حفاظتهای خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حفاظت موجودات
جهان، نشان
ربوبیت خداوند متعال است.
حفاظت و نگهداری
خداوند، از موجودات
جهان:
«الله لا الـه الا هو الحی القیوم... له ما فی السمـوت وما فی الارض... وسع کرسیه السمـوت والارض ولا یـوده حفظهما وهو العلی العظیم؛
هیچ معبودی نیست جز خداوند یگانه زنده، که قائم به
ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او هستند؛ هیچگاه
خواب سبک و سنگینی او را فرانمیگیرد؛ (و لحظهای از
تدبیر جهان هستی،
غافل نمیماند؛) آنچه در آسمانها و آنچه در
زمین است، از آن اوست؛ کیست که در نزد او، جز به فرمان او
شفاعت کند؟! (بنابراین، شفاعت شفاعتکنندگان، برای آنها که شایسته شفاعتند، از
مالکیت مطلقه او نمیکاهد.) آنچه را در پیش روی آنها (بندگان) و پشت سرشان است میداند؛ (و گذشته و
آینده، در پیشگاه
علم او، یکسان است.) و کسی از
علم او آگاه نمیگردد؛ جز به مقداری که او بخواهد. (اوست که به همه چیز آگاه است؛ و علم و دانش محدود دیگران، پرتوی از علم بیپایان و نامحدود اوست.) تخت (
حکومت) او، آسمانها و زمین را دربرگرفته؛ و نگاهداری آن دو (
آسمان و زمین)، او را خسته نمیکند. بلندی مقام و
عظمت، مخصوص اوست». («قیوم» به معنای حافظ تمام اشیا است.
)
«الله لا الـه الا هو الحی القیوم؛
معبودی جز خداوندِ یگانه
زنده و پایدار و نگهدارنده، نیست».
«... وکان الله علی کل شیء مقیتـا• ... ان الله کان علی کل شیء حسیبا؛
کسی که شفاعت (تشویق و کمک) به کار نیکی کند، نصیبی از آن برای او خواهد بود؛ و کسی که شفاعت (تشویق و کمک) به کار بدی کند، سهمی از آن خواهد داشت. و خداوند، حسابرس و نگهدار هر چیز است• هرگاه به شما
تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید! خداوند
حساب همه چیز را دارد». («حسیبا» به معنای حافظ است.
)
«ذلکم الله ربکم لا الـه الا هو خــلق کل شیء فاعبدوه وهو علی کل شیء وکیل؛
(آری، این است پروردگار شما! هیچ معبودی جز او نیست؛ آفریدگار همه چیز است؛ او را بپرستید و او
نگهبان و مدّبر همه موجودات است». («وکیل» به معنای حافظ است.
)
در سومین
آیه مورد بحث پس از
ذکر خالقیت به همه چیز و
ابداع و ایجاد
آسمانها و زمین و منزه بودن او از عوارض جسم و جسمانی و همسر و فرزند و احاطه علمی او به هر کار و هر چیز، چنین نتیجه میگیرد: (خداوند و پروردگار شما چنین کسی است و چون هیچکس دارای چنین صفات نیست، هیچکس غیر او نیز شایسته
عبودیت نخواهد بود، پروردگار اوست و آفریدگار هم اوست؛ بنابراین معبود هم تنها او میتواند باشد، پس او را بپرستید) (ذلکم الله ربکم لا اله الا هو خالق کل شی ء فاعبدوه).
و در پایان آیه برای اینکه هرگونه امیدی را به غیر
خدا قطع کند و ریشه هرگونه
شرک و به طور کلی تکیه به غیر خدا را بسوزاند، میگوید: (حافظ و نگهبان و مدبر همه چیز اوست) (و هو علی کل شی ء وکیل).
بنابراین کلید حل
مشکلات شما فقط در دست او میباشد و هیچکس غیر از او توانایی بر این کار ندارد؛ زیرا غیر او همه نیازمندند و
چشم بر
احسان او دوختهاند، با این حال معنی ندارد کسی مشکلات خود را نزد دیگری ببرد و حل آن را از او بخواهد.
قابل توجه اینکه در اینجا علی کل شیء وکیل گفته شده است، نه لکل شی ء وکیل، و تفاوت میان این دو
آشکار است؛ چون
ذکر کلمه (علی) دلیل بر تسلط و نفوذ امر اوست؛ در حالی که به کار بردن کلمه لام نشانه
تبعیت میباشد.
و به عبارت دیگر تعبیر اول به معنی
ولایت و
حفظ است و تعبیر دوم به معنی نمایندگی.
«... والله علی کل شیء وکیل؛
شاید (ابلاغ) بعض آیاتی را که به تو
وحی میشود، (بخاطر عدم پذیرش آنها) ترک کنی (و به تأخیر اندازی)؛ و سینهات از این جهت تنگ (و ناراحت) شود که میگویند: چرا گنجی بر او نازل نشده؟! و یا چرا فرشتهای همراه او نیامده است؟! (ابلاغ کن، و نگران و ناراحت مباش! چرا که) تو فقط بیم دهندهای؛ و خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چیز است (؛ و به حساب آنان میرسد)!».
«... ان ربی علی کل شیء حفیظ؛
پس اگر روی برگردانید، من رسالتی را که مأمور بودم به شما رساندم؛ و پروردگارم گروه دیگری را جانشین شما میکند؛ و شما کمترین ضرری به او نمیرسایند؛ پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است!».
