• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

برصیصا در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برصیصا، راهبی عابد و زاهد که با اغواگری شیطان بدفرجام شد.



برصیصا را برخی در لغت، برگرفته از واژه «صیصا» در زبان آرامی و به معنای سینه‌بند مرصّع اسقف اعظم یا کاکل‌های کلاه او دانسته‌اند که یادآور برترین مقام کلیساست.
[۱] مجله سخن، دوره ۱۳، ش ۲، «هشت تحریر از داستان برصیصای‌عابد».
برصیصا شخصیتی شبه تاریخی است که نام و سرگذشت او به صورت نمونه‌ای عبرت‌آموز از تلاش بیوقفه شیطان برای اغوای انسان و نیز امکان بدفرجامی آدمی به رغم سابقه درخشان، بازتابی عمدتاً گسترده در منابع تاریخی ، تفسیری
[۵] جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌.
[۶] جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌.
، حدیثی
[۹] کنزالعمال، ج‌۱، ص‌۳۹۹.
، اخلاقی
[۱۲] شعب‌الایمان، ج۴، ص۳۷۲-۳۷۳.
[۱۳] اغاثة‌اللهفان، ج۱، ص‌۱۸۴.
[۱۴] احیاء علوم الدین، ج‌۳، ص‌۳۱.
و کلامی
[۱۵] من الحوار اکتشفت الحقیقه، ص‌۹۱.
مسلمانان یافته است. گاه به سبب شباهت در سرگذشت و سرنوشت ، نام برصیصا در کنار ابلیس و بلعم باعورا یاد می‌شود که هر سه به رغم پیشینه درخشان در عبادت و بندگی خدا، بدفرجام و کفر‌آیین شدند.
[۱۶] الکبائر، ص‌۲۲۸.
[۱۷] من‌الحوار اکتشفت الحقیقه، ص‌۹۲.
[۱۸] من عنده علم الکتاب، ص‌۱۹۱.



نام و سرگذشت برصیصا در قرآن نیامده است؛ اما همه مفسران شیعه
[۲۰] مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۷‌۳۹۸.
و سنی
[۲۲] جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌-۶۵‌.
هرچند با دیدگاه و‌چند و چونی متفاوت، در ارتباط با آیه ۱۶‌ سوره حشر داستان او را آورده‌اند:«کَمَثَلِ الشَّیطنِ اِذ قالَ لِلاِنسنِ اکفُر فَلَمّا کَفَرَ قالَ اِنّی بَریءٌ‌مِنکَ اِنّی اَخافُ اللّهَ رَبَّ العلَمین». این تمثیل درباره تحریک و فریب یهود بنی‌نضیر از سوی منافقان مدینه است.
[۲۶] جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌-۶۵‌.
[۲۷] مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۷‌-۳۹۸.
در پی پیمان‌شکنی بنی‌نضیر در جریان دسیسه کشتن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و براساس توافق حاصل شده، آنان باید خانه و دارایی خود را رها ساخته، جلای وطن می‌کردند.
[۲۹] جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌-۶۵‌.
[۳۱] مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۸۷‌-۳۸۸.

منافقان با وعده همیاری و همراهی در صورت جنگ با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) یا جلای وطن بنی‌نضیر را به مخالفت با تصمیم یاد شده و خودداری از کوچ اجباری تحریک کردند.
[۳۴] تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۳۷۱.
[۳۵] تفسیر بغوی، ج‌۴، ص‌۲۸۶.
[۳۶] تفسیر‌قرطبی، ج‌۱۸، ص‌۲۳‌-۲۴.
خداوند با دروغگو خواندن منافقان، از همیاری و همراهی نکردن آن‌ها و رویگردانیشان از بنی‌نضیر در صورت جنگ و جلای وطن خبر داده و آنان را همانند شیطان می‌نامد که به سبب دشمنی دیرینه و با وعده‌های دروغین و وسوسه انگیزش به اغواگری انسان می‌پردازد و هنگامی که آدمی در دام کفر گرفتار آمد و درمانده‌شد از او برائت و بیزاری می‌جوید.
[۳۸] جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌.
[۳۹] مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۷‌-۳۹۸.
[۴۰] تفسیر بغوی، ج‌۴، ص‌۲۹۴.
اینکه «انسان» به معنای جنس آن و آیه بیانگر تعامل شیطان با نوع‌ بنی‌بشر است یا این‌که به شخصی معیّن در حادثه‌ای خارجی و تاریخی اشاره دارد مورد اختلاف است.

