• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر علمی آیات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تفسیر قرآن کریم با بهره گیری از یافته های علم تجربی را تفسیر علمی گویند.

فهرست مندرجات

۱ - مراد از علم
۲ - تعریف تفسیر علمی
۳ - پیشینه
۴ - طرفداران و مخالفان تفسیر علمی در بین گذشته
۵ - تفسیر علمی در دوره معاصر
۶ - نگاشته‌های حوزه تفسیر علمی
۷ - طبقه بندی کتب تفسیری علمی
       ۷.۱ - به لحاظ نوع کتاب ها
              ۷.۱.۱ - کتاب‌های مستقل
              ۷.۱.۲ - تفاسیر قرآن
       ۷.۲ - به لحاظ تخصص نویسندگان
       ۷.۳ - به لحاظ انگیزه
              ۷.۳.۱ - انتقال آموزه‌های علمی
              ۷.۳.۲ - اثبات اعجاز علمی قرآن
              ۷.۳.۳ - رفع شبهه تعارض علم و دین
              ۷.۳.۴ - به لحاظ اعتبار شیوه تفسیری
۸ - طرفداری و مخالفت با تفسیرهای علمی
       ۸.۱ - منظرهای گوناگون در تأیید یا رد
              ۸.۱.۱ - از منظر معرفت شناختی
              ۸.۱.۲ - با توجه به هدف قرآن
              ۸.۱.۳ - با توجه به مخاطب
              ۸.۱.۴ - با توجه به پیامد
              ۸.۱.۵ - به لحاظ رعایت قواعد تفسیری
۹ - مقبولیت تفسیر علمی
۱۰ - قواعد تفسیر علمی
       ۱۰.۱ - رعایت قواعد فهم زبانی و رعایت ظاهر آیات
       ۱۰.۲ - تفسیر بر اساس حقایق علمی
۱۱ - جمع بندی
       ۱۱.۱ - مسلمات علمی مخالف با نص قطعی
       ۱۱.۲ - مسلمات علمی مخالف با آیات تأویل پذیر
       ۱۱.۳ - فرضیات علمی مخالف با آیات تأویل پذیر
       ۱۱.۴ - فرضیات علمی مخالف با نص قطعی
۱۲ - فهرست منابع
۱۳ - پانویس
۱۴ - منبع


مراد از علم در «تفسیر علمی» معنای خاص آن یعنی علم تجربی (Science) است و علمی نامیدن این رویکرد نه به جهت روش آن در تفسیر، بلکه به لحاظ پرداختن مفسر به موضوعات مرتبط با این دانش در قرآن است.


با این همه موافقان و مخالفان تفسیر علمی آن را به گونه‌هایی مختلف تعریف کرده‌اند. به نظر می‌رسد امین خولی نخستین کسی است که به تعریف آن پرداخته است، او تفسیر علمی را عبارت از تحمیل اصطلاحات علمی بر قرآن و استخراج علوم و آرای فلسفی از آن دانسته است، بسیاری از کسانی که پس از او آمده‌اند به تکرار همین تعریف پرداخته‌اند
[۱] التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج ۲، ص ۵۱۹، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
. یا در عبارتی مشابه، آن را بازگفته‌اند.
[۳] التعبیر الفنی فی القرآن، امین البکری، ج۱، ص۱۲۵، بیروت، ۱۳۹۳ ق.

در عموم تعاریف یاد شده به استثنای بکری
[۴] التعبیر الفنی فی القرآن، امین البکری، ص ۱۲۵، بیروت، ۱۳۹۳ ق.
از یک سو عباراتی با بار ارزشی و نه صرفاً وصفی نظیر «تحمیل کردن» یا «مطیع ساختن آیات قرآن نسبت به نظریات علمی»، به کار رفته است که نشان موضع مؤلف در نادرست دانستن این رویکرد است.
[۵] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۶۶، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
از سوی دیگر در این تعاریف، میان علم و فلسفه جمع شده است، درگذشته، اگرچه طبیعیات بخشی از فلسفه بود؛ اما امروزه از نظر معرفت شناسی، علم (به معنای اخص: Science) و فلسفه دو شاخه مختلف از دانش بشری هستند که به لحاظ روش و تا حدی موضوع از یکدیگر متباین بوده، تحلیل و نقادی متفاوتی را نیز می‌طلبند و ازاین‌رو وجه روشنی در جمع بین آن دو، دیده نمی‌شود.
در صورتی هم که علم به معنای اعم آن (Knowledge) دانسته شود، قسیم فلسفه نیست، بلکه دربرگیرنده فلسفه و همه دانش های دیگر بشری از تجربی و غیر آن خواهد بود و باز هم جمع آن با فلسفه صحیح نیست، با این همه تعریفی مانع نبوده، بسیاری از رویکردهای تفسیری دیگر را هم دربرمی‌گیرد در مقابل تعاریف دربردارنده داوری ارزشی منفی، برخی از موافقان نیز در تعریف خود، احکامی را بر تفسیر علمی، اما به نفع آن بارکرده‌اند؛ از جمله درباره آن آورده‌اند که عبارت است از تلاش مفسر در کشف ارتباط بین آیات هستی شناسانه قرآن کریم و یافته های علم تجربی، به گونه‌ای که با آن اعجاز قرآن آشکار گشته، بر پدیدآورنده آن و بر شایستگی آن در همه زمان‌ها و مکان‌ها دلالت کند
[۸] تفسیر علمی قرآن، ج ۱، ص ۱۴۰.
در این تعریف، در واقع اثبات اعجاز قرآن، ویژگی تمام موارد تفسیر علمی معرفی شده است که قطعاً درست نیست و بهره گیری از یافته های علمی، لزوماً در همه موارد به اثبات اعجاز نمی‌انجامد.
گروهی از محققان در این موضوع، به تعریف این رویکرد تفسیری نپرداخته
[۹] تفسیر و مفسران، معرفت، ج۲، ص۴۶۶ - ۴۸۰، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
و برخی نیز در واقع آن را توضیح داده‌اند
[۱۰] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۶۶، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
در نهایت به نظر می‌رسد، بهترین تعریف جامع از این رویکرد، ساده ‌ترین تعریف از آن است که از هرگونه داوری ارزشی و داخل کردن دیدگاه‌های خاص کلامی به دور باشد. بدان سان که در شناسه به آن اشاره شد.


قرآن در آیات فراوانی به پدیده های طبیعی به گونه‌ای جزئی یا کلی اشاره می‌کند، برخی شمار این آیات را ۷۵۰ مورد
[۱۱] الجواهر، طنطاوی بن جوهری (م ۱۳۵۸ ق)، ج۱، ص۳، به کوشش احمد سعدعلی، بیروت، دارالفکر ۱۳۵۵ ق.
[۱۲] الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۶، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
برخی نیز شمار آیات علمی را بیش از آیات فقهی دانسته‌اند
[۱۳] اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، سید رضا پاک نژاد (م ۱۳۶۰ ش)، ج۱، ص۲۲، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۴۹ ش.
این آیات به زنبور عسل، پرندگان، درختان و گیاهان، چارپایان توجه می‌دهد و از خلقت آسمان ها، زمین، کوه ها و باد و باران سخن می‌گوید.
در برخی از آیات صرفاً دعوت شده تا در آفرینش آسمان‌ها و زمین تأمل شود؛ اما در بسیاری دیگر از آیات، این پدیده‌ها به ویژگی‌هایی موصوف شده‌اند که نیازمند توضیح‌اند؛ مانند آن‌که از بادها به «لَوقِحَ» ( یاد شده یا آسمان «هفت گانه» نامیده شده و کوه ها «میخ» معرفی شده‌اند، مفسران اولیه
[۴۰] کشف الاسرار، میبدی (م ۵۲۰ ق)، ج ۸، ص ۵۱۱، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ ش.
[۴۲] روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، ج۱، ص۱۵۶ - ۱۵۸، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.
در توضیح این موارد، عموماً از روایات استفاده کرده‌اند که بعضاً موقوف بوده و در مواردی از اسرائیلیات به شمار می‌روند.
به تدریج با گسترش دانش مسلمانان انتظار می‌رود که در تفسیر آیات از اطلاعات علمی این دوران بهره گرفته شود، این بهره گیری، در تفاسیر بسیار به اجمال و‌ به‌طور محدود صورت گرفته است؛ شیخ طوسی (م. ۴۶۰ ق) با بهره گیری از دانش آن روز، البته در حد اطلاعات عمومی و نه تخصصی، بسیار به اجمال به توضیح برخی موارد می‌پردازد؛ از جمله به مسئله کرویت زمین، دخان، رعد، برزخ بین دو دریا و خرما
ابوالفتوح رازی (م. ۵۵۴ ق) نیز به ندرت به اطلاعات عمومی ساده‌ای اشاره می‌کند تا «لاقح» بودن باد را توضیح دهد
[۴۸] روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، ج۱۱، ص۳۱۷، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.
[۴۹] روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، ج۱۰، ص۹۹، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.
یا منازل ماه و خورشید را برشمارد،
[۵۰] روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، ج۱۰، ص۹۹، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.
آنچه که از بیضاوی (م. ۶۹۱ ق) و نظام الدین نیشابوری (م. ۷۲۸ ق) گزارش شده نیز از این فراتر نیست،
[۵۱] اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، عبدالمجید المحتسب، ج۱، ص۲۵۲ - ۲۵۴، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۳ ق.
[۵۲] تفسیر علمی قرآن، ناصر رفیعی محمدی، ج ۱، ص ۱۸۰ - ۱۸۳، قم، فرهنگ گستر، ۱۳۷۹ ش.
حتی قرن‌ها بعد، فیلسوف شیعی قرن یازدهم، صدرالمتألهین (م. ۱۰۵۰ ق) نیز معمولاً به اجمال و به صورت محدود مطالبی را در این موارد برمی‌شمارد.
[۵۳] تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، ج ۲، ص ۱۰، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش.
[۵۴] تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، ج ۲، ص ۳۰، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش.
[۵۵] تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، ج ۲، ص ۲۸۹، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش.
[۵۶] تفسیر صدرالمتالهین، ج ۵، ج۵، ص۳۱۹، تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش.
[۵۷] تفسیر صدرالمتالهین، ج ۵، ص ۳۵۹ - ۳۶۱، تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش.

در این میان تفسیر فخررازی (م. ۶۰۶ ق) جایگاهی کاملاً متفاوت و ممتاز دارد، فخررازی که در غالب دانش های روزگارش دستی داشته است، در کنار مباحث ادبی، کلامی و... که در تفسیر خود به تفصیل بیان داشته، از آگاهی های علمی آن روزگار نیز در تبیین مراد آیات بهره‌ای وافر برده است، او به تفصیل به مباحث باد، باران و ابر،
[۵۸] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱۳، ص۱۰۶، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
[۵۹] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲۴، ص۱۳ - ۱۴، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
پیدایش زمین،
[۶۰] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲، ص۱۰۲ - ۱۰۴، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
[۶۱] التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۱۰۴-۱۰۵، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
[۶۲] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱۹، ص۱۷۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
کروی بودن آن
[۶۳] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲، ص۱۵۶- ۱۵۸، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
افلاک،
[۶۴] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲، ص۱۵۶- ۱۵۸، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
[۶۵] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۴، ص۱۸۰ – ۱۸۶، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
کوه‌ها،
[۶۶] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲۰، ص۸ - ۱۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
تغذیه
[۶۷] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱۳، ص۱۰۹، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
و بسیاری موضوعات دیگر می‌پردازد،
[۶۸] فخرالدین رازی من خلال تفسیره، عبدالعزیز المجذوب، ج۱، ص ۲۵۷ - ۲۸۰، تونس، الدارالعربیة، ۱۴۰۰ ق..
[۶۹] فخرالدین رازی من خلال تفسیره، عبدالعزیز المجذوب، ج۱، ص۱۳۳ - ۱۷۱، تونس، الدارالعربیة، ۱۴۰۰ ق.
تفسیر او از این آیات، تفاوتی جدی با تفسیر دیگر مفسران دارد، این تفاوت از یکسو در گستره آیاتی است که از دانش روز در تفسیر آن‌ها بهره گرفته و از سوی دیگر به عمق شناخت او از این داده های علمی بازمی‌گردد، اطلاعات او، بسیار فراتر از اطلاعات عامیانه و عمومی است؛ او در مواردی پرشمار به گفته های متخصصان استناد می‌کند؛ به مثل به قول پزشکان،
[۷۰] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱۳، ص۱۰۹ - ۱۱۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
متخصصان تغذیه
[۷۱] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۸، ص۴۰۴، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
منجمان
[۷۲] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲، ص۱۵۸، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
کتب نجوم،
[۷۳] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲، ص۱۵۶، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
آرای بطلیموس،
[۷۴] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۴، ص۱۸۱ - ۱۸۲، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
و اقوال بیرونی،
[۷۵] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۴، ص۱۸۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
اشاره می‌کند.
عمق تأمل علمی او را می‌توان در توجه او به برخی تعارض های ظاهری دانش علمی‌اش با روایات،
[۷۶] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۴، ج ۲۴، ص۱۸۶، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
و آیات
[۷۷] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۴، ص۱۰۰ - ۱۰۱، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
دریافت که می‌کوشد تا این موارد را توجیه کند، افزون بر این، او در مباحث خود گاهی نیز به رد آرای فلاسفه، در برخی موضوعات علمی با توجه به ظاهر آیات پرداخته، در ادله آن‌ها مناقشه می‌کند.
[۷۸] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱۹، ص۱۷۶، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
[۷۹] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱، ص۷، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.

نهایت آن‌که فخر رازی، در پرداختن به مباحث علمی در تفسیر آیات درصدد آن است تا با استناد به این نشانه ها، بر قدرت و حکمت خداوند استدلال کند
[۸۰] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲۴، ص۱۴، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
[۸۱] التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱۹، ص۱۷۱ - ۱۷۶، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.



در کنار پاره‌ای از تفاسیر پیشینیان، به ویژه تفسیر فخررازی که عملا به تفسیر علمی از آیات پرداخته‌اند، از برخی قرآن پژوهان اقوالی گزارش شده‌اند که در مخالفت یا طرفداری تفسیر علمی تلقی شده‌اند؛ از غزالی (م. ۵۰۵ قزرکشی (م. ۷۹۴ ق) و سیوطی (م. ۹۱۱ ق) به عنوان طرفدار و از شاطبی (م. ۷۹۰ ق) به عنوان مخالف یاد شده است.
غزالی تفسیری مستقل از قرآن ننگاشته است؛
[۸۲] احیاء علوم الدین، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، بیروت، دار الکتب العربی.

