• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جریب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جریب‌، از واحدهای‌ بسیار کهن‌ برای‌ اندازه‌گیری‌ سطح‌ و گاهی‌ حجم‌ و وزن‌ می‌باشد.
از آن در جاهاي مختلف فقه استفاده شده است و در معنای مساحت عنوان ياد شده در باب دیات آمده است.



در باره اصل‌ واژه جریب‌ آرای‌ متفاوت‌ و گاه‌ متضادی‌ وجود دارد.
این‌ واژه‌ چند بار در متون‌ فارسی‌ میانه‌ به‌ صورت‌ gryw به‌ کار رفته‌ است‌.
[۱] دیوید نیل‌ مکنزی‌، فرهنگ‌ کوچک‌ زبان‌ پهلوی‌، ذیل‌ واژه‌ جریب، ترجمه مهشید میرفخرایی‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.

بر این‌ اساس‌، ریشه مفروض‌ آن‌ واژه ایرانی‌ باستان‌ griba دانسته‌ شده‌ است‌.
هم‌چنین‌ سیمز ـ ویلیامز، با توجه‌ به‌ صورت‌ مستعمل‌ این‌ واژه‌ در چند نوشته بلخی‌، با قید احتمال‌، اوستایی‌ آن‌ را به‌ صورت‌ griuua (به‌ معنای‌ «گردن‌») بازسازی‌ نموده‌ که‌ در این‌ صورت‌ با واژه گریو در فارسی‌ میانه‌ (به‌ معنای‌ گردن‌) مرتبط‌ است‌.
[۲] دیوید نیل‌ مکنزی‌، فرهنگ‌ کوچک‌ زبان‌ پهلوی‌، ذیل‌ واژه‌ جریب، ترجمه مهشید میرفخرایی‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.

از دیگر سو، بنا به‌ نظر برخی‌ از زبان‌شناسان‌، جریب‌ از واژه سریانی‌ گَریبا،
[۳] محمدجواد مشکور، فرهنگ‌ تطبیقی‌ عربی‌ با زبانهای‌ سامی‌ و ایرانی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۳۵، تهران‌ ۱۳۵۷ ش‌.
که‌ خود باقی‌ مانده صورت‌ اکدی‌ kirubu می‌باشد، مشتق‌ شده‌ است‌.
در متون‌ متقدم‌ فارسی‌، جریب‌ به‌ همین‌ صورت‌ بسیار به‌ کار رفته‌ است‌.
[۴] محمد بن ایوب‌ طبری‌، مفتاح‌ المعاملات‌، ج۱، ص‌ ۱۸۳، چاپ‌ محمدامین‌ ریاحی‌،) تهران‌ (۱۳۴۹ ش‌.

به‌ صورت‌ گَری‌ نیز نمونه‌هایی‌ از کاربرد آن‌ وجود دارد.
[۵] محمد بن ایوب‌ طبری‌، مفتاح‌ المعاملات‌، ج۱، ص‌ ۱۸۴، چاپ‌ محمدامین‌ ریاحی‌،) تهران‌ (۱۳۴۹ ش‌.



با توجه‌ به‌ وسعت‌ و سابقه کاربرد واژه جریب‌ در زبان‌ فارسی‌، واژگان‌ دیگری‌ نیز از آن‌ ساخته‌ شده‌ است‌، از جمله‌ «جریبانه‌»، به‌ معنای‌ مقدار مالیات‌ معینی‌ که‌ از هر جریب‌ زمین‌ باید گرفته‌ شود؛ «جریب‌کِش‌»، کسی‌ که‌ عهده‌دار تقسیم‌ زمین‌های‌ مزروعی‌ به‌ تعداد معینی‌ جریب‌ است‌؛ و «جریب‌کشی‌»، عملیات‌ تقسیم‌ زمین‌ به‌ قطعات‌ مساوی‌.
به‌ نوشته بیهقی‌،
[۶] بیهقی‌، ج۱، ص‌ ۸۱۰.
در حوالی‌ نیشابور و شادیاخ‌، جریب‌ «جفت‌وار» نیز نامیده‌ می‌شده‌ است‌.


لغت‌شناسان‌ متقدم‌ عرب‌ در مورد عربی‌ بودن‌ این‌ واژه‌ تردید داشته‌اند، از جمله‌ جَوالیقی‌
[۷] موهوب‌ بن احمد جوالیقی‌، المعرّب‌ من‌الکلام‌ الاعجمی‌ علی‌ حروف‌ المعجم‌، ج۱، ص‌ ۱۵۹، چاپ‌ احمد محمدشاکر،) قاهره‌ (۱۳۸۹/۱۹۶۹.
به‌ نقل‌ از ابن ‌دُرَید، جریب‌ را معرّب‌ ذکر کرده‌ است‌.
با این‌ حال‌، در عربی‌ واژه جریب‌ به‌ صورت‌های‌ أَجْرِبة ‌و جُربان‌ جمع‌ بسته‌ شده‌ است‌.
[۸] ابن ‌درید، کتاب‌ جمهرة ‌اللغه، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶۶، چاپ‌ رمزی‌ منیر بعلبکی‌، بیروت‌ ۱۹۸۷ـ ۱۹۸۸.
[۹] محمد بن احمد ازهری‌، تهذیب‌ اللغة، ج‌ ۱۱، ص‌ ۵۰ـ۵۱، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ (بی‌تا).
[۱۰] ابن ‌سیده‌، المحکم‌ و المحیط‌ الاعظم‌، ج‌ ۷، ص‌ ۴۰۱، چاپ‌ عبدالحمید هنداوی‌، بیروت‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۱۱] ابن ‌منظور، لسان العرب، ج‌ ۲، ص‌ ۲۲۸.
[۱۲] احمد بن محمد فیومی‌، المصباح‌ المنیر فی‌ غریب‌ الشرح‌ الکبیر للرافعی‌، ج‌ ۱، ص‌۹۵، بیروت‌: دارالفکر،) بی‌تا (.





۴.۱ - سرزمین‌های اسلامی

در سرزمین‌های‌ اسلامی‌، از جمله‌ در ایران‌، جریب‌ علاوه‌ بر این‌که‌ عمدتاً واحدی‌ از واحدهای‌ سطح‌ بوده‌، واحد حجم‌ یا وزن‌ هم‌ بوده‌ است‌.

۴.۲ - در ایران

بر اساس‌ اشاره‌هایی‌ به‌ واژه جریب‌ در متون‌ ایرانی‌ پیش‌ از اسلام‌ و نیز نوشته‌های‌ مورخان‌ اسلامی‌، این‌ واحد در ایران‌ پیش‌ از اسلام‌ برای‌ تعیین‌ مساحت‌ اراضی‌ به‌ کار می‌رفته‌ است‌.
[۱۳] فرانتس‌ آلتهایم‌ و روت‌ اشتیل‌، تاریخ‌ اقتصاد دولت‌ ساسانی‌، ج۱، ص‌ ۴۲، ترجمه هوشنگ‌ صادقی‌، تهران‌ ۱۳۸۲ ش‌.

