تاریخنگاری معاصر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاریخنگاری معاصر اسلامی تحت تأثیر حرکت شتابان
علمگرایی و
تجدد در
اروپا رنگ جدیدی به خود گرفت و
مورخان تلاش کردند تا با شیوههای نو به تحقیق در
تاریخ و
فرهنگ و
تمدن اسلامی بپردازند.
از یک دو
سده پیش تاکنون تحولات جهانی و تغییرات سریع سیاسی و اقتصادی، از جمله بروز حوادثی عظیم چون
جنگ جهانی اول و
دوم ، و حرکت شتابان
علمگرایی و
تجدد که از
اروپا آغاز گردید، تأثیر اجتناب ناپذیری بر جنبههای گوناگون حیات فکری و اجتماعی ملتهای اسلامی نهاده و در زمینههای سیاسی و اقتصادی و بویژه فرهنگی مسائلی ایجاد کرده است.
شرق شناسی که از بدو تولد خود در سدههای یازدهم و دوازدهم، اهداف
استعماری داشت، بتدریج از سده سیزدهم و چهاردهم رنگ علمی گرفت و
خاورشناسانی بویژه از
فرانسه و
انگلیس و
آلمان در کنار مطالعه
زبان و
ادبیات و علوم گوناگون اسلامی، با شیوههایی نو به تحقیق در
تاریخ و
فرهنگ و
تمدن اسلامی پرداختند و متون اسلامی بسیاری تصحیح و منتشر کردند.
با آغاز سده چهاردهم
مورخان بسیاری از کشورهای اسلامی برخاستند و با الگوبرداری از روشهای علمیِ خاورشناسان به مطالعه
تاریخ اسلامی ، تألیف کتاب در این زمینه و تصحیح متون پرداختند.
تأسیس مدارس عالی و دانشگاهها، مانند دارالفنون (۱۲۸۶) و
دانشگاه تهران (۱۳۱۳ ش) در
ایران و دانشگاه قدیم
مصر (۱۳۲۶) در قاهره و دانشگاههای
دمشق و
بغداد و
استانبول ، و ایجاد بنیادهای پژوهشی در کنار دیگر مؤسسات تمدنی جدید و نیز
ترجمه کتابهای تحقیقی فرنگی، به روشمند کردن مطالعات تاریخی کمک کرد و تاریخنگاری به مثابه کاری علمی و تخصصی درآمد.
مسافرت دانشجویان برای ادامه
تحصیل به کشورهای اروپایی، بویژه فرانسه و انگلستان، نیز به این روند کمک کرد.
برخی مورخان نیز سنّت دیرین تاریخنگاری را کمابیش ادامه دادهاند.
بجز این، مجامع علمی و ادبی مانند فرهنگستان ایران (تأسیس ۱۳۱۴ ش)، المجمع العلمی العربی دمشق (تأسیس ۱۳۳۷ ش)، مجمع اللغة العربیة الملکی قاهره (تأسیس ۱۳۱۱ ش) و المجمع العلمی العراقی بغداد (تأسیس ۱۳۲۶ ش) و انتشار مجلات وابسته به آنها، رشته وصل
ادبا و محققان و مورخان گردید.
تحقیقات
مورخان معاصر اسلامی را موضوعات گوناگونی تشکیل میدهد، از جمله تاریخ
جاهلیت ، ظهور و گسترش
اسلام ،
سیره پیامبر ،
خلفا ، سلسلههای مستقل و نیمه مستقل در
جهان اسلام و اوضاع فرهنگی و تمدنی، اما همچنان تحلیل واقع بینانه مسائل معاصر داخلی ــ در صورتی که با
منافع نظامهای حاکم در تضاد باشد ــ میسر نیست.
با فروپاشی سلطه استعماری انگلستان و فرانسه بر
کشورهای اسلامی از جنگ جهانی دوم به بعد، مورخان بومی کم و بیش با تمایلات قوم گرایانه و میهن دوستانه به بررسی تاریخ معاصر کشور خود پرداختند.
در بعض موارد پارهای مکتبهای ایدئولوژیک، مانند
مارکسیسم ، بر تفکر تاریخنگاران تأثیر نهاد.
مصر یکی از پررونقترین مراکز اسلامی در تربیت مورخان و تألیف آثار تحقیقی جدید بوده است.
عبدالرحمان جَبَرْتی (متوفی ۱۲۴۰) را باید پایهگذار تاریخنگاری مصر جدید به شمار آورد.
وی در عجائب الاثار فی التراجم و الاخبار در باره اواخر
دوره عثمانی در مصر به گونهای دقیق و تفصیلی و با نگاهی به اوضاع اجتماعی بحث کرده و بویژه رویدادها و
تراجم اواخر سده دوازدهم و اوایل سده سیزدهم را به روش سالشمار ثبت نموده و با استفاده از اسناد و اطلاعات رسمی، برخی ابهامات را رفع کرده است.
شرح جبرتی در باره دورهای که مصر در اشغال فرانسویها بود، نمونهای کامل از روش تاریخنگاری وی است.
او هنگام تألیف این
کتاب در قالب سنّتی وقایعنامه ـ تراجم، از نزدیک شاهد وقایعی بود، از جمله انقراض نظام مملوکی در مصر اواخر سده دوازدهم، اشغال مصر توسط فرانسه در ۱۲۱۳ـ۱۲۱۶/ ۱۷۹۸ـ۱۸۰۱، تغییرات و اصلاحات جنجالی محمد علی پاشا (حک: ۱۲۲۰ـ۱۲۶۴) از جمله فرستادن دانشجویان مصری به فرانسه، و تأسیس دارالترجمه به ریاست رِفاعه رافع طَهطاوی (متوفی ۱۲۹۰) که در آن کتابهایی ترجمه شد، از جمله چند اثر تاریخی عصر روشنگری مانند ملاحظات در باره علل
عظمت و
اضمحلال رومیها از مونْتِسکیو، و زندگینامه شارل دوازدهم و پطرکبیر از ولتر.
پس از آن علی پاشا مبارک (متوفی ۱۳۱۱)، مهندس و مورخ مصری، الخطط التوفیقیة الجدیدة لمصر القاهرة و مُدُنها و بلادها القدیمة و الشهیرة را در تکمیل الخطط مقریزی و به روز کردن اطلاعات آن، بر همان اساس، در بیست جلد
تألیف کرد و در پارهای قسمتها، مانند ذکر
مساجد و مدارس ، نظم الفبایی به کار برد.
این کتاب جُنگی است از وصف جغرافیایی
قاهره و دیگر شهرهای مصر، وقایع و تراجم، اطلاعات اداری و مطالبی در باره مؤسسات عمومی و تمدنی و اوضاع سیاسی معاصر مؤلف.
کتاب مصر للمصریّین (اسکندریه ۱۸۸۴، ۶ ج) از مورخ
بیروتی الاصل، سَلیم نقّاش (متوفی ۱۳۰۱)، در باره قیام عرابی پاشا که نقطه عطفی در تاریخ مصر به شمار میآید، اثری مفصّل و عمدتاً متکی بر اسناد دولتی و صورت جلسات حقوقی است.
در پایان سده سیزدهم تغییرِ شیوه تاریخنگاری از «نو ـ سنّتی» به الگوهای معاصر اروپایی رخ داد.
یکی از مورخان موفق جدید،
جرجی زیدان (متوفی ۱۳۳۲)، نویسنده پرکار و مسیحی بیروتی، بود که در ۱۳۰۰ در قاهره سکنا گزید.
در دوره وی مورخان و متفکران بسیاری با گرایشهای گوناگون در کشورهای مختلف ظهور کرده بودند و تاریخ به عنوان
علم راه خود را به سمت ثبات میپیمود.
از سوی دیگر،
شرق شناسی درخشانترین دوران خود را طی میکرد و برخی
خاورشناسان روش علمی و منصفانهای در پیش گرفته بودند.
جرجی زیدان در ۱۳۰۸ مجله الهلال را تأسیس و مقالات خود را در باره
تاریخ و تاریخ
ادبیات در آن منتشر کرد، از آن جمله بود سلسله مقالات «روایات تاریخ الاسلام».
وی به سبب تسلط به زبانهای اروپایی و ارتباط با خاورشناسان بزرگ، از بحثهای جدید و نتایج تحقیقات آنان بهره گرفت و شیوههای نو را در پژوهش و تألیف به کار بست.
مهمترین اثر او
تاریخ التمدن الاسلامی (قاهره ۱۹۰۲ـ۱۹۰۶، ۵ ج)، نخستین اثر عربی به روش جدید علمی در باره
تاریخ اسلام است که با وجود اقبال خوانندگان
مسلمان و خاورشناسان،
چندان
سرمشق قرار نگرفت.
این کتاب بیش از آنکه تحقیقی اصیل باشد، تألیفی عامه پسند است که بخش اعظم آن از تحقیقات شرق شناسان اروپایی اقتباس شده است.
تاریخ التمدن الاسلامی افزون بر بیان و تحلیل رویدادها به بررسی نظام خلافت و سازمانهای اداری و مظاهر تمدنی و زندگی اجتماعی و فرهنگی پرداخته است.
سلسله درسهای شیخ محمد خُضَری (متوفی ۱۳۰۶ ش) استاد دانشگاه مصر، از جمله تاریخ الامم الاسلامیة (مصر: الجامعة المصریة)، نظری به تحقیقات خاورشناسان ندارد و بیشتر تاریخ سیاسی ـ اداری اسلامی است که با وجود بیان تحلیلی، گاه جانبدارانه است.
احمد امین (متوفی ۱۳۳۳ ش)، نویسنده و مورخ مصری است.
او کتابهای تاریخی متعددی تألیف کرد که مهمترین آنها فجر الاسلام
و ضُحی الاسلام (مصر ۱۳۵۱ـ۱۳۵۵/ ۱۹۳۳ـ۱۹۳۶، ۳ ج) و ظهر الاسلام (مصر ۱۳۶۴ـ۱۳۷۳/ ۱۹۴۵ـ۱۹۵۳، ۴ ج) است و در آنها به بررسی حیات فکری و دینی و اجتماعی اسلامی از منظری نو و کمابیش تحقیقی پرداخته است.
