بناء بر قبور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بنای بر قبور، اصطلاحی است به معنای ایجاد هر گونه بنا و سازه بر قبر
مردگان. حکم شرعی ساختن بنا بر قبور از اختلافات
شیعیان و
اهل سنت از یکسو و
وهابیون در سوی دیگر است.
مذاهب اسلامی و به خصوص شیعیان در طول قرنها بر قبور بزرگان و پیشوایان و برخی علمای دینی بنایی ساختهاند. این امر ـ با توسعه مفهومی که نزد
وهابیت دارد ـ سابقه تاریخی دارد و پیشینه آن به صدر
اسلام باز میگردد و بنا بر شواهد تاریخی با
اعتراض صحابه و
تابعین نیز روبهرو نشده است. وهابیون معتقدند که ساخت بنا بر
قبر اموات، به نوعی زمینهساز
عبادت آنها و
شرک در عبادت است.
چرا
شیعیان بر روی قبور
انبیا،
ائمه،
مسجد و بارگاه میسازند و آن را با
طلا و
نقره مزین مینمایند؟
از جمله مسائلی که وهابیها بر آن حساسیت شدیدی دارند، ساختن بناء بر روی قبور انبیا و ائمه (علیهمالسلام) را
حرام شمرده، آراستن آن را جایز نمیدانند.
ابن تیمیه در این باره مینویسد: «
المساجد المبنیة علی قبور الانبیاء و الصالحین لا تجوز الصلاة فیها، و بناؤها
محرم»؛ «
مساجدی که بر روی قبور (انبیا و صالحین) بنا گردیده است،
نماز خواندن در آن جایز نیست و ساختن بناء بر روی قبور
حرام است».
و نیز «
ابن قیم جوزی» میگوید: «المشاهد المنیة علی القبر، الّتی تعبد من دون اللّه، و یشرک باربابها مع اللّه، لا یحلّ ابقاؤها فی الاسلام و یجب هدمها»؛ «بناهایی که روی قبور ساخته شده است، عبادت در این مکان برای غیر
خدا بوده و شرک است. بنابراین بقاء آن از نظر
اسلام حرام بوده و از بین بردن آن
واجب است.
شیعه با
الهام از
کتاب و
سنت، ساختن بناء روی قبور انبیا و اولیای الهی و آراستن آنها را جایز، و آن را نوعی
تعظیم شعائر الهی و ابراز
محبت و ارادت و
مودت نسبت به «
ذوی القربی» و مصداق ترفیع خانههای که
خداوند خواسته آنها رفیع و باعظمت ساخته شوند، میداند.
آیات و
روایات فراوانی در این باره وارد شده است مانند:
آیات فراوانی در این باره وارد شده است؛ مانند:
«وَ مَنْ یُعْظم شَعَائِرَ اللهِ فَاِنَّها مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ»؛
«هر کس شعائر الهی را تعظیم و
تکبیر کند، آن نشانه تقوای دلهاست».
«شعائر» جمع «شعیره» به معنی علامت و نشانه است؛ لکن مقصود از این نشانه، نشانه دینی است.
یکی از وظایف مهم
مسلمانان بزرگداشت شعائر الهی است. بر طبق همین وظیفه است که بین مسلمانان ـ اعم از شیعه و
سنی ـ اهمیت دادن،
محترم شمردن و عظمت و شکوه بخشیدن به
مساجد و امکان مقدسه (مانند
مسجدالحرام و
مسجدالنبی حرم مطهر حضرت
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، و
امام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در
نجف اشرف و...) یکی از
شعائر محسوب میگردد. به همین جهت مسلمانان در تمام کشورها و شهرهای اسلامی،
مساجد را به صورت مجلل و باشکوه و عظمت خاصی بنا میکنند و هر کدام بر حسب
فرهنگ، آداب و رسوم و بافت اجتماعی و سنتی خود، با استفاده از
نقشهها و معماریهای خاصی به این کار ادامه میدهند. شاهد این سخن
مساجد رفیع و باعظمت و آراستهشدهای است که در کشورهای اسلامی به خصوص در کشورهای
عربی بالاخص در کشور
عربستان سعودی (مرکز
وهابیت) به
چشم میخورند. از جمله گنبد سبز و زیبای قبر شریف
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) یکی از دلیل قاطع بر جواز بنای
مسجد و گنبد روی قبور
انبیا و اولیاست.