به‌ نظر می‌رسد که‌ ایرانیان‌ این‌ واحد را از آرامی‌های‌ ساکن‌ عراق‌ گرفته‌ بودند.
[۱۴] محمدعلی‌ امام‌ شوشتری‌، تاریخ‌ مقیاسات‌ و نقود در حکومت‌ اسلامی‌، ج۱، ص‌ ۳۷، تهران‌ ۱۳۳۹ ش‌.

به‌ نوشته مسعودی‌
[۱۵] مسعودی‌، مروج‌ الذهب (بیروت‌)، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۹ـ۳۱۰.
و محمد بن جریر طبری‌،
[۱۶] محمد بن جریر طبری‌، تاریخ‌ طبری (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۹۶۲.
خسرو انوشیروان‌ ساسانی‌ (حک: ۵۳۱ ۵۷۹ میلادی‌) برای‌ هر جریب‌ زمین‌ در منطقه عراق‌ و بسته‌ به‌ نوع‌ محصول‌ آن‌، مالیاتی‌ وضع‌ کرده‌ بود.


از نخستین‌ سال‌های‌ دوره اسلامی‌، گزارش‌هایی‌ از استفاده‌ از جریب‌ به‌ عنوان‌ واحد سطح‌ دیده‌ شده‌ است‌، از جمله‌ به‌ نوشته بسیاری‌ از مورخان‌ و نویسندگان‌ اسلامی‌،
[۱۷] اسلم‌ بن سهل‌ بحشل‌، تاریخ‌ واسط‌، ج۱، ص‌ ۳۴، چاپ‌ کورکیس‌ عوّاد، بیروت‌ ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۱۸] علی‌ بن محمد ماوردی‌، الاحکام‌ السلطانیة و الولایات‌ الدینیة، ج۱، ص‌ ۲۶۵، چاپ‌ خالد عبداللطیف‌ سبع‌العلمی‌، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
در زمان‌ خلافت‌ عمر (۱۳ـ۲۳) و به‌ دستور او منطقه سواد (دشت‌ آبرفتی‌ و بسیار کهن‌ منطقه دجله‌ و فرات‌) اندازه‌گیری‌ شد و مساحت‌ این‌ منطقه‌ ۷۵ میلیون‌ جریب‌ تعیین‌ گردید.
[۱۹] یاقوت‌ حموی‌، معجم البلدان، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۴ـ۱۷۵.

در اوایل‌ دوره اسلامی‌ نیز از زمین‌های‌ کشاورزی‌ بر اساس‌ هر جریب‌ و با توجه‌ به‌ نوع‌ محصول‌، مالیات‌ می‌گرفتند.
[۲۰] علی‌ بن محمد ماوردی‌، الاحکام‌ السلطانیة و الولایات‌ الدینیة، ج۱، ص‌ ۲۶۵ـ۲۶۶، چاپ‌ خالد عبداللطیف‌ سبع‌العلمی‌، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۲۱] یاقوت‌ حموی‌، معجم البلدان، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۴ـ۱۷۵.

بر این‌ اساس‌، یکی‌ از شروط‌ جاری‌ شدن‌ خراج‌ بر هر زمین‌، دانستن‌ مساحت‌ آن‌ به‌ جریب‌ بود.
[۲۲] علی‌ بن محمد ماوردی‌، الاحکام‌ السلطانیة و الولایات‌ الدینیة، ج۱، ص‌ ۲۷۱، چاپ‌ خالد عبداللطیف‌ سبع‌العلمی‌، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۲۳] ابن ‌فراء، الاحکام‌ السلطانیة، ج۱، ص‌ ۱۷۹، چاپ‌ محمد حامد فقی‌، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۸.

استفاده‌ از جریب‌، هم‌ به‌ عنوان‌ واحد وزن‌ هم‌ به‌ عنوان‌ واحد سطح‌، تقسیم‌ آن‌ به‌ واحدهای‌ کوچک‌تر در مناطق‌ گوناگون‌ و نیز منطبق‌ نبودن‌ اندازه این‌ اجزا باهم‌، موضوع‌ برابرسازی‌ دو یا چند مقدار اندازه‌گیری‌ شده‌ با این‌ واحد را مسئله‌ای‌ بغرنج‌ کرده‌ بود.
یکسان‌سازی‌ این‌ واحد در یک‌ سرزمین‌ یا تبدیل‌ آن‌ به‌ واحدهای‌ دیگر، با هدف‌ از بین‌ بردن‌ این‌ مسئله‌ و رفع‌ ابهام‌ در استفاده‌ از این‌ واحد، موضوع‌ اصلاحاتی‌ بوده‌ که‌ در سرزمین‌های‌ اسلامی‌ به‌ دفعات‌ رخ‌ داده‌ است‌.
به‌ نوشته لمتون‌،
[۲۴] آن‌کاترین‌ سواین‌ فورد لمتون‌، مالک‌ و زارع‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۶۹۸، ترجمه منوچهر امیری‌، تهران‌ ۱۳۴۵ ش‌.
ارتباط‌ مفهوم‌ جریب‌ با مقدار معینی‌ از وزن‌ محصول‌ به‌ دست‌ آمده‌ از اندازه معینی‌ زمین‌، و ارتباط‌ همین‌ محصول‌ با انواع‌ کاشت‌ آبی‌ و دیم‌، که‌ خود باعث‌ به‌ دست‌ آمدن‌ مقدار متفاوتی‌ محصول‌ می‌گردد، باعث‌ بروز تشتت‌ در مقدار جریب‌ در مناطق‌ گوناگون‌ می‌شده‌ است‌.
یک‌ جریب‌ گاه‌ به‌ دَه‌ قَفیز (در مورد واحد سطح‌ به این منبع رجوع کنید
[۲۵] حسن‌ بن محمد قمی‌، کتاب‌ تاریخ‌ قم‌، ج۱، ص‌ ۱۰۹، ترجمه‌ حسن‌ بن علی‌ قمی‌، چاپ‌ جلال‌الدین‌ طهرانی‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
) و گاه‌ به‌ هفت‌ قفیز (در مورد واحد وزن‌ به این منبع رجوع کنید
[۲۶] ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۴۷، بیروت‌ ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
) تقسیم‌ می‌شده‌ است‌.
عموماً هر جریب‌ ۶۰۰، ۳ ذراع‌ بوده‌ است‌.
[۲۷] ابن ‌فراء، الاحکام‌ السلطانیة، ج۱، ص‌ ۱۸۰، چاپ‌ محمد حامد فقی‌، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۸.

جریب‌، بر اساس‌ نوع‌ استفاده‌ از آن‌ در اندازه‌گیری‌ مساحت‌های‌ کوچک‌ یا بزرگ‌ یا استفاده‌ از آن‌ در زمین‌های‌ بایر و دایر، به‌ انواعی‌ چون‌ جریب‌ صغیر و کبیر (هر جریب‌ کبیر ۳۲۳ برابر جریب‌ صغیر بوده‌ است‌)
[۲۸] ابن ‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۳۰۲.
و جریب‌ عامر و غامر (آباد و ویران‌)
[۲۹] ذهبی‌، تاریخ الاسلام، ج‌ ۲، ص‌ ۳۲۱.
تقسیم‌ می‌شده‌ است‌.
زکریای‌ قزوینی‌
[۳۰] زکریا بن محمد قزوینی‌، آثارالبلاد و اخبارالعباد، ج۱، ص‌ ۳۹۹، بیروت‌ ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
نیز از جریب‌ هاشمی‌ یاد کرده‌ است‌.


