تداوم قرائت قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تداوم قرائت و پیوستگی
آیات، امری است که «
ترتیل در لفظ» را تکمیل کرده زمینه بسیار مساعدی را برای جریان معنوی ترتیل فراهم میآورد. همچنین تداوم
قرائت قرآن از وصایای
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
علی (علیهالسّلام) میباشد: «و علیک بتلاوة القرآن علی کل حال».
(و
تلاوت قرآن را در هر شرایطی ملتزم باش)
خداوند هم به تداوم قرائت قرآن در هر
روز سفارش کرده است: قال الله تعالی: «... فاقرؤا ما تیسر من القرآن...».
. (پس هر چه از
قرآن (برایتان) میسر است (هر
روز) بخوانید). لذا اصل
تدریج و تداوم در قرائت در جریان زندگی
انسان تأثیر دارد و اثراتی برای او دارد.
با توجه به اینکه
قرآن کریم،
رزق روحی
مؤمن میباشد ناچار باید این
تغذیه، مستمر و دائمی باشد و در هر شبانه روز، سهمی برای
روح خویش در نظر بگیریم، همانگونه که خداوند
عالم،
نماز را در پنج وقت شبانه روز
واجب فرموده است که به هیچ وجهی و در هیچ شرایطی قابل فسخ نمیباشد:
«ان الصلاة کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا».
. جریان تحول و
رشد روح انسانی، امری پیوسته و
تدریجی است که دو عامل اساسی در تداوم و پیوستگی قرائت قرآن میباشد:
امام باقر (علیهالسّلام) میفرماید: «احب الاعمال الی الله عزّوجلّ ما داوم العبد علیه و ان قل».
(محبوبترین اعمال بسوی خدای عزیز و جلیل عملی است که
بنده بر آن استمرار داشته باشد اگر چه اندک باشد).
در
سوره مزمل برای هستههای مؤمن به انقلاب اسلامی
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بنابر اصل
تدریج در رشد، فرمان قرائت مستمر، بقدر توان، صادر میشود: «فاقرؤا ما تیسر من القرآن». این قرائت مستمر لزوما رعایت کامل شیوه
ترتیل را در بر ندارد، چرا که در بعضی از روزها، مشکلات و شرایط گوناگون اجازه نمیدهد که
مؤمنین با فراغت ذهن و توجه به شیوه ترتیل، قرآن را
تلاوت نمایند، پس ناگزیر با توجه به ضعف طبیعی هستههای انقلاب و مشکلات متعدد زندگی، دستور تلاوت به نحو ترتیل در هر شب لغو گشت و بجای آن استمرار در قرائت و لو با عدم رعایت تمام خصوصیات ترتیل مطرح شد:
«ان ربک یعلم انک تقوم ادنی من ثلثی اللیل و نصفه و ثلثه و طائفة من الذین معک و الله یقدر اللیل و النهار علم ان لن تحصوه فتاب علیکم فاقرؤا ما تیسر من القرآن».
.
(پروردگارت میداند که تو کمی از دو ثلث شب و نصف و ثلث آن را بر میخیزی و نیز عدهای از کسانی که با تو هستند و چرا که خدا
شب و
روز را اندازه گذاری میکند، میدانست که شما هرگز نمیتوانید آن را به تمامی اجرا کنید، پس بر شما
توبه آورد پس آنچه را که از قرآن (برای شما) میسر است، بخوانید...) .
این آیه شریفه دو دستور در ابتدای
سوره را تخفیف داده است: دو دستور خطاب به پیامبر میباشد، لیکن از آیه سوره معلوم میشود که مؤمنین را نیز در بر میگیرد. تخفیف در حکم به مؤمنین نظر دارد و پیامبر را شامل نمیشود. وجودی که چشمش را
خواب میرباید لیکن قلبش را هرگز «تنام عینای و لا ینام قلبی»، وی توان احصاء
زمان و جزییات فرمان را دارد.
الف: وجوب قیام در هر شب: «قم اللیل الا قلیلا...» .
ب: تلاوت قرآن به نحو ترتیل در هر شب: «و رتل القرآن ترتیلا».
وجوب قیام به
استحباب مبدل گشته است که دیگر، الزامش امری شخصی و به
اختیار خود میباشد که با توجه به نیاز خویش و آمادگی و توان لازم تنظیم میگردد. «
ترتیل قرآن» نیز مبدل به «قرائت قرآن» به مقدار میسور گشته است که این میسور بودن هر وقتی از شبانه روز را شامل میگردد و دیگر به شب مقید نیست. این تخفیف در برنامه «ترتیل قرآن» ممکن است
توهم لغو آن در بعضی از روزها را به پیش کشد، از این رو در ادامه آیه بر قرائت مستمر، دوباره تاکید میکند: «علم ان سیکون منکم مرضی و آخرون یضربون فی الارض یبتغون من فضل الله و آخرون یقاتلون فی سبیل الله فاقرؤا ما تیسر منه».