این کتابها تأثیر بسیاری بر جهت دهی مطالعات اسلامی و تطور آن داشت و مورد توجه و
نقد دانشمندان
شرق و
غرب قرار گرفت.
کتاب دیگر او زعماء الاصلاح فی العصر الحدیث (مصر ۱۹۴۸) است که در آن اصلاحطلبان شرقی در دوره معاصر را معرفی میکند.
این کتاب تمایلات اصلاحگرایانه او را نشان میدهد.
پارهای دیدگاههای تعصب آلود احمد امین، که
علمای شیعه از آن
انتقاد کردهاند،
اعتبار علمی آثار او را مخدوش میسازد.
افزون بر این، نویسندگانی به نقد آرای او پرداخته اند، از جمله زکی مبارک،
ادیب و ناقد معاصر وی، در سلسله مقالاتی با عنوان جنایة احمد امین علی الادب العربی، از آرای او در زمینه تاریخ و
ادبیات عرب بشدت انتقاد کرده است.
کتاب حیاة محمد (قاهره ۱۹۳۵) تألیف
محمدحسین هیکل (متوفی ۱۳۳۵ش)، روزنامهنگار و مورخ و سیاستمدار مصری،
نخستین
سیره تحلیلی پیامبر اکرم با دیدگاهی علمی است و نظری انتقادی به آرای
مستشرقان دارد.
آثار عباس محمود عقّاد (متوفی ۱۳۴۳ ش)، ادیب مصری، آثاری تاریخی با صبغه ادبی است، مانند عَبقریّة محمد و عبقریّة الامام علی و عبقریّة عمر، فاطمة الزهراء و الفاطمیّین، ابوالشهداء حسین بن علی.
عقّاد در پارهای دیگر از آثار خود، مانند الاسلام فی القرن العشرین، به بررسی تاریخ معاصر کشورهای اسلامی و نهضتهای دینی و اصلاح طلبانه پرداخته است.
تاریخ الاسلام السیاسی (قاهره ۱۹۳۵ـ۱۹۶۷، ۴ ج) تألیف حسن ابراهیم حسن (متوفی ۱۳۴۷ ش)،
شرحی نو از تاریخ اسلام از آغاز تا سقوط
بغداد در ۶۵۶ است و افزون بر تحلیل و تفسیر رویدادهای سیاسی، فصلهایی را در مسائل دینی و فرهنگی و سازمانهای اداری و اوضاع اقتصادی و اجتماعی در بر دارد که برگرفته از منابع اسلامی و آثار و دیدگاههای خاورشناسان است.
طه حسین (متوفی ۱۳۵۲ ش)، ادیب مصری و مبدع افکار و روشهایی نو در
ادب عربی ، در ۱۳۰۵ ش کتاب فی الشعر الجاهلی را به روش انتقادی غربی و با قضاوتهای تند و تردید جدّی در اصالت
شعر کهن عرب ، و بالمآل پارهای اطلاعات تاریخی، منتشر کرد که بحرانی بزرگ را بر ضد او و دانشگاه مصر برانگیخت و مؤلفان بسیاری، از جمله شکیب ارسلان و مصطفی صادق رافعی و ناصرالدین اسد، بشدت از او انتقاد کردند.
طه حسین در مرآة الاسلام به طور خلاصه به تاریخ جاهلیت، زندگانی
پیامبر ، ظهور و انتشار اسلام و پیشرفت و
انحطاط مسلمین پرداخته است (مصر ۱۹۵۹).
در الفتنة الکبری (مصر ۱۹۴۷ـ۱۹۵۳) نیز با سبکی ادبی و تحلیلی و گاه محتاطانه دوره ناآرام خلافت را در عهد
عثمان ،
حضرت علی و
امام حسن و
امام حسین علیهمالسلام بررسی کرده است.
حسین مونس (متوفی ۱۳۷۵ ش)، مورخ مصری، حوزه مطالعات خود را عمدتاً به تاریخ
اندلس و مغرب و تاریخ عمومی اسلام اختصاص داده است.
از آثار مهم اوست: فجر الاندلس (قاهره ۱۹۵۹)، معالم تاریخ المغرب و الاندلس (قاهره ۱۹۸۰)، تاریخ الجغرافیة و الجغرافیّین فی الاندلس (قاهره ۱۹۸۶) و اطلس تاریخ الاسلام (قاهره ۱۹۸۷).
حسین مونس در دراسات فی السیرة النبویة (قاهره ۱۹۸۸) به تحلیل زندگانی
پیامبر اسلام پرداخته است.
مورخان دیگری مانند محمد عزة دَروَزه در سیرة الرسول صور مقتبسة من القرآن الکریم (قاهره ۱۹۶۵) و صالح احمد علی در الدولة فی عهد الرسول (بغداد ۱۹۸۸) در باره
سیره رسول اکرم تحقیق کردهاند.
