• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جود (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





جُود (به ضم جیم) از واژگان قرآن کریم به معنای بخشش و کرم بوده و در قرآن کریم از مشتقات آن جُودی (به فتح جیم و تشدید یاء) به معنای کوهی که کشتی نوح بر آن نشست و جِیاد (به کسر جیم) جمع جواد به معنای اسب اصیل به کار رفته است.



جُود به معنای بخشش است.


این واژه به دو صورت در قرآن کریم بکار رفته است:

۲.۱ - جودی

(وَ قُضِیَ الْاَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَی‌ الْجُودِیِ‌) «کار تمام شد و کشتی بر جودیّ مستقر گردید.» جودیّ نام کوهی است که کشتی نوح بر آن نشست.
آقای صدر بلاغی در فرهنگ قصص قرآن می‌گوید: جودی کوهی است در نزدیکی موصل که با کوه‌های ارمنستان پیوسته است و اکراد در جوار آن زندگی می‌کنند و از این جهت اکراد آن را به لغت خود «کاردو» یا «جاردو» می‌نامند و یونانیان‌ آن را تحریف کرده «جوردی» نامیده‌اند و پس از آنکه به لغت عربی وارد شده معرّب آن «جودی» شده است.
[۹] بلاغی، سید صدرالدین، فرهنگ قصص قرآن.
کوه جودی دارای دو قلّه است که اصطخری آن را «حرت و حویرت» نامیده ارتفاع قلّه اوّل ۱۷۲۶۰ قدم و ارتفاع قلّه دوّم ۱۶۲۷۰ قدم از سطح دریاست. هاکس در قاموس کتاب مقدّس آن را کوه معروف اراراط دانسته است. ولی صاحب فرهنگ فوق می‌گوید: این خطاست... و کوه اراراط در «دشت رس» در شرق ارمنستان است (به اختصار).
[۱۰] بلاغی، سید صدرالدین، فرهنگ قصص قرآن.
در فرهنگ عمید می‌نویسد: جودی را بعضی آرارات و بعضی غیر آرارات دانسته‌اند.
[۱۱] عمید، حسن، فرهنگ عمید.
نگارنده گوید: به هر حال معلوم نیست که جودی همان کوه آرارات بوده باشد که بین روسیّه و ترکیه و ایران واقع است ولی در تورات آرارط آمده است.

۲.۲ - جیاد

(اِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِناتُ‌ الْجِیادُ) «آنگاه که وقت غروب اسبان با نشاط و تیز رو به او عرضه شدند.» صافنه اسبی است که بر سه پا ایستد و گوشه پای چهارم را به زمین گذارد. جیاد جمع جیّد یا جواد به معنی اسب اصیل و تندرو است. مجمع البیان آن را جمع جواد و قاموس جمع جیّد گفته است و در مجمع علّت این تسمیه را تندروی آن دانسته که گوئی راه رفتن را بذل می‌کند.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۸۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۱۰-۲۱۱.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۸.    
۴. هود/سوره۱۱، آیه۴۴.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۲۳۱.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۳۴۷.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۵۰.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۶۴.    
۹. بلاغی، سید صدرالدین، فرهنگ قصص قرآن.
۱۰. بلاغی، سید صدرالدین، فرهنگ قصص قرآن.
۱۱. عمید، حسن، فرهنگ عمید.
۱۲. ص/سوره۳۸، آیه۳۱.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۰۲.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۰۷.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۵۷.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۹۹.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۵۶.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۵۷.    
۱۹. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۸۵.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۵۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "جود"، ج۲، ص۸۷-۸۸.    






جعبه ابزار