• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حضور در مسجد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مسجد در نگاه اسلام و مسلمانان، دارای جایگاه ویژه‌ای بوده و حتی در حدیث قدسی، خداوند مساجد را خانه‌های خود در روی زمین دانسته است؛ لذا عبادت در مسجد نیز از عبادت در هر مکان دیگری برتر خواهد بود. بر همین اساس، خداوند در مسجد، میزبان انسان است؛ و همان‌گونه که اکرام و احترام به میهمان طبیعی است، می‌توان انتظار داشت که خداوند نیز امتیازاتی را برای میهمانان خود در نظر بگیرد. در روایات امتیازاتی را برای شخصی که در مسجد حاضر شود، در نظر گرفته شده است که می‌توان از آن‌ها به عنوان آثار فردی و اجتماعی حضور در مسجد یاد کرد.



مسجد در روایات اسلامی و هم‌چنین در میان مسلمانان، دارای جایگاهی رفیع است. نوع نگاه به مسجد می‌تواند از زوایای مختلفی باشد که طبیعتاً هر نگاه، اثر خاص به خود را دارد. در این مختصر به رویکرد حضور در مسجد همراه با آثار آن بیان می‌شود.


ورود به مسجد و حضور و توقف در آن از نظر فقهی احکام تکلیفی مختلفی دارد.

۲.۱ - کراهت تعطیل گذاشتن

تعطیل گذاشتن مسجد مکروه است و در حدیث آمده است که مسجد یکی از سه شکایت کننده‌ای است که روز قیامت به خداوند عزّ و جلّ شکایت می‌برند و دوتای دیگر عالمی است بین نادان‌ها و قرآنی است که گردوغبار روی آن را گرفته و خوانده نمی‌شود و در حدیث آمده است: «کسی که به‌سوی مسجدی از مساجد خدا برود برای او در برابر هر قدمی که برمی‌دارد تا هنگامی که به منزلش برگردد ده حسنه می‌باشد و از او ده سیئه محو می‌شود و ده درجه ترفیع می‌یابد.»
و «خواندن نماز در مساجد، مستحب است، بلکه بدون عذر - مانند باران - در مسجد حضور نیافتن مخصوصاً برای همسایه مسجد مکروه است، حتی در حدیث آمده است: برای همسایه مسجد نماز نیست مگر در مسجد. و بافضیلت‌ترین مساجد مسجدالحرام سپس مسجدالنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سپس مسجد کوفه و مسجدالاقصی سپس مسجد جامع سپس مسجد قبیله و پس از آن مسجد بازار است. و برای زنان افضل آن است که در اتاق‌هایشان نماز بخوانند و بافضیلت‌تر این است که در اتاق‌اندرونی (پستو) نماز بخوانند، و همچنین خواندن نماز در حرم ائمه (علیهم‌السّلام) خصوصاً حرم شریف امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و حائر شریف اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) مستحب است.»

۲.۲ - استحباب غسل برای ورود

غسل‌های مستحب مکانی: غسل‌هایی است که برای دخول در بعضی از مکان‌های مخصوص مستحب می‌باشند، مانند حرم مکه و شهر مکه و مسجدالحرام و کعبه و حرم‌ مدینه و شهر مدینه و مسجدالنبی، و اما برای دخول در سایر
مشاهد مشرفه به قصد رجاء به جای آورده شود.

۲.۳ - حرمت ورود یا توقف جنب، حائض و نفساء

داخل شدن در مسجدالحرام و مسجدالنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اگرچه به طور عبور باشد و توقف در سایر مساجد برای گروهی ممنوع و حرام است.

۲.۳.۱ - حرمت ورود یا توقف جنب

و از جمله احکام جنب این است که بر او «حرام است داخل شدن در مسجدالحرام و مسجدالنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اگرچه به طور عبور باشد.» همچنین حرام است «توقف در سایر مساجد، بلکه دخول در آن‌ها به هر نحوی که باشد، مگر آنکه به نحو عبور از مسجد باشد به اینکه از دری وارد شده و از درب دیگر خارج شود و یا برای برداشتن چیزی از این مساجد داخل شود که در این صورت اشکالی ندارد.» بنابراین «اگر در مسجدالحرام و یا مسجدالنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) محتلم شد و یا با جنابت عمداً یا سهواً و یا از روی ندانستن وارد یکی از آن دو مسجد گردید، واجب است برای خارج‌شدن تیمّم کند، مگر آنکه زمان خروج کوتاه‌تر یا مساوی زمان توقف برای تیمّم باشد، که در این صورت بنابر اقوی باید بدون تیمّم خارج شود.»

۲.۳.۲ - ورود یا توقف حائض

و از جمله احکام حائض حرمت «داخل شدن در مسجدالحرام و مسجدالنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و توقف در سایر مساجد، و قراردادن چیزی در مساجد بنابر آنچه که در بحث جنابت گذشت، زیرا حائض در جمیع احکام مانند جنب است‌.»

