بهبود
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بهبود به معنای بازیافت سلامت، پس از
بیماری است. از آن به مناسبت در بابهای
طهارت،
صوم،
ارث،
حدود،
قصاص و
دیات سخن گفته شده است.
خون زخم و
دمل تا زمانی که بهبود نیافته - هرچند زیاد باشد- در
نماز و
طواف، بخشوده شده است و شستن آن لازم نیست و پس از بهبود باید شسته شود. البتّه بعضی
معفو بودن را
مشروط به مشقّت داشتن شستن موضع و استمرار جریان خون دانستهاند.
زردابهی زخم در حال بهبود - جز در صورتی که
یقین به خون بودن آن یا آمیخته بودن آن با خون باشد- پاک است.
حکم جبیره، مادامی که بیم از ضرر
آب بر موضع زخم وجود داشته باشد، باقی است هرچند احتمال بهبود نیز بدهد؛ لیکن اگر معلوم شود پیش از
وضو بهبود یافته در اینکه وضوی
جبیره
ای برای نماز بعدی
کفایت میکند یا لازم است
تجدید وضو نماید، اختلاف است.
روزه گرفتن در صورتی که موجب کند شدن روند بهبود بیمار گردد،
واجب نیست. و اگر شخص روزه بگیرد، از روزهی واجب، کفایت نمیکند و
قضا ی آن واجب است.
اگر بیمار در ماه
رمضان بعد از
زوال (اذان ظهر)، بهبود یابد، هرچند
افطار هم نکرده باشد،
نیت روزه و روزه گرفتن آن
روز، بر او واجب نیست؛ ولی اگر قبل از زوال، بهبود یابد، در صورتی که افطار نکرده باشد، بنا بر مشهور، واجب است نیّت روزه بکند.
وجوب قضای روزهی ماه رمضان بر بیماری که به علّت بیماری، روزه نگرفته
منوط به بهبود وی پیش از ماه رمضان سال آینده است و در صورت عدم بهبود بنا بر
مشهور، قضا بر وی واجب نیست؛ بلکه باید برای هر روز به مقدار یک
مد طعام کفاره بدهد.
هرگاه زنی با مردی بیمار، ازدواج کند، ارث بردن وی از آن مرد، مشروط به
آمیزش یا بهبود وی از آن مرض پیش از
وفات است و اگر هیچ یک از آن دو، قبل از
مرگ شوهر حاصل نشود،
عقد نکاح باطل است و
زن ارث نمیبرد.
اگر
مرد در حال بیماری،
همسر خویش را
طلاق دهد- خواه به
طلاق بائن یا
طلاق رجعی- و پیش از سپری شدن یک سال از زمان طلاق بمیرد، زن از او ارث میبرد مگر آنکه در این مدّت، شوهر کرده باشد و یا مرد از بیماری خود بهبود یافته، سپس بمیرد که در این صورت ارث نمیبرد مگر آنکه در
عدهی طلاق رجعی باشد.
حد- بجز
قتل و
رجم- بر
مستحاضه و بیمار، قبل از بهبود جاری نمیشود.
در موردی که حدود مختلف - مانند
حد تازیانه و رجم - باید بر شخص جاری شود، ابتدا حدّ تازیانه اجرا میشود؛ لیکن در وجوب
صبر تا بهبود از اثر تازیانه یا
استحباب آن و یا
عدم جواز صبر، اختلاف است.
پس از اجرای حدّ
سرقت،
مستحب است
حاکم نسبت به درمان
دست سارق و تأمین نیازهای ضروری وی تا زمان بهبودی، اقدام کند.
استیفا ی قصاص از
جانی پیش از بهبود جراحت شخصی که علیه وی
جنایت صورت گرفته، جایز است؛
هرچند
شیخ طوسی احتیاط را در تأخیر آن تا زمان بهبودی دانسته است.
دیهی عضو آسيب ديده در صورت بهبود يافتن، با صورت عدم بهبودى آن فرق مىكند؛ گاهى نيز با بهبودى، فقط
ارش ثابت مىشود كه در مدخلهاى مناسب (بحث بیماری)، آمده است.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۲، ص۱۵۰.