۲.۱ - مراد از ال در الانسان



۲.۱.۱ - جنس

گروهی از مفسران شیعه
[۴۳] روض‌الجنان، ج‌۹، ص‌۱۳۲‌-۱۳۹.
[۴۵] الفرقان، ج‌۲۸، ص‌۲۵۵.
و شماری از اهل سنت
[۴۶] فتح‌القدیر، ج‌۵‌، ص‌۲۰۵.
[۴۷] تفسیر بیضاوی، ج‌۵‌، ص‌۳۲۲.
[۴۸] روح‌المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۸، ص‌۸۵‌.
به پیروی از مجاهد «ال» در «الانسان» را به معنای جنس دانسته‌اند. این دیدگاه با سیاق
[۴۹] اغاثة‌اللهفان، ج‌۱، ص‌۱۸۴.
[۵۱] من وحی القرآن، ج‌۲۲، ص‌۱۲۶‌-۱۲۷.
و مفهوم آیه و کاربردهای دیگر «انسان» در قرآن که به معنای جنس آمده سازگار است. بر‌اساس این دیدگاه که آلوسی آن را به جمهور مفسران نسبت داده است
[۵۹] روح‌المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۸، ص‌۸۵‌.
معنای آیه عام و فراگیر‌است و می‌تواند درباره همه آدمیان صادق باشد
[۶۰] تفسیر جامع، ج‌۷، ص‌۱۱۱.
[۶۱] کنزالدقائق، ج‌۱۳، ص‌۱۸۷.
[۶۲] من‌وحی القرآن، ج‌۲۲، ص‌۱۸۷.
، بر این اساس، شیطان با وعده‌های دروغین، زیبا جلوه دادن بهره‌مندی‌های زندگی و آرزوهای رنگارنگ و دور و دراز، انسان را به وادی کفر می‌کشاند و هنگامی که دروغ بودن وعده‌ها آشکار شد، آدمی را بی‌هیچ یار و یاوری رها ساخته، از او‌بیزاری می‌جوید.
[۶۴] تفسیر ثعالبی، ج‌۳، ص‌۳۱۹‌-۳۲۰.
چنین مضمونی در برخی دیگر از آیات نیز آمده است که می‌تواند مؤیّد دیدگاه یاد شده باشد.

۲.۱.۲ - عهد

دسته دوم از مفسران «ال» را به معنای «عهد» و «انسان» را اشاره به شخصی معین می‌دانند. ابن‌جوزی هم، این دیدگاه را به جمهور مفسران نسبت می‌دهد
[۶۸] زادالمسیر، ج‌۸‌، ص‌۲۱۹.
که با ادعای گفته شده آلوسی در تناقض است. برخی به کار رفتن صیغه‌های ماضی (قال و کفر) و امر (اکفر) را در آیه مؤیّد این دیدگاه‌ دانسته‌اند، با این استدلال ضعیف و شکننده که صیغه‌های یاد شده نشان می‌دهد که محتوای آیه در زمان گذشته روی داده و شخصی معین، مورد خطاب شیطان بوده است. در غیر این صورت باید، صیغه مضارع به کار‌می‌رفت.
[۶۹] بیان‌السعاده، ج۴، ص۱۶۵.
[۷۰] تفسیر منسوب به امام عسکری (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، ص‌۶۱۹‌-۶۲۰‌.


