توحیدخانه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
توحید خانه، محل اجتماع و استقرار
صوفیان در عصر
صفوی در
اصفهان بوده است.
توحید خانه از لحاظ انگیزه
تأسیس و نیز
آیینها و مراسمی که در آن انجام میشده، با مکانهایی مانند
خانقاه ،
زاویه و
صومعه که بیشتر
سلوک فردی صوفیان باعث تأسیس و رونق آنها بوده، تفاوت داشته است.
نخستین
گزارش توصیفی از توحید خانه را شاردن ــ که در اواخر سلطنت
شاه عباس دوم صفوی (۱۰۵۲ـ۱۰۷۷) و دوره
شاه سلیمان (۱۰۷۷ـ ۱۱۰۵) در ایران اقامت داشته ــ در
سفرنامه خود آورده است.
به نوشته او،
صوفیان در یکی از خیابانهایی که به
عالی قاپو منتهی میشده، سکونت داشتند و روزهای
جمعه در مکانی در همان
خیابان جمع میشدند و
عبادت میکردند.
وی
نام این مکان را به غلط "Taous can" ضبط کرده است.
اقبال یغمایی ، مترجم سفرنامه، آن را در متن به همان صورت «
طاووس خانه » و در پانویس به صورت «
طاعت خانه » ذکر کرده است.
این اشتباه به تحقیقات متأخر نیز سرایت کرده، به طوری که گاه نام توحید خانه و طاووس خانه یا «
گنبد طاووس » به یک مکان اطلاق شده است،
حال آنکه طاووس خانه که
وحید قزوینی آن را در
عباسنامه وصف کرده،
باغ وحش و
عمارتی در کنار
پل شاه (
پل خواجو ) مشرف به
زاینده رود بوده که شاه عباس دوم آن را بنا کرده بوده است.
«مینورسکی»
نیز به اشتباه «شاردن» اشاره کرده و ضبط درست آن را «توحید خانه» دانسته است.
در باره
بانی و تاریخ تأسیس توحید خانه، در منابع اختلاف وجود دارد :
در دستور الملوک میرزا رفیع انصاری، (میرزا رفیعا) تأسیس و بنای توحید خانه بهطور ضمنی به
شاه اسماعیل اول صفوی (حک: ۹۰۷ـ۹۳۰) نسبت داده شده است.
به گفته وی، شاه اسماعیل که به علت مشاغل سلطنتی عملاً از ارشاد
مریدان بازمانده بود،
صاحب منصبی رسمی و غیر نظامی با عنوان «
خلیفة الخلفا » تعیین کرد تا در توحید خانه به ارشاد
صوفیان و
سالکان بپردازد.
حسینی استرآبادی ، مورخ روزگار
شاه سلطان حسین صفوی (۱۱۰۵ـ ۱۱۳۵) در
تاریخ سلطانی ، دستور بنای توحید خانه را به
شاه عباس کبیر (حک: ۹۹۶ـ ۱۰۳۸) نسبت داده است.
به نوشته نه چندان قابل قبولِ
رستم الحکما ،
طهماسب قلی خان قرخلو (نادر افشار)، به دستور طهماسب دوم صفوی (حک: ۱۱۳۵ـ ۱۱۴۵)، در شهر
اصفهان پشت عمارت
عالی قاپو ،
گنبدی وسیع برای «صوفیان صافی ضمیر صاحب ذکر» بنا کرد و آن را توحید خانه نامید.
در
دوره صفوی ، نظارت بر امور صوفیان توحید خانه برعهده «خلیفة الخلفا» بود.
به گفته میرزا رفیع انصاری،
از جمله وظایف خلیفة الخلفا، تعلیم
ذکر جَلی و
خفی و
آداب طریق به صوفیان،
امر به معروف و نهی از منکر ، تعیین
عمله توحید خانه و نیز توزیع
طعام و
حلوا و
شمع توحید خانه و ضبط
نذورات در سفر و حضر بوده است.
خلیفة الخلفا به منزله
استاد شاه بود و از میان صوفیان،
خلیفه و
مرشد انتخاب میکرد و آنان را به
ایالات مختلف میفرستاد
و هرکس که از وی
منصبی میگرفت، می بایست
نذری (از نقد و جنس و شیرینی) به توحید خانه میآورد و میان صوفیان و مجاوران توحید خانه تقسیم میکرد و دویست
دینار از وجه آن را در
کفگیری طلایی میگذاشت و به خلیفه توحید خانه میداد تا نزد پادشاه ببرد.