. (او میداند که از شما بعضی
بیمار خواهد شد و عدهای دیگر در
زمین راه میسپرند چرا که از
فضل و نعم
خدا (
روزی خویش را) میجویند و عدهای دیگر در راه خدا میجنگند پس از آن هر چه میسر است بخوانید...) .
این تکرار دستور قرائت آن هم با مطرح کردن مشکلات اساسی زندگی همچون بیماری، سفر برای تامین نیازهای زندگی و
جهاد در راه خدا، اهمیت دستور را نشان میدهد که قرآن همانند
نماز، سزاوار نیست لغو شود؛ و باید
انس با قرآن همه روزه باشد.
تعبیر «فاء نتیجه» در هر دو
آیه نشان میدهد که اصلا به خاطر وجود همین مشکلات و مسائل ضروری و گوناگون زندگی است که خداوند دستور به ارتباط مستمر با قرآن میدهد، یعنی؛ آنچه برای ما بهانه فرار از قرائت مستمر میباشد همان
بهانه، از نظر الهی دلیل لزوم استمرار قرائت تلقی میگردد! (برای تفصیل مباحث آیه، رجوع کنید به:
تفسیر نمونه و
تفسیر المیزان ذیل آیات سوره مزمل.)
در حدیثی از
امام رضا (علیهالسّلام) «مقدار میسور» به قرائتی که در آن،
خشوع و
فروتنی قلب و صفای باطن باشد،
تفسیر شده است:
«ما تیسر منه لکم فیه خشوع القلب و صفاء السر».
این معنی، قرائت ارزشمند نزد خداوند را مطرح مینماید ولیکن بدان معنی نیست که پس هرگاه خشوع دل و صفای باطن حاصل نشد و
انسان در حالت نامناسبی بسر برد در آن روز، دیگر، قرائت قرآن منتفی است، چرا که در هر شرایط و احوالی از حداقل مقدار قرائت نمیتوان دست کشید که «ده
آیه» میباشد همچون نماز که «خشوع قلب» شرط صحت
نماز نزد پروردگار میباشد اما وقتی حاصل نشد از اصل نماز در وقت مقرر نمیتوان منصرف شد؛ دلیل بر این مطلب،
روایات فراوانی است که بطور مطلق تاکید بر استمرار قرائت در هر روز را مطرح مینمایند که در بحث مقدار قرائت خواهد آمد.
بله، از حدیث امام رضا (علیهالسّلام) استفاده میشود قرائت با مقدار کم (با حفظ حداقل قرائت) به همراه خشوع قلب و صفای باطن بر قرائت فراوان بدون خشوع ترجیح داشته و بر آن مقدم است و بلکه رعایت آن ضروری است.
لازم به تذکر است: ضرورت و وجوبی که در
آیه از آن سخن میگوییم ضرورتی است که در
سیر و سلوک الی الله مطرح میباشد و ما خود، باید بر خود
تکلیف نماییم که باصطلاح بعضی از محققین، در حوزه «فقه اوسط (علم سیر و سلوک و
اخلاق)» از آن سخن به میان میآید نه در «فقه اصغر (
علم فقه و
احکام)» که
استحباب قرائت قرآن را مطرح مینماید. (این سخن با فرض دلالت آیه بر عدم وجوب میباشد لیکن ظاهر امر و
سیاق آیه خصوصا با تکرار دستور به همراه فاء نتیجه و سپس آمدن امر به نماز و
زکات در پی آن،
وجوب قرائت را نظر دارد که قدر متیقن آن با توجه به حدیث «ده آیه در روز» میباشد.)
کسی که با
قرآن انس دارد و تداوم به
تلاوت قرآن دارد اثراتی برای او خواهد داشت:
انس دائمی با قرآن برای قاری، شرافتی را فراهم میآورد که به حرمت این همنشینی و
رفاقت، نیازهای معیشتی و معادی او برطرف میشود، قبل از اینکه، شخص به
دعا بپردازد: «قال الله تبارک و تعالی: من شغله بقراءة القرآن عن دعائی و مسئلتی اعطیته افضل ثواب الشاکرین».
(هرکه بجای دعا و درخواست از من به قرائت قرآن مشغول شود به او بالاترین پاداش شاکرین را عطاء خواهم نمود).
نظیر این معنی در مورد
ذکر خدا نیز آمده است:
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید:
«ان الله عزّوجلّ یقول: من شغل بذکری عن مسئلتی اعطیته افضل ما اعطی من سالنی».