۲.۳.۳ - حرمت ورود یا توقف نفساء

زن نفساء در جایز نبودن داخل شدن در مسجدالحرام و مسجدالنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و توقف در سایر مساجد - به تفصیلی که در حیض گذشت - همانند زن حائض است.

۲.۴ - جواز ورود یا توقف مستحاضه

اما توقف او (مستحاضه) در مساجد و داخل شدن در مسجدالحرام و مسجدالنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، بنابر اقوی بدون غسل جایز است؛ اگرچه احتیاط (مستحب) آن است که - چنان که در مورد نزدیکی با زن گذشت - بدون غسل مخصوص نماز یا غسل مستقل برای خصوص داخل شدن در مسجد در مساجد توقف ننموده و داخل مسجدین (مسجدالحرام و مسجدالنبی) نشود.


مسجد؛ خانه خدا و محلی برای عبادت:
مسجد به عنوان مکانی مقدس بر روی زمین که دارای جایگاه ویژه‌ای بوده و در حدیث قدسی آمده که خداوند مساجد را خانه‌های خود در روی زمین دانسته است:
«إِنَّ بُیُوتِی فِی الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ تُضِی‌ءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا تُضِی‌ءُ النُّجُومُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ أَلَا طُوبَی لِمَنْ کَانَتِ الْمَسَاجِدُ بُیُوتَهُ»؛ «مساجد زمین، خانه‌های من است، که برای آسمانیان می‌درخشد؛ چنان‌که ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد، خوش به حال آن‌کس که مساجد، خانه اوست (و همیشه در مسجد است)».
عبادت در مسجد نیز از عبادت در هر مکان دیگری برتر خواهد بود. با این نگاه، مسجد می‌تواند آثار فردی و اجتماعی بالایی داشته باشد که در ذیل به آن‌ها می‌پردازیم:

۳.۱ - اثرات فردی

در این باره به برخی روایات اشاره می‌شود:

۳.۱.۱ - اول

براساس روایات، ‌خداوند در مسجد، میزبان انسان است:
«أَلَا طُوبَی لِعَبْدٍ تَوَضَّأَ فِی بَیْتِهِ ثُمَّ زَارَنِی فِی بَیْتِی أَلَا إِنَّ عَلَی الْمَزُورِ کَرَامَةَ الزَّائِرِ أَلَا بَشِّرِ الْمَشَّاءِینَ فِی الظُّلُمَاتِ إِلَی الْمَسَاجِدِ بِالنُّورِ السَّاطِعِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»؛ «خوشا به حال بنده‌ای که در خانه خود وضو می‌سازد و در خانه من مرا زیارت می‌نماید، بدان که بر زیارت‌شونده است که زائر خود را گرامی دارد. آنان که در تاریکی به مساجد روی می‌آورند، در قیامت به آنان نور بسیار داده خواهد شد» و همان‌گونه که اکرام و احترام به میهمان طبیعی است، می‌توان انتظار داشت که خداوند نیز امتیازاتی را برای میهمانان خود در نظر بگیرد.

۳.۱.۲ - دوم

در روایات امتیازاتی را برای شخصی که در مسجد حاضر باشد، در نظر گرفته شده است؛ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) فرمود:

«إِذَا دَخَلَ الْمُؤْمِنُ فِی الْمَسْجِدِ فَیَضَعُ رِجْلَهُ الْیُمْنَی قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ وَ إِذَا خَرَجَ فَوَضَعَ رِجْلَهُ الْیُسْرَی قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ حَفِظَکَ اللَّهُ وَ قَضَی لَکَ الْحَوَائِجَ وَ جَعَلَ مُکَافَاتَکَ الْجَنَّة»؛ «زمانی که مؤمن با پای راست وارد مسجد می‌شود، ملائکه ندا می‌دهند که خداوند تو را بخشید و زمانی که از مسجد خارج می‌شود؛ درحالی‌که پای چپ خود را بیرون می‌گذارد؛ ملائکه می‌گویند خداوند تو را حفظ خواهد کرد و نیازهایت برآورده خواهد شد و بهشت را برای تو قرار خواهد داد».

