باران (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
باران، قطرههای آبی است که از
ابر بر زمین میریزد. نزول باران نظام بسیار
دقیق و حساب شدهای دارد، از موقعی که
آفتاب بر اقیانوسها میتابد و ذرات لطیف آب را از
املاح جدا کرده و به صورت تودههای ابر به آسمان میفرستد، و هنگامی که قشر سرد فوقانی هوا آنها را متراکم میسازد، و سپس بادها آنها را بر دوش خود حمل میکنند، و بر فراز زمینهای تشنه و خشکیده میبرند، و بر اثر
برودت و فشار مخصوص هوا تبدیل به دانههای کوچک باران میشود که به نرمی بر زمین نشیند، و در آن نفوذ میکند، بی آنکه ویرانی بیافریند.
باران، قطرههای آبی است که از
ابر بر زمین میریزد.
در این مدخل از واژههای «
رزق »
، «غیث»
، «صیب»
، «ماء»
، «مدرار»
، «مطر»
، «
ودق »
، «وابل»
و... استفاده شده است.
خداوند، گشاینده درهای
آسمان و نازل کننده بارانهای سیل زا می باشد: «انزل من السمآء مآء فسالت اودیة بقدرها فاحتمل السیل زبدا رابیا...»خداوند از آسمان آبی فرستاد و از هر دره و رودخانهای به اندازه آنها سیلابی جاری شد، سپس
سیل بر روی خود کفی حمل کرد... .
در
مجمع البیان گفته : کلمه
وادی به معنای دامنه کوههای بزرگ است، البته دامنههای پایین که همه آبهای کوه در مواقع بارندگی در آن جمع میشود، اگر خونبها را هم از این
ماده گرفته و
دیه نامیدهاند، برای همین است که دیه نیز مال زیادی است که جمع آوری شده و در عوض کشته شده میپردازند، و کلمه
قدر به معنای قرین شدن چیزی است به چیزی دیگری، بطوری که از آن چیز هیچ کم و زیادی نداشته باشد، که در این صورت یعنی در صورتی که مساوی آن شد قدر آن میشود.
از آنجا که روش
قرآن ، به عنوان یک کتاب
تعلیم و تربیت، متکی به مسائل عینی است، برای نزدیک ساختن مفاهیم پیچیده به ذهن انگشت روی مثلهای حسی جالب و زیبا در زندگی روزمره مردم میگذارد، در اینجا نیز برای مجسم ساختن حقایقی که در آیات گذشته پیرامون
توحید و
شرک ،
ایمان و
کفر و حق و باطل گذشت، مثل بسیار رسائی بیان میکند.
نخست میگوید: خداوند از آسمان آبی را فرو فرستاده است، آبی حیاتبخش و زندگی آفرین، و سرچشمه نمو و حرکت، و در این هنگام درهها و گودالها و نهرهای روی زمین هر کدام به اندازه گنجایش و وسعت خود بخشی از این آب را پذیرا میشوند. جویبارهای کوچک دست به دست هم میدهند و نهرهائی به وجود میآورند، نهرها به هم میپیوندند و سیلاب عظیمی از دامنه کوهسار سرازیر میگردد، آبها از سر و دوش هم بالا میروند و هر چه را بر سر راه خود ببینند برمیدارند و مرتبا بر یکدیگر کوبیده میشوند، در این هنگام کفها از لابلای امواج ظاهر میشوند، آنچنان که قرآن میگوید سیلاب، کفهائی را بر بالای خود حمل میکند.
رابی از ماده ربو (بر وزن غلو) به معنی بلندی و برتری است و
ربا که به معنی سود یا پول اضافی یا جنس دیگر است نیز از همین ماده و به همین معنی است، چون
اضافه و زیادی را میرساند.
«فاعرضوا فارسلنا علیهم سیل العرم...» اما آنها (از خدا) روی گردان شدند، و ما سیل ویرانگر را بر آنها فرستادیم... . (طبق قولی «عرم» به معنای باران شدید است
)
کلمه عرم به معنای
سد در مقابل رودخانه است، که آب را
حبس میکند.
عرم در اصل از
عرامة (بر وزن علامه) به معنی
خشونت و کج خلقی و سختگیری است، و توصیف
سیلاب به آن
اشاره به شدت خشونت و ویرانگری آن است، و
تعبیر به «سیل العرم» به
اصطلاح از قبیل اضافه موصوف به
صفت است.
