تحولات جامعه به امر الهی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
همه
تحولات جامعه اعم از پیروزی گروهی و شکست گروهی دیگر و نابودی افراد آن
جامعه به
امر الهی است.
همه
تحولات جامعه و پیروزی گروهی و شکست گروهی دیگر، به امر
پروردگار است:
ثم انزل علیکم من بعد الغم امنة نعاسا یغشی طـآئفة منکم وطـآئفة قد اهمتهم انفسهم یظنون بالله غیر الحق ظن الجـهلیة یقولون هل لنا من الامر من شیء قل ان الامر کله لله یخفون فی انفسهم ما لایبدون لک یقولون لو کان لنا من الامر شیء ما قتلنا هـهنا قل لو کنتم فی بیوتکم لبرز الذین کتب علیهم القتل الی مضاجعهم ولیبتلی الله ما فی صدورکم ولیمحص ما فی قلوبکم والله علیم بذات الصدور. «سپس بدنبال این
غم و
اندوه، آرامشی بر شما فرستاد. این آرامش، بصورت
خواب سبکی بود که (در
شب بعد از حادثه احد،) گروهی از شما را فرا گرفت اما گروه دیگری در
فکر جان خویش بودند (و خواب به چشمانشان نرفت.) آنها گمانهای نادرستی- همچون گمانهای دوران
جاهلیت- درباره
خدا داشتند و می گفتند: «آیا چیزی از پیروزی نصیب ما می شود؟! » بگو: «همه کارها (و پیروزیها) به دست خداست! » آنها در دل خود، چیزی را پنهان می دارند که برای تو آشکار نمی سازند می گویند: «اگر ما سهمی از پیروزی داشتیم، در این جا کشته نمی شدیم! » بگو: «اگر هم در خانه های خود بودید، آنهایی که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود، قطعا به سوی آرامگاههای خود، بیرون می آمدند (و آنها را به
قتل می رساندند). و اینها برای این است که
خداوند، آنچه در سینه هایتان پنهان دارید، بیازماید و آنچه را در دلهای شما (از
ایمان) است، خالص گرداند و خداوند از آنچه در درون سینه هاست، با خبر است.»
آنها چنین می پنداشتند که شکست
احد نشانه نادرست بودن
آئین اسلام است و لذا می گفتند: " لو کان لنا من الامر شی ء ما قتلنا هاهنا": اگر ما بر حق بودیم و سهمی از پیروزی داشتیم در اینجا اینهمه کشته نمی دادیم.
خداوند در پاسخ آنها به دو مطلب اشاره می کند: نخست اینکه: تصور نکنید کسی با فرار از میدان
جنگ و از حوادث سختی که باید به استقبال آن بشتابد می تواند از
مرگ فرار کند، آنها که اجلشان رسیده حتی اگر در خانه های خود بمانند به بستر آنها می تازند و آنها را در بستر خواهند کشت (قل لو کنتم فی بیوتکم لبرز الذین کتب علیهم القتل الی مضاجعهم).
اصولا ملتی که بر اثر سستی اکثریتش محکوم به شکست است بالآخره طعم مرگ را خواهد چشید چه بهتر که آن را در میدان
جهاد و در زیر ضربات
شمشیر دشمن در حال
مبارزه افتخار آمیز ببیند نه اینکه در خانه اش بر سر او بریزند و او را با
ذلت در میان بستر از بین ببرند.
دیگر اینکه باید این حوادث پیش بیاید و هر کس آنچه در دل دارد آشکار کند و صفوف مشخص گردد، و به علاوه افراد تدریجا پرورش یابند و نیات آنها خالص و
ایمان آنها محکم و قلوب آنها پاک شود (و لیبتلی الله ما فی صدورکم و لیمحص ما فی قلوبکم).
در پایان
آیه می گوید: " و الله علیم بذات الصدور": خداوند اسرار درون سینه ها را می داند و به همین دلیل تنها به اعمال مردم نگاه نمی کند بلکه می خواهد قلوب آنها را نیز بیازماید و از هر گونه آلودگی به
شرک و
نفاق و
شک و
تردید پاک سازد.
