• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بلدیه در ممالک شرقی عربی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بلدیّه یا همان شهرداری، واژه‌ای در ترکی، عربی، فارسی و دیگر زبان‌های سرزمین‌های اسلامی برای تشکیلات نوین اداره شهر از نوع اروپایی آن، در مقابل شکل‌های متقدم سازمان شهری در اسلام می‌باشد؛ در این مقاله، به تشکیلات بلدیه در ممالک شرقی عربی شامل بغداد، فلسطین، اردن، لبنان، مصر، کویت، عمان، سوریه، سودان، حجاز، اتیوپی، بحرین و عدن از گذشته تا تحولات نوین آن پرداخته می‌شود.



بلدیّه (شهرداری)، واژه‌ای در ترکی، عربی، فارسی و دیگر زبان‌های سرزمین‌های اسلامی برای تشکیلات نوین اداره شهر از نوع اروپایی آن، در مقابل شکل‌های متقدم سازمان شهری در اسلام. این اصطلاح، ابتدا در ترکیه، که نهادها و خدمات شهری به شیوه غربی به صورت بخشی از «تنظیمات» وارد شد، پدید آمد.


در این بخش به تشکیلات بلدیه در ممالک شرقی عربی از گذشته دور تا تحولات نوین آن پرداخته می‌شود.

۲.۱ - عدم موفقیت شوراهای شهری

شوراهای شهری در دوران اولیه اصلاحات، با سیاست قانون‌گذاری سروکار نداشتند و مدت زیادی هم دوام نیاوردند؛ مانند «مجلس دمشق» که ابراهیم پاشا در زمان تصرف شام به دست مصریان (۱۲۴۷ـ۱۲۵۶) تشکیل داد
[۱] اسد رستم، المحفوظات الملکیَّه المصریه: بیان بوثائق الشام، بیروت ۱۹۴۰ـ۱۹۴۳.
و شورایی که نورالدین پاشا، از والیان (مُحافظینِ) اصلاح طلب، در ۱۲۷۰ در سَواکن منصوب کرد.
[۲] Hamilton، sinai، ۱۸۵۷


۲.۲ - اجرای قوانین بلدیه عثمانی

قوانین بلدیه عثمانی در سال‌های ۱۲۸۱ـ۱۲۹۴، در سراسر ولایات عرب زبان قلمرو عثمانی اجرا شد، جز در برخی مناطق مرزی و مصر که در آن خدمات شهری به گونه‌ای دیگر ارائه می‌شد. در هر ولایتی که والی به اصلاحاتِ «تنظیمات» علاقه‌مند بود، شهرداری‌های جدید رونق یافتند. بدین ترتیب، به رهبری احمد مدحت پاشا، بغداد در ۱۲۸۶ـ۱۲۸۹ (که احمدبیگ نامی رئیس اداره بلدیه آن بود
[۳] ناصرالدین قاجار، شاه ایران، ج۱، ص۹۳، شهریار جاده‌ها: سفرنامه ناصرالدین شاه به عتبات، چاپ محمدرضا عباسی و پرویز بدیعی، تهران ۱۳۷۲ ش.
) و دمشق در ۱۲۹۵ـ۱۲۹۷ دورانِ عمرانِ شهریِ فشرده کوتاهی را گذراندند از جمله از میان برداشتن باروی شهر، و پیچ و خم خیابان‌ها، و ساختن بازارهای سرپوشیده و دیگر بناهای عمومی.

۲.۳ - اعیان محلی کمک کار بلدیه‌ها

اعیان محلّی علاقه‌مند به امور عامّ‌المنفعه نیز به پیشبرد اصلاحات شهری کمک کردند.
موصل، با توجّهات خاندان‌های تیول‌دار خود، از ۱۲۸۶، از خدمات شهریِ مستمر برخوردار بود. در ناحیه‌های (سَنْجَق‌های) خودمختار در جبل لبنان، و نیز در بیت‌المقدس به سبب فرقه‌گرایی، پیشرفت امور چندین بلدیه رضایت بخش نبود. یکی از اشکالات تمام بلدیه‌های ولایات عثمانی قاطع نبودن مأموران اجرایی بود.

