• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تمثل شیطان (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شیطان هر انسانی او را به سوی کفر دعوت نموده و برای اینکه دعوتش را بپذیرد متاع‌های زندگی دنیا را در نظرش زینت داده، و روگردانی از حق را با وعده‌های دروغی و آرزوهای بی‌جا در نظر وی جلوه می‌دهد، و او را گرفتار کفر می‌سازد، و در این اغواگری در برخی موارد شیطان برای بعضی افراد متمثل گشته است که در قرآن کریم به تعدادی از آنها اشاره شده است.



قرآن کریم در مورد تمثل شیطان، در برابر برصیصای عابد و دعوت او به کفر می‌فرماید:
«کمثل الشیطـن اذ قال للانسـن اکفر فلما کفر قال انی بریء منک انی اخاف الله رب العــلمین» کار آنها همچون شیطان است که به انسان گفت کافر شو (تا مشکلات تو را حل کنم!) اما هنگامی که کافر شد گفت: من از تو بیزارم، من از خداوندی که پروردگار عالمیان است بیم دارم! (بنا به نقل مفسران، ممکن است منظور از انسان در آیه، [برصیصا در قرآن [|برصیصای عابد]] از قوم بنی اسرائیل باشد که پس از تجاوز ـ به زنی که برای شفا نزدش آورده بودند و حامله شده بود ـ او را به قتل رسانید. برادران زن و سایر مردم شهر او را به دار آویختند. در آن حالت، شیطان در نظرش مجسم شد و به وی گفت: من تو را به این روز افکندم. اگر فقط بر من، یک سجده کنی تو را نجات می‌دهم. برصیصا با اشاره، برای شیطان سجده کرد و کافر از دنیا رفت.)


و باز از ظاهر سیاق استفاده می‌شود که منظور از شیطان، ابلیس، و منظور از انسان، آدم ابوالبشر نیست؛ بلکه منظور از اولی جنس شیطان، و از دومی جنس آدمیان است شیطان هر انسانی او را به سوی کفر دعوت نموده و برای اینکه دعوتش را بپذیرد متاع‌های زندگی دنیا را در نظرش زینت داده، و روگردانی از حق را با وعده‌های دروغی و آرزوهای بیجا در نظر وی جلوه می‌دهد، و او را گرفتار کفر می‌سازد؛ به طوری که در طول عمر از کفر خود خرسندی هم می‌کند تا آنکه نشانه‌های مردن یکی پس از دیگری برسند، آن وقت به تدریج می‌فهمد آرزوهایی که شیطانش در دلش افکنده سرابی بیش نبوده و یک عمر فریب آن سراب را خورده، و با خیال بازی می‌کرده، آن وقت همان شیطان خود را کنار کشیده، می‌گوید: من از تو و رفتار تو بیزارم، و نه تنها به وعده‌هایش عمل نمی‌کند، بلکه این سوز را هم به او می‌گذارد که «انی بری ء منک انی اخاف الله رب العالمین».


از ظاهر سیاق برمی‌آید که این مثل بیانگر حال منافقین باشد، که بنی النضیر را فریب داده، وعده نصرتشان دادند، و به آن عمل نکرده، در هنگام حاجت و سختی تنهایشان گذاشتند. و کوتاه سخن آنکه: مثل منافقین در اینکه مردم بنی‌النضیر را به مخالفت با رسول خدا (صلي‌الله‌عليه‌وآله) واداشته، و وعده نصرتشان دادند، و سپس بی‌وفایی کرده، وعده خود را خلف نمودند، نظیر مثل شیطان در اینکه انسان را به سوی کفر می‌خواند، و با وعده‌های دروغیش فریبش داده، به کفر وادارش می‌کند. و در آخر از او بیزاری جسته، بعد از یک عمر کفر ورزیدن، در روزی که بسیار به کمک نیازمند است، تنهایش می‌گذارد.


آنچه در آیات فوق در مورد پیمان‌شکنی منافقان و تنها گذاردن دوستان خود در لحظات سخت و حساس آمده مطلبی است که بارها در زندگی خود نمونه‌های آن را دیده‌ایم. آنها مثل شیطان اغواگر به وسوسه این و آن می‌پردازند، و قول هرگونه مساعدت و کمک به آنها می‌دهند، و آنان را به میدان حوادث می‌فرستند و آلوده انواع گناه می‌کنند، اما در بحرانی‌ترین حالات آنها را در وسط میدان رها کرده برای حفظ جان یا منافع خویش فرار می‌کنند! و این است سرنوشت کسانی که با منافقان همکار و هم‌پیمانند.
نمونه زنده آن در عصر ما پیمان‌هایی است که قدرت‌های بزرگ و شیاطین زمان ما با سران دولت‌هایی که به آنها وابسته‌اند امضا می‌کنند، و بارها دیده‌ایم این دولت‌های وابسته که همه چیز خود را در طبق اخلاص گذارده و نثار آن حامیان شیطانصفت کرده‌اند در حوادث سخت کاملا تنها مانده، و از همه جا رانده شده‌اند.


تمثل شیطان به صورت سراقة بن مالک در برابر کافران قریش و تشویق آنان به جنگ با مسلمانان این‌گونه بوده است:
«واذ زین لهم الشیطـن اعمــلهم وقال لا غالب لکم الیوم من الناس وانی جار لکم...»؛ و (به یاد آور) هنگامی را که شیطان اعمال آنها (مشرکان) را در نظرشان جلوه داد، و گفت هیچ‌کس از مردم بر شما پیروز نمی‌گردد و من همسایه (و پناه دهنده) شمایم... . (شیطان در چهره «سراقة بن مالک » ـ که از سرشناسان قبیله بنی‌کنانه بود ـ به سراغ کافران قریش عازم به سوی بدر آمد و به آنان اطمینان داد که من یار و پناه شما هستم و کسی بر شما غالب نخواهد شد.)


۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۳۸.    
۲. حشر/سوره۵۹، آیه۱۶.    
۳. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۶۸.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۳۶.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۴۳.    
۶. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر صافی، ج۷، ص۱۵۷.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۷۷.    
۸. انفال/سوره۸، آیه۴۸.    
۹. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۱۲۷.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۱۹۹.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تمثل شیطان».    



رده‌های این صفحه : تمثل | شیطان | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار