• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جود (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





جُود (به ضم جیم) از واژگان قرآن کریم به معنای بخشش و کرم است.
مشتقات جُود که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
الْجُودِیِ‌ (به ضم جیم و کسر دال) به معنای کوهی که کشتی نوح بر آن نشست؛
الْجِیادُ (به کسر جیم) به معنای اسب اصیل است.


جُود به معنای بخشش است.


به مواردی از جُود که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الْجُودِیِ‌ (آیه ۴۴ سوره هود)

(وَ قُضِیَ الْاَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَی‌ الْجُودِیِ‌)
«کار تمام شد و کشتی بر جودیّ مستقر گردید.»
جودیّ نام کوهی است که کشتی نوح بر آن نشست.
آقای صدر بلاغی در فرهنگ قصص قرآن می‌گوید: جودی کوهی است در نزدیکی موصل که با کوه‌های ارمنستان پیوسته است و اکراد در جوار آن زندگی می‌کنند و از این جهت اکراد آن را به لغت خود «کاردو» یا «جاردو» می‌نامند و یونانیان‌ آن را تحریف کرده «جوردی» نامیده‌اند و پس از آنکه به لغت عربی وارد شده معرّب آن «جودی» شده است. کوه جودی دارای دو قلّه است که اصطخری آن را «حرت و حویرت» نامیده ارتفاع قلّه اوّل ۱۷۲۶۰ قدم و ارتفاع قلّه دوّم ۱۶۲۷۰ قدم از سطح دریاست. هاکس در قاموس کتاب مقدّس آن را کوه معروف اراراط دانسته است. ولی صاحب فرهنگ فوق می‌گوید: این خطاست... و کوه اراراط در «دشت رس» در شرق ارمنستان است (به اختصار). در فرهنگ عمید می‌نویسد: جودی را بعضی آرارات و بعضی غیر آرارات دانسته‌اند. نگارنده گوید: به هر حال معلوم نیست که جودی همان کوه آرارات بوده باشد که بین روسیّه و ترکیه و ایران واقع است ولی در تورات آرارط آمده است.


۲.۲ - الْجِیادُ (آیه ۳۱ سوره ص)

(اِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِناتُ‌ الْجِیادُ)
«آن‌گاه که وقت غروب اسبان با نشاط و تیز رو به او عرضه شدند.»
صافنه اسبی است که بر سه پا ایستد و گوشه پای چهارم را به زمین گذارد.
جیاد جمع جیّد یا جواد به معنی اسب اصیل و تندرو است. مجمع البیان آن را جمع جواد دانسته است.
قاموس جمع جیّد گفته است.
در مجمع علّت این تسمیه را تندروی آن دانسته که گویی راه رفتن را بذل می‌کند.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۸۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۱۰-۲۱۱.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۲۸.    
۴. هود/سوره۱۱، آیه۴۴.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۳۴۷.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۲۳۱.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۶۴.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۵۰.    
۹. ص/سوره۳۸، آیه۳۱.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۰۷.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۰۲.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۹۹.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۴۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۵۶.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۵۷.    
۱۶. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۸۵.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۵۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «جود»، ج۲، ص۸۷-۸۸.    






جعبه ابزار