام میشود،
و برای (آزادی) بردگان،
و (ادای دین) بدهکاران،
و در راه (تقویت آیین) خدا،
و واماندگان در راه؛ این، یک فریضه (مهم) الهی است؛
و خداوند دانا
و حکیم است!».
وجوب گرفتن
زکات، از داراییها
و اموال مردم، به فرمان امام مسلمانان صورت میگیرد.
«خذ من امولهم صدقة...؛
از اموال آنها صدقهای (بعنوان
زکات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازی
و پرورش دهی!
و (به هنگام گرفتن
زکات،) به آنها دعا کن؛ که دعای تو، مایه آرامش آنهاست؛
و خداوند شنوا
و داناست!».(در صورت قائل شدن به
وجوب یا
استحباب اخذ
زکات بر
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم این حکم درباره جانشین حضرت
و مامور جمع آوری
زکات و فقیه جاری خواهد بود. )
وجوب ادای
زکات، در آیین
اسماعیل علیه السلام هم بوده است.
«واذکر فی الکتـب اسمـعیل... • وکان یامر اهله بالصلوة والزکوة...؛
و در این کتاب (آسمانی) از اسماعیل (نیز) یاد کن، که او در وعدههایش صادق،
و رسول و پیامبری (بزرگ) بود!•او همواره خانوادهاش را به نماز
و زکات فرمان میداد؛
و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.».
وجوب پرداخت
زکات، در آیین
عیسی علیه السلام هم بوده است.
«... واوصـنی بالصلوة والزکوة ما دمت حیـا•...• ذلک عیسی ابن مریم...؛
و مرا -هر جا که باشم- وجودی پربرکت قرار داده؛
و تا زمانی که زندهام، مرا به نماز
و زکات توصیه کرده است!•این است عیسی پسر
مریم؛ گفتار حقّی که در آن تردید میکنند!».
بر
آل ابراهیم پرداخت
زکات واجب بوده است.
«قلنا یـنار کونی بردا وسلـمـا علی ابرهیم•...• ووهبنا له اسحـق ویعقوب نافلة وکلا جعلنا صــلحین• ... واوحینآ الیهم... وایتآء الزکوة...؛
(سرانجام او را به آتش افکندند؛ ولی ما) گفتیم: «ای
آتش! بر ابراهیم سرد
و سالم باش!»•...•
و اسحاق،
و علاوه بر او، یعقوب را به وی بخشیدیم؛
و همه آنان را مردانی صالح قرار دادیم!•
و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت میکردند؛
و انجام کارهای نیک
و برپاداشتن نماز
و ادای
زکات را به آنها
وحی کردیم؛
و تنها ما را عبادت میکردند.».
زکات فطره بر همه
واجب است که باید آنرا پرداخت کنند.
«قد افلح من تزکی•وذکر اسم ربه فصلی؛
به یقین کسی که پاکی جست (
و خود را تزکیه کرد)، رستگار شد.•
و (آن که) نام پروردگارش را یاد کرد سپس نماز خواند!».(بنابر قولی، مقصود از «قد افلح من تزکی»
زکات فطره است
و این مطلب از
امام صادق علیهالسّلام روایت شده است.)
پرداخت
زکات، از درآمدها
و مال التجاره یک امر
مستحب میباشد.
«یـایها الذین ءامنوا انفقوا من طیبـت ما کسبتم ومما اخرجنا لکم من الارض...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از قسمتهای پاکیزه اموالی که (از طریق تجارت) به دست آوردهاید،
و از آنچه از زمین برای شما خارج ساختهایم (از منابع
و معادن و درختان
و گیاهان)، انفاق کنید!
و برای انفاق، به سراغ قسمتهای ناپاک نروید در حالی که خود شما، (به هنگام پذیرش اموال،) حاضر نیستید آنها را بپذیرید؛ مگر از روی اغماض
و کراهت!
و بدانید خداوند، بینیاز
و شایسته ستایش است.».(از این
آیه بر استحباب دادن
زکات از درآمدها
و محصولات
کشاورزی استدلال شده است. ).
دعا و درود از طرف حاکم مسلمانان، برای
زکات دهنده امری مطلوب است.
«خذ من امولهم صدقة تطهرهم وتزکیهم بها وصل علیهم...؛
از اموال آنها صدقهای (بعنوان
زکات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازی
و پرورش دهی!
