• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقابل اطلاق و تقیید

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تقابل اطلاق و تقیید به تنافی میان اطلاق و تقیید یک دلیل اطلاق می‌شود.



تقابل اطلاق و تقیید، به معنای تنافی میان اطلاق و تقیید یک دلیل و محال بودن اجتماع آن دو در یک موضوع، یک زمان و یک لحاظ است.


از دیرباز علمای اصول در این که تقابل اطلاق و تقیید از نوع کدام یک از اقسام تقابل است، اختلاف داشته‌اند؛ تا زمان سلطان العلما » مشهور علما معتقد بودند تقابل میان آن دو، تقابل تضاد است، زیرا اطلاق و تقیید دو امر وجودی است که اجتماعشان در یک موضوع، در یک زمان و در یک جهت محال، ولی ارتفاعشان ممکن می‌باشد. و برخی از عالمان معاصر نیز این نظر را پذیرفته‌اند.
برخی معتقدند تقابل میان آن دو از نوع تناقض یا همان تقابل سلب و ایجاب است؛ به این بیان که اطلاق، امر سلبی و تقیید، امر ایجابی است که اجتماع و ارتفاع هر دو محال است.
طبق این دو نظریه، هر کلامی که قید نداشته باشد، اطلاق دارد.

۲.۱ - بررسی نظریه سلطان العلما

اما از زمان «سلطان العلما» تاکنون، مشهور علما اعتقاد دارند میان آن دو، تقابل عدم و ملکه است؛ به این بیان که تقیید، ملکه و امر وجودی (قید داشتن) و اطلاق، عدم ملکه (عدم تقیید) است.
بر اساس این دیدگاه، اطلاق این گونه تعریف می‌شود: «الاطلاق عدم التقیید فیما من شانه ان یقید او یمکن ان یقید». به این ترتیب، اطلاق و تقیید در امکان و استحاله متلازم‌اند؛ یعنی هر جا تقیید ممکن بود، اطلاق هم ممکن است و هر جا تقیید ممنوع باشد، اطلاق هم ممنوع خواهد بود.
[۱] فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۸، ص۶۱۴.
[۷] خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۲، ص۵۸۰.



۱. فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۸، ص۶۱۴.
۲. صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج۱، ص۲۳۷.    
۳. صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج۲، ص۹۰.    
۴. صدر، محمد باقر، بحوث فی علم الاصول، ج۲، ص۲۱۷.    
۵. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۱، ص۱۶۸.    
۶. خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۵، ص۴۲۴.    
۷. خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۲، ص۵۸۰.
۸. نائینی، محمد حسین، اجود التقریرات، ج۱، ص۵۲۰.    



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۳۴۶، برگرفته از مقاله «تقابل اطلاق و تقیید».    






جعبه ابزار