۲.۴ - بلدیه سبب حفظ نظام عثمانی

علی‌رغم کمبودها، سازمان بلدیه عثمانی توانست پیامدهای تجزیه حکومت عثمانی و خلا ناشی از آن را از سر بگذراند. به سبب حفظ تداوم این نظام در دوران انتقال، انگلیسی‌ها در عراق و فلسطین و اردن، و فرانسوی‌ها در سوریه و لبنان، چندین سال به اجرای قانون بلدیه عثمانی‌ها ادامه دادند تا این‌که سرانجام تغییراتی ایجاد کردند که نفوذ قوای قیمومت را نشان می‌داد.

۲.۵ - بلدیه در بغداد

در ۱۳۰۱ ش /۱۹۲۲ برای بغداد «محافظی» تعیین شد که ریاست اجرایی «لِوای» بغداد و ریاست شورای بلدیه آن شهر را نیز برعهده داشت. این دو مقام در ۱۳۰۲ ش /۱۹۲۳ از یکدیگر جدا شدند، ولی قانون عثمانیان مصوّب ۲۷ رمضان ۱۲۹۴/ ۳ اکتبر ۱۸۷۷، تا قانون شماره ۸۴ (اداره البلدیّات) در ۱۳۱۰ ش/ ۱۹۳۱ لغو نشد.

۲.۶ - بلدیه در فلسطین و اردن

حکومت فلسطین نیز تا صدور فرمان انجمن‌های شهری در ۱۳۱۳ ش/ ۱۹۳۴، کاملاً نظام عثمانی را کنار نگذاشت. اردن نقش شوراها را به جنبه مشورتی محدود کرد، و قانون بلدیه‌ها مصوب ۱۳۰۴ ش/ ۱۹۲۵ اجازه داد که شهردار پایتخت از خارج از شورای شهر منصوب گردد؛ همین وضع در ایّام متأخرتر در دمشق نیز برقرار بود.

۲.۷ - بلدیه در لبنان

در لبنان فرمان بلدیه، مصوب ۱۳۰۱ ش/ ۱۹۲۲، جایگزین قانون عثمانی، و به موجب آن وزیر کشور تکالیف «والی» عثمانی سابق را عهده‌دار شد. در ۱۳۰۳ ش/ ۱۹۲۴ بیروت به عنوان پایتخت، جایگاه خاصی یافت و در آن‌جا سازمانی مبتنی بر اسلوب معمول در پاریس به وجود آمد، با این همه از آن سال تا پایان قیمومت فرانسه، رئیس و اعضای شورا از جانب وزیر منصوب می‌شدند. به موجب فرمان قانونی شماره پنج ۱۳۳۳ ش/ ۱۹۵۴، جایگاه خاص بیروت ملغی و شورای شهر با دوازده عضو ایجاد شد که نیمی از اعضا انتخابی بودند. رئیس شورا، که از سوی اعضا انتخاب می‌شد، ریاست هیئت مقنّنه شهر را برعهده داشت و «محافظ» به نمایندگی از طرف دولت، رئیس قوّه مجریّه شهر بود.

۲.۸ - بلدیه در سوریه

در سوریه در ۱۳۳۵ ش/ ۱۹۵۶ «قانون البلدیات» اعلام شد.
برای تأکید بر اهمیت دمشق و بیروت و بغداد و عمان، از این حیث که مراکز حکومت‌اند، رؤسای بلدیه‌های آن‌ها را «امین العاصمه» لقب دادند، ولی در جاهای دیگر عنوان اصلی (رَئیس البلدیه) حفظ شد. در پایتخت‌ها رئیس از جانب هیئت وزیران منصوب می‌شد، ولی در شهرهای دیگر، شورای شهر یا وزیر کشور آن‌ها را انتخاب می‌کرد.

۲.۹ - بلدیه در مصر

در مصر و سودان وزارتخانه‌های ویژه‌ای برای امور شهری و روستایی تشکیل شد.
مصر برای حکومت محلّی، سنّتی خاصّ خود به وجود آورد. به سبب حضور نمایندگان و گروهی از بازرگانان اروپایی، مقدمات اداره امور شهری از حدود ۱۲۵۱/۱۸۳۵ با تشکیل هیئت مشورتی در اسکندریه پی‌ریزی شد. این امر در ۱۲۸۶/ ۱۸۶۹ با ایجاد بلدیه دنبال شد. این بلدیه رئیسی انتصابی داشت و شورایی که بخشی از اعضای آن انتخابی بود. با این‌که کمیسیون‌های شهری با اختیارات محدود در ولایات مصر سابقه‌ای طولانی دارد، اسماعیل، خدیو مصر، و جانشینان وی تا ۱۳۲۸ ش /۱۹۴۹ قاهره را از امتیاز داشتن بلدیه محروم کردند.

