تَیَسَّرَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَیَسَّرَ:
(مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ) تَیَسَّرَ: از باب تفعّل به معنى «آسان شدن و ممكن بودن» است.
خداوند در آيه ۲۰
سوره مزمل (كه طولانىترين
آیات اين
سوره است)
دوبار، جمله: «تيسّر» را درباره خواندن قرآن، تكرار كرده است
(... فَاقْرَؤُا مٰا تَيَسَّرَ مِنَ اَلْقُرْآنِ...) «آن مقدار از قرآن كه براى شما ميسّر است تلاوت كنيد.»
در اينكه منظور از جمله «آنچه از قرآن براى شما ميسر است، بخوانيد» چيست؟
گفتگو بسيار است:
جمعى آن را به نماز شب تفسير كردهاند كه در لابلاى آن حتما آيات قرآن خوانده مىشود و بعضى گفتهاند همان
تلاوت قرآن است هرچند در اثناى
نماز نباشد، سپس بعضى مقدار آن را به پنجاه آيه و بعضى به يک صد آيه و بعضى دويست آيه، تفسير كردهاند، ولى هيچيک از اين اعداد دليل خاصى ندارد، بلكه مفهوم آيه اين است كه هر مقدارى كه
انسان به زحمت نمىافتد از قرآن بخواند.
به موردی از کاربرد
تَیَسَّرَ در
قرآن، اشاره میشود:
(إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَى وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَ أَعْظَمَ أَجْرًا وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ) (
پروردگارت مىداند كه تو و گروهى از آنها كه با تو هستند نزديک دو ثلث از شب يا نصف يا ثلث آن را به پا مىخيزيد و به عبادت و تلاوت قرآن مىپردازيد خداوند
شب و
روز را اندازهگيرى مىكند؛ او مىداند كه شما نمىتوانيد مقدار آن را به دقت براى عبادت كردن اندازهگيرى كنيد، پس شما را بخشيد؛ اكنون آنچه براى شما ميسّر است قرآن بخوانيد. او مىداند بزودى گروهى از شما بيمار مىشوند و گروهى ديگر براى به دست آوردن فضل الهى و
کسب روزى به سفر مىروند و گروهى ديگر در راه خدا
جهاد مىكنند و از تلاوت قرآن باز مىمانند، پس آنچه براى شما ممكن است از آن تلاوت كنيد و نماز را برپا داريد و
زکات بپردازيد و به خدا «قرض الحسنه» دهيد و در راه او
انفاق نماييد و بدانيد آنچه از كارهاى نيک براى خود از پيش مىفرستيد آن را نزد خدا به بهترين وجه و بزرگترين پاداش خواهيد يافت و از خدا آمرزش بطلبيد كه خداوند آمرزنده و مهربان است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در آيه شريفه پيغمبر خود و طايفهاى از
مؤمنین را تصديق كرده كه ثلث و يا نصف و يا كمتر از دو ثلث را شبزندهدارى مىكردند، مىتوانستند اين اندازهها را رعايت كنند، ميسر نبودن آن را به جميع مردم نسبت داده، معلوم است كه جميع مردم عبارتند از آنها كه اين كار را مىكردند، و آنهايى كه نمىكردند، پس حكم شبزندهدارى شاق بر مجموع من حيث المجموع است، نه شاق بر تک تک عموم مسلمانان، چون چنين است تكليف را طورى تخفيف داد كه هم اصل تكليف براى افرادى كه قادر بر اندازهگيرى هستند بماند، و هم آسانتر آن براى همه ميسور شود.
فرمود:
(فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ) و حكم شبزندهدارى چه حد اكثرش يعنى ثلث و دو ثلث و نصف و چه حد اقلش يعنى خواندن مقدار ميسور از قرآن براى عموم مؤمنين مستحبّ است.
مفسرين در اينكه منظور از قيام ليل چيست اختلاف كردهاند، آيا قرائت قرآن در خارج نماز است و يا خود نماز خواندن در شب است؟ و بنابر اينكه منظور نماز باشد، اختلاف كردهاند در اينكه آيا اين نماز بر
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و همه
مؤمنین واجب است و يا براى همه مستحبّ است و يا بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) واجب و بر سايرين مستحبّ است؟ و نيز اختلاف كردهاند در اينكه آيا آيه مربوط به قيام ليل به وسيله آيه مورد بحث نسخ شده؟ و آيا حكم نماز شب مبدل به قرائت قرآن به قدر ميسور شده؟ و اين اقوال كثير چيزى نيست كه تعرض به آنها فايده داشته باشد.
(فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً)- در اين قسمت از آيه حكم تخفيف را تكرار مىكند تا مطلب تاكيد شود و ضمير منه به قرآن بر مىگردد و مراد از خواندن از قرآن به مقدارى كه ميسور باشد، نماز خواندن به مقدارى است مناسب، با وسعت زمانى كه شبزندهدارى كردهاند.
و مراد از نمازى كه مامور شدهاند به جاى آورند نمازهاى واجب است، بنا بر اين، اگر آيه را مدنى بدانيم منظور همين نمازهاى واجب پنجگانه خواهد بود و اگر مكى باشد بايد بگوييم منظور نمازهايى است كه قبل از هجرت واجب بوده و مراد از زكات زكات واجب است و منظور از
قرض دادن آن به خداى تعالى، انفاقهاى غير
زکات و صدقات مالى است كه در راه خدا داده مىشود. و عطف امر به اقامه نماز و دادن زكات و قرض دادن به خدا به مساله تخفيف، براى اشاره به اين معنا بوده كه تكاليف دينى هم چنان به
وجوب و اهميت خود باقى است و خداى تعالى هم چنان به امر آن اعتنا دارد، پس كسى خيال نكند كه تخفيف از شبزندهدارى به ساير وظائف سرايت كرده، در حقيقت آيه مورد بحث از اين نظر شبيه به آيه نجوى است، كه وقتى (به منظور تخفيف) حكم صدقه دادن قبل از نجواى با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را بر مىدارد، بلافاصله مساله وجوب نماز و زكات و اطاعت خدا و رسولش را خاطرنشان مىسازد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَیَسَّرَ»، ج۴، ص۷۶۳.