• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسن بن علی یازوری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یازوری، حسن‌بن علی‌، بن عبدالرحمان، قاضی‌القضاة و داعی‌الدعاة و وزیر فاطمیانمحرّم ۴۴۲ـ اول محرّم ۴۵۰). وی از مشهورترین وزیران اهل قلم در دولت فاطمیان بود و نقش بسیاری در امر دعوت فاطمیان و اوضاع داخلی و خارجی مصر در زمان خلافت المستنصربالله (۴۲۷ـ ۴۸۷) داشت، به نحوی که پس از عزل او، مصر وارد تاریک ‌ترین دوران تاریخی خود شد.



یازوری فلسطینی الاصل و از قریۀ یازور بود. پدرش به رمله رفت و عهده دار امر قضاوت شد و پس از او، یازوری به این کار پرداخت، اما بعد از مدتی عزل شد و به مصر رفت و خواستار بازگشت به شغل خود شد.
[۲] تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۶۶ـ ۳۶۷، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
[۳] جمال‌الدین علی ابن‌ظافر، اخبارالدول المنقطعه، ج۱، ص۷۸ـ ۷۹، مقدمه و تعقیب اندریة فریة، قاهره، مطبوعات المعهد العلمی الفرنسی الآثار الشرقیة، ۱۹۷۲.
[۴] محمدبن علی‌بن یوسف‌بن جلب ابن‌میسر، اخبار مصر، ج۱، ص۱۶، تصحیح هنری ماسیه، قاهره، مطبعه‌المعهد العلمی الفرنسی، ۱۹۱۹.



وی در مصر به خدمت مادر المستنصربالله در آمد. در این زمان، ابوسعد تستری (مسئول دیوان امّ خلیفه و از افراد بانفوذ در دستگاه حکومتی) به قتل رسید و برادرش، ابی‌نص، به سبب ترس از ترکان، از جانشین او شدن خودداری کرد.
[۵] تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۶۷، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
بنابراین، یازوری، ضمن داشتن مقام قضاوت، مسئولیت دیوان امّ خلیفه را نیز برعهده‌ گرفت و قدرت و نفوذش در دولت زیاد شد و پس از عزل صاعد بن مسعود از وزارت، وزیر شد.
[۶] ابی‌بکربن عبدالله بی‌ایبک الدواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر (الدرة‌المضیة فی اخبارالدولة الفاطمیة)، ج۶، ص۳۵۹ـ ۳۶۰، تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قاهره، الدراسات‌الاسلامیة، ۱۳۸۰.
یازوری پیش از آن‌که وزیر المستنصربالله بشود، قاضی‌القضاة و داعی‌الدعاة بود و در سال ۴۴۳، منصب وزارت هم یافت
[۷] جلال‌الدین عبدالرحمانبن محمدبن عمان سیوطی، حسن‌المحاضره فی اخبار مصر والقاهره، ج۲، ص۱۸۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
نخستین بار بود که کسی در دولت فاطمی این سه منصب را با هم داشت. این امر از القاب او نیز نمایان است: «الوزیرالاجل، الاوحد المسکین، سیدالوزراء، تاج‌الاصفیاء، قاضی‌القضاة و داعی‌الدعاة، علم‌المجد، خالصة امیرالمؤمنین الناصرالدین ابومحمدحسن‌بن علی‌بن عبدالرحمان الیازوری».
[۸] علی‌بن منجب‌بن سلیمان ابن‌الصیرفی، الاشارة الی من نال الوزراة، ج۱، ص۴۰، مصحح عبدالله مخلص، قاهره، نشر معهدالعلمی الفرنسی، ۱۹۲۴.
[۹] تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۶۶، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
ابن‌حجر عسقلانی القاب او را چنین ذکر کرده است: «قاضی‌القضاة داعی‌الدعاة الاجل المکین عمدة‌الدین امین امیرالمؤمنین». سپس به القاب او لقب «الناصرلدین، غیاث‌المسلمین» افزوده شد و لقب «خلیل‌ امیرالمؤمنین» به جای لقب «خالصة امیرالمؤمنین» ذکر گردید.
[۱۱] علی‌بن منجب‌بن سلیمان ابن‌الصیرفی، الاشارة الی من نال الوزراة، ج۱، ص۴۱، مصحح عبدالله مخلص، قاهره، نشر معهدالعلمی الفرنسی، ۱۹۲۴.
[۱۲] عارف تامر، تاریخ‌الاسماعیلیه، ج۸، ص۱۱، لندن ـ قبرص، ریاض‌الریس لکتب والنشر، ۱۹۹۱.



ابن‌قلانسی مراسم تعیین شدن حسن‌بن علی یازوری را به وزارت المستنصربالله در ذیقعده ۴۴۳، وصف کرده است.
[۱۳] ابی یعلی حمزه ابن‌قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۸۴ ـ ۸۵، قاهره، مکتبة‌المتنبی، بی‌تا.
گرفتن امتیازات و القاب فاخر برای یازوری معمول شد و همین بر اقتدار و نفوذ او افزود تا جایی که نامش را بر سکه نقش کردند.


یازوری هنگامی به وزارت المستنصربالله رسید که رقابت سیاسی میان صاحبان قدرت، به قتل یا برکناری وزیران می‌انجامید. از جمله وزیرانی که ملکۀ مادر، برای غلبۀ سودانی‌ها بر ترک‌ها، به نوعی او را تحت فشار گذاشت، ابوالبرکات جرجرانی بود که چون از عاقبت کار ترسید و دستور او را رد کرد، از وزارت برکنار شد
[۱۴] تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۰۳، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
و همین امر موجب نابسامانی اوضاع سیاسی مصر گردید. در این اوضاع، یازوری به وزارت رسید و در مدت هشت سال وزارت خود، نظم و ترتیب را به مصر برگرداند.
[۱۵] ابی‌بکربن عبدالله بی‌ایبک الدواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر (الدرة‌المضیة فی اخبارالدولة الفاطمیة)، ج۶، ص۳۵۹، تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قاهره، الدراسات‌الاسلامیة، ۱۳۸۰.
[۱۶] محمدبن علی‌بن یوسف‌بن جلب ابن‌میسر، اخبار مصر، ج۱، ص۶، تصحیح هنری ماسیه، قاهره، مطبعه‌المعهد العلمی الفرنسی، ۱۹۱۹.



مقام وزارت در دورۀ فاطمی، همانند دورۀ عباسی، به دو دسته تقسیم می‌شود: وزرای اهل قلم یا وزرای تنفیذ، در دورۀ اول خلافت فاطمیان در مصر (یعنی تا اواخر حکومت المستنصربالله)؛ و وزرای اصحاب سیوف (شمشیر) یا وزرای تفویض، از اواخر حکومت المستنصربالله تا سقوط دولت فاطمی در ۵۶۷.
[۱۷] محمد جمال‌الدین سرور، تاریخ الدولة الفاطمیة، ج۱، ص۱۲۷ـ ۱۲۸، بی‌جا، دارالفکر العربی، ۱۳۹۹.