غزالی در اثبات این تئوری به روایاتی از جمله، روایتی از ابن مسعود استناد می‌کند مبنی بر این‌که همه دانش‌ها در قرآن است: «من أراد علم الأولین والآخرین فلیتدبر القرآن»،
[۸۳] احیاء علوم الدین، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۵۲۵، بیروت، دار الکتب العربی.
او در جواهرالقرآن، قرآن را در بردارنده علوم اولین و آخرین از جمله شامل طب، نجوم، هیئت عالم، هیئت حیوان، تشریح اعضا، سحر و طلسمات و غیره هم می‌داند و تصریح می‌کند که تمام علومی که برشمرده شد یا ناگفته ماند، اصل آن در قرآن است؛ اما در مقام مثال زدن، به مواردی اشاره می‌کند؛ از جمله «واِذا مَرِضتُ فَهُوَ یَشفین و می‌گوید: «این فعل را کسی نداند، مگر آن‌که علم طب بر وجه کمال بداند»، مشابه همین استدلال را برای آیات مربوط به شمس و قمر و منازل آن ها
یس/سوره۳۶، آیه۳۹.     می‌آورد که علم به این آیات مستلزم دانستن حقیقت هیئت عالم و ترکیب آسمان‌ها و زمین و نیز علم تشریح است، البته او در هیچ‌یک از مثال های خود، اشتمال آیه را بر اصول این علوم نشان نمی‌دهد.
[۹۰] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۳۹، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.

پس از غزالی، زرکشی در البرهان، در بحث از قرآن، آن را جامع علم اولین و آخرین می‌داند و به تکرار مستندات غزالی می‌پردازد
[۹۱] البرهان فی علوم القرآن، الزرکشی (م ۷۹۴ ق)، ج۲، ص۲۹۰ - ۲۹۱، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.

سیوطی در نوع ۶۵ در مقام اشاره به علوم برگرفته از قرآن، به پاره‌ای از روایات مورد استفاده غزالی اشاره می‌کند، چنان که دو آیه «ما فَرَّطنا فِی الکِتـبِ مِن شَیء و «نَزَّلنا عَلَیکَ الکِتـبَ تِبیـنـًا لِکُلِّ شَیء را نیز بر مجموع این مستندات می‌افزاید
[۹۴] الاتقان، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۲، ص۲۷۲، به کوشش سعید المندوب، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.

او پس از نقل آرای گوناگون درباره موضوع یاد شده، ریشه همه علوم را از جمله شگفتی های خلقت، ملکوت آسمان‌ها و زمین، اخبار امت های پیشین، آغاز پیدایش انسان تا مرگ و کیفیت مرگ، اسمای حسنای خدای متعالی و... در قرآن می‌داند
[۹۵] الاتقان، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۲، ص۲۷۲ - ۲۷۹، به کوشش سعید المندوب، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.

سیوطی تبیین این اجمال را به کتابش الاکلیل فی استنباط التنزیل ارجاع می‌دهد؛ اما در آن کتاب به استنتاج های علمی از قرآن نمی‌پردازد.
[۹۷] الاکلیل فی استنباط التنزیل، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۳، ص۹۶۰ - ۹۶۱، به کوشش عامربن علی، جدّة، دارالاندلس الخضراء، ۱۴۲۲ ق.
[۹۸] الاکلیل فی استنباط التنزیل، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۳، ص۹۶۹، به کوشش عامربن علی، جدّة، دارالاندلس الخضراء، ۱۴۲۲ ق.

او اگرچه در این بحث در کتاب الاتقان عملاً به تطبیق نمی‌پردازد؛ اما نمونه‌هایی را از ابن الفضل مرسی که به اشتمال قرآن بر همه علوم معتقد بوده است، به نقل از تفسیرش گزارش می‌کند، تأمل در نمونه‌هایی که وی در ارتباط با علوم تجربی و مهارت های مختلف مانند هندسه، هیئت، جبر و مقابله، نجامت (علم گردش ستارگان)، خیاطی، نجاری، کشاورزی و... برمی‌شمارد
[۹۹] الاتقان، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۲، ص۳۳۲ - ۳۳۶، به کوشش سعید المندوب، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.
به هیچ وجه بر ادعای او دلالت ندارند، بلکه نااستواری آن را آشکار می‌سازند.
در مقابل موافقان، مخالفان، قول شاطبی را در الموافقات مستند خود قرار می‌دهند، وی در بحث از علوم قرآن، صریحاً می‌گوید: عده‌ای همه علومی را که متقدمان و متأخران برشمرده‌اند به قرآن منسوب داشته‌اند که از جمله آن، علوم طبیعی، ریاضی و منطق است
[۱۰۰] الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، ج۲، ص۳۸۹، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
امّا با توجه به آن‌که صحابه و تابعین عالم ‌ترین افراد به قرآن بوده‌اند و از ایشان هیچ سخنی در این موضوعات نرسیده، این ادّعا رد می‌شود، چنان که به مستندات قرآنی موافقان، هم اشاره می‌کند و دو احتمال درباره آن مطرح می‌سازد: اول آن‌که مراد از «همه چیز» در این آیات ناظر به تکلیف و تعبد است؛ دوم آن‌که مراد از کتاب، لوح محفوظ است.
همو در بخش دیگری از کتابش، ضمن بحث از دانش‌هایی که ابزاری در فهم بهتر قرآن هستند از هیئت یاد می‌کند که فخررازی آن را ابزاری برای فهم آیه۶ سوره ق می‌داند و آن را ردّ می‌کند.
[۱۰۴] الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، ج۳، ص۳۳۹ - ۳۴۰، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.

آنچه از مجموع این مطالب می‌توان دریافت آن است که تفسیر علمی به معنای امروزی آن، بیشتر از هر جا در تفسیر فخررازی آشکارشده است، توجه او به علم، فراتر از اطلاعات عمومی و بعضاً عامیانه رفته وبه عمق مسئله ارتباط علم و قرآن راه یافته و به برخی چالش های مرتبط با تعارض ظاهری آیات پرداخته است؛ اما در مقام بحث تئوری به دشواری می‌توان غزالی، زرکشی و سیوطی را از طرفداران تفسیر علمی تلقی کرد، به رغم آن‌که همه کسانی که به بحث از موافقان تفسیر علمی پرداخته‌اند، به آن‌ها اشاره کرده‌اند
[۱۰۵] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۴۲ - ۱۶۲، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۱۰۶] اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، عبدالمجید المحتسب، ج۱، ص۲۵۴ - ۲۵۶، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۳ ق.
[۱۱۰] احیاء علوم الدین، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۵۲۴ – ۵۲۵، بیروت، دار الکتب العربی.

هدف غزالی از بحثی که در احیاء مطرح می‌کند، صرفاً گذشتن از تفسیر ظاهر قرآن و رها شدن از تفسیر صرف روایی است تا بستر مناسب را برای فهم عارفانه و صوفیانه از قرآن بگشاید، چنین است که وی این بحث را در احیاء با عنوان «فهم القرآن و تفسیره بالرأی من غیرنقل» مطرح کرده است وبه روایات آن، در کنار روایاتی اشاره کرده که برای قرآن بطن و ظهری ثابت می‌کنند؛ در نهایت هم بر عدم توقف تفسیر به ظاهر آیات استدلال کرده است
[۱۱۱] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ص ۲۵، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
همو در جواهرالقرآن نیز که در پی نمایاندن لایه های مختلف معارف قرآن است به این دانش‌ها به اختصار اشاره می‌کند، زیرا آن‌ها را در طریق سلوک الی الله مهم نمی‌شمارد
[۱۱۲] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ص ۲۶، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
و در عین حال هم روشن نمی‌کند که چگونه مبانی و اصل همه این علوم ـ چنان‌که ادعا می‌کند ـ
[۱۱۳] الاتقان، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۲، ص۵۰۱، به کوشش سعید المندوب، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.
از قرآن قابل استخراج است.
سیوطی که خود، تفسیر فخررازی را به سبب اشتمال بر اقوال علما و فلاسفه و نظایرشان نقد کرده است
[۱۱۴] الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، ج۳، ص۳۳۹، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
قطعاً از طرفداران تفسیر علمی نیست؛ شاطبی دیدگاه روشن تری از این بحث دارد و مناقشه خود را واقعاً ناظر بر تفسیر علمی شکل داده است، چنان که همو بر فخررازی و شیوه تفسیر علمی‌اش خُرده گرفته است،
[۱۱۵] اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، سید رضا پاک نژاد (م ۱۳۶۰ ش)، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۴۹ ش.
[۱۱۶] الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، ج۱، ص۳۸۹ - ۳۹۰، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
[۱۱۷] سید جمال الدین اسد آبادی و تفکر جدید، کریم مجتهدی، ج۳، ص۲۳، تهران، تاریخ ایران، ۱۳۶۳ش.



چنان که آمد، بهره گیری از دانش های روز در تفسیر قرآن بی سابقه نبود؛ اما تبدیل آن به یک جریان و رویکرد تفسیری به قرآن، با آغاز دوره جدید شکوفایی و تجدید حیات اسلام ـ که با ظهور سیدجمال الدین اسدآبادی شناخته می‌شود ـ پدیدار گشت، حرکتی که در این دوره شکل گرفت، نه تنها به لحاظ گستره، بلکه به لحاظ عمق و انگیزه نیز کاملاً از گذشته متمایز بود.
در این دوره، جامعه اسلامی که قرن‌ها ارتباط پایدار و تعامل مفید خود را با خارج از مرزهای جهان اسلام، از دست داده بود، به صورت های مختلف، در پی نبردهای نظامی، مسافرت های سیاسی، علمی و تفریحی و با حضور بیگانگان در کشورهای اسلامی و سلطه بر آن‌ها، با غرب و تمدن و پیشرفت های چشمگیر علمی آن روبه رو شد؛ پیشرفتی که از یک سو در مظاهر مختلف زندگی نمودی گسترده داشت و ثروت، آسایش و کامیابی را به ارمغان آورد و از سوی دیگر به پیروزی های مستمر غرب در نبرد با کشورهای اسلامی انجامید و قدرت و برتری سیاسی و نظامی را در پی داشت.
این موفقیت های چندسویه که تا حد زیادی مرهون پیشرفت های علمی بود، موجب شد تا « علم » راه حل همه مشکلات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی دانسته شود و مصلحان به فراگیری آن فراخوانند و فرهیختگان عوامل رکود آن را جست و جو کنند و از آن‌جا که در این جوامع، اسلام نقشی گسترده در شکل گیری حرکت‌ها و نهادهای جامعه داشت، ارتباط علم و دین، به یکی از مهم ‌ترین دغدغه های متفکران در این دوره تبدیل شد و موافقان و مخالفان دین بسیار زود هنگام به بحث از آن پرداختند، سیدجمال الدین که خود طلیعه دار این مرحله جدید است از بیگانه بودن مسلمانان با دانش روز شکوه می‌کند و منع از علوم را دشمنی با اسلام می‌داند،
[۱۱۸] کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، ج ۱، ص ۴، محمدبن احمد الاسکندرانی، قاهرة، الرکابی.
از این پس آثار بسیاری درباره ارتباط علم و دین‌ به‌طور عام و علم و قرآن‌ به‌طور خاص تدوین شد که به شکل گیری رویکردی جدید در تفسیر با عنوان «تفسیر علمی» انجامید.


نخستین نگاشته‌ای که به صورت جزئی به بحث از ارتباط قرآن و علم پرداخته است، کتاب الاسرار النورانیة القرآنیة فیما یتعلق بالاجرام السماویة والارضیة و الحیوانات و النباتات و الجواهرالمعدنیه نگاشته محمدبن احمد اسکندرانی در سال ۱۲۷۹ قمری است، اسکندرانی در این مجموعه آیاتی از قرآن را برگزیده و به تناسب آیات، مطالب علمی را در همان موضوع آورده است، هدف اسکندرانی از نگاشتن این مجموعه سه جزئی، اثبات صحت ادعای قرآن در اشتمال بر همه چیز از جمله علوم است که مورد اشکال پاره‌ای از پزشکان مسیحی بوده که با آن‌ها ملاقات داشته است
[۱۲۰] کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، محمدبن احمد الاسکندرانی، ج ۱، ص ۱۰۷ - ۱۰۹، قاهرة، الرکابی.
او در این کتاب بیش از آن‌که در تبیین آیات و توضیح آن ها، از یافته های علمی روز بهره گیرد، به تناسب موضوع اشاره شده در آیه، مانند ماهی یا ابر یا توالد به بحث های علمی در این موضوع وارد می‌شود که دانستن آن‌ها به فهم بهتر آیه کمک نمی‌کند.
[۱۲۱] کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، محمدبن احمد الاسکندرانی، ج ۱، ص ۱۷۸ - ۱۹۱، قاهرة، الرکابی.
، به تناسب آیه «یَهَبُ لِمَن یَشاء) به بحث از اسباب عقیم بودن می‌پردازد یا از انواع طبقه بندی حیوانات بحث می‌کند
[۱۲۳] کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، محمدبن احمد الاسکندرانی، ج ۲، ص ۱۰۰ – ۱۱۰، قاهرة، الرکابی.
یا به تناسب آیه «تَأکُلونَ لَحمـًا طَریـًّا)...» به اقسام جانوران دریایی و ماهی‌ها اشاره می‌کند
[۱۲۵] کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، محمدبن احمد الاسکندرانی، ج ۲، ص ۱۰۰ - ۱۱۰، قاهرة، الرکابی.
؛ اما او در تفسیر آیه «... المُعصِرت)» توضیحی علمی درباره مُعْصِرات خواندن ابر نمی‌دهد
[۱۲۷] کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، محمدبن احمد الاسکندرانی، ج ۲، ص ۱۱۵ - ۱۱۹، قاهرة، الرکابی.



شیوه‌ای که با اسکندرانی آغاز شد، در طول یک قرن و چند دهه‌ای که از آن می‌گذرد، اگرچه با ظهور دغدغه های جدید، توجه به آن کم تر شده، اما همچنان استمرار داشته، به تدوین کتاب‌هایی متعدد انجامیده است، این کتاب‌ها را با در نظر گرفتن پاره‌ای از مهم ‌ترین وجوه امتیازشان می‌توان بدین شرح طبقه بندی کرد:

۷.۱ - به لحاظ نوع کتاب ها

عمده کتاب‌هایی را که به این موضوع پرداخته‌اند، می‌توان دو دسته کرد: کتاب های مستقل و تفاسیر.

۷.۱.۱ - کتاب‌های مستقل

کتاب های مستقلی که در این باره تدوین شده‌اند، در واقع نوعی تفسیر موضوعی تلقی می‌شوند که یک موضوع معین علمی را در سراسر قرآن بررسی کرده‌اند، این نگاشته‌ها که از جنین شناسی تا کیهان شناسی را‌ به‌طور اختصاصی یا جمعی، بررسی کرده‌اند، بسیار فراوان‌اند که از مشهورترین آن‌ها باید موارد زیر را برشمرد:
الفلک والقرآن از محمد توفیق صدقی، القرآن و الطب الحدیث از عبدالعزیز اسماعیل، سنن الله الکونیة والعوالم الاخری از محمد الفندی ،القرآن والعلم الحدیث و دیگر نگاشته های مشابه از عبدالرزاق نوفل، العلوم الطبیعة فی القرآن از یوسف مروه با مقدمه‌ای از شهید صدر و... که تنها شمار اندکی از نگاشته های بسیار در این موضوع‌اند.
در ایران نیز نگاشته های مستقل بسیاری در این موضوع تدوین شدند؛ اولین دانشگاه و آخرین پیامبر از پاک نژاد، دانش عصر فضا و غیر آن از حسین نوری،گذشته و آینده جهان از بی آزار شیرازی، پیام قرآن از مکارم شیرازی، زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن از صادقی،
[۱۲۸] اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، یدالله نیازمند، محمدی، ۱۳۶۳ ش.