متفکر و
نویسنده بزرگ مصری،
محمد غزالی (متوفی ۱۳۷۵ ش)، در فقه السیره به نقد و بررسی
اسناد و
احادیث راجع
به سیره پرداخته و ضمن پایبندی به سبک مستند قدیم، کوشیده است روایتی یکپارچه و مرتبط
تدوین نماید و حوادث را تعلیل کند و
سیره پیامبر را به منزله درسی تربیتی و
الهام بخش برای حرکت جوامع امروز اسلامی مطرح نماید.
در مصر به تاریخ دوره اخیر نیز توجه شده است.
از مهمترین کتابها در باره تاریخ
سده سیزدهم و چهاردهم اینهاست: آثار عبدالرحمان رافعی (متوفی ۱۳۴۵ش) مانند تاریخ الحرکة القومیة و تطور نظام الحکم فی مصر (قاهره ۱۹۲۹) و ثورة سنة ۱۹۱۹ و تاریخ مصر القومی من سنة ۱۹۱۴ الی سنة ۱۹۲۱ (قاهره ۱۹۵۵)؛ آثار محمد شفیق غُربال (متوفی ۱۳۴۰ ش) مانند بدایة المسألة المصریة و ظهور محمد علی و المفاوضات البریطانیة من الاحتلال الی معاهدة ۳۶؛ تألیفات محمد صبری (متوفی ۱۳۵۷ش) از جمله تاریخ مصر من محمد علی الی العصر الحدیث (قاهره ۱۴۱۱)؛ و نوشتههای محمد انیس (متوفی ۱۳۶۵ ش) مانند الاهتمام البریطانی بمصر فی القرن الثامن عشر.
در
عراق مطالعات عمیقی در باره تاریخ اسلام شده است.
مصطفی جواد (متوفی ۱۳۴۸ ش)، ادیب و لغوی و مورخ عراقی، آثار بسیاری در موضوعات تاریخی تألیف و تصحیح کرد که گویای دیدگاه انتقادی و دقت و تتبع کم نظیر اوست.
کتاب دلیل خارطة بغداد المفصّل نمونهای از آثار تحقیقی اوست که با مشارکت احمد سوسه فراهم آورده است (بغداد ۱۹۵۸).
استمرار سنّت
تاریخنگاری را با شرح سالشمار رویدادهای مهم و وفیات بزرگان، در اثر مفصّل عباس عَزّاوی (متوفی ۱۳۵۰ ش) یعنی تاریخ العراق بین احتلالَین، میتوان دید که در باره تاریخ عراق از استیلای
مغول (۶۵۶) تا پایان حاکمیت عثمانی (۱۳۳۵)، با مراجعه به منابع گوناگون و بیانی نو، بحث کرده است (بغداد ۱۹۳۵ـ۱۹۵۶، ۸ ج).
جواد علی (متوفی ۱۳۶۶ ش)، محقق عراقی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام را نوشت که اثری سترگ در تاریخ کهن
عرب و
دوره جاهلیت با نظر به جنبههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و دینی است.
وی برای تألیف این کتاب به تحقیقی وسیع پرداخته و از تحقیقات خاورشناسان و یافتههای باستان شناسان نیز بهره گرفته است (بیروت ۱۹۷۰، ۱۰ ج).
جواد علی تاریخ العرب فی الاسلام را به منزله دنباله این کتاب نوشت.
صالح احمد علی، مورخ عراقی، کتابهای تحقیقی متعددی تألیف کرده که از آن جمله است: محاضرات فی تاریخ العرب (بغداد ۱۹۵۴) در باره دولتهای عربی قبل از اسلام و نظام بدوی آنان و سیره پیامبر و دعوت اسلامی در
مکه ؛ خِطَط البصرة و منطقتها (
بغداد ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶) که موضوع آن
موضعنگاری و شرح ویژگیهای شهری در سدههای نخست اسلامی است؛ الخراج فی العراق فی العهود الاسلامیة الاولی که در آن وضع مالی عراق در سدههای نخست اسلامی بررسی شده است (بغداد ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰).
تاریخ العراق الاقتصادی تألیف عبدالعزیز دوری را باید اثری پیشگام در زمینه تاریخ اقتصادی عراق شمرد (بغداد ۱۹۴۸).
دوری در دیگر تحقیقات تاریخی خود، مانند مقدمة فی تاریخ صدر الاسلام (چاپ دوم، بیروت ۱۹۶۰) و بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب (چاپ دوم، بیروت ۱۹۹۳)، موضوع تدوین
اخبار و
روایات تاریخی و شکلگیری مکتبهای
تاریخنگاری اسلامی را بررسی کرده است.
پژوهشگران و مورخان معاصر شامی نیز وارث سنّتی دیرین در تاریخنگاریاند.
امیر شکیب ارسلان (متوفی ۱۳۲۵ ش)، ادیب و دولتمرد و مورخ
لبنانی ، پس از مسافرتهای بسیار به کشورهای اروپایی و عربی، کتابهای متعددی در باره تاریخ اسلام با توجه به وضع کنونی جهان اسلام تألیف کرد، از جمله لماذا تأخّر المسلمون و حاضر العالم الاسلامی.
وی در باره تاریخ اسلام در اروپا نیز کتابهایی نوشت، از جمله دو کتاب الحُلَل السُندسیة فی الرحلة الاندلسیة، و غزوات العرب فی فرنسة و شمالی ایطالیة و فی سویسرة.
