• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وضع تعینی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



وضع تعینی به وضع حاصل از کثرت استعمال لفظ در معنا اطلاق می شود.



وضع تعینی، مقابل وضع تعیینی ، وضعی است که بر اثر کثرت استعمال، و در گذر زمان و به تدریج شکل می‌گیرد.


در این وضع، واضع معینی در کار نیست، بلکه ابتدا لفظ با قرینه در غیر معنای موضوع له خود به صورت مجاز استعمال می‌شود اما در گذر زمان و بر اثر کثرت استعمال، بدون آن قرینه، همان معنای دوم (معنای مجازی) از آن فهمیده می‌شود.


برای مثال، کلمه « قانون » نخست به معنای خط کش بوده و سپس به سبب استعمال زیاد، در معنای دیگری (مقررات و ضوابط) تعیّن پیدا کرده است.


برخی از اصولیون ، تقسیم وضع به تعیینی و تعینی را نمی‌پذیرند، زیرا وضع تعینی را وضع نمی‌دانند. آن‌ها معتقدند هر چند کثرت استعمال منشأ به وجود آمدن معنای حقیقی است، امّا معنای دوم «موضوع له» نیست.
این گروه نسبت بین حقیقت و موضوع له را عام و خاص مطلق می‌دانند، و از نظرآن‌ها در وضع‌های تعینی معنای حقیقی مطرح است اما عنوان «موضوع له» تحقق ندارد، زیرا وضعی شکل نگرفته است.
[۲] مغنیه، محمد جواد، علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید، ص ۲۴.
[۹] شیرازی، محمد، الوصول الی کفایة الاصول، ج ۱، ص ۳۴.
[۱۰] شهابی، محمود، تقریرات اصول، جزء ۱، ص ۳۶.
[۱۱] فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج ۱، ص ۵۹۵.



۱. صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج ۱، ص ۲۱۱.    
۲. مغنیه، محمد جواد، علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید، ص ۲۴.
۳. حکیم، محمد سعید، المحکم فی اصول الفقه، ج ۱، ص ۱۰۲.    
۴. مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول، ص ۲۸۷.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، انوار الاصول، ج ۱، ص ۳۵.    
۶. نائینی، محمد حسین، اجود التقریرات، ج ۱، ص ۳۳.    
۷. خویی، ابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، ج ۱، ص ۴۹.    
۸. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج ۱، ص ۲۰.    
۹. شیرازی، محمد، الوصول الی کفایة الاصول، ج ۱، ص ۳۴.
۱۰. شهابی، محمود، تقریرات اصول، جزء ۱، ص ۳۶.
۱۱. فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج ۱، ص ۵۹۵.
۱۲. اصفهانی، محمد حسین، الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة، ص ۱۴.    



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۸۹۸، برگرفته از مقاله «وضع تعینی».    


رده‌های این صفحه : مباحث الفاظ | وضع الفاظ




جعبه ابزار