۲.۲ - مصداق انسان

این دسته از مفسران در تعیین مصداق انسان، به اختلاف گراییده‌اند؛

۲.۲.۱ - ابوجهل

برخی بر اساس دیدگاه زمخشری که بدون اشاره به مصداق انسان، آیه را مربوط به اغواگری شیطان نسبت به مشرکان قریش در جریان جنگ بدر می‌داند
[۷۱] الکشاف، ج‌۴، ص‌۵۰۷‌.
[۷۲] مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۸.
[۷۳] تفسیر‌بیضاوی، ج‌۵‌، ص‌۳۲۲.
، انسان را اشاره به ابوجهل دانسته‌اند. بنابراین نظر، محتوای آیه همان است که در آیه ۴۸ سوره انفال به گونه روشن‌تر و مبسوط‌تری آمده است
[۷۵] منهج الصادقین، ج‌۹، ص‌۵۳۷‌، ۵۳۹‌.
[۷۶] الجوهر الثمین، ج‌۶‌، ص‌۱۹۱‌-۱۹۲.
[۷۷] انوار درخشان، ج‌۱۶، ص‌۲۷۰.
:«و‌اِذ‌زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیطنُ اَعملَهُم و قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الیَومَ مِنَ النّاسِ واِنّی جارٌ‌لَکُم فَلَمّا تَراءَتِ الفِئَتانِ نَکَصَ عَلی عَقِبَیهِ و قالَ‌اِنّی بَرِیءٌ مِنکُم اِنّی اَری ما لا تَرَونَ اِنّی اَخافُ اللّهَ».

۲.۲.۲ - برصیصا

در مقابل، اغلب مفسران دسته دوم، با اشاره به داستانی مشهور، مصداق «انسان» را برصیصا خوانده‌اند. براساس این حکایت، برصیصا، راهبی از بنی‌اسرائیل است که روزگاری دراز، در صومعه‌ای دور از مردم، زاهدانه به عبادت خدا پرداخته و بنا به روایتی، مستجاب الدعوه شده است. شیطان که خشمناک از پرهیزگاری، ریاضت و عبادت‌های پیوسته برصیصا، سال‌ها، بی‌هیچ توفیقی در پی فریب او بود سرانجام با وسوسه‌های خود، وی را بر آن می‌دارد تا با زنی درآمیزد و سپس از ترس رسوایی، او را کشته، مدفون سازد. راز این رسوایی که آشکار می‌شود، برصیصا را به صلیب می‌کشند.
در این هنگام، شیطان در آخرین مرحله از اغواگری‌هایش، در برابر دیدگان او ظاهر شده، از نقش اصلی خود در رقم خوردن چنین سرنوشتی برای برصیصا و نیز رهاسازی او در صورت سجده بر وی خبر می‌دهد. برصیصا ناامید از همه جا و با سجده‌ای به اشارت، کافر شده و شیطان بدون هیچ کمکی، از وی بیزاری جسته، در کام مرگ رهایش می‌سازد.
[۷۸] جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌-۶۵‌.
[۷۹] مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۷.



در کنار این روایت مشهور، روایت نادر و کاملا متفاوتی نیز درباره سرگذشت برصیصا در برخی منابع گزارش شده است. بر اساس این روایت، برصیصا عابدی مسلمان و مؤذّن در یکی از مساجد مصر است که روزی هنگام اذان بر بالای مأذنه با دیدن دختر ترسای همسایه، دلبسته او شده، در پی وصال آن دختر و به درخواست خانواده او از آیین مسلمانی دست برمی‌دارد؛ اما پیش از آن‌که کام دل برگیرد، در حادثه‌ای از بالای بام افتاده، می‌میرد.
[۸۱] الکبائر، ص‌۲۲۸.

داستان مشهور برصیصا با سندهای گوناگون از ابن‌عباس (م. ۶۸ ق.)، ابن‌مسعود (م. ۳۳ ق.)، طاووس و همچنین از امیرمؤمنان، علی (علیه‌السلام)
[۸۲] جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌-۶۵‌.
[۸۳] تفسیر بغوی، ج‌۴، ص‌۲۹۴-۲۹۶.
و در پاره‌ای منابع از پیامبر‌اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)
[۸۶] تلبیس ابلیس، ج‌۱، ص‌۳۷.
[۸۷] شعب الایمان، ج‌۴، ص‌۳۷۲.
[۸۸] احیاء علوم الدین، ج‌۳، ص‌۳۱.
روایت و بیش‌تر سندهای آن تضعیف شده است
[۸۹] تفسیر ثعالبی، ج‌۳، ص‌۳۱۹‌-۳۲۰.
[۹۰] دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌۳، ص‌۵۴۶‌، «برصیصا».
؛ از جمله، روایت منسوب به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را عبید‌بن رفاعه نقل می‌کند که برخی‌با نفی صحابی بودن،
[۹۱] معرفة الثقات، ج‌۲، ص‌۱۱۷.
[۹۲] الجرح والتعدیل، ج‌۵‌، ص‌۴۰۶.
روایت او را مرسل دانسته‌اند.
[۹۴] تهذیب الکمال، ج‌۱۹، ص‌۲۰۵.
[۹۵] الاصابه، ج‌۵‌، ص‌۲۰۸.