۳.۱.۳ - سوم

«إِنَّهُ لَا یَرْجِعُ صَاحِبُ‌ الْمَسْجِدِ بِأَقَلَّ مِنْ إِحْدَی ثَلَاثٍ: إِمَّا دُعَاءٍ یَدْعُو بِهِ یُدْخِلُهُ اللَّهُ بِهِ الْجَنَّةَ، وَ إِمَّا دُعَاءٍ یَدْعُو بِهِ لِیَصْرِفَ اللَّهُ بِهِ عَنْهُ بَلَاءَ الدُّنْیَا، وَ إِمَّا أَخٍ یَسْتَفِیدُهُ فِی اللَّهِ»؛ «کسی که وارد مسجد شده، از آن‌جا خارج نمی‌شود، مگر این‌که یکی از این سه امتیاز را به دست می‌آورد:

۱. دعایی که خداوند به وسیله آن دعا او را وارد بهشت می‌کند؛
۲. دعایی که به وسیله آن بلای دنیا از او دور می‌شود؛
۳. برادری دینی که او را در رسیدن به خداوند کمک می‌کند».
[۱۸] طبری آملی، عمادالدین محمد، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج۲، ص۷۲، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۳ق.


۳.۱.۴ - چهارم

روایت بالا با شمردن خصایص دیگری از امام علی (علیه‌السلام) نیز نقل شده است: «هر کس پیوسته یا در زمان هر نماز به طرف مساجد روان باشد، یکی از این هشت چیز را بهره خواهد برد: برادری که در راه خدا مورد استفاده او باشد، دانشی که از زبده‌های علم باشد، نشانه محکمی که در راه حق او را استوار سازد، رحمتی از طرف حق که در انتظار او بوده، کلمه و سخنی که او را از بدی باز دارد، شنیدن جمله‌ای که او را به راه خیر و نجات راه‌نمایی کند، گناهی را از ترس خدا ترک نماید، یا آن‌که از سر شرم و حیا گناهی را ترک کند. (این فواید همه در رفتن به مسجد است)».

۳.۱.۵ - پنجم

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود:
«جُلُوسُ الْمُؤْمِنِ فِی الْمَسْجِدِ رِبَاطُه»؛‌ «نشستن مؤمن در مسجد مانند جهاد کردنش می‌باشد».
[۲۲] بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نورالله‌، عوالم العلوم، ج۲۰، ص۷۶۵، محقق، مصحح، موحد ابطحی اصفهانی، محمدباقر، قم، مؤسسة الإمام المهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف)،‌ چاپ اول، ۱۴۱۳ق‌.


۳.۱.۶ - ششم

علاوه بر این، شخص مؤمن می‌تواند از حضور در مسجد که خداوند آن ‌را به خود نسبت داده است، لذت معنوی ببرد و طبیعی است که این نوع نگاه چه آثار مثبتی را بر روان انسان خواهد گذاشت، حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:

«الْجَلْسَةُ فِی‌ الْمَسْجِدِ خَیْرٌ لِی مِنَ الْجَلْسَةِ فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ الْجَنَّةَ فِیهَا رِضَا نَفْسِی‌ وَ الْجَامِعَ فِیهِ رِضَا رَبِّی»؛ «نشستن در مسجد برای من بهتر از نشستن در بهشت است؛ زیرا در بهشت نفس من راضی خواهد بود و در مسجد، رضایت پروردگار من خواهد بود».
[۲۳] دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج۲، ص۲۱۸، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.


۳.۲ - اثرات اجتماعی

اثرات فردی حضور در مسجد خود می‌تواند، تأثیرات اجتماعی مهمی را به وجود آورد و وقتی فرد، بهره‌هایی را از مسجد به دست آورد، طبیعی است که می‌تواند در اجتماع مؤثر و کارآمد باشد. علاوه بر این انجام انواع عبادت‌های جمعی در مسجد می‌تواند، وحدت و اتحاد بسیاری را برای مسلمانان به وجود آورد؛ یکی از علت‌های تأکید بسیار اسلام بر جماعت، همین مورد بوده که بتواند اتحاد و یک‌دلی را برای مسلمانان پدید آورد.


مسجد، پایگاهی برای فعالیت‌های اجتماعی:
مسجد از همان ابتدای قدرت گرفتن اسلام، دارای حساسیت و ارزش بسیار بالایی بوده است و به همین جهت بر سر انتخاب محلی برای ساخت مسجد، دقت و حساسیت بجایی صرف شد؛ اما بعد از ساخت مسجد، آن‌جا تبدیل به منطقه‌ای کلیدی برای امور روزانه گردید؛ مسجد محلی برای شور کردن و اتخاذ تصمیمات مهم و کلیدی بود.
مسجد محلی برای انجام خطبه‌های مهم سیاسی بود و اگر نیاز به گفت‌وگوی پیامبر با دیگر افراد بود، این گفت‌وگو در مسجد انجام می‌شد.
مسجد هم‌چنین محلی برای انجام مسائل دینی بود و در سال‌های بعد از پیامبر که بحث‌های دینی رونق دو چندان گرفته بودند، مسجد محل اصلی اجتماع دانشمندان و انجام بحث‌های مختلف و مناظرات مهم بوده است.
طبیعی است که این نگاه به مسجد می‌تواند بار معنویت و تقید به امور مذهبی را در انسان زنده نگه دارد و برای انجام اموری از این دست، انسان‌ها، خدا را بیش‌تر در نظر داشته باشد.


