جَلب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَلب (بر وزن عقل و شرف) یکی از مفردات
نهج البلاغه به معنای راندن،
سوق دادن است.
حضرت علی (علیهالسلام) در خصوص کنترل
زبان و ... از این واژه استفاده نموده است.
جَلب به معنای راندن، سوق دادن آمده است.
چنانکه در
لغت آمده است:
«
جَلبه جَلبا: سَاقَه مِن مَوضِع اِلَی آخر وَ جَاءَ بِهِ مِن بِلِد اِلَی بَلد لِلتِّجارَة.»
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در خصوص ضرورت کنترل زبان فرموده است:
«فَرُبَّ كَلِمَة سَلَبَتْ نِعْمَةً وَ جَلَبَتْ نِقْمَةً.» «زیرا چه بسا یک کلمه که نعمتی را سلب کند و محنتی را فراخواند.»
اجلاب (به فتح الف) به معنای راندن با صیحه و جمع شدن برای
جنگ آمده است.
امام (صلواتاللهعلیه) در رابطه با آمدن
طلحه به
بصره فرموده است: به
خدا قسم
خونخواهی عثمان برای آن بود که ترسید از وی خون عثمان را بخواهند:
«فَأَرادَ أَنْ يُغالِطَ بِما أَجْلَبَ فيهِ لِيَلْتَبِسَ الاَْمْرُ وَ يَقَعَ الشَّكُّ.» «
غرض وی با این راندن سپاه آن بود که کار مشتبه شود و
شکّ در کار او واقع شود.»
امام (علیهالسلام) در
وصف شیطان نیز میفرماید:
«وَ اَنْ یُجْلِبَ عَلَیْکُمْ بِخَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ.» «و اینکه براند بر شما سواران و پیادهگانش را یا صیحه بزند بر شما برای اضلالتان با سواران و پیادگانش.»
آن حضرت (علیهالسلام) همچنین در رابطه با
ملخ فرمودهاند:
«وَ لا يَسْتَطيعونَ ذَبَّها، وَ لَوْ أَجْلَبوا بِجَمْعِهِم.» «چون به
مزرعه حمله کند
قدرت دفع آنرا ندارند هر چند همهشان به
جنگ او جمع شوند.»
استجلاب (به کسر الف) به معنای طلب
جلب شدن آمده است.
امام (صلواتاللهعلیه) هنگام اطلاع یافتن از بیعت شکنی اهل بصره، فرمودهاند:
«أَلا و إِنَّ الشَّيْطانَ قَدْ ذَمَّرَ حِزْبَهُ، وَ اسْتَجْلَبَ جَلَبَهُ، ليَعودَ الجَوْرُ إِلَى أَوْطانِهِ.» «بدانید:
شیطان حزب خویش را بر انگیخته و از نیروهای
سوق شده خود خواسته تا
ظلم به
وطن خود باز گردد.»
واژه «
جلب» بر وزن شرف، به معنای
مجلوب و سوق شده است.
این واژه ۲۵ بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جلب»، ج۱، ص۲۲۲.