در دورۀ اول خلافت فاطمیان، وزیر بدون کمترین مداخلۀ اجرایی، صرفاً‌ اوامر و احکام خلیفه را به مردم و حکام و والیان ابلاغ می‌کرد و متقابلاً عرایض و درخواست‌های آنان را به نظر خلیفه می‌رساند. این افراد بیش‌تر از دیوانسالاران و اهل قلم انتخاب می‌شدند و متناسب با میزان اختیارات محدودشان، عمل می‌کردند.
[۱۸] ابومحمد المرتضی عبدالسلام‌بن حسن قیسرانی، ابن‌طویر، ج۱، ص۴۲، نزهة‌المقلتین فی اخبار الدولتین، تحقیق ایمن فؤاد سید، بیروت، دار نشر شتاینر شتوتغارت، ۱۴۱۲.
در این دوره، اقتدار و نفوذ برخی وزرا از دیگر وزیران اهل قلم بیش‌تر و حتی مساوی با قدرت وزرای تفویض بود. یازوری از وزیرانی بود که با توجه به میزان قدرت خود، در جریان امور سیاسی و نظامی بود و در تدابیر جنگی و سرکوب شورشیان، با او مشورت می‌شد.
[۱۹] ج ۶، ‌ص ۱۹۲ـ ۱۹۳، ابی‌بکربن عبدالله بی‌ایبک الدواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر (الدرة‌المضیة فی اخبارالدولة الفاطمیة)، تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قاهره، الدراسات‌الاسلامیة، ۱۳۸۰.
[۲۰] عارف تامر، تاریخ‌الاسماعیلیه، ج۳، ص۲۰۴، لندن ـ قبرص، ریاض‌الریس لکتب والنشر، ۱۹۹۱.





۶.۱ - برخورد با بنی زیره

از مهمترین مسائل سیاسی- نظامی زمان یازوری، برخورد با بنی‌ زیری والیان افریقیه بود. معز بن بادیس، والی مغرب، از اطاعت فاطمیان سر برتافته و به سوی عباسیان گرایش یافته بود. هرچند علی‌بن احمد جرجرایی، اولین وزیر با کفایت المستنصربالله، با او مکاتبه و او را متقاعد به اطاعت از فاطمیان کرده بود و با رد و بدل شدن نامه‌ها و هدایای میان دو طرف، ارتباط دوباره برقرار شده بود.
[۲۱] تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۱۷۷ـ ۱۷۸، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.

اما اختلاف بین مغرب و مصر در ۴۴۳ ادامه یافت و حتی به اختلاف شخصی بین یازوری و معزبن بادیس (والی افریقیه) انجامید، چنان که مورخان ذکر کرده‌اند ملوک اطراف در مکاتبه با یازوری، مانند وزرای قبل، خود را «عبده» می خواندند، ولی معز اظهار بندگی نکرد و خود را «صنیعه» خطاب نمود.
[۲۲] عبدالرحمان بن محمد ابن‌خلدون، العبر و دیوان المبتداء والخبر فی ایام العری والعجم والبربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر، ج۳، ص۹۸ـ ۹۹، ترجمة عبدالمحمد آیتی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۳ ش.
[۲۳] جمال‌الدین علی ابن‌ظافر، اخبارالدول المنقطعه، ج۱، ص۶۹ـ ۷۱، مقدمه و تعقیب اندریة فریة، قاهره، مطبوعات المعهد العلمی الفرنسی الآثار الشرقیة، ۱۹۷۲.
[۲۴] جمال‌الدین علی ابن‌ظافر، اخبارالدول المنقطعه، ج۲، ص۲۱۴، مقدمه و تعقیب اندریة فریة، قاهره، مطبوعات المعهد العلمی الفرنسی الآثار الشرقیة، ۱۹۷۲.
در نتیجه، اختلاف زیاد شد و معز در ۴۴۳ از اطاعت فاطمیان سر باز زد و حمایت خود را از عباسیان اعلام نمود. یازوری هم المستنصربالله را، که قدرت نظامی کافی نداشت، بر ضد وی برانگیخت و او را متقاعد نمود که، برای تنبیه معز زیری خیانتکار، تعدادی از قبایل بدوی ساکن در نزدیکی درۀ نیل را تشجیع و تشویق به مهاجرت به سوی افریقیه کند. با این اقدام، خلیفۀ فاطمی، هم خود را از شرّ قبایل مزاحم عرب خلاص می‌کرد و هم از بنی‌زیری انتقام می‌گرفت. بدین ترتیب، بدویان، به رهبری بنوهلال و بنوسلیم، برقه را گرفتند و سپس وارد افریقیه شدند.
[۲۵] تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۶، ص۳۷۶ـ ۳۷۸، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
[۲۶] تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۱۲ـ ۲۱۳، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
[۲۷] جمال‌الدین شیال، مجموعه الوثائق الفاطمیه، ج۱، ص۱۵۱، قاهره، مکتبه‌الثقافه‌الدینیه، ۱۴۲۲.
[۲۸] محمدبن علی‌بن یوسف‌بن جلب ابن‌میسر، اخبار مصر، ج۱، ص۱۱ـ ۱۲، تصحیح هنری ماسیه، قاهره، مطبعه‌المعهد العلمی الفرنسی، ۱۹۱۹.
خلیفه در تمجید از یازوری منشوری صادر کرد.
[۲۹] محمد ماهر حماده، الوثائق السیاسیة والاداریة (للعهودالفاطمیة الاتابکیة والایوبیة)، ج۱، ص۱۵۳ـ ۱۵۴، بیروت، مؤسسه‌الرسالة، ۱۴۰۵.
[۳۰] عبدالمنعم مآجد، الامام‌المستنصر بالله بالفاطمی، ج۱، ص۱۳۶ـ ۱۳۷، بی‌جا، مکتبه‌الآنجلو المصریه، ۱۹۶۰.


۶.۲ - مکاتبه با روم

از دیگر عملکردهای یازوری، مکاتبۀ او با روم بود که به سبب ترس از قدرت گیری سلاجقه در عراق، به فاطمیان نزدیک شدند و سعی در تجدید پیمان در ۴۳۹ کردند و وزیر یازوری در ۴۴۶ با پادشاه روم، قسطنتین نهم، پیمان صلح بست و با ارسال چهار صد هزار اردب حبوبات به مصر توافق کردند.
[۳۱] تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۲۷، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
[۳۲] عبدالمنعم مآجد، ظهور خلافة الفاطمیین و سقوطها، ج۱، ص۱۵۷، اسکندریه، دارالمعارف بمصر، ۱۹۷۶.


