• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حج‌نامه منزوی (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حجنامه منزوی سفرنامه حج در عهد پهلوی دوم (حک: ۱۳۲۰-۱۳۵۷ش.) حاوی اطلاعاتی از مکه و مدینه و وضعیت حج‌گزاری ایرانیان در سال۱۳۹۳ق/ ۱۳۵۲ش نوشته علینقی منزوی است. نویسنده در این سفرنامه به گونه مفصل مشاهدات خود را از اماکن و آثار مذهبی گزارش کرده و در برخی موارد، پیشینه تاریخی آن‌ها را با استناد به منابع معتبر تاریخ مکه و مدینه باز نموده است.



علینقی منزوی، پسر ارشد شیخ آقابزرگ تهرانی در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در سامرای عراق متولد شد و در زمان جنگ جهانی دوم به تهران آمد. تحصیلات حوزوی را در سامرا و نجف به پایان برد. در نجف به پدر در تدوین کتاب الذریعه الی تصانیف الشیعه از مهم‌ترین آثار کتاب‌شناختی شیعه، یاری رسانید و پس از او نیز سال‌ها با همکاری برادرش احمد، به آماده‌سازی و چاپ چند جلد از این اثر همت گماشت. او موفق به تحصیل و اخذ مدرک در چند رشته دانشگاهی شد؛ از جمله در سال ۱۳۲۶ش. لیسانس معقول و منقول، و در سال ۱۳۲۹ش. دانش‌سرای عالی و در سال ۱۳۳۰ش. لیسانس حقوق قضایی از دانشگاه تهران و در سال ۱۳۳۷ش. موفق به درجه دکتری در رشته الهیات شد و در سال ۱۳۵۱ش. دکترای فلسفه را در دانشگاه سن ژزف بیروت نیز گرفت.
منزوی سال‌ها به تدریس در دبیرستان و دانشگاه پرداخت و از ۱۳۲۷ش. به همکاری با علی‌اکبر دهخدا و سپس با جانشین وی، محمد معین مشغول گشت. آخرین سمت او، تا قبل از مهاجرت در سال ۱۳۴۵ش.، تدریس در دوره فوق لیسانس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود.
منزوی در دوران نهضت ملی شدن نفت، با حزب توده همکاری کرد. پس از کودتای ۲۸ مرداد، دو بار به زندان افتاد. سرانجام در پی مزاحمت‌های ساواک در شهریور سال ۱۳۴۵ش. ایران را ترک کرد و به عراق و لبنان رفت و سال ۱۳۵۴ش. به تهران بازگشت. از آخرین خدمات وی، همکاری با دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در کنار برادرش، احمد منزوی است.
او از سال ۱۳۸۴ش. پس از درگذشت همسرش به بیماری آلزایمر مبتلا شد و ۲۷ مهرماه ۱۳۸۹ش. در ۸۹ سالگی، در تهران درگذشت. آثار پرشماری در تالیف، ترجمه تصحیح نسخه‌های خطی و به ویژه کتاب‌شناسی و نسخه‌شناسی، از منزوی برجای مانده است.


سفر حج منزوی از کشور سوریه آغاز شده و با گذر از اردن به حجاز رسیده است. کاروان او بعد از طی ۶۰۰ کیلومتر به مدینه رسیده است. منزوی پس از زیارت مدینه برای ادای مناسک به مکه و سپس به جده رفته است. او برخی منازل و مناطق میان راه دمشق تا مدینه را معرفی کرده است.
[۱] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۲۹-۳۰.
[۲] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۱.



منزوی در مدینه، برای آشنایی بیشتر با نخاوله (طایفه شیعه ساکن مدینه)، خانه‌ای در محله آنان، در جنوب شرقی مدینه، اجاره کرده است. بنا بر گزارش او، نخاوله از جانب حکومت سعودی تحت فشار بوده‌اند. دولت در تهیه امکانات تعلیم و تربیت نخاوله، تبعیض روا می‌داشته؛ با این حال، به لحاظ فرهنگی از نجدی‌های حاکم پیش بوده‌اند. گفت و گوی منزوی با شیخ نخاوله در حسینیه نخاوله، حاکی از محدودیت‌های حکومت در اظهار تشیع در مدینه است. در سفرنامه، تحلیل‌هایی درباره وضعیت فرهنگی و نژادی نخاوله ارائه و از برخی خاورشناسان نقل شده که نخاوله، در برخی عقاید و عادات، به فارس‌ها می‌مانند. چهره آنان بیشتر شبیه ایرانیان عرب شده خلیج فارس است تا نجدی‌های حاکم.
منزوی از پسرعمه‌اش، سیدمحمدتقی طالقانی آل احمد، برادر جلال آل احمد که نماینده آیات عظام سیدابوالحسن اصفهانی و آیت‌الله بروجردی در مدینه بوده
[۳] میقات حج (فصلنامه)، ش۶۳، ص۳۹، وضعیت شیعه در مدینه، تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
و حسینیه‌ای که او بنیان نهاده، گزارشی آورده است. به گفته او، حسینیه را پس از مرگ آل احمد، سیدمحمد لواسانی تکمیل کرد؛ اما وهابیان، ساختمان را توقیف و درِ آن را به شکلی زننده مسدود کردند و هنوز به همان شکل، در سوی شرقی خیابان نخاوله، به چشم می‌خورد.
[۴] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۶.

