حکم راستگویی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
راستگویی مقابل
کذب و
دروغ است، و از بزرگترین فضایل اخلاقی است که در تعالیم و آموزههای دینی جایگاه ویژه دارد و در
قرآن و
روایات فراوان به آن سفارش شده است.
ملازمت با
راستی و
راستگویان لازم است.
«یـایها الذین ءامنوا... وکونوا مع الصـدقین؛
(ولی) اگر
توبه کنند،
نماز را برپا دارند، و
زکات را بپردازند، برادر دینی شما هستند و ما
آیات خود را برای گروهی که میدانند (و میاندیشند)، شرح میدهیم.»
کلمه "صدق" در اصل به معنای این است که گفتار و یا خبری که داده میشود با خارج مطابق باشد، و آدمی را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد "صادق" میگویند. و لیکن از آنجایی که بطور
استعاره و مجاز
اعتقاد و
عزم و
اراده را هم قول نامیدهاند در نتیجه صدق را در آنها نیز استعمال کرده، انسانی را هم که عملش مطابق با اعتقادش باشد و یا کاری که میکند با اراده و تصمیمش مطابق باشد، و
شوخی نباشد، صادق نامیدهاند.
و اطلاق امر به
تقوی و اطلاق کلمه "صادقین" و همچنین اینکه بطور مطلق فرموده: با صادقین باشید- با اینکه معیت و با کسی بودن به معنای همکاری کردن و پیروی نمودن است- همه قرینههایی هستند که دلالت میکنند بر اینکه مقصود از صدق، معنای مجازی و وسیع آن است، نه معنای لغوی و خاص آن.
بنابراین،
آیه شریفه
مؤمنین را دستور میدهد به اینکه
تقوا پیشه نموده، صادقین را در
گفتار و کردارشان پیروی کنند، و این غیر از آن است که بفرماید شما نیز مانند صادقین متصف به وصف صدق باشید زیرا اگر آن بود، میبایستی بفرماید و از صادقین باشید نه اینکه بفرماید و با صادقین باشید، و این پر واضح است و احتیاج به توضیح ندارد.
صدق و راستی در امور، مطلوب و شایسته است.
«لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق والمغرب ولـکن البر من ءامن بالله والیوم الاخر والملـئکة والکتـب والنبیین وءاتی المال علی حبه ذوی القربی والیتـمیوالمسـکین وابن السبیل والسائلین وفی الرقاب واقام الصلوة وءاتی الزکوة والموفون بعهدهم اذا عـهدوا والصـبرین فی الباساء والضراء وحین الباس اولـئک الذین صدقوا واولـئک هم المتقون؛
نیکی، (تنها) این نیست که (به هنگام نماز،) روی خود را به سوی
مشرق و (یا)
مغرب کنید (و تمام گفتگوی شما، درباره
قبله و تغییر آن باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازید) بلکه نیکی (و نیکوکار) کسی است که به
خدا، و
روز رستاخیز، و
فرشتگان، و کتاب (آسمانی)، و
پیامبران،
ایمان آورده و
مال (خود) را، با همه علاقهای که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و
مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان،
انفاق میکند نماز را برپا میدارد و زکات را میپردازد و (همچنین) کسانی که به عهد خود- به هنگامی که عهد بستند-
وفا میکنند و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان
جنگ،
استقامت به خرج میدهند اینها کسانی هستند که راست میگویند و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است) و اینها هستند پرهیزکاران.»
«قل اؤنبئکم بخیر من ذلکم للذین اتقوا... والله بصیر بالعباد• الصـبرین والصـدقین..؛
بگو: آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این (سرمایههای مادی)، بهتر است؟ برای کسانی که پرهیزگاری پیشه کرده اند، (و از این سرمایه ها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده میکنند،) در نزد پروردگارشان (در جهان دیگر)، باغهایی است که نهرها از پای درختانش میگذرد همیشه در آن خواهند بود و همسرانی پاکیزه، و خشنودی
خداوند (نصیب آنهاست). و خدا به (امور)
بندگان، بیناست. • .... • آنها که (در برابر مشکلات، و در مسیر
اطاعت و ترک
گناه،) استقامت میورزند، راستگو هستند، (در برابر خدا)
خضوع، و (در راه او) انفاق میکنند، و در سحرگاهان،
استغفار مینمایند.»
«ومن یطع الله والرسول فاولـئک مع الذین انعم الله علیهم... والصدیقین... وحسن اولـئک رفیقا..؛
و کسی که خدا و
پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز،) همنشین کسانی خواهد بود که خدا،
نعمت خود را بر آنان تمام کرده از پیامبران و
صدیقان و
شهدا و
صالحان و آنها رفیقهای خوبی هستند.»