۶.۳ - مسئولیت سازمان دعوت

یازوری، که وزیری سنی مذهب بود، مسئولیت مقدّس ‌ترین ادارۀ اسماعیلیه، یعنی سازمان دعوت، را نیز بر عهده داشت و توانست، با کمک المؤید فی‌الدین، کار داعی‌الدعاتی را به خوبی انجام دهد، هرچند که فاقد شایستگی‌های این مقام بود. المؤید یک سال و اندی برای او مجالس الحکمه را می‌نوشت، یعنی خطبه‌هایی را که یازوری می‌بایست هر شب پنجشنبه در حضور نخبگان دستگاه خلافت ایراد می‌کرد. یازوری داعیانی به یمن فرستاد و در امر دعوت، در خارج از قلمرو فاطمیان، فعالیت بسیار داشت.
[۳۳] المؤید فی‌الدین هبه‌الله شیرازی، دیوان الموید فی‌الدین داعی‌الدعاة، ج۱، ص۲۹ـ ۳۸، تحقیق محمدکامل حسین، بیروت، دارالمنتظر، ۱۹۹۶.
گفته‌اند که یازوری، صلیحی را که در یمن قیام کرده بود، برای اقامۀ دعوت فاطمی در یمن، مأمور کرد و المستنصربالله هدیه‌ای به ارزش ده هزار دینار برای او فرستاد، که چنین امری سابقه نداشت.
[۳۵] تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۸۳، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
[۳۶] جمال‌الدین ابی‌المحاسن یوسف ابن‌تغری‌بردی، النجوم‌الزاهرة فی‌الملوک مصر والقاهره، ج۳، ص۱۸، تحقیق محمدحسین شمس‌الدین، ‌ بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۳.


۶.۴ - دفع شورش بساسیری

همچنین در زمان شورش حراث بساسیری در بغداد، یازوری با فرستادن اموال و افراد به سوی بساسیری، در خوانده شدن نام المستنصربالله بر منابر بغداد نقش مؤثری داشت
[۳۷] جمال‌الدین علی ابن‌ظافر، اخبارالدول المنقطعه، ج۱، ص۶۷، مقدمه و تعقیب اندریة فریة، قاهره، مطبوعات المعهد العلمی الفرنسی الآثار الشرقیة، ۱۹۷۲.
[۳۸] جمال‌الدین ابی‌المحاسن یوسف ابن‌تغری‌بردی، النجوم‌الزاهرة فی‌الملوک مصر والقاهره، ج۵، ص۳ـ ۴، تحقیق محمدحسین شمس‌الدین، ‌ بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۳.
[۳۹] شهاب‌الدین احمدبن عبدالوهاب النویری، نهایة‌الارب فی فنون‌الارب، ج۲۳، ص ۲۲۵، قاهره، دارالکتب المصریه، ۱۹۵۵.


۶.۵ - رفع بحران‌های اقتصادی و قحطی

در زمان خلافت المستنصربالله و وزارت یازوری، دخالت‌های مادر خلیفه در امور و قحطی‌های بسیار در سالهای ۴۴۴ـ ۴۴۶، ۴۴۷ـ ۴۴۸ و ۴۵۰، باعث آشفتگی اوضاع مالی و ضعف دوبارۀ دولت شده بود. اقدامات یازوری برای رفع بحران‌های اقتصادی و قحطی و گرسنگی این دوره درخور توجه بود. چون هر ساله برای خلیفه سه هزار دینار غله، به عنوان مال التجاره، در نظر گرفته می‌شد و قیمت فروش آن از خرید پایین‌تر بود
[۴۰] عبدالمنعم مآجد، الامام‌المستنصر بالله بالفاطمی، ج۱، ص۱۵۵ـ ۱۵۶، بی‌جا، مکتبه‌الآنجلو المصریه، ۱۹۶۰.
و این امر باعث ماندن غلات در مخازن و از بین رفتن آن‌ها می‌شد. یازوری دستور داد به جای غلات، کالاهای دیگری، مثل صابون، مس، آهن، ‌ قلع و عسل، را مال‌التجارۀ خلیفه قرار دهند،
[۴۱] تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۸۶، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
تا هم جلوی احتکار غله و بروز قحطی گرفته شود و هم باعث تشویق دیگر صنایع گردد. همچنین در ۴۴۶، که آب نیل پایین آمده بود، از میزان غله کاسته شد و در خزائن سلطنتی، به جز مقداری که نیاز قصر را رفع کند، یافته نمی‌شد، قیمت غله بالا رفته بود و مردم در سختی بودند. تاجران نیز تنگدستی کشاورزان و ناتوانی آنان را در پرداخت خراج‌ مغتنم شمردند و گندم را پیش از زمان درو، با قیمت ناچیزی از کشاورزان می‌خریدند و پس از برداشت محصول، آن را انبار می‌کردند. یازوری برای حل بحران، دستور مصادرۀ این غلات را داد و آن را با قیمت هر تلیس، سه دینار در اختیار نانوایان مصر و قاهره گذاشت. و با این سیاست، توانست به مدت بیست ماه امور را اداره کند تا غلۀ تازه به دست آید.
[۴۳] تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۸۵ـ ۳۸۷، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
[۴۴] تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۲۶، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
در زمان او خراج مصر به دو میلیون دینار رسید.
[۴۶] تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۹۷، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
[۴۷] تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۴۴، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.

یازوری به میزان تفاوت دخل و خرج دولت توجه نمود و برای فهمیدن مابه‌التفاوت، به کارمندان هر دیوان دستور داد که میزان درآمد و هزینه‌های دیوان خود را حساب کنند.
[۴۸] تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۹۷ـ ۳۹۸، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.

در نتیجۀ این اقدامات، اوضاع مصر در طول هشت سال وزارت یازوری سامان یافت و نفوذ وی نزد خلیفه زیاد شد، به نحوی که از خلیفه خواست تا نامش را بر سکه ضرب کند.
[۴۹] تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۱، ص۸۴، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
[۵۰] جلال‌الدین عبدالرحمانبن محمدبن عمان سیوطی، حسن‌المحاضره فی اخبار مصر والقاهره، ج۲، ص۱۸۲ـ ۱۸۳، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
خلیفه نیز پذیرفت و نام یازوری به مدت یک ماه بر سکه‌ها ضرب شد.
[۵۱] جلال‌الدین عبدالرحمانبن محمدبن عمان سیوطی، حسن‌المحاضره فی اخبار مصر والقاهره، ج۲، ص۱۸۲ـ ۱۸۳، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
[۵۲] محمدبن احمد ابن‌ایاس حنفی، بدایع‌الزهور فی‌الوقایع الدهور، ج۱، ص۲۱۵، مصحح محمد مصطفی، قاهره ۱۴۰۲.