با این‌که‌ گزارش‌های‌ متعددی‌ از اندازه جریب‌ وجود دارد،
[۳۱] ابن ‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۳۰۲.
[۳۲] مقدسی‌، ج۱، ص‌ ۴۵۱.
[۳۳] محمد بن احمد خوارزمی‌، کتاب‌ مفاتیح‌العلوم‌، ج۱، ص‌ ۶۶، چاپ‌ فان‌فلوتن‌، لیدن‌ ۱۹۶۸.
تقریباً می‌توان‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسید که‌ اندازه جریب‌ در قرون‌ اولیه اسلامی‌ حدود ۶۰۰، ۱ متر مربع‌ بوده‌ است‌.
خوارزمی‌
[۳۴] محمد بن احمد خوارزمی‌، کتاب‌ مفاتیح‌العلوم‌، ج۱، ص‌ ۶۶، چاپ‌ فان‌فلوتن‌، لیدن‌ ۱۹۶۸.
اندازه جریب‌ را برابرِ ضربِ «اَشْل‌» در «اَشْل‌» ذکر کرده‌ است‌.
این‌ اَشْل‌ برابر شصت‌ ذراع‌ هاشمی‌ بوده‌
[۳۵] والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌ ۸۸، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
و بنا بر این‌، نوشته خوارزمی‌ با نوشته ابن ‌حوقل‌،
[۳۶] ابن ‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۳۰۲.
که‌ جریب‌ را برابر حاصل‌ ضرب‌ شصت‌ ذراع‌ در شصت‌ ذراع‌ دانسته‌ است‌، تضادی‌ ندارد و در تمامی‌ این‌ موارد، اندازه جریب‌ تقریباً ۶۰۰، ۱ متر مربع‌ محاسبه‌ می‌شده‌ است‌.
از قرن‌ یازدهم‌ به‌ بعد، به‌ سببی‌ ناشناخته‌، اندازه جریب‌ به‌ حدود ۹۵۰ متر مربع‌ تنزل‌ پیدا کرد
[۳۷] والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌۱۰۶ـ۱۰۷، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
اما، در بعضی‌ مناطق‌، همان‌ ۶۰۰، ۱ متر مربع‌ اندازه یک‌ جریب‌ بود (برای‌ آگاهی‌ بیشتر در باره جریب‌ و اندازه آن‌ به‌ عنوان‌ واحد سطح‌ به این منابع رجوع کنید
[۳۸] سورو، مجله‌ آسیایی‌، ج‌ ۸، ص‌ ۴۸۵ـ۴۸۸.
[۳۹] والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌۱۰۶ـ۱۰۷، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
[۴۰] محمداحمد اسماعیل‌ خاروف‌، «اوزان‌ و مکاییل‌ و مقاییس‌ اسلامی‌ و مقایسه آن‌ها با اوزان‌ و مکاییل‌ بین‌المللی‌ کنونی‌»، ج۱، ص‌ ۴۹۱ـ۴۹۸، پایان‌نامه دکتری‌ دانشکده الهیات‌ دانشگاه‌ تهران‌ ۱۳۵۳ ش‌.
[۴۱] ابوالحسن‌ دیانت‌، فرهنگ‌ تاریخی‌ سنجش‌ها و ارزش‌ها، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۵ـ۱۶۱، تبریز ۱۳۶۷ ش‌.
).

۴.۲ - در ایران

با تبدیل‌ آن‌چه‌ شاردن‌ در باره اندازه جریب‌ در ایران‌ دوره صفوی‌ (ح ۹۰۶ـ ۱۱۳۵) نوشته‌ به‌ مقادیر امروزی‌، اندازه هر جریب‌ در آن‌ زمان‌ ۹۵۶ متر مربع‌ بوده‌ است‌.
در دوره قاجار (۱۲۱۰ـ۱۳۴۴) نیز هر جریب‌ تقریباً یک‌ هزار متر مربع‌
[۴۲] آن‌کاترین‌ سواین‌ فورد لمتون‌، مالک‌ و زارع‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۶۹۸، ترجمه منوچهر امیری‌، تهران‌ ۱۳۴۵ ش‌.
یا اندکی‌ بیشتر از آن‌ (تقریباً ۱۰۸، ۱ متر مربع‌) محاسبه‌ می‌شده‌ است‌.
[۴۳] محمدعلی‌ جمالزاده‌، گنج‌ شایگان‌، ج۱، ص‌ ۱۹۵، یا، اوضاع‌ اقتصادی‌ ایران‌، برلین‌ ۱۳۳۵، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۶۲ ش‌.

تشتت‌ ناشی‌ از رواج‌ چند نوع‌ جریب‌ در ایران‌ و نیز آشنایی‌ ایرانیان‌ با واحدهای‌ یکسان‌ شده اروپایی‌، موجب‌ تلاش‌هایی‌ برای‌ یکسان‌سازی‌ مفاهیم‌ سنّتی‌ مقیاس‌ها با واحدهای‌ اروپایی‌ شد.
در ۱۳۰۲، محمدحسن‌خان‌ صنیع‌الدوله‌ پیشنهاد نمود اوزان‌ و مقیاس‌های‌ سنّتی‌ ایران‌، از جمله‌ جریب‌، با مقادیر متناسب‌ آن‌ها در نظام‌های‌ بین‌المللی‌ برابر شود؛ بنا بر این‌، هر جریب‌ معادل‌ یک‌ هکتار تعیین‌ شد.
[۴۴] محمدحسن‌ بن علی‌ اعتمادالسلطنه‌، اوزان‌ و مقادیر، نسخه خطی‌ کتابخانه ملی‌ ملک‌، ش‌ ۸۹۹.

مقایسه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ در ۱۳۰۲ ش‌ و در دوره پنجم‌ قانون‌گذاری‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌، یکسان‌سازی‌هایی‌ که‌ برای‌ مقیاس‌های‌ سنّتی‌ ایران‌ با مقادیر اروپایی‌ آن‌ها صورت‌ گرفت‌، عملاً بسط‌ تجربه صنیع‌الدوله‌ بود و برابر این‌ قانون‌، نیز یک‌ جریب‌ معادلِ یک‌ هکتار شد (برای‌ آگاهی‌ از مواد این‌ قانون‌ به این منبع رجوع کنید
[۴۵] مجموعه قوانین‌ موضوعه‌ و مصوبات‌ دوره پنجم‌ قانونگذاری‌، ص‌ ۲۱۵ـ۲۱۸، ایران‌، قوانین‌ و احکام‌، مجموعه قوانین‌ موضوعه‌ و مصوبات‌ دوره پنجم‌ قانونگذاری‌: از ۲۲ دلو ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن‌ ماه‌ ۱۳۰۴، تهران‌: مجلس‌ شورای‌ ملی‌، ۱۳۵۰ ش‌.
).
این‌ قانون‌ در ۱۳۱۱ ش‌ نَسخ‌ و اوزان‌ و مقیاس‌های‌ رسمی‌ کشور به‌ نظام‌ متری‌ بدل‌ شد (برای‌ آگاهی‌ از متن‌ قانون‌ ناسخ‌ به این منبع رجوع کنید
[۴۶] مجموعه قوانین‌ موضوعه‌ و مصوبات‌ دوره هشتم‌ قانونگذاری‌، ص‌۲۰۶ـ۲۰۷، ایران‌، قوانین‌ و احکام‌، مجموعه قوانین‌ موضوعه‌ و مصوبات‌ دوره هشتم‌ قانونگذاری‌: ۲۵ دیماه‌ ۱۳۰۹ـ ۲۵ دی‌ ماه‌ ۱۳۱۱، تهران‌: مجلس‌ شورای‌ ملی‌،) بی‌تا (.
)، اما عملاً استفاده‌ از این‌ مقادیر سنّتی‌ در نقاط‌ گوناگون‌ ایران‌ ادامه‌ یافت‌ و هم‌چنان‌ از جریب‌، به‌ عنوان‌ واحد سطح‌، اما با اندازه‌های‌ متفاوت‌ در نقاط‌ مختلف‌، استفاده‌ می‌شد.