بخشی از گزارش مفصل سفرنامه درباره بقیع به تاریخ سیاسی عربستان و روی کار آمدن حکومت آل سعود و علل اهمیت بقیع پرداخته است. بقیع همانند مشهد، قم، ری، نجف و کربلا موزه‌ای با آثار گرانبهای هنری داشته است. با قدرت گرفتن آل سعود، بسیاری از آثار فرهنگی و مذهبی حجاز از میان رفت و از جمله موزه مذهبی شیعه بقیع، همراه با محتوای آن، در ۱۹۲۵م. با خاک یکسان گردید.
[۵] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۶-۶۸.

گزارش منزوی از مساجد مدینه نیز همراه با نگاه تحلیلی خاص اوست. به گفته او یک چهارم مدینه از مسجدها تشکیل شده است؛ ولی مساجد مدینه عربی‌تر از مساجد مکه، یعنی از هنر و تزیین تهی‌ترند؛ زیرا مدینه کمتر از مکه ملل گوناگون را به خود جذب کرده و در نتیجه عقب‌افتادگی عربی در آن نمودارتر است.
[۶] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۱.



به گزارش منزوی، شهر مکه به ۲۳ بخش تقسیم شده و میان چند درّه پراکنده است و گویند بیشتر جمعیت نیم میلیونی شهر را مهاجران هندی،‌ اندونزیایی، افغانی، ترک و تبتی تشکیل داده‌اند. نام بسیاری از مغازه‌های شهر هندی یا فارسی است و نشان از خارجی بودن صاحبان آن‌ها دارد.
[۷] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۱.

معرفی نسبتاً مفصل اعمال و مناسک حج و اماکن مربوط به آن، بهانه‌ای شده است تا گاه منزوی نظرات شخصی خود را درباره برخی مناسک ارائه، و گاه انتقادهایی را نیز به رفتار حج‌گزاران وارد کند.
[۸] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۲۷.
[۹] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۱.
[۱۰] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۴.
[۱۱] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۰-۶۲.
او از این‌که گوشت حدود دو میلیون حیوان (ذبیحه) از بین می‌رفته، گلایه می‌کند و به ویژه همراهی ایرانیان در این کار را با اهل سنت، به نقد می‌کشد. به اعتقاد او، ایرانیان در سایه مذهب تشیع که باب اجتهاد آن باز است، می‌توانند برای چنین معضلاتی چاره بیندیشند
[۱۲] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۴.
بنا بر آمار رسمی، در آن سال ۴۷۰۰۰ ایرانی در فریضه حج شرکت داشته‌اند.
[۱۳] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۴.



منزوی به مناسبت گزارش زیارت مدینه، به سهم ایرانیان در بازسازی و نوسازی اماکن مذهبی، از جمله مسجدالنبی پرداخته و گاه به منابع تاریخی در این باره استناد کرده است. او از این که برخی کشورهای عربی، از جمله عربستان، کوشیده‌اند آثار ایرانیان را در اماکن مذهبی و تاریخی بزدایند و نامی از ایرانیانی، مانند رضی‌الدین بوسعید ورامینی و پسرش حسین و محمد بن علی، وزیر اتابکان سلجوقی موصل، معروف به جمال جواد (م،۵۵۹ق.)، که خدمات عمرانی چشمگیری بدین اماکن ارائه کرده‌اند، باقی نگذارند، گلایه کرده است.
[۱۴] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۴.



منزوی، حج را فرصتی مغتنم برای جوامع اسلامی می‌داند و معتقد است: «اگر تشکیلات عاقل و دلسوز و انسان‌دوستی بر سرکار باشد، می‌تواند بهترین استفاده تعلیماتی و تبلیغاتی، به نفع جامعه، به شرکت کنندگان در این جشنواره بزرگ بین‌المللی برساند». انتقادهای منزوی به برخی رفتارها و عقاید حج‌گزاران و نیز سعودی‌ها که گاه به طنز آمده‌اند، در بخش مکه بیشتر به چشم می‌خورند. منزوی بارها از ماموران سعودی برای رفتار خشونت‌آمیزشان با زائران و حج‌گزاران گلایه و به طعن، از سرنوشت ابوطالب یزدی یاد می‌کند.
[۱۵] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۲۷.
[۱۶] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۱.
[۱۷] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۴.
[۱۸] منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۰-۶۲.



بخش اول این سفرنامه، در مجله کاوه مونیخ، در شماره ۴۶ سال یازدهم، خرداد ۱۳۵۲ در صفحات ۲۶-۳۴ و بخش دوم آن در همان مجله، در شماره ۴۷-۴۸، سال یازدهم، مهرماه ۱۳۵۲ در صفحات ۶۰-۷۰، چاپ شده است.


(۱) میقات حج (فمنزوی، علینقی، حجنامه، فصلنامه)، تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
(۲) منزوی، علینقی، حجنامه.


۱. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۲۹-۳۰.
۲. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۱.
۳. میقات حج (فصلنامه)، ش۶۳، ص۳۹، وضعیت شیعه در مدینه، تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
۴. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۶.
۵. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۶-۶۸.
۶. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۱.
۷. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۱.
۸. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۲۷.
۹. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۱.
۱۰. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۴.
۱۱. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۰-۶۲.
۱۲. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۴.
۱۳. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۴.
۱۴. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۴.
۱۵. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۲۷.
۱۶. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۱.
۱۷. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۳۴.
۱۸. منزوی، علینقی، حجنامه، ص۶۰-۶۲.



دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، برگرفته از مقاله «حجنامه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۳/۰۸.    







جعبه ابزار