۶.۶ - اقدامات امنیتی

پس از یازوری، قلمرو فاطمیان در دوره‌ای از بی‌نظمی و قحطی فرو رفت، که هفت سال به طول انجامید. در این دوره که مورخان آن را شدت عظمی یا شدت مستنصری خوانده اند
[۵۴] محمدبن احمد ابن‌ایاس حنفی، بدایع‌الزهور فی‌الوقایع الدهور، ج۱، ص۲۱۶ـ ۲۱۹، مصحح محمد مصطفی، قاهره ۱۴۰۲.
وزرای ضعیفی روی کار آمدند که نه تنها اصلاحاتی نکردند، بلکه خود بیش‌تر باعث خرابی اوضاع شدند. یازوری، وزیر قدرتمند المستنصربالله، در کنار اقداماتش در امور مالی، برای برقراری امنیت نیز اقداماتی کرد، از جملۀ این اقدامات، فرونشاندن شورش قبایل بنی‌قره بود. آنان به همراهی طلیحیون و والیان اسکندریه در ۴۴۳ طغیان کردند، زیرا دولت فاطمی حقوقی را برای آنان در نظر گرفته بود که همراه جیرۀ سپاه اسکندریه برایشان فرستاده می‌شد، ولی این قبایل، به بهانة تأخیر در حقوقشان یا به سبب گماشتن فردی به نام «مقرب» بر آنان توسط یازوری که خواهان عزل او بودند طغیان کردند. یازوری نیز مجبور شد، با فرستادن پی در پی سپاه، آنان را سرکوب کند. بنی‌قره و طلیحیون به برقه فرار کردند تا جایی که از آنان اثری در بحیره نماند و یازوری توانست نظم و امنیت را بار دیگر در مصر برقرار کند.
[۵۵] ‌ج ۳، ص ۳۷۸ـ ۳۷۹، تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
[۵۶] تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۱۲ـ ۲۱۳، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
[۵۷] عبدالرحمان بن محمد ابن‌خلدون، العبر و دیوان المبتداء والخبر فی ایام العری والعجم والبربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر، ج۴، ص۳۷۱، ترجمة عبدالمحمد آیتی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۳ ش.
[۵۸] ابن‌اثیر، الکامل‌فی‌التاریخ، ج۸، ص۳۰۲، دارالکتب العلمیة، بیروت ۱۴۰۷.



مورخان یازوری را فردی با سرشتی آرام خوانده‌اند که بدون مشورت تصمیمی نمی‌گرفت
[۵۹] تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۹۷، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
و با وجود جریانات مختلف در مصر، توانست امور را اداره کند و سیطرۀ کاملی بر دولت داشته باشد و رضایت خلیفه و امّ خلیفه و اطرافیانش را جلب نماید.
یازوری همۀ مظاهر قدرت و قوّت را، با یاری اعتمادی که مادر المستنصربالله به او داشت، در خود جمع نمود. وی به زندگی مرفه و تجملاتی تمایل داشت و دلباختۀ هنر و نقاش بود. به دستور او، قصری ساختند که هزینه‌اش سی هزار دینار شد و ۱۵۰ نفر به مدت نه سال در کار ساخت آن بودند و در آن همۀ حیوانات و پرندگان روی زمین به تصویر کشیده شده بود.
[۶۰] عارف تامر، الموسوعه ‌التاریخیه للخلفاء الفاطمیین، ج۸، ص۲۸، بیروت، دارالاندلس، ۱۹۸۰.



دیگر وزیران یا واسطه‌های دورۀ اول فاطمی، اکثراً از کاتبان و رؤسای دیوان‌ها بودند و از موقعیت اقتصادی آنان پیش از رسیدن به مقام وزارت در دست نیست. یازوری شاید تنها کسی است که به سبب توان مالی بالا توانست در مناصب اداری فاطمیان ترقی کند. پدر او قاضی رحله بود. وی به همراه پدرش به مصر رفت. در مصر، ابتدا مسئول دیوان خاص امّ‌المستنصربالله شد. سپس، قاضی‌القضاة و بعد وزارت نیز به مقام او افزوده شد.
وزیر بیشترین حقوق را در بین کارمندان دولت داشت. در کنار حقوق نقدی‌اش، مقرری‌های دیگری نیز داشت، از جمله مواد لازم برای آشپزخانه (گوشت، حبوبات و میوه ). همچنین برای اولاد و اطرافیان او در اعیاد و مراسم خلعت‌هایی در نظر گرفته می‌شد.
[۶۱] ابومحمد المرتضی عبدالسلام‌بن حسن قیسرانی، ابن‌طویر، ج۱، ص۹۱، نزهة‌المقلتین فی اخبار الدولتین، تحقیق ایمن فؤاد سید، بیروت، دار نشر شتاینر شتوتغارت، ۱۴۱۲.
در بسیاری از موارد، خلیفه اقطاعاتی به وزیر می‌بخشید و به برادران و فرزندان و اطرافیان او نیز حقوق بسیاری پرداخت می‌شد.
[۶۲] عطیه مصطفی مشرفه، نظم‌الحکم فی عصرالفاطمیین، ج۱، ص۲۲۴، مصر، دارالفکر العربی، ۱۳۶۷.
وزیر غیر از اقطاعات، در ماه پنج هزار دینار حقوق می‌گرفت
[۶۳] ابومحمد المرتضی عبدالسلام‌بن حسن قیسرانی، ابن‌طویر، ج۱، ص۸۳، نزهة‌المقلتین فی اخبار الدولتین، تحقیق ایمن فؤاد سید، بیروت، دار نشر شتاینر شتوتغارت، ۱۴۱۲.
و بدین ترتیب، حقوق وزیر فاطمی و وزیر عباسی به یک اندازه بود.
[۶۵] آدام متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ج۱، ص۱۰۱، ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۷.

مساحت اقطاعاتی که خلیفه برای وزیر در نظر می‌گرفت، در هر دوره‌ای متفاوت بود، همچنین به میزان نفوذ و قدرت و منزلت او نزد خلیفه بستگی داشت، چنان که اقطاعات وزرایی مثل یازوری با اقطاعات دیگر وزیران اهل قلم قابل قیاس نبود. به نوشتۀ مقریزی، «هزینۀ سفره‌اش در هر روز همانند سفره پادشاهان در اعیاد و مهمانی‌ها بود و برای مطبخش پرنده‌هایی که اصل و خوب نبودند، نمی‌خرید. قیمت پرنده‌های اصل شش دینار و پرنده‌های خوب چهار دینار بود که به سه دینار هم می‌رسید و قیمت فائق (نوعی پرنده) دو دینار بود. برای خانه‌اش آنچه که پروار بود، به کار می‌رفت».
[۶۶] تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۳۹، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
[۶۷] ‌ج ۳، ‌ ص ۴۰۱، تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.