بر اساس منابع موجود،
آیینها و
مراسم توحید خانه بدین شرح بوده است :
صوفیان بایست هر
عصر در توحید خانه حاضر و به
ذکر و
فاتحه خوانی مشغول میشدند.
عصر روز
پنجشنبه امرا و
بیگلربیگیان و خانها و سلاطین و عمّال هر
ولایت ، «تاج بی جیقه و طومار» و به تعبیر میرزاعلی نقی نصیری، «تاج وَهّاج»، بر سر مینهادند و در توحید خانه به
نیت سلامتی شاه،
حمد و سوره میخواندند.
اگر کسی از این رسوم تخلف میکرد، بایست به صوفیان وجهی میپرداخت. این آداب، حتی در سفرها نیز رعایت میشد و «ناظران بیوتات»،
چادر توحید خانه و
فرش و غذا و دیگر مایحتاج
سفر را برای صوفیان فراهم میکردند.
در منشآت
که ظاهراً همان تحفه شاهی نصیری طوسی
است، فرمانی با عنوان «حکم اشرف در باب نسق توحید خانه صوفیان» آمده که طبق آن ذاکر توحید خانه باید ذکر بگوید و
سوره فاتحه را
قرائت کند و
ستایشنامه ای را که در آن نام
پیران سلسله از
شیخ شهاب الدین اهری تا
شاه عباس دوم آمده است، بخواند.
بنا بر گزارشی که در ذیل
تاریخ عالم آرای عباسی زیر وقایع سال ۱۰۴۳ آمده، وابستگان دربار
صفوی در صورت
ارتکاب جرم بایست برای
اعتراف و استدعای
عفو از
مرشد کامل به توحید خانه پناه میبردند و تا رضایت دادن او در آنجا میماندند.
نظارت بر
دروازه مقدّس
عالی قاپو ــ که پناهندگان در آن
بست مینشستهاند ــ نیز برعهده
صوفیان توحید خانه بوده است.
هرگاه به شخصی
ظلم میشده یا وی درخواستی داشته، در درگاه مقدّس
دولت خانه پادشاه رو به
قبله میایستاده و
تاجی بر سر مینهاده و تا از جانب شاه جوابی نمیرسیده، سخن نمیگفته و غذا نمیخورده و جز در
نماز نمینشسته است.
صوفیان توحید خانه این حال را به شاه گزارش میدادند و
خلیفة الخلفا ، پاسخ شاه را به وی ابلاغ میکرد. چنانچه پاسخی نمیرسید، آن شخص باید آنقدر در آنجا میایستاد تا حاجتش بر آورده شود و اگر پیش از روا شدن
حاجت میرفت، صوفیان او را به سبب رعایت نکردن آداب و
حرمت توحید خانه،
تنبیه میکردند و از او
ترجمانی (
تاوان یا
جریمه نقدی ) می گرفتند، بدین ترتیب، آن شخص ناچار بود که صوفیان را به نحوی راضی کند و از این راه، صوفیان توحید خانه استفاده هنگفتی میبردند.
کمپفر که در ۱۰۹۵ در
اصفهان بوده، گفته است که طبق رسمی قدیمی، صوفیان
جمعهها در محل بست، خاندان صفوی را دعا میکرده اند. وی بی آنکه از توحید خانه نام ببرد، از
بقعه ای یاد کرده که
گنبدی مرتفع بر فراز آن بوده است. این بقعه هشت ضلع داشته و از هر دو ضلع آن یکی بدون
دیوار بوده است.
چنانکه از تحقیقات و حواشی مینورسکی بر تذکرة الملوک میرزا سمیعا برمی آید، توحید خانه تنهاجنبه آیینی ومذهبی نداشته، بلکه وظیفه اصلی صوفیان ودرویشان توحید خانه اصفهان، حفاظت از جان شاه بوده است و اینان بخشی از سپاه محسوب میشده اند.
صوفیان توحید خانه،
نگهبان مدخل اصلی
قصر و حصار خارجی آن بودند و از شاه هنگامی که بدون همراه از قصر خارج میشد،
حراست میکردند.
باستانی پاریزی در مقدمه تذکره صفویه کرمانِ مشیزی
روایتی در باره انتخاب
حاکم کرمان ذکر کرده است که اگر صحیح باشد، دامنه اختیارات و
نفوذ سیاسی صوفیان توحید خانه را تا حد تصمیم گیرندگان مسائل مهم مملکتی ارتقا میبخشد،
با این همه بنا بر گزارش سانسون که در سال های آخر دوران سلطنت
شاه سلیمان مقیم ایران بود، در اواخر
دوره صفویه ، صوفیان قدر و منزلت پیشین را از دست دادند و جز به مشاغل
باربری و
مهتری و
نسقچی گری به کاری برتر گمارده نمیشدند.