از سوی دیگر به رغم آن‌که برخی پژوهشگران، سند روایت منسوب به علی (علیه‌السلام) را صحیح پنداشته‌اند،
[۹۶] المستدرک، ج‌۲، ص‌۴۸۴‌-۴۸۵.
[۹۷] روح‌المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۸، ص‌۸۶‌.
[۹۸] دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌۳، ص‌۵۴۶‌-۵۴۷‌.
اساساً اثری از حکایت برصیصا در احادیث شیعه به چشم نمی‌خورد و روایت ابن‌عباس و ابن‌مسعود که به احتمال زیاد از‌ زمان شیخ طوسی (م. ‌۴۶۰‌ق.) به بعد به تفاسیر شیعه راه یافته،
[۱۰۰] مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۴۳۸.
[۱۰۱] روض‌الجنان، ج‌۱۹، ص‌۱۳۲‌-۱۳۹.
از منابع اهل سنت گرفته‌شده و حتی برخی آن را با عقل و مذهب امامیه ناسازگار خوانده‌اند.
[۱۰۳] تفسیر جامع، ج‌۷، ص‌۱۱۳.

دسیسه‌های گام به گام ابلیس، یاری جستن وی از شیاطین دیگر در پی ناتوانی در فریب برصیصا، مأمور شدن شیطانی به نام «ابیض» برای این کار و وارد شدن او از راه عبادت و در شکل و شمایل یک راهب، چگونگی راهیابی زن یاد شده به صومعه برصیصا و نقش شیطان در فاش شدن خیانت و جنایت او، از موضوعات دیگری است که گاه با جزئیاتی متفاوت در روایتهای گوناگون داستان به‌چشم می‌خورد. در بیش‌تر روایت‌ها برصیصا راهب و در برخی دیگر، عابدی از بنی‌اسرائیل خوانده می‌شود، چنان‌که در اغلب پرداخت‌های داستان، راهیابی زن یاد شده به صومعه، با بیماری‌او و دعای برصیصا برای شفای وی در ارتباط است.
[۱۰۴] جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌- ۶۵‌.
[۱۰۵] تفسیر قرطبی، ج‌۱۸، ص‌۲۵-۲۹.

بنابر روایت منسوب به امیرمؤمنان، علی (علیه‌السلام) او زنی است که شیطان دچار جنونش کرده و در دل برادرانش القا می‌کند که شفای او به دست برصیصاست. در روایت ابن‌عباس از برادران سه‌گانه‌ای یاد می‌شود که خواهر بیمار خود را به دست برصیصا به عنوان فردی مورد اعتماد سپرده، روانه سفر می‌شوند. روایت ابن‌مسعود از زن چوپانی یاد می‌کند که شب را به صومعه برصیصا پناه می‌برده است. حکایت برصیصا در منابع متأخر با بسط و جزئیات بیشتری آمده است.
[۱۰۷] زادالمسیر، ج‌۸‌، ص‌۲۱۹.
[۱۰۸] زادالمسیر، ج‌۸‌، ص۲۲۳.
[۱۰۹] تفسیر قرطبی، ج‌۱۸، ص‌۲۵‌.
[۱۱۰] تفسیر قرطبی، ج‌۱۸،ص۲۹.

حتی در برخی منابع از باردار شدن آن زن، تولد نوزاد و کشته شدن او نیز به دست برصیصا یاد می‌شود.
[۱۱۱] اغاثة اللهفان، ج‌۱، ص‌۱۸۴.
اصل داستان عبری و از اخبار بنی‌اسرائیل است
[۱۱۴] مجله سخن، دوره ۱۳، ش ۲ «هشت تحریر از داستان برصیصای عابد».
؛ ولی منبع پیش از اسلام آن معلوم نیست و به احتمال فراوان از زبان اهل کتاب شنیده شده است.
[۱۱۵] دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌۳، ص‌۵۴۷‌.
[۱۱۶] من وحی القرآن، ج‌۲۲، ص‌۱۲۷.
در برخی منابع از وهب‌بن منبه نیز نقل می‌شود.


نام برصیصا نیز در اصل نامعلوم بوده است. در منابع دست اول، از جمله تفاسیر نخست شیعه
[۱۱۷] تفسیر منسوب به امام عسکری (علیه‌السلام)، ص‌۶۱۹‌-۶۲۰‌.
[۱۱۸] تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۳۷۱‌-۳۷۲.
و سنی
[۱۲۰] تفسیرعبدالرزاق، ج‌۳، ص‌۲۹۹‌-۳۰۰.
[۱۲۱] جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌-۶۵‌.
، بدون ذکر نامی فقط از یک راهب و گاه عابد یاد می‌شود؛ گویا این نام برای نخستین بار در اواخر قرن چهارم قمری به وسیله ابولیث سمرقندی (م. ‌۳۷۵ یا ۳۸۳ ق.) و در کتاب تنبیه الغافلین، بر شخصیت داستان نهاده شده است.
[۱۲۲] دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌۳، ص‌۵۴۵‌.
برخی چون ابن‌کثیر، نام برصیصا را برای راهب نامبرده، با تردید یاد کرده‌اند. این نام یادآور سرگذشت « آنتونی قدیس » (۲۵۱ ۳۵۵ یا ۳۵۶‌م.) از راهبان و زاهدان نخستین مسیحی است. او روزگار درازی را در غارها و قلعه‌ای کهن ( صیصه ) در مصر به عزلت و عبادت و ترک و تجرد گذراند. زندگی او سراسر پیکاری افسانه‌ای با ابلیس و وسوسه‌های اغواگرانه اوست. آنتونی که سرگذشت وی بازتابی گسترده در هنر و ادبیات مسیحی دارد هنوز هم برای شماری از راهبان، اسطوره‌ای آرمانی به شمار می‌رود.


محلی که ماجرای برصیصا در آن روی داده، مورد اختلاف است؛ ابن‌بطوطه (م. ۷۷۹ ق.) در سفرنامه خود از قصر برصیصای عابد یاد می‌کند که بین طرابلس و اسکندریه آن را دیده است.
[۱۲۴] رحلة ابن‌بطوطه، ص‌۲۰.
در تاریخ شهر حلب از کوه برصایا که مقام و قبر برصیصا در آن قرار دارد یاد می‌شود.
[۱۲۵] بغیة الطلب، ج‌۱، ص‌۴۳۷.



برخی پژوهشگران اروپایی همانند گولدزیهر، لندبرگ و مک دونالد با استناد به منابع مسلمانان، تحقیقاتی را درباره اصل داستان برصیصا، تاریخ پیدایش و سیر بسط و تحول آن انجام داده‌اند. برخی از این پژوهشگران، منطقه حضرموت و برخی دیگر حلب را محل داستان گفته‌اند، چنان‌که این اعتقاد نیز وجود دارد که رمان سه‌جلدی « آمبروسیو یا راهب » با الهام از این داستان که در اواخر‌قرن ۱۸ میلادی وارد انگلستان شده، به رشته تحریر درآمده است. شخصیت اصلی این رمان، راهبی از مادرید است که سرانجام در دام وسوسه‌های شهوانی گرفتار و پس از ارتکاب زنا و از ترس رسوایی، مرتکب قتل می‌شود.
[۱۲۶] دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج‌۱۱، ص‌۷۲۱.



با توجه به آنچه که تاکنون گفته شد، به نظر می‌رسد داستان برصیصا، فارغ از این‌که واقعیت تاریخی داشته باشد یا نه نمی‌تواند مورد اشاره آیه باشد. حداکثر می‌توان آن را همانند مشرکان شرکت‌کننده در جنگ بدر، از مصادیق و نمونه‌های اغواگری شیطان دانست. به احتمال زیاد، در آغاز نیز به عنوان یک مصداق ولی بعدها و از سر بی‌دقتی، به عنوان حکایت مورد اشاره آیه در منابع تفسیری راه یافته است. مقایسه روایت‌های متفاوت و گزارشهای منابع گوناگون نشان می‌دهد که داستانْ درگذر زمان، برای انطباق بیش‌تر با آیه، تأثیر عمیق‌و‌ماندگار در مخاطب و نیز متأثر از ذهنیت و نوع نگرش اسلامی به شیطان، وسوسه‌ها و چگونگی تعامل وی با انسان، شرح و بسط بیشتری یافته است.


احیاء علوم الدین؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ اغاثة اللهفان من مصاید الشیطان؛ انوارالتنزیل و اسرارالتأویل، بیضاوی؛ انوار درخشان در تفسیر قرآن؛ بحارالانوار؛ البدایة و‌النهایه؛ بغیة الطلب فی تاریخ حلب؛ بیان السعادة فی مقامات العباده؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تفسیر جامع؛ تفسیر عبد‌الرزاق؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر؛ تفسیر القمی؛ تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب؛ تفسیر المنسوب الی الامام العسکری (علیه‌السلام)؛ تفسیر من وحی القرآن؛ تفسیر منهج الصادقین؛ تفسیر نمونه؛ تلبیس ابلیس؛ تهذیب الکمال فی اسماء الرجال؛ جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الجرح و‌التعدیل؛ الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ثعالبی؛ الجوهر‌الثمین فی تفسیر الکتاب المبین؛ دائرة‌المعارف‌الاسلامیه؛ دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ رحلة ابن‌بطوطه؛ روح المعانی فی تفسیرالقرآن العظیم؛ روض الجنان و روح الجنان؛ زاد‌المسیر فی علم التفسیر؛ سیر اعلام النبلاء؛ شعب الایمان؛ فتح‌القدیر؛ الفرقان فی تفسیر القرآن؛ الکبائر؛ الکشاف؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و‌الافعال؛ مجله سخن؛ مجمع‌ البیان فی تفسیر القرآن؛ المستدرک علی الصحیحین؛ معالم‌التنزیل فی‌التفسیر و‌التأویل، بغوی؛ معرفة الثقات؛ المنتظم فی تاریخ الملوک و‌الامم؛ من‌الحوار اکتشفت الحقیقه؛ من عنده علم الکتاب؛ المیزان فی تفسیر القرآن.