و (به هنگام گرفتن
زکات،) به آنها دعا کن؛ که دعای تو، مایه آرامش آنهاست؛
و خداوند شنوا
و داناست!».
اعتبار قصد قربت، در پرداخت
زکات یک امر ضروری میباشد.
«... وما ءاتیتم من زکوة تریدون وجه الله فاولـئک هم المضعفون؛
آنچه بعنوان
ربا میپردازید تا در اموال مردم فزونی یابد، نزد خدا فزونی نخواهد یافت؛
و آنچه را بعنوان
زکات میپردازید
و تنها
رضای خدا را میطلبید (مایه برکت است؛
و) کسانی که چنین میکنند دارای پاداش مضاعفند.».
«وما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاء... ویؤتوا الزکوة وذلک دین القیمه؛
و به آنها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص کنند
و از
شرک به
توحید بازگردند، نماز را برپا دارند
و زکات را بپردازند؛
و این است آیین مستقیم
و پایدار!».
نیت پرداخت
زکات در حال نماز جایز میباشد.
«انما ولیکم الله ورسوله والذین ءامنوا الذین یقیمون الصلوة ویؤتون الزکوة وهم رکعون؛
سرپرست
و ولیّ شما، تنها خداست
و پیامبر او
و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا میدارند،
و در حال
رکوع،
زکات میدهند.».(آیه یاد شده دلالت دارد که در حال نماز میتوان قصد پرداخت
زکات کرد.)
پرداخت
زکات، از سوی مالک به طور مستقیم جایز میباشد.
«ان تبدوا الصدقـت فنعما هی وان تخفوها وتؤتوها الفقراء فهو خیر لکم...؛
اگر انفاقها را آشکار کنید، خوب است!
و اگر آنها را مخفی ساخته
و به نیازمندان بدهید، برای شما بهتر است!
و قسمتی از گناهان شما را میپوشاند؛ (
و در پرتو بخشش در راه خدا، بخشوده خواهید شد.)
و خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است.».(عموم «الصدقات» شامل
صدقه واجب (
زکات) هم میشود
و از ظاهر آیه استفاده میشود که لازم نیست
زکات به
حاکم اسلامی پرداخت شود، بلکه مکلف میتواند خود آن را به نیازمندان بپردازد.)
زکات از سوی منافقان کفرپیشه قابل قبول نیست.
«قل انفقوا طوعـا او کرهـا لن یتقبل منکم انکم کنتم قومـا فـسقین• وما منعهم ان تقبل منهم نفقـتهم الا انهم کفروا بالله وبرسوله... ولا ینفقون الا وهم کـرهون؛
بگو: «
انفاق کنید؛ خواه از روی میل باشد یا اکراه، هرگز از شما پذیرفته نمیشود؛ چرا که شما قوم فاسقی بودید!•هیچ چیز مانع قبول انفاقهای آنها نشد، جز اینکه آنها به خدا
و پیامبرش
کافر شدند،
و نماز بجا نمیآورند جز با کسالت،
و انفاق نمیکنند مگر با کراهت!».
از موارد واجب شدن مصرف
زکات، «مؤلفة قلوبهم»میباشد.
«انما الصدقـت للفقراء... والمؤلفة قلوبهم... فریضة من الله والله علیم حکیم؛
زکاتها مخصوص
فقرا و مساکین
و کارکنانی است که برای (جمع آوری) آن زحمت میکشند،
و کسانی که برای جلب محبّتشان اقدام میشود،
و برای (آزادی) بردگان،
و (ادای دین) بدهکاران،
و در راه (تقویت آیین) خدا،
و واماندگان در راه؛ این، یک فریضه (مهم) الهی است؛
و خداوند دانا
و حکیم است!».مولفه قلوبهم عبارتند از مردمى که قائل به
توحید خدا هستند،
و لیکن هنوز معرفت در دلهایشان راه نیافته ،
و نفهمیده اند که
محمد رسول خدا (صلى الله علیه
و آله ) است ، لذا رسول خدا (صلى الله علیه
و آله ) دلهاى ایشان را بدست مى آورد، به ایشان زیاده از حد محبت مى کرد
و تعلیم مى داد تا شاید او را به نبوت بشناسند،
و یک سهم از
صدقات را هم براى آنان قرار داد، تا دلهایشان به
اسلام متمایل گردد.
