• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تَفَقُّه (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: تفقه.


تَفَقُّه (به فتح تاء و فاء و تشدید و ضم قاف) از واژگان قرآن کریم به معنای تلاش و کوشش برای فهمیدن است.



تَفَقُّه: تلاش و کوشش برای فهمیدن است. «تَفَقَّهَ: إذا طلبه فتخصّص به».


(وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ‌) سياق آیات ما قبل و ما بعد كه درباره جهاد است، نشان می‌دهد كه مراد از (لِيَنْفِرُوا) رفتن به جهاد و مراد از (فَلَوْ لا نَفَرَ) رفتن به محضر رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) براى طلب علم و تفقّه در دین است؛ يعنى: «نمی‌شود همه مؤمنان براى جهاد بكوچند، چرا از هر قوم گروهى به مدينه كوچ نمی‌كنند كه در دين فقیه و دانا شوند و وقت برگشتن قوم خويش را انذار كنند، كه شايد انذار شدگان طريق احتياط از عذاب در پيش گيرند».


بنا بر اين حكم فوق به هنگام نزول، آيه شامل اهل مدينه نبوده كه درباره آنها در آيه قبلى آمده كه نبايد از رسول خدا تخلّف كنند: (ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ...) (سزاوار نيست كه اهل مدينه، و كسانى از اعراب باديه نشين كه اطراف آنها هستند، از پيامبر خدا جدا شوند) به عبارت ديگر: اهل مدينه براى تفقّه احتياج به كوچ نداشتند، زيرا تفقّه در مدینه برايشان ميسّر بود، ولى اگر از بلاد ديگر همه به جهاد می‌رفتند مجالى براى تفقّه نمى‌ماند.


در تفسیر عیّاشی و صافی رواياتى هست كه مضمون فوق را در خصوص كوچ براى تفقّه و استفسار از حال امام (علیه‌السّلام) بعد از وفات امام قبلى، تأييد می‌كند.
در تفسير المنار و جلالین هر دو فعل را راجع به جهاد گرفته يعنى: «نمی‌شود همه مؤمنان به جهاد بروند، چرا از هر قوم گروهى به جهاد نمی‌روند كه گروهى نيز بمانند و تفقّه كنند و جنگجويان را آنگاه كه از جهاد بازگشتند انذار كنند».
ولى: اين احتياج به تقدير دارد و بر خلاف ظهور آيه است.
در کشّاف و جوامع الجامع مراد از هر دو فعل، كوچيدن براى تفقه است، يعنى: «كوچ همه درست و عملى نيست بلكه بايد عدّه‌اى بكوچند ...»، اين معنى بسيار مناسب است ولى سياق‌ آيات قبلى و بعدى كه درباره جهاد است، آن را تأييد نمی‌كند.
به هر حال: آيه اهميّت و لزوم كوچ براى فرا گرفتن علم از حوزه‌های علمیّه را روشن می‌كند و در آخر قيد می‌كند، كه اين تفقّه و فراگرفتن علم براى آنست كه پس از برگشتن مردم را انذار كنند و از مخالفت امر خدا بر حذر دارند.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۹۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۴۳.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۳۵۵.    
۴. توبه/سوره۹، آیه۱۲۲.    
۵. توبه/سوره۹، آیه۱۲۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۶.    
۷. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی‌، ج۲، ص۱۱۷-۱۱۸.    
۸. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، ج۲، ص۳۸۹.    
۹. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج۱۱، ص۶۲.    
۱۰. سیوطی، جلال الدین، تفسیر الجلالین‌، ص۲۶۳.    
۱۱. زمخشری، کشاف، ج۲، ص۳۲۲-۳۲۳.    
۱۲. طبرسی، جوامع الجامع، ج۲، ص۱۰۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فقه"، ج۵، ص۱۹۸.    






جعبه ابزار