تعصب قوم نوح (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شک کفار در حقّانيّت
دین، ناشى از مقام تحقيق نيست، بلكه در اکثر موارد تعصّبات قومى و نژادى، مانع پذيرفتن
حقّ است.
تعصب بر بت پرستی، سبب
انکار نبوت نوح علیهالسّلام از سوی
قوم آن
حضرت، با بهانه قرار دادن عدم صلاحیت
بشر برای
رسالت الهی:
•«واتل علیهم نبا
نوح اذ قال لقومه یـقوم ان کان کبر علیکم مقامی وتذکیری بـایـت الله فعلی الله توکلت فاجمعوا امرکم وشرکاءکم ثم لا یکن امرکم علیکم غمة ثم اقضوا الی ولا تنظرون فکذبوه...:و بر آنها داستان
نوح را بخوان، آن گاه كه به قوم خود گفت: اى قوم من، اگر اقامت من (در ميان شما، يا قيامم به امر نبوت) و تذكراتم به نشانههاى خدا بر شما گران است (از اين رو قصد كشتن يا تبعيد مرا داريد) من بر خدا توكل كردم، پس شما با شريكانتان (بتهايى كه پنداريد شما را يارى مىدهند) در كار خود تصميم بگيريد تا كارتان بر شما مبهم و پوشيده نباشد، آن گاه كار مرا يكسره كنيد و هيچ مهلتم ندهيد.پس او را تكذيب كردند...»
•«الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم
نوح... قالت رسلهم افی الله شک فاطر السمـوت والارض یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم ویؤخرکم الی اجل مسمی قالوا ان انتم الا بشر مثلنا تریدون ان تصدونا عما کان یعبد ءاباؤنا فاتونا بسلطـن مبین وقال الذین کفروا لرسلهم لنخرجنکم من ارضنا او لتعودن فی ملتنا فاوحی الیهم ربهم لنهلکن الظــلمین:آيا
خبر كسانى كه پيش از شما بودند مانند
قوم نوح و
عاد و
ثمود و آنان كه بعد از آن ها بودند كه (شمار و احوال) آنها را جز خدا كسى نمى داند، به شما نرسيده است؟! ...فرستادگان آنها گفتند: آيا در خدايى كه آفريننده آسمان ها و
زمین است شكى است؟! او شما را مى خواند تا از برخى از گناهان تان درگذرد و شما را تا مدت معينى (از
عمر) مهلت دهد؟! گفتند: شما جز بشرى همانند ما نيستيد، مى خواهيد ما را از آنچه پدران مان مى پرستيدند بازداريد، پس براى ما
برهان روشنى (غير از اين كه داريد) بياوريد و آنان كه
کفر ورزيدند به رسولان خود گفتند: ما حتما شما را از سرزمين خود بيرون خواهيم كرد مگر آنكه به آيين ما بازگرديد پس پروردگارشان به آنها
وحی كرد كه مسلّما ستمكاران را
هلاک خواهيم كرد.»
•«قال
نوح رب انهم عصونی واتبعوا من لم یزده ماله وولده الا خسارا وقالوا لا تذرن ءالهتکم ولا تذرن ودا ولا سواعـا ولا یغوث ویعوق ونسرا:
نوح گفت: پروردگارا، آنها مرا نافرمانى كردند و از كسى كه مال و فرزندش جز بر زيان (اخروى) او نيفزود (رؤسا و اشرافشان) پيروى كردند.و گفتند: هرگز خدايانتان را رها نكنيد و ابدا ودّ و سواع و يغوث و يعوق و نسر را (كه نام بتانشان در آن عصر بود) ترك نكنيد.».
