حَرَج (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَرَج (به فتح حاء و راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای
تنگی است.
بعضی بزرگان آن را
گناه نیز معنی کردهاند.
مشتقات
حَرَج که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
حَرَج (به فتح حاء و راء) به معنای تنگی، زحمت و گناه؛
حَرَجا (به فتح حاء و راء) به معنای تنگ است.
حَرَج به معنی
تنگی است.
راغب گوید: اصل آن محل جمع شدن شیء است و از آن
تنگی به نظر آمده لذا به
تنگی و گناه حرج گفتهاند.
به مواردی از
حَرَج که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(ما یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ.) «
خدا نمیخواهد برای شما
تنگی و زحمت پدید کند.»
(کِتابٌ اُنْزِلَ اِلَیْکَ فَلا یَکُنْ فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِنْهُ) «این کتابی است که بر تو نازل شده در سینهات از آن
تنگی نباشد.»
(لَیْسَ عَلَی الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَی الْمَرْضی وَ لا عَلَی الَّذِینَ لا یَجِدُونَ ما یُنْفِقُونَ حَرَجٌ اِذا نَصَحُوا لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ) (نه بر افراد ناتوان و نه بر بيماران و نه بر كسانى كه چيزى براى
انفاق در راه
جهاد ندارند، گناهى نيست كه در ميدان جهاد شركت نجويند، به شرط آنكه براى خدا و پيامبرش خيرخواهى كنند.)
آیه درباره جهاد است که ضعیفان و مریضان و ناداران از آن معافند در صورتی که به خدا و
رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیکخواه باشند. ولی بهتر است «حرج» را
تنگی معنی کنیم یعنی بر اینان
تنگی نیست و نمیگوییم حتما باید جهاد کنند ولی به خدا و رسول خیرخواه باشند.
گاهی آن را گناه معنی کردهاند.
(لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ.) (بر نابينا، لنگ و بيمار اگر در ميدان جهاد شركت نكنند گناهى نيست؛)
(وَ مَنْ یُرِدْ، اَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَاَنَّما یَصَّعَّدُ فِی السَّماءِ) «هر که را خدا بخواهد اضلال کند سینهاش را کاملا
تنگ میگرداند گویی به شدّت در آسمان بالا میرود.»
حرج در اینجا اسم است به معنای تنگ و آن «ضَیِّقاً» را تاکید میکند یعنی سخت تنگ و تنگ تنگ. ذیل آیه این مطلب را روشن میکند؛ زیرا اگر کسی را به هوا بالا ببریم در اثر کم شدن و تمام شدن اکسیژن سینهاش شدیدا تنگ شده و به خفقان خواهد افتاد.
بعضی از بزرگان «حرج» را از «ضَیِّقاً» جدا کرده و گوید: (حَرَجاً کَاَنَّما یَصَّعَّدُ فِی السَّماءِ) بیان و تفسیر «ضَیِّقاً» است. به نظرم این احتمال چندان قوی نیست و کَاَنَّما یَصَّعَّدُ به تنهایی مشبّه به کلام سابق است.
(لَیْسَ عَلَی الْاَعْمی حَرَجٌ وَ لا عَلَی الْاَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَی الْمَرِیضِ حَرَجٌ وَ لا عَلی اَنْفُسِکُمْ اَنْ تَاْکُلُوا مِنْ بُیُوتِکُمْ اَوْ بُیُوتِ آبائِکُمْ اَوْ بُیُوتِ اُمَّهاتِکُمْ اَوْ بُیُوتِ اِخْوانِکُمْ.) (بر نابينا و افراد لنگ و بيمار ايرادى نيست كه با شما هم غذا شوند) و بر شما نيز ايرادى نيست كه از خانههاى خودتان [
خانه هاى فرزندان يا همسرانتان كه خانه خودِ شما محسوب مىشود بدون اجازه خاصّى] غذا بخوريد و همچنين خانههاى پدرانتان يا خانههاى مادرانتان يا خانههاى برادرانتان يا خانههاى خواهرانتان...)
در
المیزان فرموده: ظاهر آیه درباره جعل حقی برای مؤمنان است که میتوانند از خانههای نزدیکان خود و رفیقان خود و از خانههای دیگر که اطمینان دارند به مقدار حاجت بخورند... و ذکر کور، لنگ و مریض برای آن است که قدرت بر کسب ندارند وگرنه فرقی میان آنها و غیر آنها نیست.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حرج»، ج۲، ص۱۱۶-۱۱۸.