بحرین (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بحرین یکی از مفردات
نهج البلاغه، نام یکی از جزایری است که در جنوب
خلیج فارس قرار دارد.
حضرت علی (علیهالسلام) در زمان
حکومت خود، فردی بنام
نعمان بن عجلان را به عنوان
والی این منطقه قرار داد.
لفظ «بحرین» فقط یکبار در «نهج البلاغه» آمده است.
بحرین نام جزائری است در کرانه جنوبی خلیج فارس، که شامل چند
جزیره است که بزرگترین آنها بحرین نامیده میشود.
این جزیره بطول پنجاه و بعرض هفده کیلومتر، مرکز آن شهر
منامه است.
بلاذری در
فتوح البلدان نقل میکند:
قبل از ایرانیان عربها در آن ساکن بودند،
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سال
هشتم هجری علاء بن الحضرمی را به آنجا فرستاد تا اهل بحرین را به
اسلام دعوت نماید و یا
جزیه بدهند، دو نفر از بزرگان بحرین
ایمان آوردند و به دنبال آنها همه
عربها و مقداری از
عجمها مسلمان شدند.
موردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
بحرین یکی از ممالک اسلامی بوده و در حکومت امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه)
عمرو بن ابی سلمه مخزومی (پسر
امّ سلمه، امّ المؤمنین) فرماندار آنجا بود. حضرت وی را عزل کرده و به جایش نعمان بن عجلان را گذاشت و خطاب به وی نوشت:
«أَمّا بَعْدُ، فَإِنّي قَدْ وَلَّيْتُ النُعْمانَ بْنَ عَجْلانَ الزُّرَقيَّ عَلَى الْبَحْرَيْنِ، وَ نَزَعْتُ يَدَكَ، بِلا ذَمٍّ لَكَ، وَ لا تَثْريب عَلَيْكَ، فَلَقَدْ أَحْسَنْتَ الْوِلايَةَ، وَ أَدَّيْتَ الاَْمانَةَ، فَأَقْبِلْ غَيْرَ ظَنين، وَ لا مَلوم، وَ لا مُتَّهَم، وَ لا مأْثوم، فَقَدْ أَرَدْتُ الْمَسيرَ إِلَى ظَلَمَةِ أَهْلِ الشّامِ، وَ أَحْبَبْتُ أَنْ تَشْهَدَ مَعِي، فَإِنَّكَ مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَى جِهادِ الْعَدُوِّ، وَ إِقامَةِ عَمودِ الدّيِنِ، إِنْ شاءَ اللهُ.» «امّا بعد از
حمد و ثنا، من نعمان بن عجلان را والی بحرین کردم و دست تو را از آن برداشتم بیآنکه ذمّی یا ملامتی برای تو باشد، خوب حکومت کردی، امانتی را که بر عهده داشتی ادا نمودی، بیا به
کوفه بیآنکه اتّهامی بر تو وارد شود و یا ملامت شده و متهّم و گناهکار شناخته شوی. من میخواهم برای سرکوبی
ستمگران شام به آنجا بروم، دوست دارم که تو نیز با من باشی، چون تو از کسانی هستی که با او بر
جنگ دشمن و اقامه ستون
دین مدد میجویم انشاء الله.»
عمرو بن ابی سلمه چنانکه گفته شد پسر امّ سلمه، همسر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهسلّم) بود،
شیخ طوسی در رجال خود او را از اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهسلّم) و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) شمرده است، مرحوم
صدوق، در
خصال «ابواب الاثنی عشر حدیث ۴۱» از
عبدالله بن جعفر نقل کرده که میگوید:
من و
حسن و حسین (علیهماالسّلام) و
عبدالله بن عباس و عمرو بن ابی سلمه و
اسامة بن زید در منزل
معاویه بودیم، میان من و معاویه بحث در گرفت، من گفتم: از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهسلّم) شنیدم فرمود:
«
أَنا أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ثُمَّ أَخي عَلِيُّ بْنُ أَبي طالِبٍ (ع) أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ.»
آنگاه امامان را تا دوازده امام میرساند، بعد میگوید: همه حاضران از جمله عمرو بن ابی سلمه به این حدیث گواهی دادند.
بنابر نقل
ابن ابی الحدید آن بزرگوار در سال
۸۳ قمری، در
خلافت عبد الملک مروان از دنیا رفت.
لفظ «بحرین» فقط یکبار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بَحرین»، ص۱۱۴-۱۱۵.