هنگامی که در ۴۴۷ آب نیل کم شد و قیمت‌ها بالا رفت، ‌و قیمت هر تلیس به هشت دینار رسید و نان کمیاب شد، المستنصربالله در روزهای سه‌شنبه به خانۀ یازوری می‌رفت و برای او سفره‌ای پهن می‌شد که انواع خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها، حتی مرغ فائق، در آن بود. خلیفه به صاحب مطبخ او چنین گفت: «‌چگونه است که در سفرۀ وزیر، مرغ فائق هست و سفرۀ من غیر از آن است؟» وی پاسخ داد: «ای مولای من، گناه من نیست که اصحاب دواوینت نسبت به تو کوتاهی می‌کنند و برای سفرۀ تو آنچه را خواسته‌ای اختصاص نداده‌اند و اما نسبت به وزیر نتوانستند جسارت کنند و در دادن چیزی از جیرۀ سفره‌اش کوتاهی کنند»
[۶۸] ج ۲، ‌ص ۲۴۰، تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
[۶۹] ج ۲، ‌ص ۱۴۱۱، تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
[۷۰] ج ۳، ‌ص ۴۰۱، تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
و این می‌تواند نشان دهندۀ قدرت و اقتدار وزیر باشد.
همچنین در این دوران، یازوری لباس‌های گرانبها و فاخر می‌پوشید و هنگامی که به حضور خلیفه می‌رسید، لباس جدیدی به تن می‌کرد، خلیفه نیز به تأمل در لباس او می‌نگریست و همواره از محل جلوس خود بلند می‌شد تا بتواند لباس او را لمس کند.
[۷۱] مقریزی، ۱۴۱۶، ج۲، ص۲۳۹، ج ۳، ص ۴۰۰، تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.



فرزندان یازوری نیز دوستدار زندگی پرتجمل بودند. در سال ۴۸۸ که پسرش، خطیرالملک، به سوی شام رفت، همراه او حوض‌هایی پر از خاک کشاورزی بود، که دانه‌های خوراکی در آن کشت شده بود و برای تصرف آن‌جا اموالی با او همراه بود.
[۷۲] محمدبن علی‌بن یوسف‌بن جلب ابن‌میسر، اخبار مصر، ج۱، ص۱۵، تصحیح هنری ماسیه، قاهره، مطبعه‌المعهد العلمی الفرنسی، ۱۹۱۹.



این بذل و بخشش‌ها و تجمل‌گرایی‌ها شک‌هایی در مورد بهره‌برداری یازوری از اموال دولت برانگیخت، به طوری که گفته شده است المستنصربالله، خود، ‌خواست دربارۀ اموال او تحقیق کند و از صفی‌الدین ابی‌عبدالله، فرزند یازوری، خواست تا او را دعوت کند. وی نیز در پذیرایی از خلیفه مبالغه کرد و هنگامی که المستنصربالله فرش و وسایل بسیار را دید، از یازوری کینه به دل گرفت. مقریزی نوشته است که یازوری به یکی از یارانش، بعد از این ولیمه، گفت که از وقتی خلیفه به خانۀ من وارد شد تا موقعی که خارج شد، چشم از فرش برنداشت‌ و هنگامی که به او نگاه می‌کردم، نگاهش را به جای دیگر برمی‌گرداند.
[۷۴] ‌ج ۳، ‌ص ۴۰۰، تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
دشمنان یازوری می‌گفتند که او تمام اموال دولت را در اختیار گرفته و آن را در کیسه‌هایی به سوی شام فرستاده است و خود نیز قصد فرار دارد.


یازوری، بعد از دستگیری، اعتراف کرد که از اموال دولت سه میلیون دینار برداشته است. یازوری هشت سال بر امور مسلط بود، اما سرانجام به مکاتبه با طغرل بیک، فرمانده سلجوقی و دشمن فاطمیان، متهم و دستگیر شد
[۷۷] تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۳۶ـ ۲۳۷، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
[۷۸] ابن‌اثیر، الکامل‌فی‌التاریخ، ج۸، ص۳۳۸، دارالکتب العلمیة، بیروت ۱۴۰۷.
و در اول محرّم ۴۵۰ در تنیس به قتل رسید.
[۷۹] محمدبن علی‌بن یوسف‌بن جلب ابن‌میسر، اخبار مصر، ج۱، ص۱۶، تصحیح هنری ماسیه، قاهره، مطبعه‌المعهد العلمی الفرنسی، ۱۹۱۹.
[۸۰] ابی‌بکربن عبدالله بی‌ایبک الدواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر (الدرة‌المضیة فی اخبارالدولة الفاطمیة)، ج۶، ص۳۷۰، تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قاهره، الدراسات‌الاسلامیة، ۱۳۸۰.



منزلت مقام وزارت بعد از مرگ یازوری بسیار کم شد و دولت فاطمی مرحله‌ای از بی‌نظمی و پریشانی را پشت سر نهاد، وزیران در اطراف خود دسیسه‌ها و توطئه‌هایی یافتند و در شئون دولت اهمال کردند و از هر راهی به جمع‌آوری مال اقدام ‌نمودند. پس از یازوری، به سبب وجود وزرای ضعیف و سرعت زیاد در عزل و نصب آنان، برای تأمین امنیت کاری صورت نگرفت. در اواخر دورۀ اول حکومت المستنصربالله در مصر درگیری و نزاع میان طوایف نظامی باعث آشفتگی قلمرو فاطمیان و پراکندگی نیروهای نظامی شد. در این زمان، مصر چنان ناامن بود که حتی عبور از نقاط گوناگون، فقط با وجود نگهبانان فراوان امکان‌ داشت.
[۸۱] علی‌بن منجب‌بن سلیمان ابن‌الصیرفی، الاشارة الی من نال الوزراة، ج۱، ص۵۵، مصحح عبدالله مخلص، قاهره، نشر معهدالعلمی الفرنسی، ۱۹۲۴.
همین امر سبب شد بدرجمالی را به مصر فراخوانند و دورۀ جدیدی در تاریخ خلافت فاطمیان پدید آمد.


