بسطام بن قیس بن مسعود
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بِسطام بن قَیس بن مسعودبن قَیس، ابوالصهباء از
شجاعان عرب جاهلی،
شاعر و «سیدّی» از
بنوشیبان که نامدارترین و اشرافیترین خاندانهای بدوی
عرب در آن زمان بود.
بِسطام بن قَیس بن مسعودبن قَیس، ابوالصهباء، یا ابوزیق
(ملقّب به مُتَقَمّر:
برنده در
قمار)، از
شجاعان عرب جاهلی،
شاعر و «سیدّ» ی» از
بنوشیبان.
خاندان او یکی از سه خاندانی بوده است که نامدارترین و اشرافیترین خاندانهای بدوی
عرب به شمار میآمدند.
پدرش از «ذَوی الا´کال» (بهره مندان از
انعام پادشاهان بیگانه)
بود و پادشاهان
ساسانی، اُبُلّه و سرزمینهای اطراف (یعنی طَفّ صفوان) را تیول او قرار داده بودند و وی، در مقابل، مکلّف بود که اعضای
قبیله خود را از
دستبرد و
غارت باز دارد.
اما چون قیس به علت
معارضه قبیله خود نتوانست به
عهد خود
وفا کند، و ضمناً به
توطئه چینی با دیگر سرانِ قبایل بر ضد پادشاه ساسانی
متهم بود، گرفتار شد و در یکی از زندانهای
ایران درگذشت.
این که چرا بسطام درصدد
انتقام خون پدر برنیامده نکته مهمّی است؛
سیاست ایران به نحوی بود که علی رغم پیروزی اعراب در
ذوقار، بسطام به جای
انتقامجویی، بههمکاری با آنان پرداخت؛ و نیز از روایتی
موثق برمیآید که، «عامل» ایرانی در
عین التّمر، سپاهیان
شیبانی را
تجهیز میکرد.
بسطام که در ربع آخر قرن ششم میلادی
تولد یافته بود در بیست سالگی به
ریاست قبیله خود رسید
و توانست این
قبیله را
متحد سازد، و ازینروست که او را از «جَرّارون»
به شمار آوردهاند.
پس از آن، چون از فکر
مبارزه با ایرانیان
منصرف شد، همه همّ خود را
صرف نبرد با همسایگانش،
بنوتمیم، کرد.
نخستین هجومش به
بنویَربوع، یکی از شاخههای بنوتمیم، به قول
بلاذری در
اعشاش رخ داد.
سپاهیان
بنوشیبان شکست خوردند و خود بسطام گرفتار، و بدون
تاوان آزاد شد.
حمله دوم او احتمالاً در
قشاوه رخ داد
و بصراحت گفتهاند که بسطام خود فرماندهی سپاه
مهاجم را به عهده داشت، اما این حمله اساساً بی اهمیّت و حاصلش گرفتن چند
شتر از
عشیره بنوسَلیط بود.
ظاهراً در همین ایام بود که با
اَقرع بن حابس در
سلمان روبرو گردید و در نتیجه، اَقرع گرفتار شد.
اما اقدام جدّیتر بسطام، نبرد
غبیط المدره بود (که به یوم بطن قَلْج معروف است).
سپاهیان بسطام به
اتحادیه قبایل ثعالب حمله بردند و آن را
شکست دادند؛ اما چون به جانب
قبیله مالک بن حنظله تاختند، با
مقاومت آنان مواجه شدند؛ و از آنجایی که
بنویربوع نیز به یاری
قبیله مالک شتافتند، لشکر بسطام ناچار به گریز شد.
بسطام به دست
عتیبه بن الحارث به
اسارت افتاد و ناچار شد هم
فدیهای سنگین بپردازد و هم
عهد کند که دیگر به
عشیره عتیبه حمله نبرد
با این حال،
عهدشکنی کرد و اندکی بعد به خیمه گاه
فرزند عتیبه در
ذوقار حمله برد
و موفق به گرفتن شتران قبیله شد (این حمله به
یوم فَیحان نیز معروف است).
بسطام که به این پیروزی راضی نبود، حمله دیگری بر
بنو تمیم تدارک دید تا عُتَیبه را به چنگ آورد، اما در صَمْد (یا ذوطُلوح) شکست خورد و بزحمت جان به در برد.
نبردی که چندی بعد به یاری «عامل» ایرانی در
عین التَمر در
افاقه رخ داد، معروف به
یوم الغبیطَین یا یوم العُطالة، به شکست مهاجمان و فرار بسطام انجامید.
آخرین جنگ بسطام در
نَقَی الْحَسَن رخ داد که طی آن، مردی کم
عقل به نام عاصم بن خلیفه از
بنوظبه وی را کشت و گویند که در حضور عثمان نیز بدین کار
فخر فروخت.
تاریخ
قتل او را میتوان حدود ۶۱۵ میلادی تعیین کرد.
از بازماندگان بسطام اطلاع اندکی در دست است؛ نواده او حَدراء، یعنی دختر پسرش زیق، در آستانه
ازدواج با
فرزدق شاعر، درگذشت.
بسطام، چنانکه گفتهاند،
نصرانی و نیز «سیّد» قبیله خود بوده است.
هنگامی که خبر
مرگ او به افراد قبیله رسید، همه چادرهای خود را به نشانه عزا جمع کردند؛ همچنین قصاید متعددی در رثایش سروده شد، و او این
افتخار را یافت که نمونه اعلای دلاوری و
شجاعت اعراب بدوی به شمار آید؛ اما در عصر
جاحظ، در جامعه مختلط شهریِ شهرهای
عراق، افتخارات او محو شد و عوام
ترجیح دادند به
قصه عنتره گوش دهند که با تمایلات
مساوات طلبی اجتماعی آنان سازگارتر بود.
(۱) حسن بن بشر آمدی، المؤتلف و المختلف: فی اسماء و کناهم و القابهم و انسابهم و بعض شعرهم، ص ۶۴، ۱۴۱.
(۲)
ابن اعرابی، اسماء خیل العرب و فرسانها، چاپ لوی دلاویدا، ص ۶۰، ۸۹.
(۳)
ابن حبیب، المحبّر، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲.
(۴)
ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، چاپ لوی ـ پرووانسال، ص ۳۰۶.
(۵)
ابن کلبی، جمهرة النسب، نسخه خطی کتابخانه موزه بریتانیا، ش ۲۳۲۹۷ Add.
(۶) ابوالبقاء هبة الله، المناقب، نسخه خطی کتابخانه موزه بریتانیا، ش ۲۳۲۹۶، گ ۳۶ ر، ۳۸ پ، ۴۲ ر، ۴۴ ر، ۱۱۱ پ.
(۷) علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، الاغانی.
(۸) احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، نسخه خطی.
(۹) عمروبن بحر جاحظ، البیان و التبیین، چاپ سندوبی، قاهره ۱۹۵۶، فهرست.
(۱۰) عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، چاپ عبدالسلام محمد هارون، ج ۱، ص ۳۳۰، ج ۲، ص ۱۰۴.
(۱۱) محمد امین سویدی، سبائک الذهب فی معرفة قبائل العرب، بغداد ۱۲۸۰، ص ۱۰۳، ۱۱۲ـ۱۱۳.
(۱۲) جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد ۱۹۵۵.
(۱۳) محمدبن عمران مرزبانی، معجم الشعراء، چاپ کرنکو.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بِسطام بن قَیس بن مسعودبن قَیس»، شماره۱۳۳۲.