(«مؤلفة قلوبهم» به کسانی گفته میشود که پرداخت
زکات موجب گرایش آنان به اسلام میشود
و میتوان از آنان در جهت مصالح اسلام کمک گرفت.)
مالکیت
و به حد نصاب رسیدن، شرط تعلق
و پرداخت
زکات ذکر شده است.
«خذ من امولهم صدقة تطهرهم وتزکیهم بها...؛
از اموال آنها صدقهای (بعنوان
زکات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازی
و پرورش دهی!
و (به هنگام گرفتن
زکات،) به آنها دعا کن؛ که دعای تو، مایه آرامش آنهاست؛
و خداوند شنوا
و داناست!».(«اموالهم» دلالت دارد بر اشتراط مالکیت نسبت به حد نصاب در پرداخت
زکات.)
مصالح عمومی مسلمانان (فی سبیل الله)، از موارد واجب شدن مصرف
زکات میباشد.
«انما الصدقـت... وفی سبیل الله...؛
زکاتها مخصوص فقرا
و مساکین
و کارکنانی است که برای (جمع آوری) آن زحمت میکشند،
و کسانی که برای جلب محبّتشان اقدام میشود،
و برای (آزادی) بردگان،
و (ادای دین) بدهکاران،
و در راه (تقویت آیین) خدا،
و واماندگان در راه؛ این، یک فریضه (مهم) الهی است؛
و خداوند دانا
و حکیم است!».
(واماندگان در راه) (وابن السبیل).یعنى مسافرانى که بر اثر علتى در راه مانده ،
و زاد
و توشه و مرکب کافى براى رسیدن به مقصد ندارند، هر چند افراد
فقیر و بیبضاعتى نیستند، ولى بر اثر
دزد زدگى ، یا بیمارى ، یا گم کردن اموال خود،
و یا علل دیگر، به چنین وضعى افتاده اند، اینگونه اشخاص را باید از طریق
زکات به مقدارى که براى رسیدن به مقصد لازم است بى نیاز ساخت.
زکات به عین مال تعلق میگیرد، نه اینکه به ذمه شخص باشد.
«خذ من امولهم صدقة تطهرهم وتزکیهم بها...؛
از اموال آنها صدقهای (بعنوان
زکات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازی
و پرورش دهی!
و (به هنگام گرفتن
زکات،) به آنها
دعا کن؛ که دعای تو، مایه آرامش آنهاست؛
و خداوند شنوا
و داناست!».
ترک
و خودداری از پرداخت
زکات دارای حرمت میباشد.
«... والذین یکنزون الذهب والفضة ولا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم• یوم یحمی علیها فی نار جهنم فتکوی بها جباههم وجنوبهم وظهورهم هـذا ما کنزتم لانفسکم فذوقوا ما کنتم تکنزون؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! بسیاری از دانشمندان (اهل کتاب)
و راهبان، اموال مردم را بباطل میخورند،
و (آنان را) از راه خدا بازمیدارند!
و کسانی که
طلا و نقره را گنجینه (
و ذخیره
و پنهان) میسازند،
و در راه خدا انفاق نمیکنند، به مجازات دردناکی بشارت ده!•در آن روز که آن را در
آتش جهنم، گرم
و سوزان کرده،
و با آن صورتها
و پهلوها
و پشتهایشان را داغ میکنند؛ (
و به آنها میگویند): این همان چیزی است که برای خود اندوختید (
و گنجینه ساختید)! پس بچشید چیزی را که برای خود میاندوختید!».
«.. وویل للمشرکین• الذین لا یؤتون الزکوة... کـفرون؛
بگو: من فقط انسانی مثل شما هستم؛ این حقیقت بر من وحی میشود که معبود شما معبودی یگانه است؛ پس تمام توجّه خویش را به او کنید
و از وی آمرزش طلبید؛ وای بر مشرکان!•همانها که
زکات را نمیپردازند،
و آخرت را منکرند!».
«فویل للمصلین• الذین... •...• ویمنعون الماعون؛
پس وای بر نمازگزارانی که...•در نماز خود سهلانگاری میکنند،•...•
و دیگران را از وسایل ضروری زندگی منع مینمایند!».(در روایت منقول از
علی (علیهالسّلام) «ماعون» به
زکات تفسیر شده است.)
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم زکات»