بنابراین شیعیان به عنوان
تعظیم شعائر الهی و حفظ آثار انبیا و
اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
امامان معصوم (علیهمالسلام) و تکریم از زحمات آنان و
نقش واقعی و بسیار سازنده و مؤثر آن بزرگواران در
هدایت بشریت به سوی
خداوند و
کمال و
سعادت و به عنوان منادیان راستین توحید و الگوسازی برای آیندگان و انسانهای موحد و
مؤمن در تمام گیتی ـ بناها و
مساجدی را بر قبور و سر مزار بزرگان دین میسازند و هدف از این کار جز مسائلی که بالا گفته شد، نیست. شیعیان (یعنی پیروان واقعی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و دیگر امامان معصوم (علیهمالسلام) از خاندان پیامبر
رحمت میباشند که) پیش از گروههای دیگر مسلمانان بر یگانگی و
وحدانیت خداوند
اعتقاد راسخ و شکستناپذیری دارند و از هرگونه
شرک به خدا بیزارند و
مشرکین را مورد
لعن قرار میدهند و طبق بیان
قرآن کریم شرک را ظلم عظیم میدانند.
«قُلْ لاَ اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُربی»؛
«ای پیامبر! به آنان بگو: در برابر انجام
رسالت هیچ اجر و مزدی را از شما طلب نمیکنم، جز
دوستی و
محبت اهل بیتم».
به نظر شیعه بنای قبور اولیا و
امامان (علیهمالسلام) و ساختن
مسجد و گنبد بر آنها یا تعمیر و آراستن و
تطهیر آن، نوعی ابراز
محبت و ارادت و دوستی نسبت به «ذویالقربی» (
اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)) (عن ابن عباس لمّا انزل اللّه عزّوجلّ «قُل لا اسئَلُکُمْ عَلیه اجراً الاّ المودَّة فی القربی... ، قالوا: یا رَسُولَ اللّه، من هؤلاء الَّذین تودّهم؟ قالَ؛ علی و فاطمة و ابناؤهما.)
است، و این همان کاری است که رسول گرامی
اسلام ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ـ به عنوان اجر رسالت از
مسلمانان تقاضا نمودهاند.
میتوان بنای قبر و گنبد، آراستن و تمیز نگه داشتن این مکانها را یکی از مصداقهای ترفیع خانههایی دانست که
خداوند خواسته آنها رفیع و با عظمت ساخته شوند: «فِی بُیُوت اَذِنَ اللهُ اَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیْهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الاَْصال»؛
«(این نور و مصباح) در خانههایی قرار دارند که خداوند
اذن داده دیوارهای آن را بالا برند، خانههایی که نام
خدا در آن برده شده، صبح و شام در آن
تسبیح گویند».
انس بن مالک و بریده از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روایت کردهاند که: وقتی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آیه «اَذِنَ اللهَ اَنْ تُرْفَعَ» را خواندند، مردی برخواست و پرسید: یا رسول الله! این کدام بیوت است؟ حضرت فرمود: «بیوت انبیاء». پس
ابوبکر برخاست و گفت: یا
رسول الله! لابد یکی از این بیتها، بیت
علی و
فاطمه است؟ فرمود: «بله، از بهترین آن بیوت است».
در منابع
اهل سنت، اگرچه مطالبی در مذمت این کار بیان شده است ـ از جمله اینکه
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «یَاتی عَلَی اُمُّتی زَمان یَتَباهُونَ
بالمساجِدِ»؛
یعنی روزی میآید که امت من
مساجد را وسیلهای برای تفاخر خود قرار میدهند؛ و از
ابن عباس نقل شده که: «لَتُزَ خرفُنَّها کما زَخْرَفَتِ الیَهُودُ و النَّصاری»
شما مسلمانان
مساجد خود را همچون
یهود و
نصارا زینت خواهید داد ـ ولی در بین فقهای آنان عده زیادی قائل به جواز این کار شدهاند؛ به عنوان نمونه:
قال ابوحنیفه: لاَباسَ
بِنَقش المساجد بِماء الذَهب؛ ابوحنیفه میگوید: «تزئین و
نقش مساجد با آب طلا اشکالی ندارد».