۶.۲ - در قلمرو عثمانی

در قلمرو عثمانی‌ نیز جریب‌ به‌ عنوان‌ واحد سطح‌ بسیار کاربرد داشته‌ است‌.
در این‌ قلمرو نیز این‌ اندیشه‌ به‌ وجود آمد که‌ مقیاس‌های‌ محلی‌ با مقیاس‌های‌ اروپایی‌ یکسان‌سازی‌ شوند.
بر این‌ اساس‌، طی‌ قانونی‌ که‌ در ۱۲۹۸ در زمان‌ حکومت‌ سلطان‌ عبدالحمید دوم‌ اعلام‌ شد، مساحت‌ هر جریب‌ برابر یک‌ هکتار تعیین‌ گردید.

۶.۳ - در دوره بابریان

در دوره بابریان‌ (۸۹۹ ۱۲۷۴) نیز مقیاس‌های‌ رایج‌ در سرزمین‌های‌ اسلامی‌، از جمله‌ جریب‌، با اندازه‌هایی‌ کمابیش‌ متفاوت‌ با اندازه‌های‌ رایج‌ در دیگر سرزمین‌ها، در هند رواج‌ یافت‌.
مثلاً، در زمان‌ اکبر شاه‌ (حک: ۹۶۳ـ۱۰۱۴)، نوعی‌ جریب‌ برابر با ۵ ر۱۲ »گز الهی‌» (مقیاس‌ دیگری‌ که‌ در زمان‌ اکبر شاه‌ وضع‌ شده‌ بود) ابداع‌ شد.
دیگر پادشاهان‌ بابری‌ نیز مقیاس‌هایی‌ مانند این‌ وضع‌ نمودند (برای‌ آگاهی‌ از این‌ مقیاس‌ها و از جمله‌ جریب‌هایی‌ که‌ در این‌ زمان‌ها وضع‌ شد به این منبع رجوع کنید
[۴۷] دانشنامه اسلام‌.
).


تشتت‌ در بررسی‌ مفهوم‌ جریب‌ در مقیاس‌ سطح‌، کمابیش در برداشت‌ افراد از این‌ واحد در مقیاس‌ حجم‌ و وزن‌ نیز وجود داشت‌.
به‌ نوشته خوارزمی‌،
[۴۸] محمد بن احمد خوارزمی‌، کتاب‌ مفاتیح‌العلوم‌، ج۱، ص‌ ۶۷، چاپ‌ فان‌فلوتن‌، لیدن‌ ۱۹۶۸.
مقدار جریب‌
[۴۹] مالک‌ و زارع‌ در ایران‌، ترجمه منوچهر امیری‌، تهران‌ ۱۳۴۵ ش‌.
در هر سرزمینی‌ متفاوت‌ بود.
در قرون‌ اولیه اسلامی‌، جریب‌ به‌ اجزای‌ کوچک‌تری‌ شامل‌ هفت‌
[۵۰] ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۴۷، بیروت‌ ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
یا چهار
[۵۱] محمد بن احمد ازهری‌، تهذیب‌ اللغة، ج‌ ۱۱، ص‌ ۵۰ـ۵۱، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ (بی‌تا).
[۵۲] ابن ‌سیده‌، المحکم‌ و المحیط‌ الاعظم‌، ج‌ ۷، ص‌ ۴۰۱، چاپ‌ عبدالحمید هنداوی‌، بیروت‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۵۳] احمد بن محمد فیومی‌، المصباح‌ المنیر فی‌ غریب‌ الشرح‌ الکبیر للرافعی‌، ج‌ ۱، ص‌۹۵، بیروت‌: دارالفکر،) بی‌تا (.
قفیز تقسیم‌ می‌شد و بر این‌ اساس‌، مقدار آن‌ از ۷۵ کیلوگرم‌
[۵۴] ابوالحسن‌ دیانت‌، فرهنگ‌ تاریخی‌ سنجش‌ها و ارزش‌ها، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۴ـ۱۵۵، تبریز ۱۳۶۷ ش‌.
تا ۷ر۲۲ کیلوگرم‌
[۵۵] والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌ ۶۱، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
در نوسان‌ بود.
به‌ نوشته شاد،
[۵۶] محمد پادشاه‌ بن غلام‌ محیی‌الدین‌ شاد، آنندراج‌: فرهنگ‌ جامع‌ فارسی‌، ذیل‌ واژه‌، چاپ‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.
هر جریب‌ شامل‌ دوازده‌ «صاع‌» و به‌ نوشته هینتس‌،
[۵۷] والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌ ۶۱، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
هر صاع‌ ۲ر۴ لیتر یا ۲ر۳ کیلوگرم‌ بود و بنا بر این‌، هر جریب‌ حدود ۴ر۳۸ کیلوگرم‌ محاسبه‌ می‌شد.
به‌ نوشته ابن ‌حوقل‌،
[۵۸] ابن ‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۳۰۱.
هر جریب‌ در شیراز به‌ دَه‌ قفیز و هر قفیز نیز به‌ شانزده‌ رطل‌ تقسیم‌ می‌شد، ولی‌ جریب‌ و قفیز در اصطخر نصف‌ جریب‌ و قفیز در شیراز بود.
این‌ نوشته ابن ‌حوقل‌، تشتت‌ حاکم‌ بر این‌ جدولِ اندازه جریب‌ در بعضی‌ نواحی‌ ایران‌ در نیم‌ قرن‌ گذشته‌، بر اساس‌ برابری‌ آن‌ با یک‌ هکتار شهر روستا/ منطقه برابری‌ با یک ‌هکتار
تهران کن ۲۴ر۰ جریب‌
کرج‌ ساوجبلاغ‌ ۱۲ر۰ ً
کرج‌ علیشاه‌ عوض‌ ۲۴ر۰ ً
محلات‌ خُورهِه‌ ۱ر۰ ً
محلات‌ مشهد اَرْدَهال‌ ۲ر۰ ً
قم‌ رَوانَج‌ ۱ر۰ ً
لاهیجان‌ آستانه‌ ۱ ً
رودسر املش‌ ۱ ً
بابل‌ بن دپی‌ ۱ ً
نوشهر کُلْرودپِی‌ ۱ ً
تنکابن کَلارآباد ۱ر۰ ً
تنکابن لَنکارود ۲ر۰ ً
گرگان‌ استرآباد رُستاق‌ ۰۰۲۵ر۰ ً
نور ناتِل‌ رُستاق‌ ۱ ً
کرمانشاه‌ کنگاور ۰۸ر۰ ً
مشهد چناران‌ ۳۶ر۰ ً
تربت‌جام‌ بالاجام‌ ۳۳۳ر۰ ً
گناباد بَجِستان‌ ۱۸ر۰ ً
تربت‌حیدریه‌ سنگان‌ ۲ر۰ ً
کاشمر بالا ولایت‌ ۰۸ر۰ ً
کاشمر کوه‌ سرخ‌ ۳۳ر۰ ً
سبزوار بیراکوه‌ ۲۵ر۰ ً
طبس‌ اِصفَهَک‌ ۱۶۶ر۰ ً
فردوس‌ اَصْفاک‌ ۱۶۶ر۰ ً
فردوس‌ حومه‌ ۱۷۵ر۰ ً
اصفهان‌ قُهاب‌ ۱ر۰ ً
اصفهان‌ ماربین‌ ۰۷۶ر۰ ً
اردستان‌ علیا ۲۲۵ر۰ ً
نجف‌آباد تیران‌ ۱ر۰ ً
گلپایگان‌ جلگه‌ ۱ر۰ ً
نطنز بادرود ۱۴ر۰ ً
همدان‌ حسام‌آباد ۰۸۳۳ر۰ ً
ملایر حومه‌ ۱ر۰ ً
تویسرکان‌ خرم‌رود ۱ر۰ ً
بروجن‌ پشت‌کوه‌ ۱ر۰ ً
الیگودرز دِلفی‌ ۴ر۰ ً
بروجرد اُشتُرینان‌ ۱ر۰ ً
سمنان‌ سرخه‌ ۱۲۵ر۰ ً
سمنان‌ شهمیرزاد ۰۸ر۰ ً
دامغان‌ تویه‌دروار ۵ر۰ ً
معیارها و مقیاس‌ها در ایران‌ را به‌ خوبی‌ نشان‌ می‌دهد.
بر اساس‌ نوشته ابن ‌حوقل‌ و با توجه‌ به‌ این‌که‌ در فارس‌ هر رطل‌ برابر ۱۳۰ درهم‌ بوده‌،
[۵۹] سورو، مجله‌ آسیایی‌، ج‌ ۷، ص‌ ۱۵۸ـ۱۵۹.
یک‌ جریب‌ در محدوده فارس‌ مقادیر متعددی‌ داشته‌ است‌، از چهارده‌ کیلوگرم‌ در کامفیروز
[۶۰] سورو، مجله‌ آسیایی‌، ج‌ ۷، ص‌ ۱۵۹، پانویس‌ ۳.
تا ۳ر۱۰۸ کیلوگرم‌ در کازرون‌.
[۶۱] والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌ ۶۲، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.