«... وقد جعلتم الله علیکم کفیلا...؛
و هنگامی که با خدا
عهد بستید، به عهد او
وفا کنید! و سوگندها را بعد از محکم ساختن نشکنید، در حالی که خدا را کفیل و
ضامن بر (
سوگند) خود قرار دادهاید، به
یقین خداوند از آنچه انجام میدهید، آگاه است!». («کفیلا» به معنای حافظ آمده است.
)
«الم تر ان الله سخر لکم ما فی الارض والفلک تجری فی البحر بامره ویمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه ان الله بالناس لرءوف رحیم؛
آیا ندیدی که خداوند آنچه را در زمین است مسخّر شما کرد؛ و (نیز) کشتیهایی را که به فرمان او بر صفحه اقیانوسها
حرکت میکنند؛ و آسمان (کرات و سنگهای آسمانی) را نگه میدارد، تا جز بفرمان او، بر زمین فرو نیفتند؟ خداوند نسبت به مردم
رحیم و
مهربان است!».
«... وکان الله علی کل شیء رقیبـا؛
بعد از این دیگر زنی بر تو
حلال نیست، و نمیتوانی همسرانت را به همسران دیگری مبدّل کنی (بعضی را
طلاق دهی و همسر دیگری به جای او برگزینی) هر چند
جمال آنها مورد توجّه تو واقع شود، مگر آنچه که بصورت
کنیز در
ملک تو درآید! و خداوند ناظر و
مراقب هر چیز است (و با این
حکم فشار قبایل
عرب را در
اختیار همسر از آنان، از تو برداشتیم)».
«... وربک علی کل شیء حفیظ؛
او سلطه بر آنان نداشت جز برای اینکه
مؤمنان به
آخرت را از آنها که در
شکّ هستند باز شناسیم؛ و پروردگار تو، نگاهبان همه چیز است!».
«ان الله یمسک السمـوت والارض ان تزولا ولـئن زالتا ان امسکهما من احد من بعده انه کان حلیمـا غفورا؛
خداوند آسمانها و زمین را نگاه میدارد تا از نظام خود
منحرف نشوند؛ و هرگاه منحرف گردند، کسی جز او نمیتواند آنها را نگاه دارد، او
بردبار و غفور است!».
«الله خــلق کل شیء وهو علی کل شیء وکیل؛
خداوند آفریدگار همه چیز است و حافظ و
ناظر بر همه اشیا است».
نگهداری
خداوند، از
پرندگان در
فضا، نشانه شناخت او:
«او لم یروا الی الطیر فوقهم صـفـت ویقبضن ما یمسکهن الا الرحمـن انه بکل شیء بصیر؛
آیا به پرندگانی که بالای سرشان است، و گاه بالهای خود را گسترده و گاه جمع میکنند،
نگاه نکردند؟! جز خداوند
رحمان کسی آنها را بر فراز
آسمان نگه نمیدارد، چرا که او به هر چیز بیناست!».
دشوار نبودن
حفظ زمین، برای خداوند:
«... وسع کرسیه السمـوت والارض ولا یـوده حفظهما وهو العلی العظیم؛
هیچ معبودی نیست جز خداوند یگانه زنده، که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او هستند؛ هیچگاه خواب سبک و سنگینی او را فرانمیگیرد؛ (و لحظهای از تدبیر
جهان هستی، غافل نمیماند؛) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست؛ کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟! (بنابراین، شفاعت شفاعتکنندگان، برای آنها که شایسته شفاعتند، از
مالکیت مطلقه او نمیکاهد.) آنچه را در پیش روی آنها (بندگان) و پشت سرشان است میداند؛ (و
گذشته و آینده، در پیشگاه علم او، یکسان است.) و کسی از علم او آگاه نمیگردد؛ جز به مقداری که او بخواهد. (اوست که به همه چیز آگاه است؛ و علم و دانش محدود دیگران، پرتوی از علم بیپایان و نامحدود اوست).
تخت (حکومت) او، آسمانها و زمین را دربرگرفته؛ و نگاهداری آن دو (آسمان و زمین)، او را خسته نمیکند. بلندی مقام و عظمت، مخصوص اوست».
خداوند، برترین حافظ و نگهبان:
«قال هل ءامنکم علیه الا کما امنتکم علی اخیه من قبل فالله خیر حـفظـا وهو ارحم الرحمین؛
گفت: آیا نسبت به او به شما اطمینان کنم همانگونه که نسبت به برادرش (
یوسف) اطمینان کردم (و دیدید چه شد)؟! و (در هر حال،) خداوند بهترین حافظ، و مهربانترین مهربانان است».
خداوند، حفظ کننده
قرآن، از هرگونه
تحریف:
«انا نحن نزلنا الذکر وانا له لحـفظون؛
ما قرآن را نازل کردیم؛ و ما بطور قطع نگهدار آنیم!».
مراقبت و حفاظت خدا از
جنیان کارگر، در دربار
سلیمان (علیهالسلام):
«ومن الشیـطین من یغوصون له ویعملون عملا دون ذلک وکنا لهم حـفظین؛
و گروهی از
شیاطین (را نیز مسخّر او قرار دادیم، که در
دریا) برایش
غوّاصی میکردند؛ و کارهایی غیر از این (نیز) برای او انجام میدادند؛ و ما آنها را (از سرکشی) حفظ میکردیم!».
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حفاظتهای خدا»