تجمّل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تجمّل، مبحثی در
فقه و
حدیث به معنای زینت دادن است.
تجمل در لغت به معنای خود را
زینت دادن و
آراستن است، و به صورت اسمی به معنای وسایل
آرایش و آنچه موجب نشان دادن
شأن و شکوه باشد.
این واژه در
قرآن کریم نیامده، اما از واژه های هم ریشه با آن یک بار
جمال و هفت بار جمیل
آمده است.
بعلاوه، در قرآن به بلامانع بودن استفاده از زینت تصریح و به زینت کردن هنگام
عبادت توصیه شده است،
کما اینکه به جلال و شکوه تجمل آمیز و آراستگی برخی پیامبران نیز اشاره شده است.
سیره پیامبر اکرم و
ائمه علیهمالسلام نیز مؤید این است که تجمل به خودی خود
ناپسند نیست و حتی
ممدوح است.
درباره پیامبر اکرم نقل کردهاند که همیشه
عطر میزد، به طوری که از بوی خوشش شناخته میشد
و در
سفر ،
شانه و
آیینه و
روغن برای
موی سر و
مسواک و
سرمه به همراه داشت،
انگشتر نقره به دست میکرد و عبای خز و لباسهای نقشدار و زیبا میپوشید.
از
امام صادق علیهالسلام نقل شده است که
خداوند تجمل را و اینکه
انسان خود را زیبا نشان دهد، دوست دارد و
زندگی نکبت بار و آشفته را
دشمن میدارد، زیرا خداوند وقتی به بنده اش نعمتی عطا میکند، دوست دارد که اثر آن را در زندگی او ببیند.
امام صادق درباره چگونگی تجمل، به
لباس پاکیزه و بوی خوش و
خانه زیبا و تمیز اشاره کرده اند.
همچنین وقتی شخصی از ایشان درباره کسی پرسید که لباسهای فاخر زیادی دارد و خود را با آنها میآراید (یتجمّلُ بِها)، حضرت او را مسرف ندانست و
آیه ۷
سوره طلاق را
تلاوت فرمود.
ائمه علیهمالسلام در هنگام عبادت
زینت میکردهاند و لباسهای خوب میپوشیدهاند.
توصیههای ائمه معصومین به تجمل در کتب روایی، تحت عناوین مختلفی نظیر «الزّیّ و التجمل»، «اظهار التجمل و کراهة التَّباؤس»، «التجمل و اظهار النعمة» و نیز «التّطیّب و التنظیف» و «الطهارة» آمده است.
در
احادیث آمده است که تجمل،
حزن و
اندوه را از بین میبرد
و سبب
ذلت دشمن و قطع
طمع از
مسلمانان میشود.
به تجمل در موارد و مواقعی
توصیه و
تأکید شده است، از جمله تجمل
زن و
شوهر برای یکدیگر،
تجمل در وقت عبادت
بجز
زمان حج که باید بدون تشریفات بود،
تجمل برای برادر دینی خود
و تجمل در مقابل دشمنان.
تجمل در همه وقت و همه حال پسندیده نیست و در موارد خاصی از آن
نهی شده است، از جمله تجمل از راه
حرام،
تجمل نامتناسب و ناهماهنگ با وضع اجتماعی و اقتصادی زمان،
تجملی که سبب
شهرت شود،
تجملی که منجر به
اسراف گردد،
تجمل هنگام
مصیبت،
تجملی که سبب
تشبه مردان به زنان یا برعکس و نیز
تشبه به کفار شود
و تجملی که متناسب وضع مالی شخص نباشد.
در آیاتی از قرآن کریم به مبارزات
انبیاء (علیهمالسّلام) با اشراف و تجمل اشاره شده است.
امام خمینی فرستادگان خداوند را مبارزان با اشراف و تجمل و ثروتمندان مینامید و خاستگاه
اسلام را از میان ضعفا میدانست و معتقد بود هیچکدام از
پیامبران (علیهمالسّلام) جزو طبقه اشراف و تجملگرایی نبودهاند و از اشراف طرفداری نمیکردند.
ایشان مقابله حضرت ابراهیم با نمرود و شکستن بتها که مظهر اشرافیت و تجمل بودند و نیز مقابله حضرت موسی با فرعون را مقابله با اشرافیت میدانست.
امام خمینی خاطرنشان کرده است که
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با اینکه متعلق به خاندان قریش بود با مردم فقیر روزگار گذراند و به دلیل آزار و اذیت اشراف مدتی را در کوهستان زندگی کرد. ایشان بخش اعظمی از جنگهای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را مبارزه با اشرافیت، تجملگرایی و ثروتمندان و کمک به فقرا میدانست. به باور امام خمینی نبرد پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با اشرافیت و تجملگرایی درون مرزهای عربستان محدود نبود و با ارسال نامههایی به پادشاه روم، ایران و مصر به مقابله با
ظلم و تجملگرایی در سرزمینهای دیگر پرداخت. ازاینرو ایشان بارها بر سادهزیستی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امیرالمؤمنین تاکید کرده و نمونههایی از آن را بازگو کرده است.
امام خمینی حکومتهای پادشاهی ایران در طول تاریخ بهویژه حکومت پهلوی و صدراعظمها را نمونههای حکومتها و اشخاص اشرافی و تجملگرا میدانست. ایشان برگزاری جشنهای شاهنشاهی و هزینههای سنگین دربار را نشانههای اشرافیت در آن دوران میشمرد و معتقد بود رجال پهلوی اطلاعی از اوضاع مردم نداشتند و به آنان توجه نمیکردند و در هر کاری، منفعت خود را در نظر میگرفتند. به عقیده ایشان اگر به روستایی هم رسیدگی ظاهری میشد ازآنجهت بود که اشراف مالک آن منطقه بودند. تمایل به تجملگرایی و ثروتاندوزی، ساخت دربار باشکوه، عدم توجه به امور عامه، جلوگیری از حضور و مشارکت عموم مردم در امور سیاسی و خودکامگی را میتوان از اصول جدانشدنی حکومتهای تجملگرا و اشرافی دانست.
(۱) قرآن.
(۲) ابن سعد، الطبقات الکبری (بیروت).
(۳) محمد بن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۴) حرّ عاملی، وسائل الشیعة.
(۵) دهخدا، لغت نامه.
(۶) محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران.
(۷) محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، تفسیر الصافی، بیروت ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
(۸) کلینی، اصول الکافی.
(۹) مجلسی، بحارالانوار.
•
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تجمل»، شماره۳۳۰۲. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.