غازان‌ خان‌ (حک: ۶۹۴ـ۷۰۳)، پادشاه‌ ایلخانی‌ ایران‌، برای‌ پایان‌ دادن‌ به‌ این‌ تشتت‌ها، دستور داد اوزان‌ و اندازه‌های‌ جدیدی‌ وضع‌ شود و استفاده‌ از اوزان‌ قدیم‌، از جمله‌ جریب‌، را ممنوع‌ کرد (برای‌ آگاهی‌ از متن‌ فرمان‌ او به این منبع رجوع کنید
[۶۲] رشیدالدین‌ فضل‌اللّه، ج‌ ۲، ۱۴۶۵ـ۱۴۶۶.
).
به‌ نظر مبارک‌، به‌ طور کلی‌ بیشترین‌ مقداری‌ که‌ برای‌ یک‌ جریب‌ از نظر حجم‌ در نظر گرفته‌ شده‌، ۲۶۴ لیتر است‌
[۶۳] علی‌ باشا مبارک‌، المیزان‌ فی‌ الاقیسة و الاوزان‌، ج۱، ص‌ ۱۳۶،) قاهره‌ (: مکتبة الثقافة الدینیة ‌،) بی‌تا (.
(برای‌ آگاهی‌ بیشتر در باره مقدار جریب‌ در مفهوم‌ واحد حجم‌ و وزن‌ به این منبع رجوع کنید
[۶۴] والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌ ۶۱ـ۶۲، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
[۶۵] محمداحمد اسماعیل‌ خاروف‌، «اوزان‌ و مکاییل‌ و مقاییس‌ اسلامی‌ و مقایسه آن‌ها با اوزان‌ و مکاییل‌ بین‌المللی‌ کنونی‌»، ج۱، ص‌ ۳۶۱ـ۳۶۹، پایان‌نامه دکتری‌ دانشکده الهیات‌ دانشگاه‌ تهران‌ ۱۳۵۳ ش‌.
[۶۶] ابوالحسن‌ دیانت‌، فرهنگ‌ تاریخی‌ سنجش‌ها و ارزش‌ها، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۴ـ۱۵۵، تبریز ۱۳۶۷ ش‌.
).


با توجه‌ به‌ کاربرد دیرپای‌ واژه جریب‌ در ایران‌ و سرزمین‌های‌ اطراف‌ آن‌، این‌ واژه‌ از زمان‌های‌ دور وارد ادبیات‌ این‌ سرزمین‌ها شده‌ و مَثَل‌ها و عبارت‌های‌ متعددی‌ با استفاده‌ از آن‌ ساخته‌ شده‌ است‌، از جمله‌ نفرین‌ «رَفَعَ اللّهُ جریبیک‌» به‌ معنای‌ کنایی خدا با مرگ‌ تو روزیت‌ را بِبُرَد»
[۶۷] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۶۴۵.
(برای‌ نمونه کاربرد جریب‌ در مَثَلی‌ عربی‌ به این منبع رجوع کنید
[۶۸] محمد بن یزید مبرّد، الکامل‌ فی‌ اللغه و الادب‌ و النحو و التصریف‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۲۷۱، ج‌ ۳، چاپ‌ احمدمحمد شاکر، (قاهره‌) ۱۳۵۶/۱۹۳۷.
) (برای‌ نمونه ذکر جریب‌ در مَثَلی‌ فارسی‌ به این منبع رجوع کنید
[۶۹] احمد شاملو، کتاب‌ کوچه‌، حرف‌ ب‌، دفتر ۲، ص‌ ۹۷۹، تهران‌ ۱۳۷۸ ش‌.
).


جریب در فقه اسلامی نیز کاربرد دارد و در برخی موارد دارای اثر شرعی می‌باشد.

۹.۱ - کلمات فقها

جريب به هر دو معنا (وزن و مساحت) در كلمات فقها به كار رفته است.
جريب به معناى نخست، در گذشته پیمانه‌ایی بوده كه وزن اشیا با آن سنجيده مى ‌شد؛ ليكن در مقدار آن هم‌چون مقدار قفیز اختلاف است.
برخى، چهار و برخى، ده قفيز گفته‌اند.
برخى گفته‌اند: ممكن است مقدار جريب در بلاد مختلف متفاوت باشد و در بعضى شهرها به مقدار يك قفيز باشد.