(هرکه بجای درخواست از من به ذکر من مشغول شود به او بالاترین مقداری را عطاء خواهم نمود که به هر که از من درخواست نماید عطاء میکنم).
و در واقع، قرآن عین ذکر و مصداق اتم و اکمل آن میباشد: «ان هو الا ذکر للعالمین».
.
اساسا عبادات مستمر در اوقات معین از جمله نماز و قرائت قرآن،
نفس را به
نظم میکشاند و به
تدریج به زیر قید و کنترل
عقل رحمانی در میآورد، از این رو اگر چه در بعضی از روزها بظاهر از قرائت قرآن، بهرهای نبریم و حال توجه نداشته باشیم، لیکن کمترین اثرش، به نظم در آمدن
نفس میباشد.
ما
نفس خویش را برای
تزکیه و سازندگی باید
بتدریج با تمرین و
ریاضت آماده کنیم؛ «انما هی اروضها بالتقوی لتاتی آمنة یوم الخوف الاکبر».
منظم شدن، قدم اول حصول
تقوی و کسب معارف میباشد که در
وصیت حضرت علی (علیهالسّلام) قبل از
شهادت به تاکید آمده است:
«اوصیکما و جمیع ولدی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم...» .
(شما دو نفر و همه فرزندان و هر که را که نامهام به او رسد به تقوای الهی و نظم امور و
اصلاح میان خویش سفارش میکنم). «نظم»، «مقدمه تقوی» و «اصلاح مابین» از «لوازم تقوی» میباشد.
کار
نفس ما بر اثر کثرت بی نظمی و لاقیدی، به هرج و مرج کشیده شده است و زمینه هرگونه خلاف و
گناه و آلودگی
نفس پدید آمده است، پس باید او را به قید و بند و کنترل کشاند، این کنترل باید از امور آسان، شروع شود تا که
نفس نرمد و زیر بار رود و به
تدریج توان
نفس افزایش یافته، قیودات و تکالیف بیشتری را با میل و
رغبت پذیرا گردد. «لاروضن
نفسی ریاضة تهش معها الی القرص اذا قدرت علیه مطعوما».
قرائت مستمر با مقدار حداقل ده آیه اولین عملی است که باید در کنار واجبات شرعی بر
نفس، بار نمود حال اگر نشاطی بود تا هر مقدار میسور باشد در روز قرائت گردد لیکن هرگز نباید مقدار اقل را از دست داد و لو با بی حالی و خستگی مفرط و عدم تمرکز همراه باشد؛ باید به
نفس خویش، بفهمانیم که در شرایطی باید این امر انجام شود!، با این روش کم کم بهانههای
نفس از دستش گرفته شده، آماده میشود و با این آمادگی قرآن بر
نفس اثر کرده، در آن نفوذ میکند. بر اثر نظم، کسالتهای و بی حالیها کنترل شده، حال توجه در
نفس پدید آمده، امکانات و توان بالقوه
نفس، در امر سازندگی، کم کم بروز میکند.
دومین عمل بسیار مؤثر و سازنده در کنار قرائت قرآن، تداوم طهارت شرعی میباشد که زمینه بسیار مساعدی برای بهره مندی از عبادات فراهم میآورد.
در
احادیث بر لزوم استمرار عمل، حداقل تا یکسال تاکید شده است: امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید:
«ایاک ان تفرض علی
نفسک فریضة فتفارقها اثنی عشر هلالا».
(مبادا که بر
نفس خویش واجبی را قطعی کنی پس در طول دوازده ماه از آن جدا گردی). در حدیثی دیگر از امام صادق (علیهالسّلام) بعنوان شرط بهره مندی از
شب قدر مطرح گشته است:
«اذا کان الرجل علی عمل فلیدم علیه سنة ثم یتحول عنه ان شاء الی غیره، و ذلک ان لیلة القدر، یکون فیها فی عامه ذلک، ما شاء الله ان یکون».
(هرگاه فردی بر عملی باشد پس باید یکسال بر آن مداومت نماید سپس اگر خواست به عملی دیگر منتقل شود، و دلیل آن این است که در شب قدر در آن سال، خداوند آنچه را که (از برکات)میخواهد (برای آن فرد) حادث میشود).
در حدیثی دیگر بر کم مستمر در برابر زیاد منقطع و ملال آور،
توصیه شده است:
«قلیل مدوم علیه خیر من کثیر مملول منه».
(کم مستمر بهتر از زیادی است که از آن ملالت پدید آید).
و این معنی
سیره سالکان میباشد:
رهرو آن نیست گهی تند، گهی کند رود / رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تداوم قرائت قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۱/۱۹.