در خاتمه تذکر این نکته ضروری است که امروزه و با شکل‌گیری رفاه در امور مختلف زندگی، در حق مسجد از آن نقشی که باید داشته باشد و سزاوار آن است، اجحاف شده و حتی برای انجام عبادات روزمره نیز به اندازه کافی بدان توجه نمی‌شود، که این امر لزوم توجه و دقت مؤمنان را می‌طلبد و باید توجه داشت؛ همان‌گونه که برآوردن حق مسجد اثرات مثبتی بر انسان خواهد داشت، ادا نکردن حق مسجد نیز می‌تواند تأثیرات منفی بر انسان بگذارد.

۵.۱ - بیان یک روایت

«رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ‌ یَجِی‌ءُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثَلَاثَةٌ یَشْکُونَ الْمُصْحَفُ وَ الْمَسْجِدُ وَ الْعِتْرَةُ یَقُولُ الْمُصْحَفُ یَا رَبِّ حَرَّفُونِی وَ مَزَّقُونِی وَ یَقُولُ الْمَسْجِدُ یَا رَبِّ عَطَّلُونِی وَ ضَیَّعُونِی وَ یَقُولُ الْعِتْرَةُ یَا رَبِّ قَتَلُونَا وَ طَرَدُونَا وَ شَرَّدُونَا فَأَجْثُو لِلرُّکْبَتَیْنِ لِلْخُصُومَةِ فَیَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ لِی أَنَا أَوْلَی بِذَلِکَ»؛ جابر می‌گوید: شنیدم رسول خدا می‌فرمود: «روز قیامت سه چیز به عرصه محشر می‌آیند و شکایت می‌کنند؛ قرآن، مسجد و خاندان پیامبر؛ قرآن عرض حالش این است که پروردگارا مرا بسوزاندند و پاره‌پاره کردند. مسجد می‌گوید پروردگارا! مرا تعطیل کردند و حقم را ضایع ساختند. عترت پیامبر می‌گویند: پروردگارا! ما را کشتند و راندند و آواره کردند. این هنگام من به دو زانو می‌نشینم تا داد این سه را از دشمنانشان بستانم. خدای جل جلاله مرا می‌فرماید: که به دادستانی این سه من خود سزاوارترم».


۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۵۹، کتاب الصلاة، المقدمة الرابعة فی المکان، مسالة۱۶.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۶۰، کتاب الصلاة، المقدمة الرابعة فی المکان، مسالة۱۷.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۰۳، کتاب الطهارة، القول فی الاغسال المندوبة، اما المکانیة.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۰، کتاب الطهارة، القول فی احکام الجنب، منها یحرم.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۰، کتاب الطهارة، القول فی احکام الجنب، منها یحرم.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۰، کتاب الطهارة، القول فی احکام الجنب، مسالة۱.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۵۵، کتاب الطهارة، القول فی احکام الحائض.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۶۶، کتاب الطهارة، فصل فی النفاس، مسالة۶.    
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۶۴، کتاب الطهارة، فصل فی الاستحاضة، مسالة۸.    
۱۰. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ص‌۴۷، محقق، مصحح، محدث، جلال‌الدین،‌ قم، دار‌الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.    
۱۱. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص‌۲۹۷، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق.    
۱۲. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ص‌۴۷، محقق، مصحح، محدث، جلال‌الدین،‌ قم، دار‌الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.    
۱۳. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص‌۲۹۷، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق.    
۱۴. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص۶۹، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بی‌تا.    
۱۵. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۳، ص۳۹۳، قم، مؤسسه آل البیت (علیه‌السلام)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.    
۱۶. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، الأمالی، ص۴۷، قم، دار الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.    
۱۷. طبری آملی، عمادالدین محمد، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج۱، ص۱۲۲.    
۱۸. طبری آملی، عمادالدین محمد، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج۲، ص۷۲، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۳ق.
۱۹. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۳۷، محقق، مصحح، غفاری، علی‌اکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۲۰. کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص۱۳، قم، دارالرضی (زاهدی)، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.    
۲۱. طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص۲۰۴، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.    
۲۲. بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نورالله‌، عوالم العلوم، ج۲۰، ص۷۶۵، محقق، مصحح، موحد ابطحی اصفهانی، محمدباقر، قم، مؤسسة الإمام المهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف)،‌ چاپ اول، ۱۴۱۳ق‌.
۲۳. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج۲، ص۲۱۸، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
۲۴. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج۲، ص۲۴.    
۲۵. شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج‌۱، ص‌۱۷۵، محقق، مصحح، غفاری، علی‌اکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «آثار فردی و اجتماعی حضور در مسجد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۱۸.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار