حَلَب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَلَب از
واژگان نهج البلاغه به معنای دوشیدن است.
حضرت علی (علیهالسلام) در رابطه با کارهای بیهوده و فتنههای آینده از این واژه استفاده نموده است.
حَلَب و
احتلاب: به معنای دوشیدن است.
حضرت علی (علیهالسلام) در رابطه با بیطرفی در کارهای باطل فرموده:
«کن فی الفتنة کابن اللبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب».
(در فتنه ها همچون
شتر كم سنّ و سال باش! نه پشتى كه سوار شوند و نه پستانى كه بدوشند).
(شرحهای خطبه:
)
ابن لبون بچه دو ساله شتر را گویند یعنی در فتنهها (که هر دو طرف
باطل است) مانند بچّه شتر دو ساله باش نه پشتی دارد که سوار شد و نه پستانی دارد که دوشید، ولی اگر یک طرف
حق و یک طرف باطل باشد، وظیفه، دفاع از حق، و یاری کردن آنست لذا در رابطه با آنها که نه آن حضرت را یاری کردند و نه
معاویه را فرمود: «
«لم ینصروا الحق و لم یخذلوا الباطل»» حق را یاری نکردند، باطل را خوار ننمودند یعنی از هر دو جهت مقصّرند.
حضرت (علیهالسلام) همچنین در رابطه با فتنههای آینده فرموده:
«ثمّ یاتی بعد ذلک طالع الفتنة ... ترد بمرّ القضاء و تحلب عبیط الدماء و تثلم منار الدین» (سپس مقدمات
فتنه شروع میشود ... میآید با کوبیدن تلخ، میدوشد خونهای تازه و خالص را، میشکند علائم دین را).
(شرحهای خطبه:
)
از این لفظ ده مورد در «
نهج البلاغه» آمده است و در کلام الله به کار نرفته است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حلب»، ج۱، ص۲۹۴.