۷.۱.۲ - تفاسیر قرآن

دسته دوم از کتاب‌هایی که به این موضوع پرداخته‌اند، تفاسیر قرآن هستند که ضمن تفسیر ترتیبی قرآن، به تناسب برخی آیات به این موضوعات اشاره کرده‌اند،
از میان تفاسیر، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم طنطاوی، تنها تفسیرکامل و در عین حال بسیار مفصل از قرآن است که در ۲۶ جلد و بسیار زودهنگام نگاشته شد.التفسیر الفرید، محمد عبدالمنعم الجمال نیز اگرچه در مقدمه چنین ادعایی دارد و وعده داده است تا قرآن را در پرتو دانش جدید عالمان غرب و شرق تفسیر کند؛ اما عملا چنین کاری نکرده است.
[۱۲۹] التفسیر الفرید للقرآن المجید، محمد عبدالمنعم الجمال، ج ۱، ص ۴۸۳ - ۴۸۶، دارالکتاب الجدید.
[۱۳۰] التفسیر الفرید للقرآن المجید، محمد عبدالمنعم الجمال، ج ۴، ص ۲۶۶۴، دارالکتاب الجدید.

از این رو نمی‌توان تفسیر او را به داشتن صبغه علمی از دیگر تفاسیر متمایز ساخت، طنطاوی در تفسیر خود کوشیده است تا بیشترین اطلاعات علمی را حتی با ارائه عکس و جدول و صرفاً به بهانه آیات قرآنی در اختیار مسلمانان قرار دهد، در بسیاری از تفاسیر دیگری که در این دوره نگاشته شدند، به تفاوت از علم در تفسیر استفاده شده است، اگرچه در عموم آن‌ها، مباحث علمی بسیار به اختصار ارائه شده‌اند.
مفسران تفسیر المنار در تفسیر آیات مختلف به اجمال و تفصیل به یافته های علم روز اشاره
[۱۳۱] تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱، ص۲۱۰ ـ ۲۱۲، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
و در مواضع متعددی از اعجاز علمی قرآن یاد می‌کنند.
[۱۳۲] تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱۱، ص۳۰۲، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
[۱۳۴] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۶۹، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
برخی تفسیرهای علمی آن‌ها از آیات و روایات، افراطی تلقی شده و مورد انتقاد قرار گرفته‌اند،
[۱۳۵] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۷۱، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۱۳۶] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۲۱۸ ـ ۲۲۴، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
تفسیر ابن عاشور و ابن بادیس هم که تا حد زیادی از المنار متأثر بوده‌اند، کم یا زیاد به این مباحث پرداخته‌اند،
[۱۳۷] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۲۵۹، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۱۳۸] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۳۹۶، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
علامه طباطبایی در المیزان در تفسیر آیات متعددی به توضیحات علمی می‌پردازند،
[۱۳۹] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج ۲۰ ص۳۲، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۱۴۰] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۵۹، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
ایشان ضمن بحث از اعجاز قرآن، اعجاز علمی آن را هم یادآور می‌شوند
[۱۴۱] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، ج۱، ص۵۹، احمد عمر ابوحجر، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۱۴۲] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۷۳ - ۷۸، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
و ضمن تفسیر نیز احیاناً از اعجاز علمی آیه یاد می‌کنند
[۱۴۳] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۲، ص۱۴۶، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
محمدتقی شریعتی نیز در مقدمه (تفسیر نوین)، به اعجاز علمی قرآن اشاره می‌کند
[۱۴۴] تفسیر نوین، محمد تقی شریعتی، ج۱، ص۶۶ - ۶۷، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ ش.
و در تفسیر نیز بدان می‌پردازد
[۱۴۵] تفسیر نوین، محمد تقی شریعتی، ج۱، ص۱۱، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ ش.
[۱۴۶] تفسیر نوین، محمد تقی شریعتی، ج۱، ص۱۸، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ ش.
[۱۴۷] تفسیر نوین، محمد تقی شریعتی، ج۱، ص۱۴۳ - ۱۵۵، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ ش.
مفسران تفسیر نمونه نیز از یافته های علمی در تفسیر آیات بهره گرفته‌اند.
در اینجا باید از طبایع الاستبداد و مصارع الاستعباد از عبدالرحمن کواکبی یاد کرد که ضمن آن به بحث از علم و دین پرداخته، به تفسیر علمی پاره‌ای آیات مبادرت ورزیده است
[۱۴۹] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۸۸ - ۱۹۲، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.

افزون بر این نوع نگاشته ها، باید به کتاب‌هایی مانند مدخل الی موقف القرآن الکریم من العلم از عمادالدین خلیلی و قرآن و علوم طبیعت از گلشنی اشاره کرد که اگرچه موضوعشان «قرآن و علم» است؛ اما با رویکردی کلامی به این موضوع پرداخته، ارتباط علم و دین یا علم و قرآن یا رویکرد قرآن را به طبیعت به لحاظ نظری بحث کرده‌اند و چون‌ به‌طور مشخص در تفسیر آیات از یافته های علمی بهره نگرفته‌اند، نمی توان در شمار تفاسیر علمی طبقه بندی کرد،
[۱۵۰] مدخل الی موقف القرآن الکریم من العلم، عماد الدین الخلیل، ج۱، ص۸ - ۱۱، مطبعة الزهراء، ۱۴۰۵ ق.
[۱۵۱] قرآن و علوم طبیعت، مهدی گلشنی، ج۱، ص۷ - ۸، تهران، مطهر، ۱۳۷۵ ش.

در کنار این همه باید به موارد دیگری هم اشاره کرد که اگرچه اندک هستند؛ اعتبار آن‌ها را ارزیابی کرده، بر آن است که در این میان تنها قرآن است که آموزه‌های آن، هیچ گونه تعارضی با علم نداشته، اصالت آن را ثابت می‌کند،
[۱۵۲] مقایسه ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، موریس بوکای، ترجمه: ذبیح الله دبیر، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ ش.
[۱۵۳] قرآن و علم، ص ۹ - ۱۱، مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، موریس بوکای، ترجمه: ذبیح الله دبیر، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ ش.
[۱۵۴] قرآن و علم، ص ۳۳۷، مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، موریس بوکای، ترجمه: ذبیح الله دبیر، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ ش.
از این کتاب چند ترجمه به فارسی صورت گرفته، چنان که به عربی نیز ترجمه شده است.

۷.۲ - به لحاظ تخصص نویسندگان

همان طور که پرداختن به بحث تفسیر علمی به تفاسیر محدود نشد، قلمزنی در این موضوع نیز به عالمان دینی اختصاص نیافت، بسیاری از نگارندگان در این موضوع، در علوم روز متخصص بوده‌اند؛ از جمله می‌توان به غمراوی، جمیلی، اسکندرانی، مروه، بازرگان، پاک نژاد، گلشنی، نورباکی و... اشاره کرد که در علوم شیمی، پزشکی، فنی و مهندسی متخصص بوده‌اند (این اطلاعات بعضاً در مقدمه کتاب‌ها آمده است) شاید بتوان تفسیر علمی را مانند علوم بین رشته ای تلقی کرد که به دوگونه تخصص، در حوزه تفسیر و در حوزه علم نیاز دارد.
ناآگاهی به هر یک از این حوزه ها، نتیجه‌ای نااستوار خواهد داشت، بی شک ورود افراد متخصص در علوم به این حوزه، موجب شده تا اشتباهاتی نظیر علم دانستن احضار روح
[۱۵۵] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۸۸، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
و... کمتر تکرار شود، اگرچه در عین حال، ممکن بوده که این افراد در بخش تفسیری، به اشتباهاتی درافتند؛ برای نمونه می‌توان به نقدی اشاره کرد که شهید صدر بر کتاب یوسف مروه مبنی بر ارائه تفسیر مادی از امور مجرد وارد آورده که در اصل به نقص در تفکر دینی او بازمی‌گردد
[۱۵۶] العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، ج۱، ص۳۷، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.


۷.۳ - به لحاظ انگیزه

این مجموعه‌ها به لحاظ انگیزه و هدفی که مؤلفان آن‌ها از پرداختن به تفسیر علمی داشته‌اند، بعضاً تفاوت می‌کند، شاید بتوان این انگیزه‌ها را در قالب عناوین زیر دسته بندی کرد:

۷.۳.۱ - انتقال آموزه‌های علمی

انتقال آموزه های علمی به مسلمانان، انگیزه شکل گیری مشهورترین و مفصل ‌ترین نگاشته در تفسیر علمی، یعنی تفسیر الجواهر طنطاوی است
[۱۵۷] عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، شادی نفیسی، ج۱، ص۱۳۷، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ ش.
طنطاوی که از وضع حقارت بار جهان اسلام به شدت رنج می‌برد
[۱۵۸] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۲۵، ص۵۴، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
دستیابی دوباره به مجد و عظمت پیشین را تنها به کمک علم میسر می‌دانست
[۱۵۹] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۲، ص۸۶، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
و برای تحقق این هدف، با ارائه مباحث علمی در ضمن تفسیرش می‌کوشید تا با در آمیختن مباحث علمی به قرآن که جایگاهی بلند و ارزشمند نزد مسلمانان دارد، تصور نادرست آنان را که این علوم را متعلق به کفار دانسته، از آن گریزان بودند، از بین ببرد و در عین حال راه میانبری هم در دستیابی به علم ارائه دهد و در نتیجه مسلمانان را فرامی‌خواند تا با بهره گیری از تفسیر او و آموختن از آن، علم را بین امت مسلمان پراکنده سازند
[۱۶۰] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۲۰۴، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
درک شیوه خاصی که
طنطاوی در زیاده گویی و ارائه مطالب علمی بی ربط با آیه پی گرفته، تنها در پرتو شناخت انگیزه او میسر است، اگرچه این نگرش اصلاحی را‌ به‌طور بارز در این تفسیر می‌توان دید؛ اما نمی‌توان بدان منحصر کرد، برخی کتاب های ساده تر و عمومی تر نیز بعضاً برای اصلاح فرهنگ مردم و رعایت بهداشت فردی و اجتماعی همین هدف را دنبال می‌کنند.

۷.۳.۲ - اثبات اعجاز علمی قرآن

عموم کتاب‌هایی که در این حوزه نگاشته شده‌اند، بر آن بوده‌اند تا با پرداختن به مباحث علمی در قرآن، همسویی آن را با علم و در نتیجه توانمندی آن را ثابت کنند
[۱۶۱] اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، یدالله نیازمند، ج۱، ص۱۸، محمدی، ۱۳۶۳ ش.
[۱۶۲] زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۲ - ۳، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
و با نمایاندن اعجاز علمی قرآن تصریح کرده‌اند که قرآن کریم با گستره دانشی که در برگرفته فراتر از توان عقل بشری است
[۱۶۳] الاعجاز الطبی فی القرآن، محمود دیاب، ج۱، ص۱۸، قاهرة، دارالشعب، ۱۴۰۸ ق.
[۱۶۴] التفسیر العلمی للآیات الکونیة فی القرآن، حنفی احمد، ج۱، ص۴۳۷، مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۰ م.
[۱۶۵] الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۱۵، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
[۱۶۶] الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۱۸، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
در همین راستا نیز بسیاری نام کتاب های خود را اصلاً «اعجاز طبی، علمی،..» گذارده‌اند، از نظر داعیان دینی حتی شخصیت‌هایی مانند شهید صدر، دعوت دینی در عصر حاضر به چنین مباحث علمی نیاز دارد
[۱۶۷] العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، ج۱، ص۳۶، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.
و شرقاوی آن را نیاز روحی می‌داند
[۱۶۸] الفکر الدینی فی مواجهة العصر، عفت الشرقاوی، ج۱، ص۴۴۲ - ۴۴۴، بیروت، دارالعودة، ۱۹۷۹ ق.


۷.۳.۳ - رفع شبهه تعارض علم و دین

شبهه تعارض علم و دین، از موضوعات کلامی‌ای است که از قرون وسطا در جوامع غربی، در نتیجه برخورد آمرانه ارباب کلیسا با برخی یافته های علمی و گروهی از دانشمندان مطرح شده است، در دوره معاصر، در نتیجه تعامل جوامع اسلامی و غربی، همین شبهه به جامعه اسلامی نیز راه یافت و برخی شخصیت‌ها و بعضاً محققان غربی، در کنار برخی از مخالفان دین در جوامع اسلامی، با این حربه به اسلام تاختند، موضع گیری های یک بعدی و افراطی برخی عالمان دینی در برابر علم به دلیل تعلق آن به جامعه غیردینی غرب و به عنوان یکی از مظاهر کفر و بی ایمانی و همچنین وضع عینی عموم جوامع اسلامی در دور بودن از مرزهای علم و دانش به تشدید این شبهه کمک کرده است، از این رو بسیاری از اندیشهوران دینی کوشیده‌اند تا بدان پاسخ گویند.
گروهی به بحث های کلی درباره علم و دین پرداخته‌اند و به آیات و بعضاً روایات استناد کرده‌اند تا ثابت کنند که اسلام نه تنها مخالف علم نیست، بلکه بدان تشویق و ترغیب هم می‌کند، همچنان که ورودشان به تفسیر علمی از آیات معین هم، در جهت اثبات همین امر بوده است
[۱۶۹] قرآن و علوم طبیعت، مهدی گلشنی، ج۱، ص۱۱ – ۴۱، تهران، مطهر، ۱۳۷۵ ش.
[۱۷۰] قرآن و علوم طبیعت، مهدی گلشنی، ج۱، ص۵۱ - ۷۲، تهران، مطهر، ۱۳۷۵ ش.
[۱۷۱] العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، ج۱، ص۷۰، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.
[۱۷۲] اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، سید رضا پاک نژاد (م ۱۳۶۰ ش)، ج۱، ص۲۷۰ - ۲۸۲، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۴۹ ش.
دسته‌ای دیگر از کتاب های تفسیر علمی به موضوعی خاص از علم اختصاص یافته‌اند که به ظاهر با آموزه های دینی در تعارض است، در این نگاشته‌ها کوشش شده تا به نوعی این تعارض رفع یا نظریه علمی نامعتبر معرفی شود یا آیات قرآنی مطابق با نظریات علمی تفسیر شوند یا راهی میانه برگزیده شود، از جمله این موارد کتاب‌هایی درباره تکامل نگاشته مکارم، مصباح، سبحانی، مشکینی و بازرگان‌اند،
[۱۷۳] موضع علم و دین در خلقت انسان، احد فرامرز قراملکی، ج۱، ص۱۶۹ - ۱۷۲، تهران، مؤسسه فرهنگی آرایه، ۱۳۷۳ ش.
چنان که معرفت در کتاب شبهات و ردود، بخشی را به این گونه موضوعات اختصاص داده است.
[۱۷۴] شبهات و ردود، معرفت، ج۱، ص۳۱۲ - ۳۴۹، قم، التمهید، ۱۴۲۳ ق.


۷.۳.۴ - به لحاظ اعتبار شیوه تفسیری

این دسته از نگاشته‌ها بعضاً به لحاظ اعتبار شیوه تفسیری شان، به افراطی و معتدل تقسیم شده‌اند،
[۱۷۵] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۶۹ - ۲۶۹، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
ابوحجر مبنای خود را در این داوری، مبتنی بر شیوه تفسیر و در افتادن در تأویل دانسته است
[۱۷۶] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۷۰، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
و در ضمن موارد افراطی از تفسیر عبده، طنطاوی، کواکبی، عبدالعزیز اسماعیل، حنفی احمد و نوفل یاد کرده است
[۱۷۷] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۷۱ - ۲۱۳، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
اگرچه او مواردی را از خطاهای تفسیری این افراد می‌شمارد، به نظر می‌رسد، با این موارد اندک، دادن حکم کلی درباره آن‌ها دقیق نباشد، این نگاشته‌ها را از جهاتی دیگر نیز می‌توان طبقه بندی کرد؛ به لحاظ تفصیل و اجمال در ارائه مباحث علمی، به لحاظ گستره آیات مورد استفاده که آیا تنها به آیات صریح استناد کرده یا از آیات غیرصریح و داستان‌ها و... هم بهره برده‌اند.


به رغم اقبال گسترده‌ای که در قرون اخیر از تفسیر علمی صورت گرفت، این رویکرد تقریباً از همان ابتدا از سوی گروه های مختلف و از منظرهای گوناگون با مخالفت روبه رو شد، شاید بتوان امین خولی را در شمار اولین‌اندیشهوران مسلمانی دانست که به رغم تجددطلبی، به مخالفت با این گونه تفسیر پرداخت، برخی نواندیشان دینی نیز که بیش‌تر از منظر یک متن ادبی در قرآن نگریسته‌اند به پیروی از امین خولی به نقد این جریان پرداخته‌اند، چنان که گروهی از عالمان سنتی و بعضاً سَلَفی نیز که رویکرد عقلانی علمی جدید را به کلی نادرست می‌دانند، این رویکرد را نقد کرده‌اند.
از خولی، رشیدرضا، مراغی، عقاد، شلتوت، دروزه، خطیب، زرقانی، سیدقطب در کنار شاطبی ـ از قدما ـ به عنوان مخالف، و از عبده، طنطاوی، کواکبی، ابن بادیس، دراز، غمراوی، شعراوی، ابن عاشور، فرید وجدی، نورسی در کنار غزالی ،فخررازی، سیوطی، مرسی، زرکشی به عنوان موافق یاد شده است
[۱۷۸] الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۱۱۳ – ۱۲۵، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
[۱۷۹] الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۱۲۸ – ۱۴۸، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
[۱۸۰] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۲۹۷ - ۳۵۵، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۱۸۱] التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج ۲، ص ۵۱۹ - ۵۳۲، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
در کنار این موارد، برخی اسامی افرادی را به این صف بندی افزوده‌اند که قطعاً به این بحث نظر نداشته‌اند؛ مانند آن‌که در شمار موافقان تفسیر علمی از ابن مسعود، علامه مجلسی و نیز ابن سینا، ملاصدرا و ملاهادی سبزواری یاد کرده‌اند،
[۱۸۲] درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، محمد علی رضائی اصفهانی، ج۱، ص۲۹۲ - ۳۰۶، قم، اسوه، ۱۳۷۵ ش.
اینان توجه نداشته‌اند که فیلسوفان از افراد یاد شده ازاین‌رو به مباحث طبیعی پرداخته‌اند که در شمار فلسفه قدیم بوده است؛ و در واقع از رویکردی فلسفی برخوردارند؛ افزون بر این‌که این ادعا در مورد برخی دیگر نیز با یک نمونه ثابت نمی‌شود.
در میان قرآن پژوهان ایرانی، به نظر می‌رسد با اصل تفسیر علمی مخالفت نشده و از عالمی نام برده نشده است، این گونه طبقه بندی قرآن پژوهان به عنوان موافق و مخالف از جهاتی درخور تأمل است؛ نخست آن‌که برخی از اینان صرفاً از جهتی خاص به نقد تفسیر علمی پرداخته‌اند؛ اما با اصل آن مخالفتی نداشته‌اند؛ از جمله رشیدرضا و مراغی
[۱۸۳] التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج۲، ص۵۱۹، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
سید قطب را نیز باید در کنار همین افراد یاد کرد که گرچه نقدی کلی بر تفسیر علمی وارد می‌کند؛ اما برخی صورت های آن را می‌پذیرد، به همین دلیل برخی تقسیم سه ‌گانه‌ای را ارائه داده و در گروه سوم قائلان به تفصیل را آورده‌اند
[۱۸۵] درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، محمد علی رضائی اصفهانی، ج۱، ص۳۲۷ - ۳۴۶، قم، اسوه، ۱۳۷۵ ش.

دوم آنکه، برخی از کسانی که از موافقان شمرده شده‌اند، لزوماً «طرفدار» یا «مدافع» نیستند، بلکه «موافق» اند، زیرا آن‌ها اگرچه تفسیر علمی را جایز شمرده، بعضاً از آن بهره گرفته‌اند؛ اما جانبداری یا تشویق و ترغیب چندانی نیز در سخنان آن‌ها یافت نمی‌شود، در حالی که برخی دیگر مانند سر سید احمد خان، اگرچه عملاً به تفسیر علمی نپرداخته‌اند؛ اما مکرر از آن طرفداری کرده‌اند.
[۱۸۶] دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل و دیگران، ج۷، ص۶۹۱، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ ش.


۸.۱ - منظرهای گوناگون در تأیید یا رد

با توجه به دقیق نبودن دسته بندی متفکران اسلامی، آنچه را در کلام افراد مختلف به عنوان اشکال یا حُسن، مطرح شده، بدون آن‌که لزوماً گوینده آن را‌ به‌طور کلی موافق یا مخالف بدانیم، می‌توان در چند محور طبقه بندی کرد:
۱. از منظر معرفت شناختی. ۲. با توجه به هدف قرآن. ۳. با توجه به مخاطب. ۴. با توجه به پیامد؛ ۵. به لحاظ رعایت قواعد تفسیری.

۸.۱.۱ - از منظر معرفت شناختی

موافقان و مخالفان تفسیر علمی، آن را از منظر معرفت شناختی بررسی کرده‌اند، موافقان به آیات ۳۸ سوره انعام و ۸۹ سوره نحل، در کنار روایاتی که قرآن را مشتمل بر علم اولین و آخرین می‌داند استناد کرده‌اند، طبق این رویکرد به لحاظ معرفت شناسی، قرآن اصول همه علوم از جمله علوم طبیعی را دربرمی‌گیرد
[۱۸۷] القرآن والعلم الحدیث، عبدالرزاق نوفل، ج۱، ص۲۳، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۴ ق.
[۱۸۸] التفسیر العلمی للآیات الکونیة فی القرآن، حنفی احمد، ج۱، ص۵ - ۶، مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۰ م.

برخی این دیدگاه را توسعه داده، مدعی شده‌اند که قرآن نه تنها دربردارنده همه علوم است، بلکه با تأمل در آیات مربوط به آفرینش و بهره گیری درست از آن می‌توان به کشفیات جدید علمی رسیده، از قافله کنونی علم نیز پیش تر رفت،
[۱۹۰] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۳، ص۱۹، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
[۱۹۱] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۵، ص۵۵، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
[۱۹۲] التفسیر العلمی للآیات الکونیة فی القرآن، حنفی احمد، ج۱، ص۲۸، مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۰ م.
[۱۹۳] شریعت در آینه معرفت، عبدالله جوادی آملی، ج۱، ص۱۸۲، تهران، مرکز فرهنگی رجاء، ۱۳۷۲ ش.
البته شاید بتوان این دیدگاه را بدین گونه تعدیل کرد که با دقت در آیات قرآنی و الهام گیری از آن می‌توان به نظریه‌پردازی در حوزه های علوم تجربی پرداخت، برخی نویسندگان، این رویکرد را درباره احادیث و در حوزه روان شناسی مطرح کرده‌اند که البته شاید با توجه به جزئی پردازی روایات، در حوزه احادیث عملی تر باشد
[۱۹۴] علوم الحدیث (مجله)، ش ۲۹، س ۸۲، ص ۲۵؛ «بهره گیری از حدیث در روانشناسی»، تهران، مرکز علوم الحدیث.
چنان که برخی از نویسندگان درحوزه تفسیر علمی، عملاً به این کار مبادرت ورزیده، به نظریه پردازی پرداخته‌اند
[۱۹۵] زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۳۸ - ۳۹، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
و برخی دیگر با ملاک قرار دادن قرآن، بین نظریه های علمی، گزینش کرده‌اند
[۱۹۶] اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، سید رضا پاک نژاد (م ۱۳۶۰ ش)، ج۱، ص۲۷۱ - ۲۷۲، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۴۹ ش.

بسیاری از کسانی که از علم در تفسیر آیات بهره گرفته‌اند، لزوماً به این دو اعتقاد (در برگیری همه علوم و رسیدن به کشفیات جدید) باور نداشته‌اند، مهم ‌ترین اشکالی که به دلالت آیات مذکور وارد شده، آن است که چون هدف قرآن هدایت بشر است، همه آنچه که بیان کرده و از ذکرش فروگذار نکرده، چیزهایی است که برای «هدایت» لازم است نه همه علوم
[۱۹۷] تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، ص ۱۱، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.
[۱۹۸] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۲، ص۳۲۴ - ۳۲۵، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۱۹۹] العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، ج۱، ص۳۸، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.

در موضوع دوم نیز بسیاری از موافقان تفسیر علمی هم این دیدگاه را باور نداشته‌اند و به رغم طرفداری جدی از تفسیر علمی، رسیدن به کشفیات جدید را جز از طریق فراهم آمدن مقدمات علمی آن میسر ندانسته‌اند
[۲۰۰] الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۶۱ - ۶۲، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.

مخالفان تفسیر علمی، به لحاظ معرفت شناسی، اما از منظری دیگر، این رویکرد را نقد کرده‌اند؛ چه حقایق و چه تئوری ها، غیرقطعی و محدود به تجربه و ابزار و شرایط بشری می‌خواند و ایجاد هرگونه ارتباط بین این دوسطح مختلف معرفتی را اشتباه می‌داند،
[۲۰۱] تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.
در عین حال او بهره گیری از علم را در «تعمیق و توسعه» مدلول آیه جایز و بلکه مطلوب می‌شمارد؛ اما توضیح نمی‌دهد که انواع «ارتباط» باطل بین مطالب علمی و قرآن چیست و چرا این مورد اشکال ندارد، همچنان که مراد او از توسعه و تعمیق نیز کاملاً روشن نبوده، با شیوه تفسیری وی سازگار نیست
[۲۰۳] عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، شادی نفیسی، ج۱، ص۱۷۷ - ۱۸۱، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ ش.


۸.۱.۲ - با توجه به هدف قرآن

گروهی از قرآن پژوهان با توجه به هدف قرآن، به نقد تفسیر علمی پرداخته‌اند، ایشان قرآن را کتاب هدایت دانسته‌اند که در بحث از آفرینش تنها با این هدف سخن می‌گوید که مخاطبان خود را متوجه نظم و تدبیر عالم سازد که بر مدبر و صانعی حکیم دلالت می‌کند،
[۲۰۴] التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج ۲، ص ۴۸۵ – ۴۹۴، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
[۲۰۶] سورة الرحمن و سور قصار، الشوقی ضیف، ج۱، ص۱۰، قاهرة، دارالمعارف.
با در نظر گرفتن این هدف قرآن، صرف توجه کلی به نظم و تدبیر در عالم کافی است و نیازی به پرداختن به جزئیات مطالب نیست و حتی ممکن است پرداختن به جزئیات، مخاطب را از توجه به آن اهداف کلی باز دارد
[۲۰۷] التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج ۲، ص ۴۸۵ – ۴۹۴، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
[۲۰۸] سورة الرحمن و سور قصار، الشوقی ضیف، ج۱، ص۱۰، قاهرة، دارالمعارف.
[۲۰۹] التفسیر الحدیث، محمد عزّة دروزة (م ۱۴۰۴ ق)، ج ۲، ص ۱۹۰ - ۱۹۱، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۲۱ ق.
چنان که بر تفسیر علمی از آن رو اشکال کرده‌اند که با پرداختن به جزئیات این موضوع، قرآن را نه کتاب هدایت بلکه کتاب طب و هندسه و... قرار داده است
[۲۱۰] التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج ۲، ص ۴۸۵ - ۴۹۴، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
[۲۱۱] مناهج تجدید فی النحو والبلاغة، امین الخولی، ج۱، ص۲۹۴، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
[۲۱۲] تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، ص ۱۳، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.

اگرچه مخالفان تفسیر علمی از این منظر موافقان را نکوهیده‌اند، عموم طرفداران نیز بر همین امر تأکید داشته‌اند، عبده که در قرآن به عنوان کتاب دین و هدایت می‌نگرد، تأکید می‌کند که هدفش تأمین سعادت انسان در دنیا و آخرت است و به هر موضوعی غیر آن پرداخته باشد، صرفاً وسیله‌ای برای تحقق آن اهداف برتر است
[۲۱۳] تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱، ص۱۷، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
مؤلفان کتاب های خاص در تفسیر علمی نیز بر همین حقیقت پای فشرده‌اند
[۲۱۴] تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱، ص۲۵، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
[۲۱۵] اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۵۷۱، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.
[۲۱۶] مع الطب فی القرآن، محمد محمود عبد الله، ج۱، ص۲۴، بیروت، مؤسسة الایمان، ۱۴۱۷ ق.
با این همه برخی از طرفداران تفسیر علمی، عنایت قرآن را به علم، فراتر از یک مقدمه برای اثبات صانع و... دانسته و اهتمام قرآن را به علم، مشوقی برای پرداختن به آن معرفی کرده‌اند، عبدالرزاق نوفل در عین آن‌که قرآن را کتاب تشریع و معاملات، تأمل و عبادات، توحید و ایمان، بلاغت و ادب می‌داند، آن را کتاب علم هم می‌خواند
[۲۱۷] باد و باران در قرآن، مهدی بازرگان، ج۱، ص۱۳ ـ ۱۵، به کوشش جعفری.
طنطاوی نیز بر آن است که قرآن اهتمام ویژه‌ای به علم دارد و در بیش از ۷۵۰ آیه به صراحت، تنها درباره جهان طبیعت سخن گفته است.
[۲۱۸] القرآن والعلم الحدیث، عبدالرزاق نوفل، ص ۲۳، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۴ ق.
[۲۱۹] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۳، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.


۸.۱.۳ - با توجه به مخاطب

توجه به فهم مخاطبان اولیه، از مهم ‌ترین مبانی نقد تفسیر علمی است که در اصل شاطبی آن را مطرح کرده است، او فهم مخاطبان اولیه را که عالم ‌ترین و آگاه ‌ترین به قرآن می‌داند، فهم نهایی از قرآن تلقی می‌کند
[۲۲۰] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۵۵، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
و نپرداختن ایشان را به تفسیر علمی، ملاک نادرستی این شیوه تفسیری می‌داند
[۲۲۱] الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، ج۲، ص۳۸۹، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.

در دوره معاصر، امین خولی این دیدگاه را با پردازشی نو، در قالب اصولی برای درک متن‌ به‌طور کلی و درک قرآن‌ به‌طور خاص، ضابطه مند ساخت، از نظر او قرآن در ظرف زمانی و مکانی خاص نازل شده است، این ظرف تاریخی در تعیین معنا و مراد آن جایگاهی ممتاز دارد و همان گونه که در فهم معنای واژگان عربی قرآن باید آن را از ورای ۱۵ قرن تحول و دگرگونی، به معنای عصر نزول فهمید و تفسیر کرد، باید توجه داشت که قرآن که در اوج بلاغت قرار دارد، نه از فراز تاریخ بلکه در خطاب با مردمان عصر نزول نازل شده است و نمی‌تواند بلیغانه آن‌ها را مخاطب قرار دهد، در حالی که از سخنش هیچ درنمی یابند، اگر آن را فهمیده‌اند باید در کلامشان نمود یابد و اگر نفهمیده‌اند، قرآن را چگونه می‌توان بلیغ شمرد؟ بر این اساس خولی دو قاعده را برای درک قرآن، پایه می‌گذارد:
أ. باید واژگان قرآنی را در معنای عصر نزول آن به کار برد. ب. فهم ما از قرآن باید در سطح فهم مخاطبان اولین (عصر نزول) از آن باشد.
[۲۲۲] الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، ج۳، ص۳۴۰، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.

سخن خولی در کلام بسیاری از مخالفان تفسیر علمی، بازتاب می‌یابد و بعضاً ارزش گذاری های ایمانی نیز بدان افزوده می‌گردد، محمدکامل حسین با تکرار همین ادعا، تفسیر علمی را حکایتگر ضعف ایمان قائلان بدان می‌داند
[۲۲۳] مناهج تجدید فی النحو والبلاغة، امین الخولی، ج۱، ص۲۹۳ - ۲۹۴، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
و برخی از جمله عزت دروزه آن را مخالفت با پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) تلقی می‌کنند که مفسر تفسیر علمی در واقع بر آن است که نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به همه آنچه در قرآن آمده، آگاه نبوده است
[۲۲۵] اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، عبدالمجید المحتسب، ج۱، ص۳۱۷، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۳ ق.
در واقع او بر آن است که باید همه فهم پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) از قرآن گرچه مخاطبان آن دوره آمادگی فهم و پذیرش را نداشته باشند، بیان و به ما منتقل می‌شده است که البته تنها به حذف تفسیر علمی بلکه به انکار هرگونه تفسیری فراتر از روایات، می‌انجامد.
این دیدگاه را برخی دیگر نقد کرده‌اند؛ از نظر ایشان صرف این‌که مخاطبان نخستین، مفهوم اصلی را دریابند، در تحقق بلاغت قرآن و لحاظ کردن مخاطب کافی است و آگاهی از بیش از آن لازم نیست
[۲۲۷] «تفسیر علمی بایدها و نبایدها»، آیینه پژوهش (مجله)، ج۱، ص۱۳، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
در عین حال که برخی دیگر این ادعا را زیر سؤال برده‌اند که بر چه اساس می‌توان ادعا کرد که عرب همه مفاهیم قرآنی را دریافته‌اند؛ همچنان که چرا باید از نص قرآنی که در مقابل فهم معانی مختلف از آن انعطاف دارد، به اعتبار فهم محدوده بشری یک دوره خاص، دست کشید
[۲۲۸] تفسیر التحریر والتنویر، ابن عاشور (م ۱۳۹۳ ق)، ج۱، ص۱۲۶ - ۱۲۷، تونس، الدار التونسیة، ۱۹۹۷ م.
موافقان تفسیر علمی نیز در اثبات حقانیت روش تفسیری خود از جهتی دیگر مخاطبان را لحاظ کرده‌اند.

۸.۱.۴ - با توجه به پیامد

تفسیر علمی با توجه به پیامد آن مورد تأیید و تکذیب قرار گرفته است، مخالفان با تأمل در تاریخ پر فراز و نشیب علم و عمر کوتاه تئوری‌ها و یافته‌ها که با کشفی دیگر زیر سؤال می‌روند (عمری که با شتاب یافتن کشفیات در عصر انفجار اطلاعات کوتاه و کوتاه تر می‌گردد) با تفسیر علمی مخالفت ورزیده‌اند، چرا که در تفسیر علمی با ایجاد پیوند بین قرآن و علم، سرنوشت این دو به نوعی به هم گره می‌خورد و با سقوط هر تئوری، اعتبار قرآن نیز به چالش کشیده می‌شود
[۲۲۹] اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۶۷۹، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
این نگرانی به روشنی با تأمل در سرنوشت تفسیر الجواهر تأیید می‌شود که در آغاز بسیار با استقبال روبه رو شد ولی پس از مدت کوتاهی از رونق افتاد
[۲۳۰] تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، ص ۱۳، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.
[۲۳۱] اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۷۰۳، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
در مقابل، موافقان تفسیرعلمی، با توجه به پیامد آن‌که بعضاً به اثبات « اعجاز علمی » قرآن می‌انجامد از آن دفاع کرده‌اند.
مهم ‌ترین ثمره تفسیر علمی و نقطه قوت آن را باید اثبات اعجاز علمی برای قرآن دانست، در تعریف اعجاز علمی، وجه اعجاز و صحت استعمال این تعبیر بین قرآن پژوهان نظر واحدی نیست؛
[۲۳۲] اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۷۱۰، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
که در این صورت اعجازی است ناظر به کلیت قرآن و نه موردی خاص و جزئی در یک آیه
[۲۳۴] تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱، ص۲۰۷، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.

دسته‌ای دیگر فراتر از عدم تصادم، اشاره آن را به کشفیات علمی جدید، وجه اعجاز آن تلقی کرده‌اند
[۲۳۵] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۳۳ - ۱۳۴، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۲۳۶] پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمد علی رضائی اصفهانی، ج۱، ص۸۵، قم، کتاب مبین، ۱۳۸۱ ش.
برخی دیگر مانند شهید صدر عدم تناقض قرآن با علوم ثابت را، امتیاز قرآن تلقی می‌کند؛ اما از آن با تعبیر اعجاز یاد نمی‌کند،
[۲۳۷] اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۱، ص۱۲۶، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.

از نظر پاره‌ای از محققان، آنچه اعجاز علمی خوانده شده، در واقع نوعی اعجاز بیانی است که به نوع به کاربردن تعابیر و واژگان بازمی‌گردد که تعابیر به کار رفته در قرآن از آنچنان انعطافی در تفسیر و فهم و اطلاق برخوردار است که هم عرب معاصر نزول، آن را می‌فهمیدند، هم مسلمانان عصر حاضر آن را با فهم و درک خود از طبیعت همسو و هماهنگ می‌یابند.
[۲۳۸] العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، ج۱، ص۳۸، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.
[۲۳۹] کیف نتعامل مع القرآن العظیم، یوسف القرضاوی، ج۱، ص۳۹۷، قاهرة، دارالشروق، ۱۴۲۱ ق.

با این همه اگرچه در اعجاز نامیدن این خصوصیت قرآن اختلاف نظر وجود دارد
[۲۴۰] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۳۳ - ۱۳۷، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۲۴۱] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۲۳ – ۱۳۸، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.

اما عدم تصادم قرآن با علم، ظاهراً حداقل ویژگی ای است که موافق و مخالف بر آن اتفاق دارند
[۲۴۲] پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمد علی رضائی اصفهانی، ج۱، ص۸۳ - ۸۴، قم، کتاب مبین، ۱۳۸۱ ش.

همان طور که پیش از این آمد، مخالفان تفسیر علمی با استناد به پیامد تفسیر علمی که درافتادن قرآن به چالش های ناظر به علم بود و با لحاظ مخاطبان آن‌که به مخاطبان اولیه محدود شد، به مخالفت با تفسیر علمی پرداختند، موافقان تفسیر علمی، از هر دو منظر ولی با تفسیری دیگر، از ضرورت آن دفاع کردند که هر دو استدلال به «اعجاز علمی» قرآن بازمی گردد، از یک سو، تفسیر علمی را به دلیل ثمره مهم آن
[۲۴۳] محمد علی رضائی اصفهانی، قم، کتاب مبین، ۱۳۸۱ ش.
ستودند و از سوی دیگر اعجاز علمی را برای قرآن ضروری تلقی کردند که دعوت خود را متوجه تمامی عالمیان کرده است و از فراز تاریخ همه انسان‌ها را در همه مکان‌ها و زمان‌ها مخاطب ساخته است، ایشان با توجه به جاودانگی دعوت قرآن، مدعی شده‌اند که این دعوت جهان شمول و زمان شمول، اعجازی جهان شمول و زمان شمول می‌طلبد؛ اعجازی که به فهم عرب محدود نباشد و آن، اعجاز علمی قرآن است که برای مردمانی که بلاغت زبان قرآن را درنمی یابند، بهترین و روشن ‌ترین حجت است.
[۲۴۵] التفسیر العلمی للآیات الکونیة فی القرآن، حنفی احمد، ج۱، ص۱۷، مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۰ م.
[۲۴۶] القرآن والعلم الحدیث، عبدالرزاق نوفل، ص ۲۲ - ۲۵، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۴ ق.
[۲۴۷] اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۶۷۹، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
[۲۴۸] اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۶۹۰، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.

در مقابل این عده، مخالفان تفسیر علمی، به همین قدر اکتفا کرده‌اند که حداقل شرط لازم برای جاودانگی پیام قرآن، نه اعجاز علمی، بلکه عدم تصادم آن با علم است،
[۲۴۹] اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۶۹۱، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
[۲۵۰] مناهج تجدید فی النحو والبلاغة، امین الخولی، ج۱، ص۲۹۵، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
[۲۵۱] تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، ص ۱۴، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.
این دیدگاه درباره تفسیر علمی در کلام موافقان هم آمده است؛ اما به هیچ رو به انکار تفسیر علمی نمی‌انجامد، زیرا اثبات این عدم تصادم جز با عرضه قرآن بر علم و تفسیر علمی از آن، میسر نیست.

۸.۱.۵ - به لحاظ رعایت قواعد تفسیری

از مهم ‌ترین نقدهایی که متوجه تفسیر علمی شده است، نقد تفاسیر نادرستی است که بعضاً در این نوع تفسیر از قرآن، روی داده و موجب شده، مطالبی بر قرآن تحمیل گردد که آیه از آن بیگانه است، همین امر راه را برای مخالفان گشوده است تا با استناد به نمونه‌هایی از این گونه تفسیرها، تفسیر علمی را به کلی نقد کنند
[۲۵۲] التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج۲، ص ۴۹۱ - ۴۹۴، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
[۲۵۳] تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، ص ۱۳، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.
تفسیر «غُثَـاءً اَحوی)» به زغال سنگ و تفسیر آن به این‌که در این آیه به مراحل مختلف زمین شناسی اشاره شده یا تفسیر آیه «... اَن تَنفُذوا مِن اَقطارِ السَّمـوت...»، به دعوت برای رفتن به فضا از این موارد است
[۲۵۷] القرآن والعلم الحدیث، عبدالرزاق نوفل، ص ۸۱ - ۸۴، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۴ ق.
[۲۵۸] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۴۳۴، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.

تعمیم روابط حاکم بر یک نظام، بر نظام دیگری یا برعکس، مانند تطبیق پیوندهای شیمیایی بر پیوندهای عاطفی انسانی
[۲۵۹] التفسیر العلمی المعاصر، سلیمان القرعاوی، ج۱، ص۲۰۹ - ۲۱۷، ریاض، دارالحضارة، ۱۴۲۴ ق.
و تطبیق فعالیت های بدن با همان تعداد حرفه در شهر
[۲۶۰] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱۷، ص۳۴ - ۳۵، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
از اشکالات دیگر این گونه تفسیر است که تا حدی به خطای معرفت شناسانه مفسر بازمی گردد.
علم زدگی در تفسیر به گونه‌ای که تفسیری مادی از امور غیرمادی داده شود مانند تفسیر نور در آیه «اَللّهُ نورُ السَّمـوتِ والاَرضِ» به نور فیزیکی
[۲۶۲] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج ۲، ص ۵۴ - ۵۵، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
یا تفسیر ملائکه به نیروهای طبیعی
[۲۶۳] جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج ۸، ص ۹۲، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
از دیگر نقدهای وارد بر این شیوه تفسیری است
[۲۶۴] تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱، ص۲۶۷ -۲۶۹، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
موافقان تفسیر علمی نیز به این گونه موارد نادرست توجه و آن‌ها را نقد کرده‌اند،
[۲۶۵] العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، ج۱، ص۳۷، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.
[۲۶۶] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۴۵ – ۲۷۰، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۲۶۷] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۴۱۹ – ۴۴۵، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۲۶۸] کیف نتعامل مع القرآن العظیم، یوسف القرضاوی، ج۱، ص۳۸۲ -۳۸۵، قاهرة، دارالشروق، ۱۴۲۱ ق.
[۲۶۹] زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۹، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
[۲۷۰] زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۸۵، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
[۲۷۱] زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۱۸۷، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
[۲۷۲] زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۱۹۲، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.

البته همه مواردی را که تفسیر پژوهان خطا دانسته‌اند، لزوماً خطا نیستند و این داوری در پاره‌ای موارد مبتنی بر پیش فرض های کلامی مورد اختلاف بین عالمان مسلمان است
[۲۷۳] اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، عبدالمجید المحتسب، ج۱، ص۳۱۴ - ۳۱۷، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۳ ق.
و به درستی متذکر شده‌اند که صرف وجود پاره‌ای خطاها از سوی برخی افراد نباید موجب شود تا اصل این رویکرد، نادرست دانسته شود،
[۲۷۴] اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۶۸۶، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
اشتباه در هر شیوه تفسیری و از هر مفسری ممکن است روی دهد.


به رغم اختلاف نظر در تفسیر علمی، دست کم بخشی از آن را عموم مفسران پذیرفته‌اند؛ از یک سو عموماً از آن درمواردی که به فهم بهتر و عمیق تر آیات کمک می‌کند، بهره برده‌اند
[۲۷۵] کیف نتعامل مع القرآن العظیم، یوسف القرضاوی، ج۱، ص۳۸۶ - ۳۹۵، قاهرة، دارالشروق، ۱۴۲۱ ق.
و از سوی دیگر مهم ‌ترین ثمره آن، یعنی اعجاز علمی را حداقل در عدم تعارض آموزه های قرآنی با علوم جدید و این‌که با یافته علمی امروز بهتر و روشن تر از باورهای پیشینیان تفسیر می‌شوند، پذیرفته‌اند
[۲۷۶] الفکر الدینی فی مواجهة العصر، عفت الشرقاوی، ج۱، ص۴۲۳، بیروت، دارالعودة، ۱۹۷۹ ق.
و افرادی مانند سیدقطب که نقدهایی را بر آن وارد ساخته‌اند، عملاً بدان می‌پردازند و در موارد گوناگون با افتخار از اعجاز علمی آن سخن می‌گویند توجه به این نکته قوت تفسیر علمی، در کنار درنظر گرفتن معایب و مشکلات آن از جمله اشتباهاتی که بعضاً بدان درغلتیده‌اند یا چالشی که در نتیجه تحول یافته های علمی، بدان مبتلا می‌گردد، موجب شده است تا با بیان قواعدی برای تفسیر علمی بکوشند ضوابطی را تعیین کنند که استواری تفسیر علمی را موجب گردد، در عین آن‌که کمترین پیامد منفی و اشتباه را درپی داشته باشد.
به نظر می‌رسد از نظر عموم مفسران و قرآن پژوهان، تفسیر علمی در صورت رعایت برخی قواعد، پذیرفته است،
[۲۷۹] اصول التفسیر و قواعده، خالد عبدالرحمن العک، ج۱، ص۲۲۱، دارالنفائس، ۱۴۰۶ ق.
[۲۸۰] اصول التفسیر و قواعده، خالد عبدالرحمن العک، ج۱، ص۲۲۴، دارالنفائس، ۱۴۰۶ ق.
در شمار این قواعد اتفاق نظر وجود ندارد و دو، سه،
[۲۸۱] زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۶ - ۹، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
[۲۸۲] کیف نتعامل مع القرآن العظیم، یوسف القرضاوی، ج۱، ص۳۸۲ - ۳۸۳، قاهرة، دارالشروق، ۱۴۲۱ ق.
چهار، پنج
[۲۸۴] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۴۸۹ - ۴۹۰، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
و حتی ده
[۲۸۵] الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۲۸۴ – ۲۹۱، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
[۲۸۶] اصول التفسیر و قواعده، خالد عبدالرحمن العک، ج۱، ص۲۲۴، دارالنفائس، ۱۴۰۶ ق.
مورد را بیان کرده‌اند، به نظر می‌رسد، مهم ‌ترین شروط یاد شده، دو شرط اصلی‌اند که اولی، رعایت قواعد فهم زبانی است که توجه به معنای لغت، رعایت ظواهر آیات و توجه به سیاق است و شرط دوم ناظر به موضوعات علمی است که معتبر باشد و برخی مواردی که مطرح شده‌اند، چندان ضرورت ندارند؛ مانند برخورداری از علم موهبتی الهی و آشنایی با تفاسیر مختلف، در حالی که اشاره کردن به برخی دیگر، گرچه در هر تفسیری لازم اما یادآوری آن مفید است؛ مانند پرهیز از زیاده روی در بحث علمی و خروج از چارچوب آیه با توجه به هدف هدایتی قرآن از آن آیه و نیز جمع آوری همه آیات در یک موضوع و سپس تفسیر آن، در عین حال برخی در مقام تفسیر از احادیث نیز بهره گرفته و کوشیده‌اند تا با جزئیاتی که در روایات بیان شده، تفسیری دقیق تر از آیه ارائه دهند
[۲۸۷] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۴۸۳ - ۴۸۴، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.



نکته جالب آن‌که غنیم شیوه و قواعد تفسیر علمی را در ۲۱ تفسیر شناسایی کرده است و کوشیده مواردی را که وضع کرده عملا رعایت کند،
[۲۸۸] الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۸۳، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
در اینجا تنها به دو قاعده اصلی که یکی ناظر به شیوه تفسیری و دومی ناظر به نوع مطالب علمی مورد استفاده است، بسنده می‌شود.

۱۰.۱ - رعایت قواعد فهم زبانی و رعایت ظاهر آیات

پای بندی به ظاهر آیات، مراجعه به معنای لغوی عصر نزول و رعایت قواعد زبانی در فهم کلامی و انصراف از حقیقت به مجاز، مهم ‌ترین شرطی است که برای اعتبار هر تفسیری از قرآن، از جمله تفسیر علمی لازم است
[۲۸۹] دراسات فی اصول تفسیر القرآن، ص ۱۵۱.
[۲۹۰] اصول التفسیر و قواعده، خالد عبدالرحمن العک، ج۱، ص۲۲۴، دارالنفائس، ۱۴۰۶ ق.
[۲۹۱] اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
عبدالرزاق نوفل که خود از طرفداران تفسیر علمی است شیوه کسانی را که بدون توجه به سیاق آیات به تفسیر علمی پرداخته‌اند، نقد کرده است
[۲۹۲] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۲۱۰، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
برخی از معاصران آورده‌اند که اهل علم فراتر از معانی ظاهری، معانی دقیق دیگری را می‌یابند که از نص صریح یا از اشارات و رموز قرآن دریافت می‌شوند
[۲۹۳] الاشارات العلمیة فی القرآن، ص ۶۰، ج۱، ص۵ - ۶، التفسیر العلمی للآیات الکونیة فی القرآن، حنفی احمد، مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۰ م.


۱۰.۲ - تفسیر بر اساس حقایق علمی

قرآن پژوهان برای حفظ تفسیر علمی از در افتادن به فراز و فرودهایی که در عرصه علم و تئوری پردازی‌های آن صورت می‌گیرد، لازم دانسته‌اند که مفسر، تنها با بهره گیری از مسلمات علمی که درباره صحت و استواری آن، یقین کامل وجود دارد، به تفسیر علمی از آیات بپردازد و از تئوری های غیر قطعی استفاده نشود
[۲۹۵] پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمد علی رضائی اصفهانی، ج۱، ص۵۰، قم، کتاب مبین، ۱۳۸۱ ش.
[۲۹۶] اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۶۷۷، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
نوفل، مطالب علمی را به دو دسته نظریات و حقایق قسمت می‌کند و تنها بهره گیری از نوع دوم را که قطعیت آن ثابت شده مناسب می‌داند.
[۲۹۷] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۲۰۹، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
عبدالعزیز اسماعیل در مقدمه کتابش الاسلام والطب الحدیث همین سخن را یادآور می‌شود
برخی با فرق نهادن بین امور قطعی و ظنی، در انتساب این امور به قرآن به نوع اسناد توجه کرده‌اند و اسناد به امور قطعی را‌ به‌طور قطعی و به امور ظنی را‌ به‌طور ظنی لازم دانسته‌اند؛
[۲۹۹] تسنیم، جوادی آملی، ج۱، ص۱۷۴، قم، اسراء، ۱۳۷۸ ش.
البته ایشان‌ به‌طور مستقل در مقام بحث از تفسیر علمی نیستند.
در کنار شروط مذکور، پاره‌ای از اندیشهوران، ازاین فراتر رفته و به قیودی اشاره کرده‌اند که در مقام تعارض یافته های علمی و آیات قرآن پدید می‌آید؛ علامه طباطبایی آیات قرآن را به آنچه تحمل معانی متعدد را دارد و آیاتی که به یک معنای خاص تصریح دارد و مطالب علمی را به مسلمات و فرضیات قسمت کرده است
[۳۰۰] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۷، ص۳۷۳، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.



در این صورت ۴ شکل برای تعارض پدید می‌آید که با بررسی نمونه‌ها و موارد می‌توان نظر ایشان را چنین جمع بندی کرد:

۱۱.۱ - مسلمات علمی مخالف با نص قطعی

در چنین مواردی مانند مسئله ۷ آسمان، باید در داوری توقف کرد؛،
[۳۰۱] موضع علم و دین در خلقت انسان، احد فرامرز قراملکی، تهران، مؤسسه فرهنگی آرایه، ۱۳۷۳ ش.
[۳۰۲] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج ۱۷، ص ۳۷۰، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۳۰۳] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج ۱۷، ۳۷۳، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
بلکه تبیین آیه را به آینده و دستیابی به اطلاعات جدید واگذارد
[۳۰۴] عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، شادی نفیسی، ج۱، ص۲۰۰ - ۲۱۳، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ ش.


۱۱.۲ - مسلمات علمی مخالف با آیات تأویل پذیر

در چنین مواردی آیه با توجه به آن قرینه قطعی تأویل می‌گردد، چنان که علامه طباطبایی خود در مسئله شهاب های آسمانی در رجم شیاطین، در تفسیر پیشینیان به استناد آیات علمی، تجدید نظر کرده‌اند
[۳۰۵] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۹، ص۳۵۱، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۳۰۶] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۷، ص۳۷۳، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.


۱۱.۳ - فرضیات علمی مخالف با آیات تأویل پذیر

در چنین مواردی اگر چه آیه تحمل معانی مختلف را دارد، اما از آن‌جا که فرضیات علمی، غیرقطعی‌اند، قرینه مناسبی برای تأویل آیه و دست کشیدن از ظهور آن تلقی نمی‌شوند، علامه طباطبایی در تفسیر آیات خلقت آدم گرچه آیات را تأویل پذیر می‌دانند
[۳۰۷] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۶، ص۲۵۶، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
دیدگاه علم را نیز به دلیل غیرمسلم بودن، قرینه مناسبی برای تأویل نمی‌دانند
[۳۰۸] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۴، ص۱۴۴، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
[۳۰۹] التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۶، ص۲۵۸ - ۲۵۹، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.


۱۱.۴ - فرضیات علمی مخالف با نص قطعی

اگرچه علامه طباطبایی، به صراحت رأی خود را در چنین صورتی بیان نمی‌کند و با مصداقی از آن نیز مواجه نشدیم؛ اما با توجه به مورد پیشین، در این مورد نیز، فرضیات علمی را برای تأویل آیات مناسب نمی‌بیند.
فرجام سخن آنکه، اگر چه نتوان ضرورتی برای تفسیر علمی بیان کرد، با این همه نمی‌توان در صورت رعایت شروط لازم در تفسیر، از آن نهی کرد، در عین حال که اهمیت و کارکرد آن چنان گسترده و مهم است که عموم مفسران‌ به‌طور محدودی از آن بهره گرفته‌اند.


(۱) آیینه پژوهش (مجله)، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
(۲) اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
(۳) اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، عبدالمجید المحتسب، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۳ ق.
(۴) اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.
(۵) الاتقان، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، به کوشش سعید المندوب، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.
(۶) احیاء علوم الدین، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، بیروت، دار الکتب العربی.
(۷) الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
(۸) اصول التفسیر و قواعده، خالد عبدالرحمن العک، دارالنفائس، ۱۴۰۶ ق.
(۹) الاعجاز الطبی فی القرآن، محمود دیاب، قاهرة، دارالشعب، ۱۴۰۸ ق.
(۱۰) اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، یدالله نیازمند، محمدی، ۱۳۶۳ ش.
(۱۱) الاکلیل فی استنباط التنزیل، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، به کوشش عامربن علی، جدّة، دارالاندلس الخضراء، ۱۴۲۲ ق.
(۱۲) اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، سید رضا پاک نژاد (م ۱۳۶۰ ش)، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۴۹ ش.
(۱۳) باد و باران در قرآن، مهدی بازرگان، به کوشش جعفری.
(۱۴) البرهان فی علوم القرآن، الزرکشی (م ۷۹۴ ق)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
(۱۵) پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمد علی رضائی اصفهانی، قم، کتاب مبین، ۱۳۸۱ ش.
(۱۶) التبیان، الطوسی (م ۴۶۰ ق)، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۱۷) تسنیم، جوادی آملی، قم، اسراء، ۱۳۷۸ ش.
(۱۸) التعبیر الفنی فی القرآن، امین البکری، بیروت، ۱۳۹۳ ق.
(۱۹) التفسیر الحدیث، محمد عزّة دروزة (م ۱۴۰۴ ق)، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۲۱ ق.
(۲۰) تفسیر التحریر والتنویر، ابن عاشور (م ۱۳۹۳ ق)، تونس، الدار التونسیة، ۱۹۹۷ م.
(۲۱) تفسیر علمی قرآن، ناصر رفیعی محمدی، قم، فرهنگ گستر، ۱۳۷۹ ش.
(۲۲) التفسیر العلمی للآیات الکونیة فی القرآن، حنفی احمد، مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۰ م.
(۲۳) التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
(۲۴) التفسیر العلمی المعاصر، سلیمان القرعاوی، ریاض، دارالحضارة، ۱۴۲۴ ق.
(۲۵) التفسیر الفرید للقرآن المجید، محمد عبدالمنعم الجمال، دارالکتاب الجدید.
(۲۶) تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.
(۲۷) تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش.
(۲۹) التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
(۳۰) تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
(۳۱) تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
(۳۲) تفسیر نوین، محمد تقی شریعتی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ ش.
(۳۳) تفسیر و مفسران، معرفت، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
(۳۴) التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
(۳۵) الجواهر، طنطاوی بن جوهری (م ۱۳۵۸ ق)، به کوشش احمد سعدعلی، بیروت، دارالفکر ۱۳۵۵ ق.
(۳۶) جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
(۳۷) دائرة المعارف الاسلامیه، ترجمه: احمد شنتاوی و دیگران، بیروت، دارالمعرفة، ۱۹۳۳ م.
(۳۸) دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ ش.
(۳۹) درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، محمد علی رضائی اصفهانی، قم، اسوه، ۱۳۷۵ ش.
(۴۰) روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.
(۴۱) زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
(۴۲) سورة الرحمن و سور قصار، الشوقی ضیف، قاهرة، دارالمعارف.
(۴۳) سید جمال الدین اسد آبادی و تفکر جدید، کریم مجتهدی، تهران، تاریخ ایران، ۱۳۶۳ش.
(۴۴) شبهات و ردود، معرفت، قم، التمهید، ۱۴۲۳ ق.
(۴۵) شریعت در آینه معرفت، عبدالله جوادی آملی، تهران، مرکز فرهنگی رجاء، ۱۳۷۲ ش.
(۴۶) عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، شادی نفیسی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ ش.
(۴۷) علوم الحدیث (مجله)، تهران، مرکز علوم الحدیث.
(۴۸) العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.
(۴۹) فخرالدین رازی من خلال تفسیره، عبدالعزیز المجذوب، تونس، الدارالعربیة، ۱۴۰۰ ق.
(۵۰) الفکر الدینی فی مواجهة العصر، عفت الشرقاوی، بیروت، دارالعودة، ۱۹۷۹ ق.
(۵۱) فی ظلال القرآن، سید قطب (م ۱۳۸۶ ق)، القاهرة، دارالشروق، ۱۴۰۰ ق.
(۵۲) القرآن والعلم الحدیث، عبدالرزاق نوفل، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۴ ق.
(۵۳) قرآن و علوم طبیعت، مهدی گلشنی، تهران، مطهر، ۱۳۷۵ ش.
(۵۴) کشف الاسرار، میبدی (م ۵۲۰ ق)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ ش.
(۵۵) کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، محمدبن احمد الاسکندرانی، قاهرة، الرکابی.
(۵۶) کیف نتعامل مع القرآن العظیم، یوسف القرضاوی، قاهرة، دارالشروق، ۱۴۲۱ ق.
(۵۷) مجمع البیان، الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.
(۵۸) مدخل الی موقف القرآن الکریم من العلم، عماد الدین الخلیل، مطبعة الزهراء، ۱۴۰۵ ق.
(۵۹) مع الطب فی القرآن، محمد محمود عبد الله، بیروت، مؤسسة الایمان، ۱۴۱۷ ق.
(۶۰) مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، موریس بوکای، ترجمه: ذبیح الله دبیر، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ ش.
(۶۱) مناهج تجدید فی النحو والبلاغة، امین الخولی، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
(۶۲) الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
(۶۳) موضع علم و دین در خلقت انسان، احد فرامرز قراملکی، تهران، مؤسسه فرهنگی آرایه، ۱۳۷۳ ش.
(۶۴) المیزان، الطباطبایی (م ۱۴۰۲ ق)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق.


۱. التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج ۲، ص ۵۱۹، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
۲. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۵۴۸، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۳. التعبیر الفنی فی القرآن، امین البکری، ج۱، ص۱۲۵، بیروت، ۱۳۹۳ ق.
۴. التعبیر الفنی فی القرآن، امین البکری، ص ۱۲۵، بیروت، ۱۳۹۳ ق.
۵. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۶۶، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۶. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۵۴۵ - ۵۴۹، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۷. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۱، ص۵۵۰، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۸. تفسیر علمی قرآن، ج ۱، ص ۱۴۰.
۹. تفسیر و مفسران، معرفت، ج۲، ص۴۶۶ - ۴۸۰، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۱۰. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۶۶، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۱. الجواهر، طنطاوی بن جوهری (م ۱۳۵۸ ق)، ج۱، ص۳، به کوشش احمد سعدعلی، بیروت، دارالفکر ۱۳۵۵ ق.
۱۲. الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۶، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
۱۳. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، سید رضا پاک نژاد (م ۱۳۶۰ ش)، ج۱، ص۲۲، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۴۹ ش.
۱۴. نحل/سوره۱۶، آیه۶۸ - ۶۹.    
۱۵. ملک/سوره۶۷، آیه۱۹.    
۱۶. طه/سوره۲۰، آیه۵۳.    
۱۷. انعام/سوره۶، آیه۹۹.    
۱۸. نحل/سوره۱۶، آیه۵ - ۸.    
۱۹. نمل/سوره۲۷، آیه۶۶.    
۲۰. رعد/سوره۱۳، آیه۲.    
۲۱. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۰.    
۲۲. ذاریات/سوره۵۱، آیه۴۷.    
۲۳. نازعات/سوره۷۹، آیه۳۰ - ۳۱.    
۲۴. فصّلت/سوره۴۱، آیه۹.    
۲۵. فصّلت/سوره۴۱، آیه۱۰.    
۲۶. فصّلت/سوره۴۱، آیه۳۹.    
۲۷. رعد /سوره۱۳، آیه۴۱.    
۲۸. نبأ/سوره۷۸، آیه۶ - ۷.    
۲۹. مرسلات/سوره۷۷، آیه۲۷ - ۲۸.    
۳۰. نور/سوره۲۴، آیه۴۳.    
۳۱. حجر/سوره۱۵، آیه۲۲.    
۳۲. فاطر/سوره۳۵، آیه۹.    
۳۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۰ - ۱۹۱.    
۳۴. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۱.    
۳۵. حجر/سوره۱۵، آیه۲۲.    
۳۶. بقره/سوره۲، آیه۲۹.    
۳۷. ملک/سوره۶۷، آیه۳.    
۳۸. حجر/سوره۱۵، آیه۱۵.    
۳۹. رعد/سوره۱۳، آیه۳.    
۴۰. کشف الاسرار، میبدی (م ۵۲۰ ق)، ج ۸، ص ۵۱۱، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ ش.
۴۱. مجمع البیان، الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، ج۹، ص۸، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.    
۴۲. روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، ج۱، ص۱۵۶ - ۱۵۸، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.
۴۳. التبیان، الطوسی (م ۴۶۰ ق)، ج۱، ص۱۰۲ - ۱۰۳، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.    
۴۴. التبیان، الطوسی (م ۴۶۰ ق)، ج۹، ص۱۱۰، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.    
۴۵. التبیان، الطوسی (م ۴۶۰ ق)، ج۹، ص۴۴۷، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.    
۴۶. التبیان، الطوسی (م ۴۶۰ ق)، ج۷، ص۴۹۸، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.    
۴۷. التبیان، الطوسی (م ۴۶۰ ق)، ج۴، ص۲۱۶، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.    
۴۸. روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، ج۱۱، ص۳۱۷، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.
۴۹. روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، ج۱۰، ص۹۹، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.
۵۰. روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، ج۱۰، ص۹۹، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.
۵۱. اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، عبدالمجید المحتسب، ج۱، ص۲۵۲ - ۲۵۴، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۳ ق.
۵۲. تفسیر علمی قرآن، ناصر رفیعی محمدی، ج ۱، ص ۱۸۰ - ۱۸۳، قم، فرهنگ گستر، ۱۳۷۹ ش.
۵۳. تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، ج ۲، ص ۱۰، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش.
۵۴. تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، ج ۲، ص ۳۰، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش.
۵۵. تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، ج ۲، ص ۲۸۹، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش.
۵۶. تفسیر صدرالمتالهین، ج ۵، ج۵، ص۳۱۹، تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش.
۵۷. تفسیر صدرالمتالهین، ج ۵، ص ۳۵۹ - ۳۶۱، تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش.
۵۸. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱۳، ص۱۰۶، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۵۹. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲۴، ص۱۳ - ۱۴، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۶۰. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲، ص۱۰۲ - ۱۰۴، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۶۱. التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۱۰۴-۱۰۵، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۶۲. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱۹، ص۱۷۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۶۳. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲، ص۱۵۶- ۱۵۸، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۶۴. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲، ص۱۵۶- ۱۵۸، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۶۵. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۴، ص۱۸۰ – ۱۸۶، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۶۶. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲۰، ص۸ - ۱۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۶۷. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱۳، ص۱۰۹، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۶۸. فخرالدین رازی من خلال تفسیره، عبدالعزیز المجذوب، ج۱، ص ۲۵۷ - ۲۸۰، تونس، الدارالعربیة، ۱۴۰۰ ق..
۶۹. فخرالدین رازی من خلال تفسیره، عبدالعزیز المجذوب، ج۱، ص۱۳۳ - ۱۷۱، تونس، الدارالعربیة، ۱۴۰۰ ق.
۷۰. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱۳، ص۱۰۹ - ۱۱۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۷۱. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۸، ص۴۰۴، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۷۲. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲، ص۱۵۸، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۷۳. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲، ص۱۵۶، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۷۴. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۴، ص۱۸۱ - ۱۸۲، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۷۵. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۴، ص۱۸۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۷۶. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۴، ج ۲۴، ص۱۸۶، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۷۷. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۴، ص۱۰۰ - ۱۰۱، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۷۸. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱۹، ص۱۷۶، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۷۹. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱، ص۷، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۸۰. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۲۴، ص۱۴، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۸۱. التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، ج۱۹، ص۱۷۱ - ۱۷۶، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
۸۲. احیاء علوم الدین، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، بیروت، دار الکتب العربی.
۸۳. احیاء علوم الدین، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۵۲۵، بیروت، دار الکتب العربی.
۸۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۶.    
۸۵. رحمن/سوره۵۵، آیه۵۵.    
۸۶. قیامت/سوره۷۵، آیه۹.    
۸۷. حدید/سوره۵۷، آیه۹.    
۸۸. انعام/سوره۶، آیه۹۶.    
۸۹. انفطار/سوره۸۲، آیه۶ - ۸.    
۹۰. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۳۹، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۹۱. البرهان فی علوم القرآن، الزرکشی (م ۷۹۴ ق)، ج۲، ص۲۹۰ - ۲۹۱، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
۹۲. انعام/سوره۶، آیه۶.    
۹۳. نحل/سوره۱۶، آیه۱۶.    
۹۴. الاتقان، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۲، ص۲۷۲، به کوشش سعید المندوب، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.
۹۵. الاتقان، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۲، ص۲۷۲ - ۲۷۹، به کوشش سعید المندوب، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.
۹۶. الاکلیل فی استنباط التنزیل، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۱، ص۲۲۴، به کوشش عامربن علی، جدّة، دارالاندلس الخضراء، ۱۴۲۲ ق.    
۹۷. الاکلیل فی استنباط التنزیل، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۳، ص۹۶۰ - ۹۶۱، به کوشش عامربن علی، جدّة، دارالاندلس الخضراء، ۱۴۲۲ ق.
۹۸. الاکلیل فی استنباط التنزیل، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۳، ص۹۶۹، به کوشش عامربن علی، جدّة، دارالاندلس الخضراء، ۱۴۲۲ ق.
۹۹. الاتقان، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۲، ص۳۳۲ - ۳۳۶، به کوشش سعید المندوب، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.
۱۰۰. الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، ج۲، ص۳۸۹، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
۱۰۱. نحل/سوره۱۶، آیه۸۹.    
۱۰۲. انعام /سوره۶، آیه۳۸.    
۱۰۳. انعام /سوره۶، آیه۱۶.    
۱۰۴. الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، ج۳، ص۳۳۹ - ۳۴۰، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
۱۰۵. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۴۲ - ۱۶۲، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۰۶. اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، عبدالمجید المحتسب، ج۱، ص۲۵۴ - ۲۵۶، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۳ ق.
۱۰۷. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۵۵۱، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۱۰۸. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۵۵۵، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۱۰۹. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۵۵۷ - ۵۵۸، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۱۱۰. احیاء علوم الدین، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۵۲۴ – ۵۲۵، بیروت، دار الکتب العربی.
۱۱۱. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ص ۲۵، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۱۱۲. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ص ۲۶، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۱۱۳. الاتقان، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۲، ص۵۰۱، به کوشش سعید المندوب، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.
۱۱۴. الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، ج۳، ص۳۳۹، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
۱۱۵. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، سید رضا پاک نژاد (م ۱۳۶۰ ش)، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۴۹ ش.
۱۱۶. الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، ج۱، ص۳۸۹ - ۳۹۰، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
۱۱۷. سید جمال الدین اسد آبادی و تفکر جدید، کریم مجتهدی، ج۳، ص۲۳، تهران، تاریخ ایران، ۱۳۶۳ش.
۱۱۸. کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، ج ۱، ص ۴، محمدبن احمد الاسکندرانی، قاهرة، الرکابی.
۱۱۹. انعام/سوره۶، آیه۳۸.    
۱۲۰. کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، محمدبن احمد الاسکندرانی، ج ۱، ص ۱۰۷ - ۱۰۹، قاهرة، الرکابی.
۱۲۱. کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، محمدبن احمد الاسکندرانی، ج ۱، ص ۱۷۸ - ۱۹۱، قاهرة، الرکابی.
۱۲۲. شوری/سوره۴۲، آیه۴۲.    
۱۲۳. کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، محمدبن احمد الاسکندرانی، ج ۲، ص ۱۰۰ – ۱۱۰، قاهرة، الرکابی.
۱۲۴. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۲.    
۱۲۵. کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، محمدبن احمد الاسکندرانی، ج ۲، ص ۱۰۰ - ۱۱۰، قاهرة، الرکابی.
۱۲۶. نبأ/سوره۷۸، آیه۱۴.    
۱۲۷. کشف الاسرار النورانیة القرآنیه، محمدبن احمد الاسکندرانی، ج ۲، ص ۱۱۵ - ۱۱۹، قاهرة، الرکابی.
۱۲۸. اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، یدالله نیازمند، محمدی، ۱۳۶۳ ش.
۱۲۹. التفسیر الفرید للقرآن المجید، محمد عبدالمنعم الجمال، ج ۱، ص ۴۸۳ - ۴۸۶، دارالکتاب الجدید.
۱۳۰. التفسیر الفرید للقرآن المجید، محمد عبدالمنعم الجمال، ج ۴، ص ۲۶۶۴، دارالکتاب الجدید.
۱۳۱. تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱، ص۲۱۰ ـ ۲۱۲، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
۱۳۲. تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱۱، ص۳۰۲، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
۱۳۳. تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱۲، ص۱۶ ۱۷، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.    
۱۳۴. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۶۹، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۳۵. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۷۱، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۳۶. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۲۱۸ ـ ۲۲۴، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۳۷. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۲۵۹، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۳۸. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۳۹۶، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۳۹. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج ۲۰ ص۳۲، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۴۰. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۵۹، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۴۱. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، ج۱، ص۵۹، احمد عمر ابوحجر، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۴۲. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۷۳ - ۷۸، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۴۳. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۲، ص۱۴۶، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۴۴. تفسیر نوین، محمد تقی شریعتی، ج۱، ص۶۶ - ۶۷، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ ش.
۱۴۵. تفسیر نوین، محمد تقی شریعتی، ج۱، ص۱۱، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ ش.
۱۴۶. تفسیر نوین، محمد تقی شریعتی، ج۱، ص۱۸، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ ش.
۱۴۷. تفسیر نوین، محمد تقی شریعتی، ج۱، ص۱۴۳ - ۱۵۵، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ ش.
۱۴۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، ج ۱۳، ص ۳۹۹، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.    
۱۴۹. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۸۸ - ۱۹۲، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۵۰. مدخل الی موقف القرآن الکریم من العلم، عماد الدین الخلیل، ج۱، ص۸ - ۱۱، مطبعة الزهراء، ۱۴۰۵ ق.
۱۵۱. قرآن و علوم طبیعت، مهدی گلشنی، ج۱، ص۷ - ۸، تهران، مطهر، ۱۳۷۵ ش.
۱۵۲. مقایسه ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، موریس بوکای، ترجمه: ذبیح الله دبیر، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ ش.
۱۵۳. قرآن و علم، ص ۹ - ۱۱، مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، موریس بوکای، ترجمه: ذبیح الله دبیر، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ ش.
۱۵۴. قرآن و علم، ص ۳۳۷، مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، موریس بوکای، ترجمه: ذبیح الله دبیر، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ ش.
۱۵۵. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۸۸، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۱۵۶. العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، ج۱، ص۳۷، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.
۱۵۷. عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، شادی نفیسی، ج۱، ص۱۳۷، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ ش.
۱۵۸. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۲۵، ص۵۴، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۱۵۹. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۲، ص۸۶، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۱۶۰. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۲۰۴، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۱۶۱. اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، یدالله نیازمند، ج۱، ص۱۸، محمدی، ۱۳۶۳ ش.
۱۶۲. زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۲ - ۳، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
۱۶۳. الاعجاز الطبی فی القرآن، محمود دیاب، ج۱، ص۱۸، قاهرة، دارالشعب، ۱۴۰۸ ق.
۱۶۴. التفسیر العلمی للآیات الکونیة فی القرآن، حنفی احمد، ج۱، ص۴۳۷، مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۰ م.
۱۶۵. الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۱۵، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
۱۶۶. الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۱۸، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
۱۶۷. العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، ج۱، ص۳۶، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.
۱۶۸. الفکر الدینی فی مواجهة العصر، عفت الشرقاوی، ج۱، ص۴۴۲ - ۴۴۴، بیروت، دارالعودة، ۱۹۷۹ ق.
۱۶۹. قرآن و علوم طبیعت، مهدی گلشنی، ج۱، ص۱۱ – ۴۱، تهران، مطهر، ۱۳۷۵ ش.
۱۷۰. قرآن و علوم طبیعت، مهدی گلشنی، ج۱، ص۵۱ - ۷۲، تهران، مطهر، ۱۳۷۵ ش.
۱۷۱. العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، ج۱، ص۷۰، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.
۱۷۲. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، سید رضا پاک نژاد (م ۱۳۶۰ ش)، ج۱، ص۲۷۰ - ۲۸۲، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۴۹ ش.
۱۷۳. موضع علم و دین در خلقت انسان، احد فرامرز قراملکی، ج۱، ص۱۶۹ - ۱۷۲، تهران، مؤسسه فرهنگی آرایه، ۱۳۷۳ ش.
۱۷۴. شبهات و ردود، معرفت، ج۱، ص۳۱۲ - ۳۴۹، قم، التمهید، ۱۴۲۳ ق.
۱۷۵. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۶۹ - ۲۶۹، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۷۶. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۷۰، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۷۷. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۷۱ - ۲۱۳، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۷۸. الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۱۱۳ – ۱۲۵، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
۱۷۹. الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۱۲۸ – ۱۴۸، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
۱۸۰. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۲۹۷ - ۳۵۵، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۸۱. التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج ۲، ص ۵۱۹ - ۵۳۲، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
۱۸۲. درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، محمد علی رضائی اصفهانی، ج۱، ص۲۹۲ - ۳۰۶، قم، اسوه، ۱۳۷۵ ش.
۱۸۳. التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج۲، ص۵۱۹، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
۱۸۴. فی ظلال القرآن، سید قطب (م ۱۳۸۶ ق)، ج۱، ص۱۸۳، القاهرة، دارالشروق، ۱۴۰۰ ق.    
۱۸۵. درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، محمد علی رضائی اصفهانی، ج۱، ص۳۲۷ - ۳۴۶، قم، اسوه، ۱۳۷۵ ش.
۱۸۶. دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل و دیگران، ج۷، ص۶۹۱، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ ش.
۱۸۷. القرآن والعلم الحدیث، عبدالرزاق نوفل، ج۱، ص۲۳، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۴ ق.
۱۸۸. التفسیر العلمی للآیات الکونیة فی القرآن، حنفی احمد، ج۱، ص۵ - ۶، مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۰ م.
۱۸۹. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۵۷۵، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۱۹۰. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۳، ص۱۹، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۱۹۱. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۵، ص۵۵، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۱۹۲. التفسیر العلمی للآیات الکونیة فی القرآن، حنفی احمد، ج۱، ص۲۸، مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۰ م.
۱۹۳. شریعت در آینه معرفت، عبدالله جوادی آملی، ج۱، ص۱۸۲، تهران، مرکز فرهنگی رجاء، ۱۳۷۲ ش.
۱۹۴. علوم الحدیث (مجله)، ش ۲۹، س ۸۲، ص ۲۵؛ «بهره گیری از حدیث در روانشناسی»، تهران، مرکز علوم الحدیث.
۱۹۵. زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۳۸ - ۳۹، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
۱۹۶. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، سید رضا پاک نژاد (م ۱۳۶۰ ش)، ج۱، ص۲۷۱ - ۲۷۲، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۴۹ ش.
۱۹۷. تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، ص ۱۱، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.
۱۹۸. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۲، ص۳۲۴ - ۳۲۵، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۱۹۹. العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، ج۱، ص۳۸، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.
۲۰۰. الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۶۱ - ۶۲، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
۲۰۱. تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.
۲۰۲. فی ظلال القرآن، سید قطب (م ۱۳۸۶ ق)، ج۱، ص۱۸۲، القاهرة، دارالشروق، ۱۴۰۰ ق.    
۲۰۳. عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، شادی نفیسی، ج۱، ص۱۷۷ - ۱۸۱، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ ش.
۲۰۴. التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج ۲، ص ۴۸۵ – ۴۹۴، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
۲۰۵. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۵۸۱، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۲۰۶. سورة الرحمن و سور قصار، الشوقی ضیف، ج۱، ص۱۰، قاهرة، دارالمعارف.
۲۰۷. التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج ۲، ص ۴۸۵ – ۴۹۴، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
۲۰۸. سورة الرحمن و سور قصار، الشوقی ضیف، ج۱، ص۱۰، قاهرة، دارالمعارف.
۲۰۹. التفسیر الحدیث، محمد عزّة دروزة (م ۱۴۰۴ ق)، ج ۲، ص ۱۹۰ - ۱۹۱، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۲۱ ق.
۲۱۰. التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج ۲، ص ۴۸۵ - ۴۹۴، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
۲۱۱. مناهج تجدید فی النحو والبلاغة، امین الخولی، ج۱، ص۲۹۴، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
۲۱۲. تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، ص ۱۳، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.
۲۱۳. تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱، ص۱۷، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
۲۱۴. تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱، ص۲۵، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
۲۱۵. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۵۷۱، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.
۲۱۶. مع الطب فی القرآن، محمد محمود عبد الله، ج۱، ص۲۴، بیروت، مؤسسة الایمان، ۱۴۱۷ ق.
۲۱۷. باد و باران در قرآن، مهدی بازرگان، ج۱، ص۱۳ ـ ۱۵، به کوشش جعفری.
۲۱۸. القرآن والعلم الحدیث، عبدالرزاق نوفل، ص ۲۳، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۴ ق.
۲۱۹. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۳، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۲۲۰. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱، ص۵۵، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۲۲۱. الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، ج۲، ص۳۸۹، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
۲۲۲. الموافقات فی اصول الشریعه، ابراهیم بن موسی الشاطبی، ج۳، ص۳۴۰، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
۲۲۳. مناهج تجدید فی النحو والبلاغة، امین الخولی، ج۱، ص۲۹۳ - ۲۹۴، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
۲۲۴. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۵۸۸، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۲۲۵. اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، عبدالمجید المحتسب، ج۱، ص۳۱۷، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۳ ق.
۲۲۶. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۵۸۴، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۲۲۷. «تفسیر علمی بایدها و نبایدها»، آیینه پژوهش (مجله)، ج۱، ص۱۳، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
۲۲۸. تفسیر التحریر والتنویر، ابن عاشور (م ۱۳۹۳ ق)، ج۱، ص۱۲۶ - ۱۲۷، تونس، الدار التونسیة، ۱۹۹۷ م.
۲۲۹. اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۶۷۹، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
۲۳۰. تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، ص ۱۳، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.
۲۳۱. اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۷۰۳، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
۲۳۲. اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۷۱۰، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
۲۳۳. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۶۰۰ - ۶۰۱، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۲۳۴. تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱، ص۲۰۷، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
۲۳۵. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۳۳ - ۱۳۴، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۲۳۶. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمد علی رضائی اصفهانی، ج۱، ص۸۵، قم، کتاب مبین، ۱۳۸۱ ش.
۲۳۷. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۱، ص۱۲۶، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.
۲۳۸. العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، ج۱، ص۳۸، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.
۲۳۹. کیف نتعامل مع القرآن العظیم، یوسف القرضاوی، ج۱، ص۳۹۷، قاهرة، دارالشروق، ۱۴۲۱ ق.
۲۴۰. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۳۳ - ۱۳۷، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۲۴۱. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۲۳ – ۱۳۸، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۲۴۲. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمد علی رضائی اصفهانی، ج۱، ص۸۳ - ۸۴، قم، کتاب مبین، ۱۳۸۱ ش.
۲۴۳. محمد علی رضائی اصفهانی، قم، کتاب مبین، ۱۳۸۱ ش.
۲۴۴. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۶۰۰ - ۶۰۱، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۲۴۵. التفسیر العلمی للآیات الکونیة فی القرآن، حنفی احمد، ج۱، ص۱۷، مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۰ م.
۲۴۶. القرآن والعلم الحدیث، عبدالرزاق نوفل، ص ۲۲ - ۲۵، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۴ ق.
۲۴۷. اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۶۷۹، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
۲۴۸. اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۶۹۰، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
۲۴۹. اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۶۹۱، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
۲۵۰. مناهج تجدید فی النحو والبلاغة، امین الخولی، ج۱، ص۲۹۵، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
۲۵۱. تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، ص ۱۴، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.
۲۵۲. التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، ج۲، ص ۴۹۱ - ۴۹۴، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
۲۵۳. تفسیر القرآن الکریم، محمود الشلتوت، ص ۱۳، تهران، التقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۳۷۹ ش.
۲۵۴. اعلی/سوره۸۷، آیه۵.    
۲۵۵. التفسیر الحدیث، محمد عزّة دروزة (م ۱۴۰۴ ق)، ج ۲، ص ۱۹۱، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۲۱ ق.    
۲۵۶. رحمن/سوره۵۵، آیه۳۳.    
۲۵۷. القرآن والعلم الحدیث، عبدالرزاق نوفل، ص ۸۱ - ۸۴، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۴ ق.
۲۵۸. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۴۳۴، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۲۵۹. التفسیر العلمی المعاصر، سلیمان القرعاوی، ج۱، ص۲۰۹ - ۲۱۷، ریاض، دارالحضارة، ۱۴۲۴ ق.
۲۶۰. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج۱۷، ص۳۴ - ۳۵، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۲۶۱. نور/سوره۲۴، آیه۳۵.    
۲۶۲. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج ۲، ص ۵۴ - ۵۵، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۲۶۳. جواهر القرآن، الغزالی (م ۵۰۵ ق)، ج ۸، ص ۹۲، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، ۱۹۷۸ م.
۲۶۴. تفسیر المنار، رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، ج۱، ص۲۶۷ -۲۶۹، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
۲۶۵. العلوم الطبیعیة فی القرآن، یوسف المروة، ج۱، ص۳۷، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۳۷۸ ق.
۲۶۶. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۱۴۵ – ۲۷۰، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۲۶۷. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۴۱۹ – ۴۴۵، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۲۶۸. کیف نتعامل مع القرآن العظیم، یوسف القرضاوی، ج۱، ص۳۸۲ -۳۸۵، قاهرة، دارالشروق، ۱۴۲۱ ق.
۲۶۹. زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۹، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
۲۷۰. زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۸۵، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
۲۷۱. زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۱۸۷، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
۲۷۲. زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۱۹۲، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
۲۷۳. اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، عبدالمجید المحتسب، ج۱، ص۳۱۴ - ۳۱۷، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۳ ق.
۲۷۴. اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۶۸۶، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
۲۷۵. کیف نتعامل مع القرآن العظیم، یوسف القرضاوی، ج۱، ص۳۸۶ - ۳۹۵، قاهرة، دارالشروق، ۱۴۲۱ ق.
۲۷۶. الفکر الدینی فی مواجهة العصر، عفت الشرقاوی، ج۱، ص۴۲۳، بیروت، دارالعودة، ۱۹۷۹ ق.
۲۷۷. فی ظلال القرآن، سید قطب (م ۱۳۸۶ ق)، ج۶، ص۳۸۷۸، القاهرة، دارالشروق، ۱۴۰۰ ق.    
۲۷۸. فی ظلال القرآن، سید قطب (م ۱۳۸۶ ق)، ج۴، ص۲۴۵۸، القاهرة، دارالشروق، ۱۴۰۰ ق.    
۲۷۹. اصول التفسیر و قواعده، خالد عبدالرحمن العک، ج۱، ص۲۲۱، دارالنفائس، ۱۴۰۶ ق.
۲۸۰. اصول التفسیر و قواعده، خالد عبدالرحمن العک، ج۱، ص۲۲۴، دارالنفائس، ۱۴۰۶ ق.
۲۸۱. زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، محمد صادقی، ج۱، ص۶ - ۹، تهران، مصطفوی، ۱۳۵۶ ش.
۲۸۲. کیف نتعامل مع القرآن العظیم، یوسف القرضاوی، ج۱، ص۳۸۲ - ۳۸۳، قاهرة، دارالشروق، ۱۴۲۱ ق.
۲۸۳. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۶۰۴، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۲۸۴. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۴۸۹ - ۴۹۰، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۲۸۵. الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۲۸۴ – ۲۹۱، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
۲۸۶. اصول التفسیر و قواعده، خالد عبدالرحمن العک، ج۱، ص۲۲۴، دارالنفائس، ۱۴۰۶ ق.
۲۸۷. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۴۸۳ - ۴۸۴، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۲۸۸. الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم، غنیم کارم، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۸۳، قاهرة، دارالفکر العربی، ۱۴۱۵ ق.
۲۸۹. دراسات فی اصول تفسیر القرآن، ص ۱۵۱.
۲۹۰. اصول التفسیر و قواعده، خالد عبدالرحمن العک، ج۱، ص۲۲۴، دارالنفائس، ۱۴۰۶ ق.
۲۹۱. اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
۲۹۲. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۲۱۰، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۲۹۳. الاشارات العلمیة فی القرآن، ص ۶۰، ج۱، ص۵ - ۶، التفسیر العلمی للآیات الکونیة فی القرآن، حنفی احمد، مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۰ م.
۲۹۴. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۶۰۴، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۲۹۵. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمد علی رضائی اصفهانی، ج۱، ص۵۰، قم، کتاب مبین، ۱۳۸۱ ش.
۲۹۶. اتجاهات التجدید فی تفسیر القرآن الکریم فی مصر، محمد ابراهیم الشریف، ج۱، ص۶۷۷، قاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
۲۹۷. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱، ص۲۰۹، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۲۹۸. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن الرومی، ج۲، ص۵۷۱، السطوریة، ۱۴۰۷ ق.    
۲۹۹. تسنیم، جوادی آملی، ج۱، ص۱۷۴، قم، اسراء، ۱۳۷۸ ش.
۳۰۰. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۷، ص۳۷۳، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۳۰۱. موضع علم و دین در خلقت انسان، احد فرامرز قراملکی، تهران، مؤسسه فرهنگی آرایه، ۱۳۷۳ ش.
۳۰۲. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج ۱۷، ص ۳۷۰، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۳۰۳. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج ۱۷، ۳۷۳، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۳۰۴. عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، شادی نفیسی، ج۱، ص۲۰۰ - ۲۱۳، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ ش.
۳۰۵. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۹، ص۳۵۱، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۳۰۶. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۷، ص۳۷۳، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۳۰۷. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۶، ص۲۵۶، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۳۰۸. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۴، ص۱۴۴، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.
۳۰۹. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، احمد عمر ابوحجر، ج۱۶، ص۲۵۸ - ۲۵۹، بیروت، دارقتیبة، ۱۴۱۱ ق.



دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ششم، برگرفته از مقاله «تفسیر علمی»، شماره۲۶.    




جعبه ابزار