بعضی عرم را به معنی موشهای صحرائی گرفتهاند که بر اثر
رخنه در این سد مایه ویرانی آن شد (مساله نفوذ موشها در سد گرچه قابل قبول است،... اما تعبیر آیه تناسب چندانی با این معنی ندارد).
در
لسان العرب در ماده عرم معانی مختلفی آمده از جمله : سیلاب طاقت فرسا، موانعی که در میان درهها برای مهار کردن
آب میسازند و همچنین موش بزرگ صحرائی. ولی از همه مناسبتر همان معنی اول است و در تفسیر
علی بن ابراهیم نیز روی آن تکیه شده است.
«ففتحنا ابوب السماء بماء منهمر» در این هنگام درهای آسمان را گشودیم و آبی فراوان و پی در پی فرو بارید.
در مجمع البیان میگوید: کلمه
همر مصدر ثلاثی مجرد است و به معنای ریختن
اشک و باران به شدت، و
انهمار به معنای
انصباب و روان شدن است. و فتح آسمان (جو بالای سر) به آبی منهمر و روان، کنایهای تمثیلی از شدت ریختن آب و جریان متوالی باران، گویی باران در پشت آسمان
انبار شده، و نمیتوانسته پایین بریزد همین که درب آسمان باز شده به شدت هر چه تمامتر فرو ریخته است.
و در
تفسیر قمی در ذیل آیه «ففتحنا ابواب السماء بماء منهمر»میگوید: کلمه منهمر به معنای ریختن آب است، نه باراندن قطرههای باران.
تعبیر به گشودن درهای آسمان تعبیر بسیار زیبائی است که به هنگام نزول بارانهای شدید به کار میرود، همانگونه در
فارسی نیز میگوئیم : گوئی درهای آسمان باز شده و هر چه آب است فرومی بارد.
منهمر از ماده
همر (بر وزن صبر) به معنی فروریختن شدید اشک یا آب است، این تعبیر در مورد دوشیدن پستان حیوانات تا آخرین قطره نیز به کار میرود.
عجب اینکه در بعضی از گفتههای مفسران آمده است که آنها سالها گرفتار خشکسالی بودند و در
انتظار باران، که ناگهان بارانی فروبارید اما بارانی مرگ زا نه احیاگر.
بارانهای رگباری، از انواع باران است که در قرآن به آن اشاره شده است: «فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلدا... • ومثل الذین ینفقون امولهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من انفسهم کمثل جنة بربوة اصابها وابل فـاتت اکلها ضعفین فان لم یصبها وابل فطـل...» (کار او) همچون قطعه سنگی است که بر آن، (قشر نازکی از) خاک باشد، (و بذرهایی در آن افشانده شود،) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاکها و بذرها را بشوید،) و آن را
صاف (و خالی از خاک و
بذر ) رها کند... • و (کار) کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا، و تثبیت (ملکات انسانی در) روح خود،
انفاق میکنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد، و بارانهای درشت به آن برسد، (و از هوای آزاد و نور آفتاب، به حد کافی بهره گیرد،) و میوه خود را دو چندان دهد (که همیشه شاداب و با
طراوت است) و اگر باران درشتی بر آن نبارد لا اقل بارانهای ریز و
شبنم بر آن میبارد ... .
«
وابل » به معنای باران شدید و رگباری است.
)
«ففتحنا ابوب السماء بماء منهمر» در این هنگام درهای آسمان را گشودیم و آبی فراوان و پی در پی فروبارید.
قرآن کریم امکان توام بودن بارانهای رگباری با رعد و برق مرگبار را چنین توصیف می فرماید: «او کصیب من السماء فیه ظلمـت ورعد وبرق یجعلون اصـبعهم فی ءاذانهم من الصوعق حذر الموت...» یا همچون بارانی که در
شب تاریک توأم با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذرانی) ببارد، آنها از ترس
مرگ انگشت در گوش خود میگذارند تا صدای صاعقه را نشنوند... . («صیب» به معنای باران شدید و زیاد است.
)
بارانهای مستمر و زیاد، نعمتی الهی برای مردم می باشد: «الم یروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن مکنهم فی الارض ما لم نمکن لکم وارسلنا السمآء علیهم مدرارا...» آیا مشاهده نکردند چقدر از اقوام پیشین را
هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند و) قدرتهائی به آنها دادیم که به شما ندادیم، بارانهای پی در پی بر آنها فرستادیم ... .( «
مدرار » صیغه مبالغه به معنای باران زیاد،
مفید و مستمر است.
