تَخَوُّف (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَخَوُّف: (اَوْ یَاْخُذَهُمْ عَلی تَخَوُّفٍ)«تَخَوُّف» به معنای هشدار و تهدید است.
(أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرؤُوفٌ رَّحِيمٌ) (يا پس از هشدارهاى خوفانگيز آنان را گرفتار سازد؟! چرا كه
پروردگار شما، رؤوف و مهربان است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: کلمه تخوف به معنای تمکن و جایگیری
ترس در دل است، پس اخذ بر تخوف، به معنای عذابی است که با سابقه ترس فرا رسد، و خلاصه قبلا نشانههایش برسد تا هر که میخواهد بوسیله
توبه و ندامت و امثال آن از فرا رسیدن آن جلوگیری کند و بنابراین، اخذ بر تخوف در مقابل آمدن عذاب من حیث لا یشعرون است، اولی عذاب با مقدمه و نشانههای قبلی، و دومی عذاب بیخبر و ناگهانی است.
و چه بسا بعضی
گفتهاند که: اخذ بر تخوف، به معنای عذاب به هر چیزی است که ترسناک باشد ولی هلاکت نیاورد، مانند
زلزله و
طوفان و غیر آن دو.
و باز چه بسا بعضی گفتهاند که: معنای تخوف،
تنقص است، یعنی اینکه
خداوند ایشان را به نقص میوهها و سایر نعمتها مبتلا نماید، و به تدریج یکی پس از دیگری نعمتهای خوبی را از ایشان سلب کند، مثلا
امنیت و سپس
باران و آنگاه ارزانی و فراوانی و در آخر سلامت بدنی را از ایشان بگیرد، و همین طور.
و اینکه فرموده:
(فَاِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ) در مقابل تعلیل، و بیان اخذ بر تخوف است، و معنایش این است که اگر خدای تعالی از میان همه عذابها، عذاب اخذ بر تخوف را که نسبت به عذابهای شمرده شده عذاب آسانتری است انتخاب فرمود از این جهت بود که او رؤوف و مهربان است، و در تعبیر ربکم نیز اشارهای به این علت هست، و این تعلیل نسبت به دو وجه اول از وجوه تفسیر روشن است، اما نسبت به وجه سوم که بعضی
گفتند مراد از تخوف ناقص کردن نعمتها است علت بودنش از این باب است که کم کردن نعمتها خود مهلت و فرصتی است که بدکاران در آن مهلت میتوانند توبه نموده ما فات را به نحوی جبران نمایند. البته این را هم باید دانست که شمردن عذاب در آیه مورد بحث چنانچه بعضی
گفتهاند، دلیل بر این نیست که عذاب خدا منحصر در همانها است، بلکه انواعی از آن را میشمارد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَخَوُّف»، ص۱۲۴.