محمد کُرد علی (متوفی ۱۳۳۲ش)، مورخ
سوری ، با الهام گرفتن از نوعی تواریخ جغرافیایی به نام «خطط»، خِطط الشام را در تاریخ و تمدن سوریه و
فلسطین از دیرباز تا امروز تألیف کرد.
از دیگر آثار مهم اوست: الاسلام و الحضارة العربیّة (قاهره ۱۳۵۳، ۲ ج)، مذکّرات حاوی خاطرات و یادداشتهای وی (
دمشق ۱۳۶۷ـ۱۳۷۰، ۴ ج)، کنوز الاجداد (دمشق ۱۳۶۹/۱۹۵۰) و المعاصرون (دمشق ۱۴۰۱/۱۹۸۰) در سرگذشت
علما و مورخان قدیم اسلامی و دانشمندان و مستشرقان معاصر.
دیگر محقق و مورخ دمشقی، شیخ محمد احمد دهمان (متوفی ۱۳۶۷ ش)، آثاری تحقیقی در تاریخ دمشق پدید آورد، از جمله فی رحاب دمشق (دمشق ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲) و ولایة دمشق فی عهد الممالیک (دمشق ۱۴۰۴).
سامی دَهّان تحقیقات تاریخی ارزندهای، از جمله تصحیح متون کهن، کرده و حسین عطوان در آثاری مانند الروایة التاریخیة فی بلاد الشام فی العصر الاموی (بیروت ۱۹۸۶) و روایة الشامیّین للمغازی و السیر فی القرنین الاول و الثانی الهجریَّین (بیروت ۱۹۸۶) در باره تاریخنگاری در شام طی سدههای نخستین بحث کرده است.
سهیل زکّار متون تاریخی بسیاری تصحیح یا گردآوری کرده است.
امارة حلب (دمشق: دارالکتاب العربی) او بررسی تاریخ سیاسی و اجتماعی و دینی
حلب در سالهای ۳۹۲ تا ۴۸۷ است.
از فلسطین نیز مورخانی برخاستهاند.
محمد عزة دَروَزه، تاریخ الجنس العربی را در باره تاریخ کهن عرب و دولتهای اسلامی عربی منتشر کرد (بیروت: المکتبة العصریة، ۱۳ قسمت).
وی در العرب و العروبة نیز به شرح قبایل و دولتهای عربی حاکم در سرزمینهای اسلامی پرداخت (دمشق ۱۹۵۹ـ۱۹۶۰، ۳ ج).
عبدالوهاب کَیّالی (متوفی ۱۳۶۰ ش) در تاریخ فلسطین الحدیث، تاریخ جدید فلسطین را با مراجعه به اسناد خارجی و منابع عربی فراهم کرد (بیروت ۱۹۷۰).
تألیفات مصطفی مراد دباغ (متوفی ۱۳۶۸ ش) گستره وسیعی از تاریخ و جغرافیای سرزمین فلسطین را در بر میگیرد، از آن آثار اوست: الموجز فی تاریخ فلسطین منذ اقدم الازمنة حتی الیوم، الموجز فی تاریخ الدول الاسلامیة و عهودها فی بلادنا فلسطین (بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱، ۲ ج)، بلادنا فلسطین (چاپ دوم، بیروت ۱۹۷۳، ۱۱ ج) و القبائل العربیة و سلائلها فی فلسطین (بیروت ۱۹۷۹).
آثار تحقیقی احسان عباس، محقق فلسطینی، نیز در بر گیرنده
تاریخ و
جغرافیا و
ادبیات پیش و پس از
اسلام است.
امروزه مورخان بسیاری در
کشورهای اسلامی به تحقیق و تألیف میپردازند و تاریخنگاری اسلامی یکی از بارونقترین دورههای خود را میگذراند.
(۲) امیرحسین آریانپور، «
ابن خلدون پیشاهنگ جامعه شناسی»، سهند، دفتر اول (بهار ۱۳۴۹).
(۳) نزار اباظه و محمدریاض مالح، اتمام الاعلام: ذیل لکتاب الاعلام لخیرالدین الزرکلی، بیروت ۱۹۹۹.
(۴)
ابن ابی الدَّم، التاریخ الاسلامی المعروف باسم التاریخ المظفری، چاپ حامد زیان غانم زیان، قاهره ۱۹۸۹.
(۵)
ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۶)
ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، بیروت: داراحیاء التراث العربی، (بی تا).
(۷)
ابن اثیر، التاریخ الباهر فی الدولة الاتابکیّة، چاپ عبدالقادر احمد طلیمات، قاهره (۱۹۶۳).
(۸)
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶.
(۹)
ابن ازرق، تاریخ الفارقی، چاپ بدوی عبداللطیف عوض، قاهره ۱۳۷۹/۱۹۵۹.
(۱۰)
ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج ۱ و ۲، حیدرآباد دکن ۱۳۸۸ـ۱۳۸۹/۱۹۶۸ـ۱۹۶۹.
(۱۱)
ابن تغری بردی، المنهل الصافی، ج ۱، چاپ احمد یوسف نجاتی، قاهره ۱۳۷۵/۱۹۵۶.