به هرحال، توحید خانه به عنوان جزئی از مجموعه سلطنتی
عالی قاپو تا زمان
شاه سلطان حسین صفوی برقرار بود.
در زمان او صوفیان از توحید خانه اخراج شدند و به دستور او توحید خانه نیز
توقیف و
تعطیل شد.
پس از آن جز گزارش مغشوش
رستم الحکما در باره اقدام
نادر افشار به دستور طهماسب صفوی برای بازگشایی توحید خانه، اطلاع دیگری در دست نیست.
در
عصر قاجار نیز بهطور کلی مراکز صوفیه و
درویشان ، رونق چندانی نداشته است.
در آثار معاصر، نام توحید خانه اصفهان در زمره
باغ های اصفهان آمده است، از جمله در کتاب
تاریخ اصفهان و ری تألیف جابری انصاری.
در
گنجینه آثار تاریخی اصفهان آمده است که باغ توحید خانه، باغی است پشت عالی قاپو و
تالار طویله و در وسط آن
گنبد بسیار وسیع و عجیب و مرتفعی قرار دارد که میگویند مقام توحید خانه «
کُمَّلین » (کاملان) و
موحدان آن زمان بوده است.
در
دوره پهلوی ، باغ و ساختمان آجری توحید خانه ــ که عوام آن را «
گنبد شیرگویا » می گفتند ــ تبدیل به
زندان شهربانی شد.
در اواخر سلطنت
پهلوی دوم ، به دستور
فرح پهلوی ، مجموعه توحید خانه و ساختمان های اطراف آنکه بناهایی متعلق به دوره قاجار بود جهت تأسیس
دانشکده پردیس در نظر گرفته شد و در ۱۳۵۴ـ ۱۳۵۵ش، دانشکده تأسیس شد.
امروزه در این دانشکده، از بنای توحید خانه به عنوان
تالار اجتماعات و محل برگزاری کلاس های
مرمت ،
معماری ،
نقاشی و غیره استفاده میشود.
معماری توحید خانه و محوطه آن ــ به جز آنچه در
دوره صفوی احداث شده و شامل بنای گنبد و قسمتهایی از
صحن یا حیاط جنوبی و
جرز و دهنه های باقیمانده از دیوار شمالی متصل به
عالی قاپو بوده است ــ به این شرح است :
۱)
بناهای خشت و گلی با
نمای آجری و
طاقهای جناغی در جبهه های شمالی، غربی و جنوب شرقی. در سه جبهه شمال، شرق و جنوب محوطه،
راهرو باریکی به عرض ۱۸۰ سانتیمتر با جرزهایی به قطر تقریبی یک متر وجود دارد. نمای بیرونی دارای
قوس های نیم دایره است که در دوره دوم شاهان قاجار (از
ناصرالدین شاه به بعد) به اقتباس از
اروپاییان ساخته شده است.
۲) ساختمانهایی که به علت تغییر کارکرد، تغییر شکل یافتهاند و پوشش مسطح دارند و راهرو آنها را به
ایوان تبدیل کرده اند.
۳) معماری دوره های اخیر که بیشتر با استفاده از
آجر و
سیمان اتاقهایی در فضای
باغ ساختهاند یا فضاهای بزرگتر را به فضاهای کوچکتر تقسیم کرده اند.
قسمت داخلی گنبد توحید خانه، دوازده ضلعی است و برای تبدیل
پلان چند ضلعی به
دایره ، طاق نماهایی ساخته شده که در لبه این طاق نماها نواری به عرض سه تا چهار
سانتیمتر به رنگ
قرمز دیده میشود.
در بالای این قسمت،
کتیبه ای از
گچ مشتمل بر
صلوات چهارده معصوم با
خط ثلث سفید بر زمینه
لاجوردی دیده میشود و در بالا و پایین آن نواری تزئینی از گل و بته ترسیم شده است. از تاریخ تحریر کتیبه و کاتب آن اطلاعی در دست نیست.
غیر از توحید خانه اصفهان، در برخی منابع، از دو
بنای دیگر نیز با عنوان توحید خانه یاد شده است :
۱)
توحید خانه بایزید بسطامی .
اعتمادالسلطنه (متوفی ۱۳۱۳) در وصف
آرامگاه بایزید از توحید خانه و
عبادتگاه بایزید در سمت غربی
مرقد وی نام برده است.