۲.۱۰ - بلدیه در سودان

به موجب فرمانی در ۱۳۱۹/۱۹۰۱، به والی کلّ سودان اجازه تشکیل شوراهای شهری اعطا گردید، ولی این فرمان اجرا نشد. در ۱۳۰۰ ش/ ۱۹۲۱، در سه شهر همسایه، خارطوم و اُمدُرْمان و خارطوم شمال، شورای مشورتی و کمیته‌های محلی تشکیل شد. ایجاد نخستین شورای شهری در پورت سودان در ۱۳۲۱ش/ ۱۹۴۲ در شهرهای دیگر نیز دنبال شد. در ۱۳۲۴ ش/ ۱۹۴۵، سه کمیته محلّیِ پایتخت به شوراهای شهری تبدیل شد، و در ۱۳۳۰ ش/ ۱۹۵۱، لایحه‌ای به صورت قانون درآمد که موجب عدم تمرکز بیش‌تر امور می‌شد.

۲.۱۱ - بلدیه در حجاز

حدود ۱۲۸۷، حکومت عثمانی، در عربستان (مدینه، جده، طائف و یَنبوع) بلدیه‌هایی به وجود آورد. در مکه، اداره خدمات عمومی ساده میان سازمان آب عین الزُبَیده و شورایی که به امور کلّی می‌پرداخت، تقسیم شده بود. این نهادها در حجاز سابقه‌ای نداشتند و در جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) از بین رفتند. در ۱۳۰۵ ش/ ۱۹۲۶، دولت سعودی برای تشکیل شوراهای بلدیه آیین نامه‌ای صادر کرد.

۲.۱۲ - بلدیه در یمن

در ۱۲۷۱، عدن از بلدیه برخوردار بود، و در ۱۳۱۸ در آن‌جا سازمان محلی تشکیل شد، ولی تا ۱۳۲۶ ش/ ۱۹۴۷ در انتخابات راه نیافت. در ۱۳۳۲ ش /۱۹۵۳ شورای شهر به صورت بلدیه عدن درآمد؛ رئیس آن انتصابی بود و بیش‌تر اعضا از مأموران حکومتی بودند. با این حال، جنبه انتخابی وسیع‌تر، و نظارت شورا بر بودجه خود تقویت شد.

۲.۱۳ - بلدیه در بحرین و کویت

در بحرین، هریک از بلدیه‌ها یک «رئیس مجلس البلدیه» داشت که او را حکمران منصوب می‌کرد؛ بخشی از اعضای شورای شهر انتخابی بودند، و مدیری دائمی نیز وجود داشت. بلدیه کویت را مدیری اداره می‌کرد که زیرنظر رئیس البلدیه، یکی از اعضای خاندان حاکم، قرار داشت.

۲.۱۴ - بلدیه در اتیوپی

محلّه‌های عربی زبان مُصَوَّع و حَرَر (در اتیوپی) در اداره امور شهر سهم اندکی داشتند. دولت ایتالیا با فرمان ۱۳۱۰ـ۱۳۱۱/ ۱۸۹۳ که در ۱۳۱۹/۱۹۰۱ لغو شد، در مصوّع سازمانی شهری به وجود آورد که تعداد بومیان شاغل در آن اندک و کارایی آنان نیز بسیار محدود بود. فرمان حکومتی شماره یک در ۱۳۲۱ ش/ ۱۹۴۲، که به موجب بیانیه بلدیه‌ها (شماره ۷۴) در ۱۳۲۴ ش/ ۱۹۴۵ تمدید شد، دو قانونی بود که از سوی حکومت اتیوپی برای انتخاب شوراهای شهری به تصویب رسید.