(۱) ابن‌اثیر، الکامل‌فی‌التاریخ، دارالکتب العلمیة، بیروت ۱۴۰۷.
(۲) محمدبن احمد ابن‌ایاس حنفی، بدایع‌الزهور فی‌الوقایع الدهور، مصحح محمد مصطفی، قاهره ۱۴۰۲.
(۳) جمال‌الدین ابی‌المحاسن یوسف ابن‌تغری‌بردی، النجوم‌الزاهرة فی‌الملوک مصر والقاهره، تحقیق محمدحسین شمس‌الدین، ‌ بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۳.
(۴) ابوالفرج عبدالرحمان بن علی ابن‌جوزی، المنتظم فی‌التاریخ الامم والملوک، مصحح محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، ‌بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲.
(۵) شهاب‌الدین ابوالفضل احمدبن علی ابن‌حجر عسقلانی، رفع‌الامر عن القضاة‌ مصر، تحقیق حامد عبدالمجید و محمد المهدی ابوسنة و محمد اسماعیل صاوی، بی‌جا، نشر التراث البقدیم، بی‌تا.
(۶) عبدالرحمان بن محمد ابن‌خلدون، العبر و دیوان المبتداء والخبر فی ایام العری والعجم والبربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر، ترجمة عبدالمحمد آیتی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۳ ش.
(۷) علی‌بن منجب‌بن سلیمان ابن‌الصیرفی، الاشارة الی من نال الوزراة، مصحح عبدالله مخلص، قاهره، نشر معهدالعلمی الفرنسی، ۱۹۲۴.
(۸) ابومحمد المرتضی عبدالسلام‌بن حسن قیسرانی، ابن‌طویر، نزهة‌المقلتین فی اخبار الدولتین، تحقیق ایمن فؤاد سید، بیروت، دار نشر شتاینر شتوتغارت، ۱۴۱۲.
(۹) جمال‌الدین علی ابن‌ظافر، اخبارالدول المنقطعه، مقدمه و تعقیب اندریة فریة، قاهره، مطبوعات المعهد العلمی الفرنسی الآثار الشرقیة، ۱۹۷۲.
(۱۰) ابی یعلی حمزه ابن‌قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، قاهره، مکتبة‌المتنبی، بی‌تا.
(۱۱) محمدبن علی‌بن یوسف‌بن جلب ابن‌میسر، اخبار مصر، تصحیح هنری ماسیه، قاهره، مطبعه‌المعهد العلمی الفرنسی، ۱۹۱۹.
(۱۲) عارف تامر، تاریخ‌الاسماعیلیه، لندن ـ قبرص، ریاض‌الریس لکتب والنشر، ۱۹۹۱.
(۱۳) عارف تامر، الموسوعه ‌التاریخیه للخلفاء الفاطمیین، بیروت، دارالاندلس، ۱۹۸۰.
(۱۴) محمد ماهر حماده، الوثائق السیاسیة والاداریة (للعهودالفاطمیة الاتابکیة والایوبیة)، بیروت، مؤسسه‌الرسالة، ۱۴۰۵.
(۱۵) ابی‌بکربن عبدالله بی‌ایبک الدواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر (الدرة‌المضیة فی اخبارالدولة الفاطمیة)، تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قاهره، الدراسات‌الاسلامیة، ۱۳۸۰.
(۱۶) محمد جمال‌الدین سرور، تاریخ الدولة الفاطمیة، بی‌جا، دارالفکر العربی، ۱۳۹۹.
(۱۷) جلال‌الدین عبدالرحمانبن محمدبن عمان سیوطی، حسن‌المحاضره فی اخبار مصر والقاهره، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
(۱۸) جمال‌الدین شیال، مجموعه الوثائق الفاطمیه، قاهره، مکتبه‌الثقافه‌الدینیه، ۱۴۲۲.
(۱۹) المؤید فی‌الدین هبه‌الله شیرازی، دیوان الموید فی‌الدین داعی‌الدعاة، تحقیق محمدکامل حسین، بیروت، دارالمنتظر، ۱۹۹۶.
(۲۰) محمد سهیل طقوش، تاریخ‌الفاطمیین فی شمالی افریقیه و مصر و بلاد شام، بیروت، دارالنفائس، ۱۴۲۲.
(۲۱) ایمن سید فواد، الدولة‌الفاطمیه فی مصر فی تفسیر جدید، قاهره، الدارالمصیریه البنانیه، ۲۰۰۰.
(۲۲) ابوالعباس احمد قلقشندی، صبح‌الاعشی فی صناعه الانشاء، قاهره، وزارة‌الثقافه والارشاد القومی، بی‌تا.
(۲۳) عبدالمنعم مآجد، ظهور خلافة الفاطمیین و سقوطها، اسکندریه، دارالمعارف بمصر، ۱۹۷۶.
(۲۴) عبدالمنعم مآجد، نظم‌الفاطمیین و رسومهم فی مصر، قاهره، مکتبه‌الآنجلو‌المصریه، ۱۹۸۵.
(۲۵) عبدالمنعم مآجد، الامام‌المستنصر بالله بالفاطمی، بی‌جا، مکتبه‌الآنجلو المصریه، ۱۹۶۰.
(۲۶) ابوالحسن علی‌بن محمدبن حبیب ماوردی، احکام‌السلطانیه فی‌الولایات الدینیه، بی‌جا، مکتبه و مطبعه مصطفی الباس‌الحلبی و اولاده بمصر، ۱۳۹۳.
(۲۷) آدام متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۷.
(۲۸) عطیه مصطفی مشرفه، نظم‌الحکم فی عصرالفاطمیین، مصر، دارالفکر العربی، ۱۳۶۷.
(۲۹) تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
(۳۰) تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
(۳۱) تقی‌الدین مقریزی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، بیروت، دارصادر، بی¬تا.
(۳۲) شهاب‌الدین احمدبن عبدالوهاب النویری، نهایة‌الارب فی فنون‌الارب، قاهره، دارالکتب المصریه، ۱۹۵۵.