(۱۲)
ابن حبیب، تذکرة النبیه فی ایام المنصور و بنیه، چاپ محمد محمدامین، قاهره ۱۹۷۶ـ۱۹۸۶.
(۱۳)
ابن حجر عسقلانی، انباء الغمر بأبناء العمر، ج ۱، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق ۱۳۹۹.
(۱۴)
ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن ۱۳۲۵ـ۱۳۲۷.
(۱۵)
ابن حجر عسقلانی، الدررالکامنة فی اعیان المائة الثامنة، حیدرآباد دکن ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
(۱۶)
ابن حجر عسقلانی، ذیل الدرر الکامنة، چاپ عدنان درویش، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۱۷)
ابن خلدون، تاریخ
ابن خلدون.
(۱۸)
ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء
أبناء الزمان.
(۱۹)
ابن دیبع، کتاب قُرّة العیون بأخبار الیمن المیمون، چاپ محمد بن علی اکوع، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۲۰)
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابلة، بیروت ۱۳۷۲.
(۲۱)
ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، چاپ ادوارد زاخاو، لیدن ۱۳۲۱ـ۱۳۴۷/۱۹۰۴ـ۱۹۴۰، چاپ افست تهران (بی تا).
(۲۲)
ابن سعد: الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۳)
ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴.
(۲۴)
ابن صقاعی، تالی کتاب وفیات الاعیان، چاپ ژاکلین سوبله، دمشق ۱۹۷۴.
(۲۵)
ابن صیرفی، نزهة النفوس والابدان فی تواریخ الزمان، چاپ حسن حبشی، ج ۱، (قاهره) ۱۹۷۰.
(۲۶)
ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره (۱۳۸۰/۱۹۶۰).
(۲۷)
ابن عبدالبر، جامع بیان العلم و فضله و ماینبغی فی روایته و حمله، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۲۸)
ابن عبری، تاریخ مختصرالدول، چاپ انطون صالحانی یسوعی، بیروت ۱۹۵۸.
(۲۹)
ابن فوطی، تلخیص مجمع الا´داب فی معجم الالقاب، چاپ مصطفی جواد، دمشق ۱۹۶۲، چاپ محمد عبدالقدوس قاسمی، لاهور ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
(۳۰)
ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، چاپ حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن ۱۳۹۸ـ۱۴۰۰/۱۹۷۸ـ۱۹۸۰.
(۳۱)
ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
(۳۲)
ابن قلانسی، تاریخ دمشق، چاپ سهیل زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳۳)
ابن کثیر، البدایة و النهایة، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۳۴)
ابن مجاور، صفة بلادالیمن و مکة و بعض الحجاز، المسماة تاریخ المستبصر، چاپ اسکار لوفگرن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
(۳۵)
ابن میَسَّر، اخبار مصر، چاپ هانری ماسه، قاهره ۱۹۱۹.
(۳۶)
ابن ندیم، الفهرست.
(۳۷)
ابن واصل، مفرج الکروب فی اخبار بنی ایّوب، چاپ حنین محمد ربیع، قاهره (۱۹۷۲).
(۳۸)
ابن هشام، خلاصة سیرت رسول اللّه (ص)، تلخیص و انشای شرف الدین محمد بن عبداللّه بن عمر، چاپ اصغر مهدوی و مهدی قمی نژاد، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۳۹)
ابن هشام، سیرت رسول اللّه ص، ترجمه و انشای رفیع الدین اسحاق بن محمد همدانی، چاپ اصغر مهدوی، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۴۰)
ابن هشام، کتاب التیجان فی ملوک حمیر، صنعاء (۱۹۷۹).
(۴۱) اسماعیل بن علی ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر: تاریخ ابی الفداء، بیروت: دارالمعرفه، (بی تا).
(۴۲) ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، قاهره ۱۳۸۳، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۴۳) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیـّین، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۳۶۸/۱۹۴۹.
(۴۴) ابوزرعه دمشقی، تاریخ ابی زرعة الدمشقی، چاپ شکراللّه قوچانی، (دمشق، بی تا).
(۴۵) احمد بن عبداللّه ابونعیم، کتاب ذکر اخبار اصبهان، چاپ سون ددرینگ، لیدن ۱۹۳۱ـ۱۹۳۴، چاپ افست تهران (بی تا).
(۴۶) احمد امین، حیاتی، قاهره ۱۹۶۶.
(۴۷) علی بن حسین باخرزی، دمیة القصر و عصرة أهل العصر، چاپ محمد تونجی، ج ۱، دمشق (۱۳۹۱/۱۹۷۱).
(۴۸) کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، نقله الی العربیة عبدالحلیم نجار، قاهره ۱۹۷۴.
(۴۹) محمد عبدالمطلب بکاء، مصطفی جواد: حیاته و منزلته العلمیة، بغداد ۱۹۸۹.
(۵۰) رسول جعفریان، منابع تاریخ اسلام، قم ۱۳۷۶ ش.
(۵۱) انور جندی، طه حسین: حیاته و فکره فی ضوءالاسلام، قاهره ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
(۵۲) حاجی خلیفه.