۹.۲ - اثر شرعي

مقدار جريب به معناى دوم (مساحت) بر حسب مناطق مختلف، متفاوت است. البته جريب به اين معنا داراى اثر شرعى نيست، بر خلاف جريب به معناى نخست.

۹.۳ - ديه کشتن سگ نگهبان

دیه کشتن سگ نگهبان مزرعه بنابر مشهور يك قفيز گندم است كه بايد به صاحبش بپردازد؛ ليكن در روایتی از امام صادق عليه‌السّلام، ديه آن يك جريب گندم تعيين شده است. برخى، آن را مطابق احتیاط دانسته‌اند.


(۱) فرانتس‌ آلتهایم‌ و روت‌ اشتیل‌، تاریخ‌ اقتصاد دولت‌ ساسانی‌، ترجمه هوشنگ‌ صادقی‌، تهران‌ ۱۳۸۲ ش‌.
(۲) ابن ‌حوقل‌.
(۳) ابن ‌درید، کتاب‌ جمهرة ‌اللغه، چاپ‌ رمزی‌ منیر بعلبکی‌، بیروت‌ ۱۹۸۷ـ ۱۹۸۸.
(۴) ابن ‌سیده‌، المحکم‌ و المحیط‌ الاعظم‌، چاپ‌ عبدالحمید هنداوی‌، بیروت‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۵) ابن ‌فراء، الاحکام‌ السلطانیة، چاپ‌ محمد حامد فقی‌، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۶) ابن ‌منظور، لسان العرب.
(۷) ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، بیروت‌ ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
(۸) محمد بن احمد ازهری‌، تهذیب‌ اللغة، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ (بی‌تا).
(۹) محمدحسن‌ بن علی‌ اعتمادالسلطنه‌، اوزان‌ و مقادیر، نسخه خطی‌ کتابخانه ملی‌ ملک‌، ش‌ ۸۹۹.
(۱۰) محمدعلی‌ امام‌ شوشتری‌، تاریخ‌ مقیاسات‌ و نقود در حکومت‌ اسلامی‌، تهران‌ ۱۳۳۹ ش‌.
(۱۱) ایران‌، قوانین‌ و احکام‌، مجموعه قوانین‌ موضوعه‌ و مصوبات‌ دوره پنجم‌ قانونگذاری‌: از ۲۲ دلو ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن‌ ماه‌ ۱۳۰۴، تهران‌: مجلس‌ شورای‌ ملی‌، ۱۳۵۰ ش‌.
(۱۲) ایران‌، قوانین‌ و احکام‌، مجموعه قوانین‌ موضوعه‌ و مصوبات‌ دوره هشتم‌ قانونگذاری‌: ۲۵ دیماه‌ ۱۳۰۹ـ ۲۵ دی‌ ماه‌ ۱۳۱۱، تهران‌: مجلس‌ شورای‌ ملی‌،) بی‌تا (.
(۱۳) اسلم‌ بن سهل‌ بحشل‌، تاریخ‌ واسط‌، چاپ‌ کورکیس‌ عوّاد، بیروت‌ ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۱۴) بلاذری‌ (بیروت‌).
(۱۵) بیهقی‌.
(۱۶) محمدعلی‌ جمالزاده‌، گنج‌ شایگان‌، یا، اوضاع‌ اقتصادی‌ ایران‌، برلین‌ ۱۳۳۵، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۶۲ ش‌.
(۱۷) موهوب‌ بن احمد جوالیقی‌، المعرّب‌ من‌الکلام‌ الاعجمی‌ علی‌ حروف‌ المعجم‌، چاپ‌ احمد محمدشاکر،) قاهره‌ (۱۳۸۹/۱۹۶۹.
(۱۸) محمداحمد اسماعیل‌ خاروف‌، «اوزان‌ و مکاییل‌ و مقاییس‌ اسلامی‌ و مقایسه آن‌ها با اوزان‌ و مکاییل‌ بین‌المللی‌ کنونی‌»، پایان‌نامه دکتری‌ دانشکده الهیات‌ دانشگاه‌ تهران‌ ۱۳۵۳ ش‌.
(۱۹) محمد بن احمد خوارزمی‌، کتاب‌ مفاتیح‌العلوم‌، چاپ‌ فان‌فلوتن‌، لیدن‌ ۱۹۶۸.
(۲۰) ابوالحسن‌ دیانت‌، فرهنگ‌ تاریخی‌ سنجش‌ها و ارزش‌ها، تبریز ۱۳۶۷ ش‌.
(۲۱) ذهبی‌، تاریخ الاسلام.
(۲۲) رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌.
(۲۳) محمد پادشاه‌ بن غلام‌ محیی‌الدین‌ شاد، آنندراج‌: فرهنگ‌ جامع‌ فارسی‌، چاپ‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.
(۲۴) احمد شاملو، کتاب‌ کوچه‌، حرف‌ ب‌، دفتر ۲، تهران‌ ۱۳۷۸ ش‌.
(۲۵) محمد بن ایوب‌ طبری‌، مفتاح‌ المعاملات‌، چاپ‌ محمدامین‌ ریاحی‌،) تهران‌ (۱۳۴۹ ش‌.
(۲۶) محمد بن جریر طبری‌، تاریخ‌ طبری (لیدن‌).
(۲۷) احمد بن محمد فیومی‌، المصباح‌ المنیر فی‌ غریب‌ الشرح‌ الکبیر للرافعی‌، بیروت‌: دارالفکر،) بی‌تا (.
(۲۸) زکریا بن محمد قزوینی‌، آثارالبلاد و اخبارالعباد، بیروت‌ ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۲۹) حسن‌ بن محمد قمی‌، کتاب‌ تاریخ‌ قم‌، ترجمه‌ حسن‌ بن علی‌ قمی‌، چاپ‌ جلال‌الدین‌ طهرانی‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
(۳۰) آن‌کاترین‌ سواین‌ فورد لمتون‌، مالک‌ و زارع‌ در ایران‌، ترجمه منوچهر امیری‌، تهران‌ ۱۳۴۵ ش‌.
(۳۱) علی‌ بن محمد ماوردی‌، الاحکام‌ السلطانیة و الولایات‌ الدینیة، چاپ‌ خالد عبداللطیف‌ سبع‌العلمی‌، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۳۲) علی‌ باشا مبارک‌، المیزان‌ فی‌ الاقیسة و الاوزان‌،) قاهره‌ (: مکتبة الثقافة الدینیة ‌،) بی‌تا (.
(۳۳) محمد بن یزید مبرّد، الکامل‌ فی‌ اللغه و الادب‌ و النحو و التصریف‌، ج‌ ۳، چاپ‌ احمدمحمد شاکر، (قاهره‌) ۱۳۵۶/۱۹۳۷.
(۳۴) مسعودی‌، مروج‌ الذهب (بیروت‌).
(۳۵) محمدجواد مشکور، فرهنگ‌ تطبیقی‌ عربی‌ با زبانهای‌ سامی‌ و ایرانی‌، تهران‌ ۱۳۵۷ ش‌.
(۳۶) مقدسی‌.
(۳۷) دیوید نیل‌ مکنزی‌، فرهنگ‌ کوچک‌ زبان‌ پهلوی‌، ترجمه مهشید میرفخرایی‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
(۳۸) والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
(۳۹) یاقوت‌ حموی‌، معجم البلدان.
(۴۰) سورو، مجله‌ آسیایی‌.
(۴۱) دانشنامه اسلام‌.