۱. شهاب‌الدین ابوالفضل احمدبن علی ابن‌حجر عسقلانی، رفع‌الامر عن القضاة‌ مصر، ج۱، ص۱۲۹ ۱۳۰، تحقیق حامد عبدالمجید و محمد المهدی ابوسنة و محمد اسماعیل صاوی، بی‌جا، نشر التراث البقدیم، بی‌تا.    
۲. تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۶۶ـ ۳۶۷، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۳. جمال‌الدین علی ابن‌ظافر، اخبارالدول المنقطعه، ج۱، ص۷۸ـ ۷۹، مقدمه و تعقیب اندریة فریة، قاهره، مطبوعات المعهد العلمی الفرنسی الآثار الشرقیة، ۱۹۷۲.
۴. محمدبن علی‌بن یوسف‌بن جلب ابن‌میسر، اخبار مصر، ج۱، ص۱۶، تصحیح هنری ماسیه، قاهره، مطبعه‌المعهد العلمی الفرنسی، ۱۹۱۹.
۵. تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۶۷، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۶. ابی‌بکربن عبدالله بی‌ایبک الدواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر (الدرة‌المضیة فی اخبارالدولة الفاطمیة)، ج۶، ص۳۵۹ـ ۳۶۰، تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قاهره، الدراسات‌الاسلامیة، ۱۳۸۰.
۷. جلال‌الدین عبدالرحمانبن محمدبن عمان سیوطی، حسن‌المحاضره فی اخبار مصر والقاهره، ج۲، ص۱۸۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
۸. علی‌بن منجب‌بن سلیمان ابن‌الصیرفی، الاشارة الی من نال الوزراة، ج۱، ص۴۰، مصحح عبدالله مخلص، قاهره، نشر معهدالعلمی الفرنسی، ۱۹۲۴.
۹. تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۶۶، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۱۰. شهاب‌الدین ابوالفضل احمدبن علی ابن‌حجر عسقلانی، رفع‌الامر عن القضاة‌ مصر، ج۱، ص۱۳۱، تحقیق حامد عبدالمجید و محمد المهدی ابوسنة و محمد اسماعیل صاوی، بی‌جا، نشر التراث البقدیم، بی‌تا.    
۱۱. علی‌بن منجب‌بن سلیمان ابن‌الصیرفی، الاشارة الی من نال الوزراة، ج۱، ص۴۱، مصحح عبدالله مخلص، قاهره، نشر معهدالعلمی الفرنسی، ۱۹۲۴.
۱۲. عارف تامر، تاریخ‌الاسماعیلیه، ج۸، ص۱۱، لندن ـ قبرص، ریاض‌الریس لکتب والنشر، ۱۹۹۱.
۱۳. ابی یعلی حمزه ابن‌قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۸۴ ـ ۸۵، قاهره، مکتبة‌المتنبی، بی‌تا.
۱۴. تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۰۳، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۱۵. ابی‌بکربن عبدالله بی‌ایبک الدواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر (الدرة‌المضیة فی اخبارالدولة الفاطمیة)، ج۶، ص۳۵۹، تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قاهره، الدراسات‌الاسلامیة، ۱۳۸۰.
۱۶. محمدبن علی‌بن یوسف‌بن جلب ابن‌میسر، اخبار مصر، ج۱، ص۶، تصحیح هنری ماسیه، قاهره، مطبعه‌المعهد العلمی الفرنسی، ۱۹۱۹.
۱۷. محمد جمال‌الدین سرور، تاریخ الدولة الفاطمیة، ج۱، ص۱۲۷ـ ۱۲۸، بی‌جا، دارالفکر العربی، ۱۳۹۹.
۱۸. ابومحمد المرتضی عبدالسلام‌بن حسن قیسرانی، ابن‌طویر، ج۱، ص۴۲، نزهة‌المقلتین فی اخبار الدولتین، تحقیق ایمن فؤاد سید، بیروت، دار نشر شتاینر شتوتغارت، ۱۴۱۲.
۱۹. ج ۶، ‌ص ۱۹۲ـ ۱۹۳، ابی‌بکربن عبدالله بی‌ایبک الدواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر (الدرة‌المضیة فی اخبارالدولة الفاطمیة)، تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قاهره، الدراسات‌الاسلامیة، ۱۳۸۰.
۲۰. عارف تامر، تاریخ‌الاسماعیلیه، ج۳، ص۲۰۴، لندن ـ قبرص، ریاض‌الریس لکتب والنشر، ۱۹۹۱.
۲۱. تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۱۷۷ـ ۱۷۸، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۲۲. عبدالرحمان بن محمد ابن‌خلدون، العبر و دیوان المبتداء والخبر فی ایام العری والعجم والبربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر، ج۳، ص۹۸ـ ۹۹، ترجمة عبدالمحمد آیتی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۳ ش.
۲۳. جمال‌الدین علی ابن‌ظافر، اخبارالدول المنقطعه، ج۱، ص۶۹ـ ۷۱، مقدمه و تعقیب اندریة فریة، قاهره، مطبوعات المعهد العلمی الفرنسی الآثار الشرقیة، ۱۹۷۲.
۲۴. جمال‌الدین علی ابن‌ظافر، اخبارالدول المنقطعه، ج۲، ص۲۱۴، مقدمه و تعقیب اندریة فریة، قاهره، مطبوعات المعهد العلمی الفرنسی الآثار الشرقیة، ۱۹۷۲.
۲۵. تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۶، ص۳۷۶ـ ۳۷۸، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۲۶. تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۱۲ـ ۲۱۳، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۲۷. جمال‌الدین شیال، مجموعه الوثائق الفاطمیه، ج۱، ص۱۵۱، قاهره، مکتبه‌الثقافه‌الدینیه، ۱۴۲۲.
۲۸. محمدبن علی‌بن یوسف‌بن جلب ابن‌میسر، اخبار مصر، ج۱، ص۱۱ـ ۱۲، تصحیح هنری ماسیه، قاهره، مطبعه‌المعهد العلمی الفرنسی، ۱۹۱۹.
۲۹. محمد ماهر حماده، الوثائق السیاسیة والاداریة (للعهودالفاطمیة الاتابکیة والایوبیة)، ج۱، ص۱۵۳ـ ۱۵۴، بیروت، مؤسسه‌الرسالة، ۱۴۰۵.
۳۰. عبدالمنعم مآجد، الامام‌المستنصر بالله بالفاطمی، ج۱، ص۱۳۶ـ ۱۳۷، بی‌جا، مکتبه‌الآنجلو المصریه، ۱۹۶۰.
۳۱. تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۲۷، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۳۲. عبدالمنعم مآجد، ظهور خلافة الفاطمیین و سقوطها، ج۱، ص۱۵۷، اسکندریه، دارالمعارف بمصر، ۱۹۷۶.
۳۳. المؤید فی‌الدین هبه‌الله شیرازی، دیوان الموید فی‌الدین داعی‌الدعاة، ج۱، ص۲۹ـ ۳۸، تحقیق محمدکامل حسین، بیروت، دارالمنتظر، ۱۹۹۶.
۳۴. شهاب‌الدین ابوالفضل احمدبن علی ابن‌حجر عسقلانی، رفع‌الامر عن القضاة‌ مصر، ج۱، ص۱۳۲، تحقیق حامد عبدالمجید و محمد المهدی ابوسنة و محمد اسماعیل صاوی، بی‌جا، نشر التراث البقدیم، بی‌تا.    
۳۵. تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۸۳، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۳۶. جمال‌الدین ابی‌المحاسن یوسف ابن‌تغری‌بردی، النجوم‌الزاهرة فی‌الملوک مصر والقاهره، ج۳، ص۱۸، تحقیق محمدحسین شمس‌الدین، ‌ بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۳.
۳۷. جمال‌الدین علی ابن‌ظافر، اخبارالدول المنقطعه، ج۱، ص۶۷، مقدمه و تعقیب اندریة فریة، قاهره، مطبوعات المعهد العلمی الفرنسی الآثار الشرقیة، ۱۹۷۲.
۳۸. جمال‌الدین ابی‌المحاسن یوسف ابن‌تغری‌بردی، النجوم‌الزاهرة فی‌الملوک مصر والقاهره، ج۵، ص۳ـ ۴، تحقیق محمدحسین شمس‌الدین، ‌ بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۳.
۳۹. شهاب‌الدین احمدبن عبدالوهاب النویری، نهایة‌الارب فی فنون‌الارب، ج۲۳، ص ۲۲۵، قاهره، دارالکتب المصریه، ۱۹۵۵.