(۵۳) علی بن ناصر حسینی، کتاب اخبار الدولة السلجوقیة، چاپ محمد اقبال، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۵۴) ساطع حصری، دراسات عن مقدمة
ابن خلدون، (قاهره) ۱۹۵۳.
(۵۵) حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة والسلام، بیروت: دارمکتبة الحیاة، (بی تا).
(۵۶) علی بن حسن خزرجی، العقود اللؤلؤیّة فی تاریخ الدولة الرسولیة، چاپ محمد بسیونی عسل، چاپ محمد بن علی اکوع، صنعاء ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۵۷) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی.
(۵۸) خلیفه بن خیاط، کتاب الطبقات، روایة موسی بن زکریا تستری، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد (۱۹۶۷).
(۵۹) عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأه علم التاریخ عندالعرب، بیروت ۱۹۹۳.
(۶۰) حسین بن محمد دیاربکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس نفیس، بیروت: دارصادر، (بی تا).
(۶۱) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، السیرة النبویة، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
(۶۲) محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
(۶۳) احمد بن عبداللّه رازی، تاریخ مدینة صنعاء، چاپ حسین بن عبداللّه عمری، صنعاء ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۶۴) فرانتس روزنتال، تاریخ تاریخ نگاری در اسلام، ترجمه اسداللّه آزاد، مشهد ۱۳۶۵ ش.
(۶۵) زبیر بن بکار، الاخبار الموفقیات، چاپ سامی مکی عانی، بغداد ۱۹۷۲.
(۶۶) مصعب بن عبداللّه زبیری، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
(۶۷) زرکلی.
(۶۸) عباس زریاب خویی، سیرة رسول اللّه، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۶۹) محمد زکی مبارک، جنایة احمد امین علی الادب العربی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۷۰) جرجی زیدان، تاریخ التمدن الاسلامی، چاپ حسین مونس، قاهره: دارالهلال، (بی تا).
(۷۱) سبط
ابن جوزی، مرآة الزمان فی تاریخ، حیدرآباد دکن ۱۳۷۰/۱۹۵۱.
(۷۲) سبط
ابن جوزی، مرآة الزمان فی تاریخ، چاپ علی سویم، آنکارا ۱۹۶۸.
(۷۳) سبط
ابن جوزی، مرآة الزمان فی تاریخ، سفر اول، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۷۴) محمد بن عبدالرحمان سخاوی، الاعلان بالتوبیخ لمن ذمَّ التاریخ، چاپ فرانتس روزنتال، بغداد ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
(۷۵) محمد بن عبدالرحمان سخاوی، التحفة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفة، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۷۶) محمد بن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، قاهره (۱۳۵۴ـ۱۳۵۵).
(۷۷) حمزه بن یوسف سهمی، تاریخ جرجان، او، کتاب معرفة علماء اهل جرجان، حیدرآباد دکن ۱۳۶۹/۱۹۵۰.
(۷۸) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، نظم العقیان فی اعیان الاعیان، چاپ فیلیپ حتی، نیویورک ۱۹۲۷.
(۷۹) محمد مهدی شمس الدین، حرکت تاریخ از دیدگاه امام علی (ع)، ترجمة محمدرضا ناجی، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۸۰) محمدباقر صدر، المدرسة القرآنیة، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۸۱) خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
(۸۲) خلیل بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، ویسبادن ۱۹۶۲ـ۱۹۷۹.
(۸۳) طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن.
(۸۴) طبری، تاریخ طبری (بیروت).
(۸۵) طبری، المنتخب من کتاب ذیل المذیل، بیروت (بی تا).
(۸۶) محمد بن حسن طوسی، الفهرست، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۰.
(۸۷) عباس عزّاوی، تاریخ العراق بین احتلالین، بغداد ۱۳۵۳ـ۱۳۷۱/ ۱۹۳۵ـ۱۹۵۶، چاپ افست قم ۱۳۶۹ ش.
(۸۸) عباس عزّاوی، التعریف بالمورخین، ج ۱: فی عهد المغول و الترکمان، بغداد ۱۳۷۶/۱۹۵۷.
(۸۹) عامر عقّاد، احمد امین: حیاته و ادبه، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۹۰) جواد علی، تاریخ العرب فی الاسلام: السیرة النبویة، بغداد ۱۹۶۱.
(۹۱) جواد علی، «موارد تاریخ الطبری»، مجلة المجمع العلمی العراقی (۱۳۶۹).
(۹۲) جواد علی، «موارد تاریخ المسعودی»، سومر (۱۹۶۴).
(۹۳) علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۹۴) محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریدة القصر و جریدة العصر، چاپ محمد بهجة اثری، (بغداد) ۱۳۷۵/۱۹۵۵.
(۹۵) عماره بن علی عماره یمنی، تاریخ الیمن المسمَّی المفید فی أخبار صنعاء و زبید، چاپ محمد بن علی اکوع، صنعاء ۱۹۸۵.
(۹۶) محمد عبداللّه عنان، مؤرّخو مصر الاسلامیّة و مصادر التاریخ المصری، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۹.