۱. دیوید نیل‌ مکنزی‌، فرهنگ‌ کوچک‌ زبان‌ پهلوی‌، ذیل‌ واژه‌ جریب، ترجمه مهشید میرفخرایی‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
۲. دیوید نیل‌ مکنزی‌، فرهنگ‌ کوچک‌ زبان‌ پهلوی‌، ذیل‌ واژه‌ جریب، ترجمه مهشید میرفخرایی‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
۳. محمدجواد مشکور، فرهنگ‌ تطبیقی‌ عربی‌ با زبانهای‌ سامی‌ و ایرانی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۳۵، تهران‌ ۱۳۵۷ ش‌.
۴. محمد بن ایوب‌ طبری‌، مفتاح‌ المعاملات‌، ج۱، ص‌ ۱۸۳، چاپ‌ محمدامین‌ ریاحی‌،) تهران‌ (۱۳۴۹ ش‌.
۵. محمد بن ایوب‌ طبری‌، مفتاح‌ المعاملات‌، ج۱، ص‌ ۱۸۴، چاپ‌ محمدامین‌ ریاحی‌،) تهران‌ (۱۳۴۹ ش‌.
۶. بیهقی‌، ج۱، ص‌ ۸۱۰.
۷. موهوب‌ بن احمد جوالیقی‌، المعرّب‌ من‌الکلام‌ الاعجمی‌ علی‌ حروف‌ المعجم‌، ج۱، ص‌ ۱۵۹، چاپ‌ احمد محمدشاکر،) قاهره‌ (۱۳۸۹/۱۹۶۹.
۸. ابن ‌درید، کتاب‌ جمهرة ‌اللغه، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶۶، چاپ‌ رمزی‌ منیر بعلبکی‌، بیروت‌ ۱۹۸۷ـ ۱۹۸۸.
۹. محمد بن احمد ازهری‌، تهذیب‌ اللغة، ج‌ ۱۱، ص‌ ۵۰ـ۵۱، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ (بی‌تا).
۱۰. ابن ‌سیده‌، المحکم‌ و المحیط‌ الاعظم‌، ج‌ ۷، ص‌ ۴۰۱، چاپ‌ عبدالحمید هنداوی‌، بیروت‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۱۱. ابن ‌منظور، لسان العرب، ج‌ ۲، ص‌ ۲۲۸.
۱۲. احمد بن محمد فیومی‌، المصباح‌ المنیر فی‌ غریب‌ الشرح‌ الکبیر للرافعی‌، ج‌ ۱، ص‌۹۵، بیروت‌: دارالفکر،) بی‌تا (.
۱۳. فرانتس‌ آلتهایم‌ و روت‌ اشتیل‌، تاریخ‌ اقتصاد دولت‌ ساسانی‌، ج۱، ص‌ ۴۲، ترجمه هوشنگ‌ صادقی‌، تهران‌ ۱۳۸۲ ش‌.
۱۴. محمدعلی‌ امام‌ شوشتری‌، تاریخ‌ مقیاسات‌ و نقود در حکومت‌ اسلامی‌، ج۱، ص‌ ۳۷، تهران‌ ۱۳۳۹ ش‌.
۱۵. مسعودی‌، مروج‌ الذهب (بیروت‌)، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۹ـ۳۱۰.
۱۶. محمد بن جریر طبری‌، تاریخ‌ طبری (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۹۶۲.
۱۷. اسلم‌ بن سهل‌ بحشل‌، تاریخ‌ واسط‌، ج۱، ص‌ ۳۴، چاپ‌ کورکیس‌ عوّاد، بیروت‌ ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۸. علی‌ بن محمد ماوردی‌، الاحکام‌ السلطانیة و الولایات‌ الدینیة، ج۱، ص‌ ۲۶۵، چاپ‌ خالد عبداللطیف‌ سبع‌العلمی‌، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۱۹. یاقوت‌ حموی‌، معجم البلدان، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۴ـ۱۷۵.
۲۰. علی‌ بن محمد ماوردی‌، الاحکام‌ السلطانیة و الولایات‌ الدینیة، ج۱، ص‌ ۲۶۵ـ۲۶۶، چاپ‌ خالد عبداللطیف‌ سبع‌العلمی‌، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۲۱. یاقوت‌ حموی‌، معجم البلدان، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۴ـ۱۷۵.
۲۲. علی‌ بن محمد ماوردی‌، الاحکام‌ السلطانیة و الولایات‌ الدینیة، ج۱، ص‌ ۲۷۱، چاپ‌ خالد عبداللطیف‌ سبع‌العلمی‌، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۲۳. ابن ‌فراء، الاحکام‌ السلطانیة، ج۱، ص‌ ۱۷۹، چاپ‌ محمد حامد فقی‌، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۲۴. آن‌کاترین‌ سواین‌ فورد لمتون‌، مالک‌ و زارع‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۶۹۸، ترجمه منوچهر امیری‌، تهران‌ ۱۳۴۵ ش‌.
۲۵. حسن‌ بن محمد قمی‌، کتاب‌ تاریخ‌ قم‌، ج۱، ص‌ ۱۰۹، ترجمه‌ حسن‌ بن علی‌ قمی‌، چاپ‌ جلال‌الدین‌ طهرانی‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
۲۶. ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۴۷، بیروت‌ ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
۲۷. ابن ‌فراء، الاحکام‌ السلطانیة، ج۱، ص‌ ۱۸۰، چاپ‌ محمد حامد فقی‌، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۲۸. ابن ‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۳۰۲.
۲۹. ذهبی‌، تاریخ الاسلام، ج‌ ۲، ص‌ ۳۲۱.
۳۰. زکریا بن محمد قزوینی‌، آثارالبلاد و اخبارالعباد، ج۱، ص‌ ۳۹۹، بیروت‌ ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۳۱. ابن ‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۳۰۲.
۳۲. مقدسی‌، ج۱، ص‌ ۴۵۱.
۳۳. محمد بن احمد خوارزمی‌، کتاب‌ مفاتیح‌العلوم‌، ج۱، ص‌ ۶۶، چاپ‌ فان‌فلوتن‌، لیدن‌ ۱۹۶۸.
۳۴. محمد بن احمد خوارزمی‌، کتاب‌ مفاتیح‌العلوم‌، ج۱، ص‌ ۶۶، چاپ‌ فان‌فلوتن‌، لیدن‌ ۱۹۶۸.
۳۵. والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌ ۸۸، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
۳۶. ابن ‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۳۰۲.
۳۷. والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌۱۰۶ـ۱۰۷، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
۳۸. سورو، مجله‌ آسیایی‌، ج‌ ۸، ص‌ ۴۸۵ـ۴۸۸.
