• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ثمر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





ثَمَر (به فتح ثاء و میم) از واژگان قرآن کریم به معنای میوه است.
در اصطلاح قرآن به گُل هم ثمر گویند.
در عرف عرب ثمره در غیر ثمره درخت نیز به‌ کار می‌رود، مانند: ثمره علم و عمل.
این واژه در قرآن کریم دارای مشتقاتی است؛ به صورت:
ثَمَرَة (به فتح ثاء و میم و راء) واحد ثَمَر به معنای میوه و جمع آن ثَمَرات (به فتح ثاء و میم) به معنای میوه‌ها است.



ثَمَر به معنای میوه است.


اکنون به برخی از کاربردهای این واژه در قرآن می‌پردازیم:

۲.۱ - ثمر

(کُلُوا مِنْ‌ ثَمَرِهِ‌ اِذا اَثْمَرَ..) «بخورید از میوه آن آن‌گاه که میوه می‌دهد.»
واحد ثَمَر، ثَمَرَة است، مثل‌: (کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ‌ ثَمَرَةٍ رِزْقاً) (هر زمان كه ميوه‌اى از آن، روزى آنان شود.)

۲.۲ - ثمرات

جمع ثَمَر، ثَمَرات است، نظیر: (فَاَخْرَجَ بِهِ مِنَ‌ الثَّمَراتِ‌ رِزْقاً لَکُمْ...) (و به‌ وسيله آن، ميوه‌ها و انواع محصولات را براى روزى شما روياند.)
در اصطلاح قرآن به گل هم ثمر گفته شده چنان که درباره زنبور عسل آمده‌: (ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِ‌ الثَّمَراتِ‌...) (سپس از تمام ثمرات و شيره گل‌ها بخور.)
می‌دانیم که اکثر استفاده زنبور عسل از گل‌هاست.
در عرف عرب ثمره در غیر ثمره درخت نیز به‌ کار می‌رود گویند: ثمره علم، عمل صالح و ثمره عمل صالح بهشت است.

۲.۳ - کاربرد در نهج البلاغه

در نهج‌البلاغه هست: «وَ ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلَامَةُ» (و ثمره دورانديشى سلامت.) (شرح‌های حکمت‌: )
ولی تتبّع در قرآن مجید نشان می‌دهد که در آن فقط در ثمره درخت به کار رفته‌ است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۳۱۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۷۶.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۳۷.    
۴. انعام/سوره۶، آیه۱۴۱.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۶۳.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۵۰۰.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۷۸.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۲۹۹.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۲۵.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۵۷.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۱۳۹.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۲.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۹۸.    
۱۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۷۶.    
۱۶. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۳۷.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۲۲.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۵۶.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۹۰.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۵۵.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۳۷.    
۲۳. نحل/سوره۱۶، آیه۶۹.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۴.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۹۳.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۲۴.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۷۳.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۹.    
۲۹. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۱۷، حکمت ۱۷۱.    
۳۰. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۹۴، حکمت ۱۸۱.    
۳۱. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۰۲، حکمت۱۸۱.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۷۹، حکمت۱۸۱.    
۳۳. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۷۴.    
۳۴. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۷۴.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۳، ص۴۳۵-۴۳۶.    
۳۶. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۲۵۶.    
۳۷. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۴۱۴.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ثمر»، ج۱، ص۳۱۶.    






جعبه ابزار