حضرت نوح ع مى گويد: اگر مى توانيد" برخيزيد، و به زندگى من پايان دهيد، و لحظه اى مرا
مهلت ندهيد" (ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ)
نوح فرستاده بزرگ پروردگار با قاطعيتى كه ويژه
پیامبران اولوا العزم است، در نهايت
شجاعت و
شهامت با نفرات كم و محدودى كه داشت در مقابل دشمنان نيرومند و سرسخت و
متعصب ايستادگى مىكند و
قدرت آنها را به باد مسخره مىگيرد، و بى اعتنايى خويش را به نقشه ها و افكار و بت هاى آنها نشان مى دهد و به اين وسيله يك ضربه محكم روانى بر افكارشان وارد مىسازد. با توجه به اينكه اين
آیات در
مکه نازل شده در آن زمانى كه
پیامبر ص نيز در شرائطى مشابه
نوح زندگى مىكرد و مؤمنان در اقليت بودند، قرآن مى خواهد به پيامبر نيز همين دستور را بدهد كه بايد به قدرت
دشمن اهميت ندهد، بلكه با قاطعيت و شهامت پيش برود، چرا كه تكيه گاهش خدا است و هيچ نيرويى تاب
مقاومت در برابر قدرت او ندارد.
مراد از" نبا" در جمله" أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَؤُا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ" خبر
هلاکت و
انقراض آن اقوام است، چون كلمه" نبا" به معناى خبر مهم و قابل
اعتناء است.و شمردن قوم
نوح و عاد و ثمود، از باب مثال است، و جمله" لا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ" بيان است براى جمله" من قبلكم" و اينكه فرمود: جز خدا كسى ايشان را نمىشناسد و وضع ايشان را نمىداند، مقصود ندانستن حقيقت حال ايشان و بى اطلاعى از جزئيات تاريخ زندگى ايشان است." جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْواهِهِمْ"- ظاهرا مراد از اين آيه، اين باشد كه پيامبرانشان با حجتهايى آمدند كه آن حجتها حق و حقيقت را بدون ابهام برايشان روشن مىساخت، ولى مردم مانع آن شدند كه پيامبران لب به كلمه حقى بگشايند و بالأخره راه حرف زدن را بر روى ايشان بستند.
این جمله سفارش همان بزرگان
قوم به
مردم است، كه خدايان خود را از دست ندهيد، و به خاطر
نوح دست از
عبادت آنها برنداريد. و اسامى نامبرده در آيه، يعنى
ود و
سواع و
یغوث و
یعوق و
نسر، نام پنج
بت از بتهاى آنان است كه از ساير بت ها مورد
احترام بيشترى بوده، و به پرستش آنها اهتمام بيشتر مىورزيدند، و به همين جهت بعد از سفارش به تمسك به همه
آلهه، نام خصوص اين پنج بت را بردند و بعيد نيست اينكه اول نام ود را بردند و بعدا سواع و يغوث را با" لا" ى تاكيد
نفی ذكر كردند، بدين جهت بوده كه ود نزد آنان از ساير نامبرده ها مهمتر بوده- و خدا داناتر است.
در اينكه اين پنج
بت از كجا پيدا شدند؟
روایات گوناگونى وجود دارد:
۱- بعضى گفته اند اينها نام پنج
مرد صالح است كه قبل از
نوح مى زيستند، هنگامى كه از
دنیا رفتند مجسمه هاى آنان را به عنوان يادگار به
تحریک ابلیس ساختند و گرامى داشتند، و تدريجا به صورت بت پرستى در آمد.
۲- بعضى گفته اند اينها نام هاى پنج
فرزند آدم است كه هر كدام از
دنیا مىرفت مجسمه او را براى ياد بود مىساختند، ولى مدتى بعد اين مسائل فراموش شد و در عصر
نوح موج
پرستش آنها بالا گرفت.
۳- بعضى ديگر معتقدند كه اينها نام بت هايى است كه در
عصر خود
نوح ساخته شد، و اين به خاطر آن بود كه
نوح مردم را از طواف
قبر آدم جلوگيرى مى كرد، گروهى به تحريك ابليس بجاى آن مجسمه هايى ساختند و به پرستش آنها مشغول شدند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تعصب قوم نوح».