۳۹. والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌۱۰۶ـ۱۰۷، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
۴۰. محمداحمد اسماعیل‌ خاروف‌، «اوزان‌ و مکاییل‌ و مقاییس‌ اسلامی‌ و مقایسه آن‌ها با اوزان‌ و مکاییل‌ بین‌المللی‌ کنونی‌»، ج۱، ص‌ ۴۹۱ـ۴۹۸، پایان‌نامه دکتری‌ دانشکده الهیات‌ دانشگاه‌ تهران‌ ۱۳۵۳ ش‌.
۴۱. ابوالحسن‌ دیانت‌، فرهنگ‌ تاریخی‌ سنجش‌ها و ارزش‌ها، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۵ـ۱۶۱، تبریز ۱۳۶۷ ش‌.
۴۲. آن‌کاترین‌ سواین‌ فورد لمتون‌، مالک‌ و زارع‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۶۹۸، ترجمه منوچهر امیری‌، تهران‌ ۱۳۴۵ ش‌.
۴۳. محمدعلی‌ جمالزاده‌، گنج‌ شایگان‌، ج۱، ص‌ ۱۹۵، یا، اوضاع‌ اقتصادی‌ ایران‌، برلین‌ ۱۳۳۵، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۶۲ ش‌.
۴۴. محمدحسن‌ بن علی‌ اعتمادالسلطنه‌، اوزان‌ و مقادیر، نسخه خطی‌ کتابخانه ملی‌ ملک‌، ش‌ ۸۹۹.
۴۵. مجموعه قوانین‌ موضوعه‌ و مصوبات‌ دوره پنجم‌ قانونگذاری‌، ص‌ ۲۱۵ـ۲۱۸، ایران‌، قوانین‌ و احکام‌، مجموعه قوانین‌ موضوعه‌ و مصوبات‌ دوره پنجم‌ قانونگذاری‌: از ۲۲ دلو ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن‌ ماه‌ ۱۳۰۴، تهران‌: مجلس‌ شورای‌ ملی‌، ۱۳۵۰ ش‌.
۴۶. مجموعه قوانین‌ موضوعه‌ و مصوبات‌ دوره هشتم‌ قانونگذاری‌، ص‌۲۰۶ـ۲۰۷، ایران‌، قوانین‌ و احکام‌، مجموعه قوانین‌ موضوعه‌ و مصوبات‌ دوره هشتم‌ قانونگذاری‌: ۲۵ دیماه‌ ۱۳۰۹ـ ۲۵ دی‌ ماه‌ ۱۳۱۱، تهران‌: مجلس‌ شورای‌ ملی‌،) بی‌تا (.
۴۷. دانشنامه اسلام‌.
۴۸. محمد بن احمد خوارزمی‌، کتاب‌ مفاتیح‌العلوم‌، ج۱، ص‌ ۶۷، چاپ‌ فان‌فلوتن‌، لیدن‌ ۱۹۶۸.
۴۹. مالک‌ و زارع‌ در ایران‌، ترجمه منوچهر امیری‌، تهران‌ ۱۳۴۵ ش‌.
۵۰. ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۴۷، بیروت‌ ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
۵۱. محمد بن احمد ازهری‌، تهذیب‌ اللغة، ج‌ ۱۱، ص‌ ۵۰ـ۵۱، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ (بی‌تا).
۵۲. ابن ‌سیده‌، المحکم‌ و المحیط‌ الاعظم‌، ج‌ ۷، ص‌ ۴۰۱، چاپ‌ عبدالحمید هنداوی‌، بیروت‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۵۳. احمد بن محمد فیومی‌، المصباح‌ المنیر فی‌ غریب‌ الشرح‌ الکبیر للرافعی‌، ج‌ ۱، ص‌۹۵، بیروت‌: دارالفکر،) بی‌تا (.
۵۴. ابوالحسن‌ دیانت‌، فرهنگ‌ تاریخی‌ سنجش‌ها و ارزش‌ها، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۴ـ۱۵۵، تبریز ۱۳۶۷ ش‌.
۵۵. والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌ ۶۱، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
۵۶. محمد پادشاه‌ بن غلام‌ محیی‌الدین‌ شاد، آنندراج‌: فرهنگ‌ جامع‌ فارسی‌، ذیل‌ واژه‌، چاپ‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۵۷. والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌ ۶۱، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
۵۸. ابن ‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۳۰۱.
۵۹. سورو، مجله‌ آسیایی‌، ج‌ ۷، ص‌ ۱۵۸ـ۱۵۹.
۶۰. سورو، مجله‌ آسیایی‌، ج‌ ۷، ص‌ ۱۵۹، پانویس‌ ۳.
۶۱. والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌ ۶۲، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
۶۲. رشیدالدین‌ فضل‌اللّه، ج‌ ۲، ۱۴۶۵ـ۱۴۶۶.
۶۳. علی‌ باشا مبارک‌، المیزان‌ فی‌ الاقیسة و الاوزان‌، ج۱، ص‌ ۱۳۶،) قاهره‌ (: مکتبة الثقافة الدینیة ‌،) بی‌تا (.
۶۴. والتر هینتس‌، اوزان‌ و مقیاسها در اسلام‌، ج۱، ص‌ ۶۱ـ۶۲، ترجمه‌ و حواشی‌ غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
۶۵. محمداحمد اسماعیل‌ خاروف‌، «اوزان‌ و مکاییل‌ و مقاییس‌ اسلامی‌ و مقایسه آن‌ها با اوزان‌ و مکاییل‌ بین‌المللی‌ کنونی‌»، ج۱، ص‌ ۳۶۱ـ۳۶۹، پایان‌نامه دکتری‌ دانشکده الهیات‌ دانشگاه‌ تهران‌ ۱۳۵۳ ش‌.
۶۶. ابوالحسن‌ دیانت‌، فرهنگ‌ تاریخی‌ سنجش‌ها و ارزش‌ها، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۴ـ۱۵۵، تبریز ۱۳۶۷ ش‌.
۶۷. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۶۴۵.
۶۸. محمد بن یزید مبرّد، الکامل‌ فی‌ اللغه و الادب‌ و النحو و التصریف‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۲۷۱، ج‌ ۳، چاپ‌ احمدمحمد شاکر، (قاهره‌) ۱۳۵۶/۱۹۳۷.
۶۹. احمد شاملو، کتاب‌ کوچه‌، حرف‌ ب‌، دفتر ۲، ص‌ ۹۷۹، تهران‌ ۱۳۷۸ ش‌.
۷۰. جامع المدارک ج۶،ص۲۸۸-۲۸۹    .
۷۱. بحار الانوار ج۷۲، ص۲۷۷.    
۷۲. ریاض المسائل ج۱۴، ص۳۴۴-۳۴۵.    
۷۳. وسائل الشیعة ج۲۹،ص۲۲۶    .
۷۴. تحریر الوسیلة ج۲، ص۶۰۴.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جریب»، شماره۴۶۲۸.    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج‌۳،ص۷۷.    


رده‌های این صفحه : واژگان اندازه گیری | واژه شناسی




جعبه ابزار