(۹۷) عبدالقادر بن شیخ عیدروس، تاریخ النور السافر عن اخبار القرن العاشر، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۹۸) نجم الدین محمد بن محمد غزی، الکواکب السائرة باعیان المئة العاشرة، چاپ جبرائیل سلیمان جبور، بیروت ۱۹۷۹.
(۹۹) نجم الدین محمد بن محمد غزی، لطف السمر و قطب الثمر: من تراجم اعیان الطبقه الأولی من القرن الحادی عشر، چاپ محمود شیخ، دمشق: وزارة الثقافة و الارشاد القومی، (بی تا).
(۱۰۰) محمد بن احمد فاسی، العقد الثمین فی تاریخ البلد الأمین، چاپ محمد عبدالقادر احمد عطا، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
(۱۰۱) یوسف بن سفیان فسوی، المعرفة والتاریخ، چاپ خلیل منصور، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۹.
(۱۰۲) علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
(۱۰۳) احمد بن علی قلقشندی، صبح الاعشی، قاهره (۱۳۸۳/۱۹۶۳).
(۱۰۴) احمد بن علی قلقشندی، قلائد الجمان فی التعریف بقبائل عرب الزمان، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۱۰۵) محمد کردعلی، خطط الشام، بیروت ۱۳۸۹ـ۱۳۹۲/۱۹۶۹ـ۱۹۷۲.
(۱۰۶) علی پاشا مبارک، الخطط التوفیقیة الجدیدة لعصر القاهرة، قاهره ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
(۱۰۷) محمدامین بن فضل اللّه محبی، خلاصة الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر، بیروت: دارصادر، (بی تا).
(۱۰۸) محمد بدری فهد، شیخ الاخباریین ابوالحسن مدائنی، نجف ۱۹۷۵.
(۱۰۹) محمدخلیل بن علی مرادی، سِلک الدُرر فی اعیان القرن الثانی عشر، بولاق ۱۲۹۱ـ۱۳۰۱، چاپ افست بغداد (بی تا).
(۱۱۰) محمد بن محمد مراکشی، الذیل والتکملة لکتابی الموصل و الصلة، سفر پنجم، قسم ۱، چاپ احسان عباس، بیروت (۱۹۶۵).
(۱۱۱) یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت ۱۴۰۳ـ۱۴۰۵/ ۱۹۸۳ـ۱۹۸۵.
(۱۱۲) محمد بن عبیداللّه مُسَبّحی، اخبار مصر، چاپ ایمن فؤاد سید و تیاری بیانکی، قاهره ۱۹۷۸.
(۱۱۳) مسعودی، تنبیه.
(۱۱۴) مسعودی، مروج الذهب (بیروت).
(۱۱۵) شاکر مصطفی، التاریخ العربی و المورخون، بیروت ۱۹۸۳.
(۱۱۶) مرتضی مطهری، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی: جامعه و تاریخ، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۱۱۷) مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.
(۱۱۸) احمد بن علی مقریزی، اتعاظ الحنفا بأخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، چاپ جمال الدین شیّال، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۱۱۹) احمد بن علی مقریزی، دُرر العقود الفریدة فی تراجم الاعیان المفیدة، چاپ عدنان درویش و محمد مصری، دمشق ۱۹۹۵.
(۱۲۰) احمد بن علی مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، چاپ محمد عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۱۲۱) محسن مهدی، فلسفه تاریخ
ابن خلدون، ترجمه مجید مسعودی، تهران ۱۳۵۲ ش.
(۱۲۲) عبدالجبار ناجی، اسهامات مؤرخی البصرة فی الکتابة التاریخیة حتی القرن الرابع الهجری، بغداد ۱۹۹۰.
(۱۲۳) محمدرضا ناجی، تاریخ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۱۲۴) احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
(۱۲۵) نعمان بن محمد، کتاب معدن الجواهر بتاریخ البصرة و الجزائر، چاپ محمد حمیداللّه، اسلام آباد ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
(۱۲۶) یحیی بن شرف نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، مصر: ادارة الطباعة المنیریة، (بی تا)، چاپ افست تهران (بی تا).
(۱۲۷) احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایة الارب فی فنون الادب، قاهره (۱۹۲۳ـ۱۹۵۵).
(۱۲۸) محمد بن عبدالملک همدانی، تکملة تاریخ الطبری، چاپ البرت یوسف کنعان، بیروت ۱۹۶۱.
(۱۲۹) عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآة الجنان و عبرة الیقظان، چاپ خلیل منصور، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
(۱۳۰) یاقوت حموی، معجم الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
(۱۳۱) محمد بن حاتم یامی همدانی، السمط الغالی الثمن فی اخبار الملوک من الغزّ بالیمن، چاپ رکس سمث، لندن ۱۹۷۴.
(۱۳۲) یعقوبی، تاریخ یعقوبی.
(۱۳۳) عبدالباقی بن عبدالمجید یمانی، بهجة الزّمن فی تاریخ الیمن، چاپ عبداللّه محمد حبشی و محمد احمد سنبانی، صنعاء ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۳۴) دانشنامه اسلام.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تاریخنگاری معاصر»، شماره۳۰۵۷.