۴۰. عبدالمنعم مآجد، الامام‌المستنصر بالله بالفاطمی، ج۱، ص۱۵۵ـ ۱۵۶، بی‌جا، مکتبه‌الآنجلو المصریه، ۱۹۶۰.
۴۱. تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۸۶، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۴۲. تقی‌الدین مقریزی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج۱، ص۲۰۵، بیروت، دارصادر، بی¬تا.    
۴۳. تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۸۵ـ ۳۸۷، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۴۴. تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۲۶، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۴۵. تقی‌الدین مقریزی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج۱، ص۲۰۵، بیروت، دارصادر، بی¬تا.    
۴۶. تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۹۷، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۴۷. تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۴۴، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۴۸. تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۹۷ـ ۳۹۸، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۴۹. تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۱، ص۸۴، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۵۰. جلال‌الدین عبدالرحمانبن محمدبن عمان سیوطی، حسن‌المحاضره فی اخبار مصر والقاهره، ج۲، ص۱۸۲ـ ۱۸۳، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
۵۱. جلال‌الدین عبدالرحمانبن محمدبن عمان سیوطی، حسن‌المحاضره فی اخبار مصر والقاهره، ج۲، ص۱۸۲ـ ۱۸۳، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
۵۲. محمدبن احمد ابن‌ایاس حنفی، بدایع‌الزهور فی‌الوقایع الدهور، ج۱، ص۲۱۵، مصحح محمد مصطفی، قاهره ۱۴۰۲.
۵۳. ابوالفرج عبدالرحمان بن علی ابن‌جوزی، المنتظم فی‌التاریخ الامم والملوک، ج۱۶، ص۱۱۷ ۱۱۸، مصحح محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، ‌بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲.    
۵۴. محمدبن احمد ابن‌ایاس حنفی، بدایع‌الزهور فی‌الوقایع الدهور، ج۱، ص۲۱۶ـ ۲۱۹، مصحح محمد مصطفی، قاهره ۱۴۰۲.
۵۵. ‌ج ۳، ص ۳۷۸ـ ۳۷۹، تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۵۶. تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۱۲ـ ۲۱۳، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۵۷. عبدالرحمان بن محمد ابن‌خلدون، العبر و دیوان المبتداء والخبر فی ایام العری والعجم والبربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر، ج۴، ص۳۷۱، ترجمة عبدالمحمد آیتی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۳ ش.
۵۸. ابن‌اثیر، الکامل‌فی‌التاریخ، ج۸، ص۳۰۲، دارالکتب العلمیة، بیروت ۱۴۰۷.
۵۹. تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، ج۳، ص۳۹۷، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۶۰. عارف تامر، الموسوعه ‌التاریخیه للخلفاء الفاطمیین، ج۸، ص۲۸، بیروت، دارالاندلس، ۱۹۸۰.
۶۱. ابومحمد المرتضی عبدالسلام‌بن حسن قیسرانی، ابن‌طویر، ج۱، ص۹۱، نزهة‌المقلتین فی اخبار الدولتین، تحقیق ایمن فؤاد سید، بیروت، دار نشر شتاینر شتوتغارت، ۱۴۱۲.
۶۲. عطیه مصطفی مشرفه، نظم‌الحکم فی عصرالفاطمیین، ج۱، ص۲۲۴، مصر، دارالفکر العربی، ۱۳۶۷.
۶۳. ابومحمد المرتضی عبدالسلام‌بن حسن قیسرانی، ابن‌طویر، ج۱، ص۸۳، نزهة‌المقلتین فی اخبار الدولتین، تحقیق ایمن فؤاد سید، بیروت، دار نشر شتاینر شتوتغارت، ۱۴۱۲.
۶۴. ابوالعباس احمد قلقشندی، صبح‌الاعشی فی صناعه الانشاء، ج۳، ص۵۹۸، قاهره، وزارة‌الثقافه والارشاد القومی، بی‌تا.    
۶۵. آدام متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ج۱، ص۱۰۱، ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۷.
۶۶. تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۳۹، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۶۷. ‌ج ۳، ‌ ص ۴۰۱، تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۶۸. ج ۲، ‌ص ۲۴۰، تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۶۹. ج ۲، ‌ص ۱۴۱۱، تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۷۰. ج ۳، ‌ص ۴۰۱، تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۷۱. مقریزی، ۱۴۱۶، ج۲، ص۲۳۹، ج ۳، ص ۴۰۰، تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۷۲. محمدبن علی‌بن یوسف‌بن جلب ابن‌میسر، اخبار مصر، ج۱، ص۱۵، تصحیح هنری ماسیه، قاهره، مطبعه‌المعهد العلمی الفرنسی، ۱۹۱۹.
۷۳. شهاب‌الدین ابوالفضل احمدبن علی ابن‌حجر عسقلانی، رفع‌الامر عن القضاة‌ مصر، ج۱، ص۱۳۳، تحقیق حامد عبدالمجید و محمد المهدی ابوسنة و محمد اسماعیل صاوی، بی‌جا، نشر التراث البقدیم، بی‌تا.    
۷۴. ‌ج ۳، ‌ص ۴۰۰، تقی‌الدین مقریزی، المقفی‌الکبیر، تحقیق محمد الیعلاوی، بیروت، دارالمغرب الاسلامی ۱۴۱۱.
۷۵. شهاب‌الدین ابوالفضل احمدبن علی ابن‌حجر عسقلانی، رفع‌الامر عن القضاة‌ مصر، ج۱، ص۱۹۹، تحقیق حامد عبدالمجید و محمد المهدی ابوسنة و محمد اسماعیل صاوی، بی‌جا، نشر التراث البقدیم، بی‌تا.    
۷۶. ابوالفرج عبدالرحمان بن علی ابن‌جوزی، المنتظم فی‌التاریخ الامم والملوک، ج۱۶، ص۲۱، مصحح محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، ‌بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲.    
۷۷. تقی‌الدین مقریزی، اتعاذالحنفا باخبار الائمه الفاطمین الخلفا، ج۲، ص۲۳۶ـ ۲۳۷، تحقیق محمد حلمی محمد احمد، قاهره، احیاء دارالتراث‌الاسلامی، ۱۴۱۶.
۷۸. ابن‌اثیر، الکامل‌فی‌التاریخ، ج۸، ص۳۳۸، دارالکتب العلمیة، بیروت ۱۴۰۷.
۷۹. محمدبن علی‌بن یوسف‌بن جلب ابن‌میسر، اخبار مصر، ج۱، ص۱۶، تصحیح هنری ماسیه، قاهره، مطبعه‌المعهد العلمی الفرنسی، ۱۹۱۹.
۸۰. ابی‌بکربن عبدالله بی‌ایبک الدواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر (الدرة‌المضیة فی اخبارالدولة الفاطمیة)، ج۶، ص۳۷۰، تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قاهره، الدراسات‌الاسلامیة، ۱۳۸۰.
۸۱. علی‌بن منجب‌بن سلیمان ابن‌الصیرفی، الاشارة الی من نال الوزراة، ج۱، ص۵۵، مصحح عبدالله مخلص، قاهره، نشر معهدالعلمی الفرنسی، ۱۹۲۴.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسن بن علی یازوری»، شماره۷۲۰۹.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام




جعبه ابزار