کتیبه بالای درِ میانی آن، نام
بانی و تاریخ ۷۰۲ را نشان میدهد که احتمالاً سال
احداث یا
نوسازی آن است. از این
عمارت با عنوان «
صومعه » نیز یاد شده است.
با توجه به تاریخ موجود در این کتیبه، دستِ کم تا قرن هشتم، این مکان به توحید خانه مشهور نبوده و به احتمال زیاد در زمان اعتماد السلطنه، به این نام خوانده شده است.
۲)
رواق توحید خانه حرم رضوی .
بخشی از
تکیه در عثمانی نیز
سماع خانه یا توحید خانه نامیده میشود.
(۱) اسکندر منشی و محمدیوسف واله اصفهانی، ذیل تاریخ عالم آرای عباسی، چاپ سهیلی خوانساری، تهران ۱۳۱۷ش.
(۲) محمدحسن بن علی اعتماد السلطنه، مطلع الشمس، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۱ـ۱۳۰۳، چاپ تیمور برهان لیمودهی، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ـ۱۳۶۳ش.
(۳) محمد رفیع انصاری مستوفی الممالک، دستورالملوک، چاپ محمدتقی دانش پژوه، در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال ۱۶، ش ۳ (بهمن ۱۳۴۷)، ش ۵ و ۶ (مرداد۱۳۴۸).
(۴) محمدحسن جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری و همه جهان، (اصفهان) ۱۳۲۱ش.
(۵) حسین بن مرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی، چاپ احسان اشرافی، تهران ۱۳۶۶ش.
(۶) محمدتقی دانش پژوه، فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج ۱، تهران ۱۳۴۸ش.
(۷) محمدهاشم رستم الحکما، رستم التواریخ، چاپ محمد مشیری، تهران ۱۳۴۸ش.
(۸) ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، آثار ملی اصفهان، تهران ۱۳۵۲ش.
(۹) کلاوس میشائل رُهربرن، نظام ایالات در دوره صفویه، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۵۷ش.
(۱۰) «زندان اصفهان»، ماهنامه وحید، سال ۱، ش ۷ (تیر ۱۳۴۳).
(۱۱) مارتین سانسون، سفرنامه سانسون: وضع کشور شاهنشاهی ایران در زمان شاه سلیمان صفوی، ترجمه تقی تفضلی، تهران ۱۳۴۶ ش.
(۱۲) ژان شاردن، سفرنامه شاردن، ترجمه اقبال یغمایی، تهران ۱۳۷۲ـ ۱۳۷۵ش.
(۱۳) زین العابدین بن اسکندر شیروانی، حدائق السیاحة، تهران ۱۳۴۸ش.
(۱۴) میرمحمدمنصور عاشق سمنانی، «تعریف طاووس خانه»، چاپ محمدتقی دانش پژوه، فرهنگ ایران زمین، ج ۱۸ (۱۳۵۱ش).
(۱۵) انگلبرت کمپفر، سفرنامه کمپفر، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۶۰ش.
(۱۶) محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، تهران ۱۳۶۹ش.
(۱۷) میرمحمدسعیدبن علی مشیزی، تذکره صفویه کرمان، چاپ محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۶۹ش.
(۱۸) محمد مقدس، «توحید خانه اصفهان»، آگاهی نامه سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران، ش ۳۴ (مهر ۱۳۵۷).
(۱۹) علی نقی نصیری، القاب و مواجب دوره سلاطین صفویه، چاپ یوسف رحیم لو، مشهد۱۳۷۲ش.
(۲۰) محمدطاهربن حسین وحیدقزوینی، عباسنامه، یا، شرح زندگانی ۲۲ ساله شاه عباس ثانی (۱۰۵۲ـ۱۰۷۳)، چاپ ابراهیم دهگان، اراک ۱۳۲۹ش.
(۲۱) لطف اللّه هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، اصفهان ۱۳۴۴ش.
(۲۲) جان شاردن، سفر شوالیه شاردن در ایران و جاهای دیگر شرق، ویرایش ال لنگلز، پاریس ۱۸۱۱.
(۲۳) دائرة المعارف جهان اسلام، چاپ دوم، ذیل "Tekke"، توسط ناتالی کلیر.
(۲۴) میرزا سمیعا، تذکرة الملوک: کتابچه راهنمای دولت صفوی (حدود ۱۱۳۷/۱۷۲۵)، ترجمه و توضیح ولادمیر فدروویچ مینورسکی، کمبریج ۱۹۸۰؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «توحیدخانه»، شماره۴۰۰۴.