همچنین
شیبانی در «
جامع الصغیر (لاَ باسَ بان
ینقش المسجد بالجصّ، السّاج، وَ ماء الذَّهب)»
و احمد العینی در «البنایه فی شرح الهدایة»
قائل به جواز هستند و
ابن قدامه در «
الشرح الکبیر»
قائل به
کراهت شده است، و نقل شده: اولین کسی که
مساجد را به این طریق تزئین کرد،
ولید بن عبدالملک مروان بود و
صحابه در مقابل این کار
سکوت میکردند.
پس روشن شد که اولاً: نمیتوان به طور مطلق ادعای
حرمت کرد و ثانیاً: بسیاری از اهل سنت در این کار پیشقدم بوده، قائل به جواز هستند.
و اما هیچ دلیلی بر رنگ کردن و تزئین
مساجد و
حرمت این کار وجود ندارد و کسی قائل به عدم جواز نشده است.
از عبدالله بن عمر نقل شده: «انّ
المسجد کانَ... فی عهد رَسُول اللّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باللّبن و الجرید، و اعادَ عُمدهُ خشباً، ثُمّ غیّرهُ عثمان، فزاد فیه زیادة کثیرة، و بنیجداره بالحجاره المنقوشة و القصّة، و جعل عمدهُ من حجارة
منقوشة، و سقَّفَهُ بالسّاج؛
مسجدی که در زمان
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ساخته شده بود، در زمان
عثمان مورد بازسازی قرار گرفت؛ به طوری که دیوارها و ستونهای آن
منقوش و رنگآمیزی شده بود».
همچنین نقل شده که
عمر بن عبدالعزیز مسجدالنبی را
منقش کرد و هیچ کسی او را از این کار منع نکرد.
بنابراین آراستن و تزئین و
طهارت و
پاکیزگی مساجد در حدی که منزلت و شرافت آن ایجاب میکند، کار
حرام و قبیحی نمیباشد:
خداوند میفرماید: «فِی بیوت اَذِنَ الله اَنْ تُرْفَعَ»؛
» خانههایی (
مساجد) که خداوند
اذن فرموده که رفیع و باعظمت ساخته شود.
سیوطی در ذیل این
آیه نقل میکند که: [[|رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)]] به ما امر نموده که در نزدیکی خانههای خود
مساجدی بسازیم و از صنایعی
بدیع در آن استفاده کنیم و آن را پاکیزه نگاه داریم.
همچنین ابن ابیحاتم از علمای قرن دوم
هجری در ذیل آیه، «ترفع» را به معنای «تعظم» (تعظیم شود) گرفته، در
تفسیر آیه میگوید: «اذن الله فی بنائها و رفعها و امر بعمارتها و تطهیرها»؛
یعنی خداوند اذن داده به ساختن
مساجد و
تعظیم و بزرگداشت آن و امر کرده به آبادانی و پاکیزه و طاهر نگاه داشتن آن.
و ابن حجر عسقلانی از ابن منیر نقل میکند که: «چون که مردم خانههای خود را با عظمت و رفیع و محکم بناء میکنند و آن را به شکل مطلوبی تزئین میکنند، پس باید چنین کاری در
مساجد هم انجام شود تا
اهانت و بی
احترامی به آنها نباشد».
و موارد فراوان دیگر که آوردن همه دلایل و مؤیدات در این باره (جواز بنای
مسجد بر روی
قبور و آراستن
مساجد در حدی که ایجاب میکند) در این مختصر نمیگنجد و خود مقالات و کتاب مستقلی را میطلبد.
از دقت و توجه به
آیات و
روایات گذشته بهروشنی ثابت میشود که ساختن بارگاه و
مسجد در کنار مزار شریفه اولیای الهی و تزئین و
تطهیر آنها ولو با
طلا و
نقره هیچگونه اشکال شرعی ندارد.؛ بلکه این
عمل جزء
شعائر الهی، و نوعی مودت عملی به
اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است. همچنین مصداق
تکریم خانههایی است که خداوند خواسته آنها رفیع و باعظمت ساخته شوند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «بناء بر قبور»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۰۷.