در ممالک شرقی سرزمین‌های عربی، بلدیه‌ها معمولاً بر تأمین آب و برق نظارت مستقیم نمی‌کردند، و بر وسایل حمل و نقل شهری نیز بندرت نظارت داشتند؛ این خدمات یا در دست شرکت‌ها یا زیر نظر هیئت‌هایی بود که دولت مرکزی تعیین می کرد و ممکن بود مقامات بلدیه در آن هیئت‌ها نماینده داشته باشند. اعضای انجمن شهر، نظیر نظام‌های دو مرحله‌ای انتخابات شهری، نه از سوی شوراهای پایین‌تر محلّی، بلکه مستقیماً از جانب رأی دهندگان برگزیده می شدند. تبلیغاتی که با فعالیت‌های بلدیه‌ها قرین بود در جاهای گوناگون به یک میزان نبود.
در مراکزی چون دمشق، بیروت، بغداد، قاهره و اسکندریه، که از نظر سیاسی پیشرفته‌تر بودند، بودجه بلدیه و سیاستی که دنبال می‌کرد اعلام می‌شد، ولی در جاهای دیگر اطلاعات کمتری به مردم می‌دادند و نمایندگان مطبوعات حقّ شرکت در جلسات شورا را نداشتند. در زمان قیمومت انگلستان بر فلسطین، ساکنان آن‌جا که از فعالیت در امور ملّی محروم بودند، بارها با شرکت در امور شهری این کمبود را جبران کردند، اما در نتیجه نگرش نسبتاً منفی شهروندان نسبت به امور محلّی، در قیاس با امور ملّی، تعداد رأی دهندگان در انتخابات شورا چندان زیاد نبود. میزان جدّیت بلدیه‌ها در اجرای مقررات ناظر بر محدودیت‌های ساختمانی و عبور و مرور وسایل نقلیه، و اهمیتی که برای رفاه و امکانات عمومی قایل بودند، متفاوت بود. زنان فقط در مصر حق شرکت در انتخابات بلدیه‌ها و عضویت در شورای شهر را داشتند؛ همه جا شمار کارمندان زن در بلدیه‌ها اندک بود.


(۱) اسد رستم، المحفوظات الملکیَّه المصریه: بیان بوثائق الشام، بیروت ۱۹۴۰ـ۱۹۴۳.
(۲) ناصرالدین قاجار، شاه ایران، شهریار جاده‌ها: سفرنامه ناصرالدین شاه به عتبات، چاپ محمدرضا عباسی و پرویز بدیعی، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۳) G L Bell، Review of the civil administration of Mesopotamia Cmd ۱۰۶۱، ۱۹۲۰.
A T Cancri، La ville
(۴) du CaireEssai sur la cration d'une municipalit، Alexandria ۱۹۰۵.
(۵) O Colucci، "De l'utilit de la cration d'une municipalit AlexandrieProject cet gard.
(۶) raison de sa divergence avec l'institution analogue Constantinople"، BIE، no۸ (۱۸۶۴).
(۷) M Delacroix، L'institution municipale en E gypte، ـgy contemporaine، XIII، ۱۹۲۲.
(۸) Hamilton، sinai، ۱۸۵۷.
(۹) Lois، dcrets، arrets et rglements intressant la municipalit d'Alexandrie، ۱۹۰۶ supplt، ۱۹۱۳.
(۱۰) N Marein، The Ethiopian empire laws، Rotterdam ۱۹۵۴.
(۱۱) A H Marshall، Rept on local government in the Sudan، ۱۹۴۹.
(۱۲) R Maunier، La vie municipale en ـgypte (Congr internat des villes، Gand)، ۱۹۱۳.
(۱۳) Municipalit de Damas، expos des oprations effectues de ۱۹۲۰ ۱۹۲۴ (Ar and Fr)، Damascus (nd (.
(۱۴) Organisation du conseil de l'ornato Alexandrie، nd.
(۱۵) Rglements de la municipalit d'Alexandrie، Alex ۱۸۶۹.
(۱۶) W H Ritsher، Municipal government in the Lebanon، Beirut ۱۹۳۲.
(۱۷) برای قوانین بلدیه از ۱۹۱۸ به بعد رجوع کنید به نشریات رسمی کشورهای مختلف نیز رجوع کنید به گزارش‌های سالانه بلدیه‌های هر کشور.


۱. اسد رستم، المحفوظات الملکیَّه المصریه: بیان بوثائق الشام، بیروت ۱۹۴۰ـ۱۹۴۳.
۲. Hamilton، sinai، ۱۸۵۷
۳. ناصرالدین قاجار، شاه ایران، ج۱، ص۹۳، شهریار جاده‌ها: سفرنامه ناصرالدین شاه به عتبات، چاپ محمدرضا عباسی و پرویز بدیعی، تهران ۱۳۷۲ ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، ج۱، ص۱۷۰۰، برگرفته از مقاله «بلدیه».    







جعبه ابزار