جِنِّ و مَلَک (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جِنِّ و مَلک (به کسر جیم و نون)، در
قرآن در مورد اين كه ملک از چه چيز آفريده شده مطلبى نيامده ولى دو دفعه تصريح شده كه جانّ از آتش به خصوصى آفريده شده است. راجع به ملائكه ابدا ذكر گناهى در قرآن نيست.
ابليس داراى
ذرّيّه است. جنّ با انسان دو موجود مكلّف زمين و دوش به دوش انسان در هدايت و ضلالت و غيره است.
جِنِّ و مَلک در قرآن در مورد اين كه ملک از چه چيز آفريده شده مطلبى نيامده ولى دو دفعه تصريح شده كه جانّ از آتش به خصوصى آفريده شده است. راجع به ملائكه ابدا ذكر گناهى در قرآن نيست.
ابليس داراى
ذرّيّه است. جنّ با انسان دو موجود مكلّف زمين و دوش به دوش انسان در هدايت و ضلالت و غيره است چنان كه در «جنّ» گذشت ولى راجع به ملک چنين چيزها را سراغ نداريم.
آيا جنّ و ملک يک حقيقتند و از يک چيز آفريده شدهاند يا نه؟ آيا شيطان از جنّ است يا از ملک؟
در اين موضوع در «
بلس-
ابليس» و در «شطن- شيطان»
سخن گفتهايم ولى فعلا بر خلاف آن چه گفتهام ترجيح میدهم كه جنّ و ملائكه بنابر آنچه از قرآن استفاده میشود يک حقيقت نيستند و شيطان ملک نيست به اين بيان:
۱- در قرآن در مورد اين كه ملک از چه چيز آفريده شده مطلبى نيامده ولى دو دفعه تصريح شده كه جانّ از آتش به خصوصى آفريده شده است.
و شيطان بارها گفته:
(خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ) (مرا از آتش آفريدهاى.)
۲- راجع به ملائكه ابدا ذكر گناهى در قرآن نيست بلكه فقط
(عِبادٌ مُكْرَمُونَ. لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ) (فرشتگان بندگان شايسته اويند. هيچگاه در سخن بر او پيشى نمىگيرند؛ و پيوسته به فرمان او عمل مىكنند.)
(لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ) (هرگز فرمان خدا را مخالفت نمىكنند و آنچه را فرمان داده شدهاند به طور كامل اجرا مىنمايند.)
(يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ) (شب و روز، او را
تسبیح مىگويند؛ و هرگز سست نمىشوند.)
و نظير اينها، آمده است ولى در باره جنّ گناه، اطاعت، شرك، مرگ، رفتن به جهنّم و غيره ذكر شده است و نيز
و رجوع شود به
سوره الرحمن و
سوره جنّ و آخر
سوره احقاف و
. اينها هيچ يک درباره ملائكه نيامده است.
۳-
ابليس داراى
ذرّيّه است چنان كه فرموده:
(وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كانَمِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِي وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ ) (و به ياد آوريد زمانى راكه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد!» همگى سجده كردند جز
ابلیس- كه از جنّ بود- و از فرمان پروردگارش بيرون شد آيا با اين حال، او و فرزندانش را به جاى من به سرپرستى انتخاب مىكنيد، در حالى كه آنها دشمن شما هستند.)
ولى راجع به
ذرّيّه، ملائكه خبرى در قرآن و غيره نيست.
۴- شيطان چنان كه آيه فوق صريح است از جنّ بود كه از امر
خدا بيرون رفت ولى در جائى تصريح نشده كه او از ملائكه بود مگر استثناء در آيات سجده ملائكه و جمله منقول از
نهج البلاغه كه بررسى خواهد شد.
۵- در آيه فوق هست كه
(وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ) يعنى شيطان و
ذرّيّهاش دشمن بشراند امّا چنان كه میدانيم ملائكه دوست بشراند و به
آدم سجده كردهاند و بر آدميان چنانكه گذشت استغفار میكنند و شفاعت خواهند كرد.
۶- درباره جنّ آمده:
(وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ) (به يقين، گروه بسيارى از جنّ و انس را براى دوزخ آفريديم.)
(رَبَّنا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ) (پروردگارا! كسانى از جنّ و انس كه ما را گمراه كردند.)
ولى اضلال و جهنّمى بودن درباره ملائكه نيامده است.
۷-
جنّ با انسان دو موجود مكلّف زمين و دوش به دوش انسان در هدايت و ضلالت و غيره است چنان كه در «جنّ» گذشت ولى راجع به ملک چنين چيزها را سراغ نداريم. تنها چيزي كه درباره ملک بودن
ابليس داريم ظهور استثناء در آيات
(وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ) (و به ياد آوريد زمانى راكه به فرشتگان گفتيم: «براى
آدم سجده كنيد!» همگى سجده كردند جز
ابليس.)
است كه در صورت متصل بودن میرساند
ابليس از ملائكه بود. ولى میشود گفت كه چون جنّ با ملائكه از بعضى جهات هم سنخاند و
ابليس با ملائكه بود خطاب جمع در اثر تغليب بر او هم شامل بود و او فهميد كه او هم داخل در خطاب است.
لذا در جواب
(ما مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ) (چه چيز تو را مانع شد كه سجده كنی؟)
نگفت: خدايا مرا امر نكردى دستور فقط براى ملائكه بود بلكه مأموريّت خويش را مسلّم گرفت و استكبار كرد.
و امّا جمله نهج البلاغه كه در فصل «عصمت ملائكه» ذكر شد و در «
بلس» نيز گذشته است ممكن است مشى
امام (علیهالسّلام) مطابق قرآن باشد و چون قرآن او را به طور تغليب داخل در ملائكه كرده است، امام (عليهالسّلام) نيز ملک اطلاق نموده است زيرا در ميان ملائكه بود و مانند آنها عمل میكرد. و نيز شايد اطلاق قرآن راجع به سنخ عمل باشد كه چون مانند ملائكه به خدا
عبادت و بندگى میكرد از اين لحاظ در رديف آنها بود نه از لحاظ اتّحاد در هويّت و ذات هم ردیف باشد.
•
قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «جن و ملک»، ج۶، ص۲۸۷.