۱. مجله سخن، دوره ۱۳، ش ۲، «هشت تحریر از داستان برصیصای‌عابد».
۲. المنتظم، ج‌۲، ص‌۱۵۸-۱۶۱.    
۳. سیر اعلام‌النبلاء، ج‌۵‌، ص‌۴۸.    
۴. البدایة والنهایه، ج‌۲، ص‌۱۶۲.    
۵. جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌.
۶. جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌.
۷. التبیان، ج‌۹، ص‌۵۷۰‌.    
۸. تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۴، ص‌۳۶۴.    
۹. کنزالعمال، ج‌۱، ص‌۳۹۹.
۱۰. الدرالمنثور، ج‌۸‌، ص‌۱۱۷‌-۱۱۹.    
۱۱. بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۴۸۶.    
۱۲. شعب‌الایمان، ج۴، ص۳۷۲-۳۷۳.
۱۳. اغاثة‌اللهفان، ج۱، ص‌۱۸۴.
۱۴. احیاء علوم الدین، ج‌۳، ص‌۳۱.
۱۵. من الحوار اکتشفت الحقیقه، ص‌۹۱.
۱۶. الکبائر، ص‌۲۲۸.
۱۷. من‌الحوار اکتشفت الحقیقه، ص‌۹۲.
۱۸. من عنده علم الکتاب، ص‌۱۹۱.
۱۹. التبیان، ج‌۹، ص‌۵۷۰‌.    
۲۰. مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۷‌۳۹۸.
۲۱. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۱۵.    
۲۲. جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌-۶۵‌.
۲۳. تفسیر قرطبی، ج‌۱۸، ص‌۲۵.    
۲۴. تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۴، ص‌۳۶۴.    
۲۵. حشر/سوره۵۹، آیه۱۶.    
۲۶. جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌-۶۵‌.
۲۷. مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۷‌-۳۹۸.
۲۸. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۱۳.    
۲۹. جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌-۶۵‌.
۳۰. التبیان، ج‌۹، ص‌۵۵۹‌.    
۳۱. مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۸۷‌-۳۸۸.
۳۲. ‌حشر/سوره۵۹، آیه۲- ۶.    
۳۳. حشر/سوره۵۹، آیه۱۱.    
۳۴. تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۳۷۱.
۳۵. تفسیر بغوی، ج‌۴، ص‌۲۸۶.
۳۶. تفسیر‌قرطبی، ج‌۱۸، ص‌۲۳‌-۲۴.
۳۷. حشر/سوره۵۹، آیه۱۲.    
۳۸. جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌.
۳۹. مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۷‌-۳۹۸.
۴۰. تفسیر بغوی، ج‌۴، ص‌۲۹۴.
۴۱. حشر/سوره۵۹، آیه۱۶.    
۴۲. التبیان، ج‌۹، ص‌۵۷۰‌.    
۴۳. روض‌الجنان، ج‌۹، ص‌۱۳۲‌-۱۳۹.
۴۴. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۱۳.    
۴۵. الفرقان، ج‌۲۸، ص‌۲۵۵.
۴۶. فتح‌القدیر، ج‌۵‌، ص‌۲۰۵.
۴۷. تفسیر بیضاوی، ج‌۵‌، ص‌۳۲۲.
۴۸. روح‌المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۸، ص‌۸۵‌.
۴۹. اغاثة‌اللهفان، ج‌۱، ص‌۱۸۴.
۵۰. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۱۳.    
۵۱. من وحی القرآن، ج‌۲۲، ص‌۱۲۶‌-۱۲۷.
۵۲. نمونه، ج‌۲۳، ص‌۵۳۷‌-۵۳۸‌.    
۵۳. یوسف/سوره۱۲، آیه۵‌.    
۵۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۳‌.    
۵۵. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۹.    
۵۶. معارج/سوره۷۰، آیه۱۹.    
۵۷. تین/سوره۹۵، آیه۴.    
۵۸. عصر/سوره۱۰۳، آیه۲.    
۵۹. روح‌المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۸، ص‌۸۵‌.
۶۰. تفسیر جامع، ج‌۷، ص‌۱۱۱.
۶۱. کنزالدقائق، ج‌۱۳، ص‌۱۸۷.
۶۲. من‌وحی القرآن، ج‌۲۲، ص‌۱۸۷.
۶۳. التبیان، ج‌۹، ص‌۵۷۰‌.    
۶۴. تفسیر ثعالبی، ج‌۳، ص‌۳۱۹‌-۳۲۰.
۶۵. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۱۳.    
