تُنذِرَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تُنذِرَ:(وَ لِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى) «تُنذِرَ» مصدرش «انذار» (
از باب افعال) به معنى «ترساندن» و توجه دادن به آينده و نيز آگاهى بخشيدن
از سرانجام وقوع كارى كه با تخويف و ترساندن همراه است.
آیه مورد بحث، منظور
از نزول
قرآن را چنين توضيح مىدهد كه ما آن را فرستاديم تا امّ القرى (
مکه) و تمام كسانى را كه در گرد آن هستند، انذار كنى و به
مسؤوليتها و وظايفشان آگاه سازى و
از آنجا كه انذار يعنى توجه دادن به
مسؤوليتها و ترساندن
از ترک وظايف،
مهمترين برنامه
قرآن مخصوصا در برابر اشخاص سركش و طغيانگر است تنها به اين قسمت
اشاره شده است.
در اوّلين آيه
سوره نوح در اين آيه روى «انذار» (بيم دادن) تكيه شده است، در حالى كه پيامبران هم بيمدهنده بودند و هم بشارتدهنده، اين به خاطر آن است كه انذار غالبا تأثير قويتر دارد، همانگونه كه براى ضمانت اجرايى قوانين در تمام
دنیا روى انذار و مجازات تكيه مىشود.
به موردی
از کاربرد «تُنذِرَ» در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ هَذا كِتابٌ أَنزَلْناهُ مُبارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَ مَنْ حَوْلَها وَ الَّذينَ يُؤْمِنونَ بِالآخِرَةِ يُؤْمِنونَ بِهِ وَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ يُحافِظونَ) «و اين كتابى است مبارک و هماهنگ با آنچه پيش
از آن آمده كه ما آن را نازل كرديم؛ تا مردم را بشارت دهى و تا امّالقرى و كسانى را كه گرد آن هستند، (ساكنان سرزمين
وحی و همه جهانيان را) بترسانى.
یقین بدان كسانى كه به
آخرت ایمان دارند، به آن ايمان مىآورند؛ در حالى كه نسبت به نمازهاى خويش، مراقبت مىكنند.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها) تا ام القرى و اطرافيان آن را انذار كنى و مقصود
از ام القرى
مکه مکرمه، و غرض
از انذار آن انذار اهل آن است.
و مقصود
از اطرافيان آن اهالى قرا و شهرستانهاى روى زمين و يا به گفته بعضىها بلاد مجاور آن است.
اين آيه دلالت دارد بر اينكه
خدای تعالی عنايت خاصى به مكه دارد، چون مكه معظمه
حرم خداوند است، و
دعوت اسلامى
از آنجا شروع شده و به ساير نواحى عالم منتشر گرديده است.
از آنچه گفته شد اين معنا روشن گرديد كه
از نظر سياق كلام و مخصوصا بنا بر
قرائت لينذر - به صيغه
غیبت- مناسبتر آن است كه جمله مورد بحث را
عطف بر مصداق بگيريم- هم چنان كه
زمخشری نيز عطف گرفته- براى اينكه اين معطوف و آن معطوف عليه هر دو در اينكه مشتمل بر معناى
غایت و نتيجهاند مشترک مىباشند.
و تقدير آيه چنين است: ليصدق ما بين يديه و لتنذر ام القرى- اين كتاب مباركى است كه ما نازلش كرديم تا كتابهاى پيشين را تصديق نموده و تو با آن مردم مكه و اطرافش را انذار كنى.
بعضى ديگر گفتهاند: اين جمله عطف است بر كلمه مبارک و تقدير آيه چنين است: انزلناه لتنذر ام القرى و من حولها- نازلش كرديم تا تو، به
وسیله آن مردم ام القرى و اطراف آن را انذار كنى.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تنذر»، ج۴، ص ۴۰۸.