الم• غلبت الروم• فی ادنی الارض وهم من بعد غلبهم سیغلبون• فی بضع سنین لله الامر من قبل ومن بعد ویومـئذ یفرح المؤمنون• بنصر الله ینصر من یشاء وهو العزیز الرحیم. «الم رومیان مغلوب شدند! (و این شکست) در سرزمین نزدیکی رخ داد اما آنان پس از (این) مغلوبیت بزودی غلبه خواهند کرد... در چند سال همه کارها از آن خداست چه قبل و چه بعد (از این شکست و پیروزی) و در آن
روز،
مؤمنان (بخاطر پیروزی دیگری) خوشحال خواهند شد... به سبب یاری خداوند و او هر کس را بخواهد یاری می دهد و او صاحب
قدرت و
رحیم است! »
امر به دست خدا است قبل از آنکه روم مغلوب شود، و بعد از آنکه غلبه کند"، یعنی قبل از آن و بعد از این امر به دست او است، به هر چه بخواهد امر می کند، پس هر کس را بخواهد یاری می کند، و هر کس را نخواهد یاری نمی کند.
بعضی از
مفسرین گفته اند معنایش این است که: امر به
دست خدا است، قبل از غالب شدن
روم، یعنی همان هنگامی که مغلوب بودند، و از بعد از مغلوب شدنشان، یعنی هنگامی که غالب بودند، و خلاصه هم هنگام مغلوب شدن و هم هنگام غالب شدنشان، ولی معنای اول بهتر است، هر چند که بهتر بودنش به حدی نیست که بگوییم تنها آن معنا متعین است.
تحولات جامعه و نابودی افراد آن به امر
پروردگار است:
واذا اردنآ ان نهلک قریة امرنا مترفیها ففسقوا فیها فحق علیها القول فدمرنـها تدمیرا. . «و هنگامی که بخواهیم
شهر و دیاری را
هلاک کنیم، نخست اوامر خود را برای «مترفین» (و ثروتمندان
مست شهوت) آنجا، بیان می داریم، سپس هنگامی که به مخالفت برخاستند و استحقاق
مجازات یافتند، آنها را به شدت درهم می کوبیم.»
گر چه بسیاری از
مفسران احتمالات متعددی در
تفسیر این آیه داده اند، ولی به اعتقاد ما آیه طبق ظاهر آن یک تفسیر روشن بیشتر ندارد، و آن اینکه:
خداوند هرگز قبل از اتمام
حجت و بیان دستوراتش کسی را مؤاخذه و مجازات نمی کند، بلکه نخست به بیان فرمانهایش می پردازد، اگر مردم از در
اطاعت وارد شدند و آنها را پذیرا گشتند چه بهتر که
سعادت دنیا و آخرتشان در آنست، و اگر به
فسق و
مخالفت برخاستند و همه را زیر پا گذاشتند اینجا است که فرمان
عذاب در باره آنها تحقق می پذیرد و به دنبال آن
هلاکت است.
اگر درست در آیه دقت کنیم، چهار مرحله مشخص برای این برنامه بیان شده است:
۱- مرحله اوامر (و نواهی).
۲- مرحله فسق و مخالفت.
۳- مرحله استحقاق مجازات.
۴- مرحله هلاکت.
و همه این مراحل با فاء تفریع به یکدیگر عطف شده اند.
. . وتلک الایام نداولها بین الناس... «اگر (در میدان احد،) به شما جراحتی رسید (و ضربهای وارد شد)، به آن جمعیت نیز (در میدان بدر)، جراحتی همانند آن وارد گردید. و ما این روزها (ی پیروزی و شکست) را در میان مردم می گردانیم (و این خاصیت زندگی دنیاست) تا خدا، افرادی را که ایمان آورده اند، بداند (و شناخته شوند) و خداوند از میان شما، شاهدانی بگیرد. و خدا
ظالمان را دوست نمی دارد.»
معنای
آیه شریفه این است که: " سنت الهیه بر این جاری شده است که روزگار را در بین مردم دست به دست بگرداند، بدون اینکه برای همیشه به کام یک قوم چرخانده شود قومی دیگر را از آن محروم سازد، و این سنت به خاطر مصالحی است عمومی که فهم شما انسانها جز به برخی از آن مصالح احاطه نمی یابد، و نمی تواند همه آن مصالح را درک کند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۳۶۱، برگرفته از مقاله «تحولات جامعه به امر الهی».