)
کلمه مدرار
... در اصل «در» بفتح دال و «دره» بکسر بوده که به معنای
شیر است و آنرا
استعاره میآورند برای باران، نظیر استعاراتی که در اسماء شتران و اوصاف آنها به کار میبرند، و گفته میشود (لله دره، و در درک: بسیار باد خیر تو)، و از همین باب است استعاره ای که برای
بازار میآورند و میگویند: (للسوق دره: بازار رواج و رونقی گرفته).
«ویـقوم استغفروا ربکم ثم توبوا الیه یرسل السمآء علیکم مدرارا ویزدکم قوة الی قوتکم...» وای قوم من! از پروردگارتان طلب
آمرزش کنید سپس به سوی او باز گردید تا (باران) آسمان را پی در پی بر شما بفرستد و نیروئی بر نیروی شما بیفزاید... .
«فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا• یرسل السماء علیکم مدرارا» به آنها گفتم از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است• تا بارانهای پر
برکت آسمان را پی درپی بر شما فرستد.
کلمه «یرسل» به خاطر اینکه جواب
امر (
استغفار کنید) است، به
جزم خوانده میشود، و مراد از کلمه
سماء ابر آسمان است، و کلمه «مدرارا» به معنای کثیر الدرور است یعنی بسیار ریزنده. و معنای آیه این است که : اگر از خدا طلب
مغفرت کنید، ابر بسیار ریزنده و بارنده را به سویتان میفرستد.
بارانهای مفید و نافع، جلوهای از رحمت عام و گسترده خداوند در عرصه هستی می باشد: «وهو الذی ینزل الغیث من بعد ما قنطوا وینشر رحمته...» او کسی است که باران نافع را بعد از آنکه ماءیوس شدند نازل میکند، و دامنه رحمت خویش را میگستراند... . («غیث» تنها به بارانهای نافع و مفید اطلاق میشود، برخلاف «مطر» که به مطلق باران گفته میشود، خواه نافع باشد یا غیر نافع.
)
کلمه غیث به معنای باران است. در
مجمع البیان میگوید: غیث به معنای باران به موقع است که آمدنش نافع است، به خلاف کلمه
مطر که هم به چنان بارانی
اطلاق میشود و هم به باران زیان بخش، که در غیر موقع خودش ببارد. و نشر
رحمت به معنای منتشر کردن
نعمت در بین مردم است، به این صورت که با فرستادن باران نباتات را برویاند و میوهها را به بار بنشاند.
این آیه در عین اینکه بیان نعمت و
لطف پروردگار است از آیات و نشانههای توحید نیز سخن میگوید، چرا که نزول باران نظام بسیار
دقیق و حساب شدهای دارد، از موقعی که
آفتاب بر اقیانوسها میتابد و ذرات لطیف آب را از
املاح جدا کرده و به صورت تودههای ابر به آسمان میفرستد، و هنگامی که قشر سرد فوقانی هوا آنها را متراکم میسازد، و سپس بادها آنها را بر دوش خود حمل میکنند، و بر فراز زمینهای تشنه و خشکیده میبرند، و بر اثر
برودت و فشار مخصوص هوا تبدیل به دانههای کوچک باران میشود که به نرمی بر زمین نشیند، و در آن نفوذ میکند، بی آنکه ویرانی بیافریند.
تشبیه
اسلام از حیث مفید بودن، به باران مفید و دارای اندازه از تشبیهات لطیف در قرآن کریم می باشد: «او کصیب من السماء...» (برداشت بر اساس این
احتمال است که «صیب» به معنای باران مفید باشد
و «کصیب» بنا بر یک نظر تشبیه اسلام به باران است.
)
بارانهای ملایم و ریز، از بارانهای مفید برای باغها و کشاورزی می باشد: «ومثل الذین ینفقون امولهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من انفسهم کمثل جنة بربوة اصابها وابل فـاتت اکلها ضعفین فان لم یصبها وابل فطـل...» و (کار) کسانی که اموال خود را برای
خشنودی خدا، و تثبیت (ملکات انسانی در) روح خود، انفاق میکنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد، و بارانهای درشت به آن برسد، (و از هوای آزاد و نور آفتاب، به حد کافی بهره گیرد،) و
میوه خود را دو چندان دهد (که همیشه
شاداب و با طراوت است)و اگر باران درشتی بر آن نبارد لا اقل بارانهای ریز و شبنم بر آن میبارد ... . («طل» به معنای بارانهای دانه ریز و ملایم است.
)
امید به باران،
آیه بودن باران،
باران در غزوه بدر،
باران عذاب،
باران و برق،
باران و صفات خدا.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۶۹، برگرفته از مقاله «باران».