جَزاء (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَزاء (به فتح جیم و زاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای مکافات است.
این واژه در
قرآن کریم در معانی مختلفی ذکر شده است، از جمله: کفایت کردن، جزاء یعنی خود عمل و تکثیر و شدت مجازات.
پاداش و کیفر را جزاء گوییم زیرا مقابل عمل است و از جهت برابری کفایت میکند، اما اجر، فقط در مورد پاداش استعمال میشود.
جَزاء به معنی مکافات است.
ایضا در
قاموس هست: چون ما بعدش «باء و علی» آید به معنی مکافات و مجازات است و چون «عن» باشد به معنی قضا و اداء باشد
«جزی عنه: قضی» و بدون آنها به معنی کفایت است
«جَزَی الشَّیْءُ: کَفَی.» راغب آن را در اصل بینیازی و کفایت گفته و گوید: پاداش را جزاء گویند چون از حیث مقابله و برابری در آن کفایت هست.
در
مجمع البیان فرموده: جزاء، مکافات و مقابله نظائر هماند.
به هر حال پاداش و کیفر را جزاء گوییم زیرا مقابل عمل است و از جهت برابری کفایت میکند.
جزاء در قرآن در معانی مختلفی استعمال شده است:
• پاداش و عذاب
• کفایت کردن
• خود عمل
• تکثیر و شدت مجازات
• جزیه
به مواردی از
جَزاء که در قرآن به معانی مختلف به کار رفته است، اشاره میشود:
در قرآن مجید جزاء هم در پاداش و هم در کیفر و عذاب هر دو آمده است مثل:
(فَاِنْ قاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذلِکَ جَزاءُ الْکافِرِینَ) (پس اگر در آن جا با شما پيكار كردند، آنها را به قتل برسانيد. چنين است
جزاى کافران!)
(فَتَکُونَ مِنْ اَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِکَ جَزاءُ الظَّالِمِینَ) (و از دوزخيان گردى. و همين است سزاى ستمكاران!)
(وَ اَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنی) (و امّا كسى كه ايمان آورد و عمل صالحى انجام دهد، پاداشى نيكوتر خواهد داشت.)
(لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِکَ جَزاءُ الْمُحْسِنِینَ) (آنچه بخواهند نزد
پروردگارشان براى آنان موجود است؛ و اين است
جزاى نيكوكاران.)
در مواردی که در قرآن مجید بعد از فعل
جزی کلمه «عن» آمده ممکن است آن را به معنی کفایت گرفت چنانکه راغب معتقد است
و ممکن است معنای آن ادا کردن باشد چنانکه در
قاموس گفته است.
در مجمع نیز از بعضی نقل شده است.
(وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً) علی هذا در آیه ممکن است بگوییم معنی آن است: «بترسید از روزی که کسی از کسی از هیچ چیز کفایت نمیکند یا کسی از کسی چیزی نمیدهد.»
در بعضی از
آیات جزاء خود عمل ذکر شده است، مثل:
(فَالْیَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ اِلَّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) «امروز به کسی ستمی نمیشود و جزاء داده نمیشوید مگر آنچه را که میکردید.»
(لا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ اِنَّما تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) «امروز اعتذار نجویید فقط آنچه را میکردید جزاء داده میشوید.»
(وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ) (و آنها كه كار بدى انجام دهند، به صورت در آتش افكنده مىشوند؛ آيا
جزايى جز آنچه عمل مىكرديد خواهيد داشت؟!)
(وَ مَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ) (و جز به آنچه انجام مىداديد كيفر داده نمىشويد.)
این آیات راجع به
تجسّم عمل است و قرآن کریم در این باره صراحت دارد
(یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ) (روزى كه هر كس، هر كار نيكى كه انجام داده، حاضر مىبيند؛ و آرزو مىكند ميان او، و هر كار بدى كه انجام داده، فاصله زمانى زيادى باشد.)
(مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجْزی اِلَّا مِثْلَها) (هر كس بدى كند، جز بمانند آن كيفر داده نمىشود.)
به گمان نگارنده آیاتی که نظیر هستند با آیات فوق تفاوت ندارند زیرا عمل
روز قیامت در قالب دیگری تحویل انسان داده خواهد شد لذا میشود گفت: این مثل آن است و یا این آن است.
راغب در
مفردات گفته: فعل
جزی از
باب مفاعله در قرآن به کار نرفته است.
ولی بر خلاف گفته او یک جا در قرآن فعل مفاعله هست، مثل:
(ذلِکَ جَزَیْناهُمْ بِما کَفَرُوا وَ هَلْ نُجازِی اِلَّا الْکَفُورَ) (و آيا ما كسى جز افراد كفرانكننده را مجازات مىكنيم؟!)
ولی به نظر میآید که «نُجازِی» در اینجا بین الاثنین نیست بلکه به معنی تکثیر و شدت مجازات است.
جزیه که از
اهل کتاب گرفته میشود از مادّه
جزی است علّت این تسمیه به عقیده راغب آن است که در حفظ خون و احترام اهل کتاب، به آن اکتفا میشود،
طبرسی فرموده: مجازات است در مقابل پایداری در کفر.
(قاتِلُوا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ... مِنَ الَّذِینَ اُوتُوا الْکِتابَ حَتَّی یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ) «بجنگید با آنان که به خدا و روز حشر ایمان نمیآورند... از کسانی که به آنها کتاب داده شده تا جزیه را با دست خود بدهند در حالی که به حکومت اسلام خاضعاند.»
جزیه مالیاتی است که از
اهل ذمّه با در نظر گرفتن توانا و ناتوان بودن آنها، گرفته میشود و در مقابل از حمایت قانون برخوردار میشوند و مانند یک فرد مسلم در پناه
اسلام، آزاد زندگی میکنند و آن مثل
زکات و
خراج و
مالیات و غیره است که از
مسلمانان گرفته میشود. در این حکم اجحاف و ظلمی نیست هر دولت برای اداره مملکت از وصول مالیات ناگزیر است در اسلام آنچه از اهل کتاب دریافت میشود به نام جزیه و آنچه از مسلمین اخذ میگردد به نام زکات و غیره خوانده شده، راجع به تفصیل بحث به کتاب
سیری در اسلام تالیف نگارنده فصل اهل کتاب رجوع شود.
و جزا چنان که گفته شد درباره پاداش و کیفر هر دو به کار رفته است ولی «اجر» تنها در پاداش استعمال گردیده
(فَلَهُمْ اَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ) در این باره به «اجر» رجوع شود.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «جزاء»، ج۲، ص۳۵-۳۷.