۶۶. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۲.    
۶۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۹.    
۶۸. زادالمسیر، ج‌۸‌، ص‌۲۱۹.
۶۹. بیان‌السعاده، ج۴، ص۱۶۵.
۷۰. تفسیر منسوب به امام عسکری (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، ص‌۶۱۹‌-۶۲۰‌.
۷۱. الکشاف، ج‌۴، ص‌۵۰۷‌.
۷۲. مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۸.
۷۳. تفسیر‌بیضاوی، ج‌۵‌، ص‌۳۲۲.
۷۴. انفال/سوره۸، آیه۴۸.    
۷۵. منهج الصادقین، ج‌۹، ص‌۵۳۷‌، ۵۳۹‌.
۷۶. الجوهر الثمین، ج‌۶‌، ص‌۱۹۱‌-۱۹۲.
۷۷. انوار درخشان، ج‌۱۶، ص‌۲۷۰.
۷۸. جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌-۶۵‌.
۷۹. مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۷.
۸۰. تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۴، ص‌۳۶۴.    
۸۱. الکبائر، ص‌۲۲۸.
۸۲. جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌-۶۵‌.
۸۳. تفسیر بغوی، ج‌۴، ص‌۲۹۴-۲۹۶.
۸۴. الدرالمنثور، ج‌۸‌، ص‌۱۱۶.    
۸۵. الدرالمنثور، ج‌۸‌، ص۱۱۹.    
۸۶. تلبیس ابلیس، ج‌۱، ص‌۳۷.
۸۷. شعب الایمان، ج‌۴، ص‌۳۷۲.
۸۸. احیاء علوم الدین، ج‌۳، ص‌۳۱.
۸۹. تفسیر ثعالبی، ج‌۳، ص‌۳۱۹‌-۳۲۰.
۹۰. دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌۳، ص‌۵۴۶‌، «برصیصا».
۹۱. معرفة الثقات، ج‌۲، ص‌۱۱۷.
۹۲. الجرح والتعدیل، ج‌۵‌، ص‌۴۰۶.
۹۳. تهذیب الکمال، ج‌۱۹، ص‌۲۰۵.    
۹۴. تهذیب الکمال، ج‌۱۹، ص‌۲۰۵.
۹۵. الاصابه، ج‌۵‌، ص‌۲۰۸.
۹۶. المستدرک، ج‌۲، ص‌۴۸۴‌-۴۸۵.
۹۷. روح‌المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۸، ص‌۸۶‌.
۹۸. دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌۳، ص‌۵۴۶‌-۵۴۷‌.
۹۹. التبیان، ج‌۹، ص‌۵۷۰‌.    
۱۰۰. مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۴۳۸.
۱۰۱. روض‌الجنان، ج‌۱۹، ص‌۱۳۲‌-۱۳۹.
۱۰۲. الدرالمنثور، ج‌۸‌، ص‌۱۱۷.    
۱۰۳. تفسیر جامع، ج‌۷، ص‌۱۱۳.
۱۰۴. جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌- ۶۵‌.
۱۰۵. تفسیر قرطبی، ج‌۱۸، ص‌۲۵-۲۹.
۱۰۶. الدرالمنثور، ج‌۸‌، ص‌۱۱۸‌-۱۱۹.    
۱۰۷. زادالمسیر، ج‌۸‌، ص‌۲۱۹.
۱۰۸. زادالمسیر، ج‌۸‌، ص۲۲۳.
۱۰۹. تفسیر قرطبی، ج‌۱۸، ص‌۲۵‌.
۱۱۰. تفسیر قرطبی، ج‌۱۸،ص۲۹.
۱۱۱. اغاثة اللهفان، ج‌۱، ص‌۱۸۴.
۱۱۲. البدایة والنهایه، ج‌۲، ص‌۱۶۲‌-۱۶۳.    
۱۱۳. بحارالانوار، ج‌۱۰۸، ص‌۱۹۲.    
۱۱۴. مجله سخن، دوره ۱۳، ش ۲ «هشت تحریر از داستان برصیصای عابد».
۱۱۵. دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌۳، ص‌۵۴۷‌.
۱۱۶. من وحی القرآن، ج‌۲۲، ص‌۱۲۷.
۱۱۷. تفسیر منسوب به امام عسکری (علیه‌السلام)، ص‌۶۱۹‌-۶۲۰‌.
۱۱۸. تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۳۷۱‌-۳۷۲.
۱۱۹. التبیان، ج‌۹، ص‌۵۷۰‌.    
۱۲۰. تفسیرعبدالرزاق، ج‌۳، ص‌۲۹۹‌-۳۰۰.
۱۲۱. جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۶۳‌-۶۵‌.
۱۲۲. دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌۳، ص‌۵۴۵‌.
۱۲۳. تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۴، ص‌۳۶۵.    
۱۲۴. رحلة ابن‌بطوطه، ص‌۲۰.
۱۲۵. بغیة الطلب، ج‌۱، ص‌۴۳۷.
۱۲۶. دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج‌۱۱، ص‌۷۲۱.



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «برصیصا».    




جعبه ابزار