«قال الله هـذا یوم ینفع الصـدقین صدقهم لهم جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها ابدا رضی الله عنهم ورضوا عنه ذلک الفوز العظیم؛
خداوند میگوید: امروز، روزی است که راستی راستگویان، به آنها سود میبخشد برای آنها باغهایی از
بهشت است که نهرها از زیر (درختان) آن میگذرد، و تا ابد، جاودانه در آن میمانند هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند این،
رستگاری بزرگ است!»
(قال الله هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم). منظور از این جمله صدق و راستی در گفتار و
کردار در
دنیا است، که در
آخرت مفید واقع میشود و گر نه صدق و راستی در آخرت که محل
تکلیف نیست فایدهای نخواهد داشت، به علاوه اوضاع آن روز چنان است که هیچکس جز راست نمیتواند بگوید، و حتی
گناهکاران و خطاکاران همگی به اعمال بد خویش اعتراف میکنند و به این ترتیب در آن روز
دروغگویی وجود ندارد.
بنا بر این آنها که مسئولیت و
رسالت خود را انجام دادند و جز راه صدق و درستی نپیمودند، مانند
مسیح (علیهالسّلام) و پیروان راستین او یا پیروان راستین سایر پیامبران که در این دنیا از در صدق وارد شدند، از کار خود بهره کافی خواهند برد.
ضمنا از این جمله اجمالا استفاده میشود که تمام نیکیها را میتوان در عنوان صدق و راستی خلاصه کرد صدق و راستی در گفتار، و صدق و راستی در عمل، و در روز رستاخیز تنها سرمایه صدق و راستی است که به کار میآید، نه غیر آن.
«...ومن اصدق من الله حدیثا؛
خداوند، معبودی جز او نیست! و به یقین، همه شما را در روز رستاخیز- که شکی در آن نیست- جمع میکند! و کیست که از خداوند، راستگوتر باشد؟»
«وتمت کلمت ربک صدقـا وعدلا لا مبدل لکلمـته...؛
و کلام
پروردگار تو، با صدق و
عدل، به حد تمام رسید هیچ کس نمیتواند کلمات او را دگرگون سازد و او شنونده داناست.»
«ما المسیح ابن مریم الا رسول قد خلت من قبله الرسل وامه صدیقة..؛
مسیح
فرزند مریم، فقط فرستاده (خدا) بود پیش از وی نیز، فرستادگان دیگری بودند، مادرش،
زن بسیار راستگویی بود هر دو،
غذا میخوردند (با این حال، چگونه دعوی
الوهیت مسیح و
پرستش مریم را دارید؟! ) بنگر چگونه نشانه را برای آنها آشکار میسازیم! سپس بنگر چگونه از
حق بازگردانده میشوند.»
«وان کان قمیصه قد من دبر فکذبت و هو من الصـدقین؛
و اگر پیراهنش از پشت پاره شده، آن زن
دروغ میگوید، و او از راستگویان است.»
«یوسف ایهاالصدیق افتنا... لعلی ارجع الی الناس لعلهم یعلمون؛
(او به
زندان آمد، و چنین گفت: ) یوسف، ای مرد بسیار راستگو! درباره این
خواب اظهار نظر کن که هفت
گاو چاق را هفت گاو لاغر میخورند و هفت خوشه تر، و هفت خوشه خشکیده تا من بسوی مردم بازگردم، شاید (از تعبیر این خواب) آگاه شوند!»
اگر
یوسف (علیه السلام) را صدیق خوانده که به معنای مرد کثیر الصدق و مبالغه در راستگویی است برای این است که این شخص، راستگویی یوسف را در تعبیری که از خواب او و خواب رفیقش کرد، و همچنین در گفتار و کرداری که از او در زندان مشاهده کرده بود بیاد داشت، و خدای تعالی هم این معنا را تصدیق کرده و لذا عین گفته او را نقل نموده و رد نکرده است.
«واذکر فی الکتـب ابرهیم انه کان صدیقـا نبیـا؛
در این کتاب، ابراهیم را یاد کن، که او بسیار راستگو، و پیامبر (خدا) بود!»
«واذکر فی الکتـب ادریس انه کان صدیقـا نبیـا..؛
و در این کتاب، از
ادریس (علیه السلام) (نیز) یاد کن، او بسیار راستگو و پیامبر (بزرگی) بود.»
«...والصـدقین والصـدقـت... اعد الله لهم مغفرة و اجرا عظیمـا؛
به یقین، مردان
مسلمان و
زنان مسلمان، مردان با
ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان
صابر و
شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با
خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانی که بسیار به یاد
خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا میکنند،
خداوند برای همه آنان مغفرت و
پاداش عظیمی فراهم ساخته است.»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم راستگویی».