بئرالسبع
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بِئرالسَّبْع (در عهد عتیق: بئر شَبَع)، نام شهر و ناحیهای در استان غزۀ
فلسطین میباشد، مرکز شهرستان بئرالسبع در نَقَب شمالی است.
بئر السبع یا بیرشبا به گزارش عهد عتیق به ایام
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) باز میگردد.
و در دورۀ اسلامی نیز به همین نام معروف بوده است.
در کشفیات پرو، آثاری از زندگی غارنشینی در آنجا به دست آمده است کنعانیان در این منطقه ساکن بودهاند و احتمالاً به دلیل وجود هفت
چاه قدیمی، این نام را به شهر خود دادهاند.
بنابر آنچه در عهد عتیق آمده، بئرشبع در جنوبیترین قسمت
فلسطین، و دان در شمالیترین قسمت آن بوده، و عبارتِ «از دان تا بئرشَبَع»
به مفهوم سراسر فلسطین به کار رفته است. نیز آمده است که چاه یا چاههای آن را حضرت ابراهیم (علیهالسلام) به دست خود حفر کرد و در آنجا با، اَبیمَلَک، فرمانروای فلسطینیان،
پیمان بست و ازاینرو آنجا را بئرشَبَع (چاه
سوگند) نامید.
محل بئرشبع در کتاب مقدس، در تل السبع بوده است.
این ناحیه سرزمینی است مثلثی شکل واقع در جنوب
فلسطین میان ساحل
دریای مدیترانه و غزه در غرب،
اردن در شرق، صحرای تقب در جنوب و ارتفاعات الخلیل در شمال
که همراه با اردن و چالۀ
بحرالمیت در عصر میوسن و پلایستوسن پدید آمده است (برای ویژگیهای زمینشناسی، رجوع کنید به اینجا؛
) این شهر در ۷۵ کیلومتری مشرق آن بحرالمیت و در ۸۵ کیلومتری مغرب آن دریای مدیترانه قرار دارد. آب و هوای شهر شبه بیابانی است. بئرشبع، در آغاز عصر مفرغ مسکونی شد.
چند رودخانۀ دائمی و فصلی در این ناحیه جریان دارد که برخی به رود غزه و از آنجا به مدیترانه، و بعضی به بحرالمیت میریزند.
قدیمیترین ساکنان این ناحیه کنعانیان بودند که بعدها آموریان، مدینیان و آدومیان نیز به آنها پیوستند.
هکسوس در سدۀ ۱۷قم، برای فتح
شام از ساکنان این شهر یاری گرفت.
در همین روزگاران موقعیت خاص این ناحیه که بر سر راه تجارتی قبایل و اقوام سامی واقع بود، عامل مهم شکوفایی آن گردید
به ویژه در دورۀ
نبطیان، بئرالسبع رونقی خاص یافت، اما در سدۀ ۳م با تغییر راههای بازرگانی، این ناحیه از رونق افتاد.
در عصر
عثمانیان از ۱۹۰۰م این ناحیه که مرکزش نیز بئرالسبع نام داشت، یکی از شهرستانهای استان غزه به شمار میرفت.
در ۱۳۲۷ش/۱۹۴۸م به رغم دفاع ساکنان بئرالسبع و مقابلۀ نیروهای عرب، این شهرستان به دست اسرائیلیها افتاد و اینان از آن پس به تاسیس آبادیهای یهودینشین در اینجا دست زدند
و کوشیدند قابل ساکن یا کوچندۀ در بئرالسبع را (که در حیات سیاس و اقتصادی آن نقش مهمی داشتند) بیرون برانند، یا محدود سازند.
بئرالسبع پس از سال هفتاد میلادی، جزو خطوط دفاعی رومیان در مقابل
نَبَطیان شد و پس از پیوستن قلمرو نبطیان به امپراتوری روم، ساخْلوی رومیان گردید. در عهد نبطیان و رومیان، شهر بئرالسبع و منطقه آن گذرگاه حیاتی
تجارت دنیا شد و مردم بئرالسبع و اطراف آن ثروتمند شدند.
جمعیت ناحیۀ بئرالسبع در ۱۳۱۰ش/۱۹۳۱م، ۰۸۲‘۵۱ نفر بود که ۹۸۱‘۴۷ نفر آنان کوچرو و
مسلمان بودند.
در اواخر سلطۀ انگلیس شمار ساکنان این ناحیه به حدود ۱۰۰هزار نفر رسید که در ۹۳۴‘۹۱ نفر از آنها را بومیان تشکیل میدادند.
در ۱۹۴۸م این رقم به ۷۰۰‘۵۳ نفر کاهش یافت
و پس از آن، جمعیت
یهودی ناحیه روی به افزایش نهاد.
فعالیت کشاورزی در این ناحیه به ریزش سالانۀ
باران بستگی دارد. در نقاطی که از
آب چاه تغذیه میشوند، درختان
نخل کشت شده است.
جو،
گندم و هندوانه از مهمترین محصولات این ناحیه است
و از دهۀ ۱۹۳۰م اهالی علاوه بر آن، به تولید محصولاتی چون
انگور،
انجیر،
بادام و برخی دیگر از میوهها و سبزیها نیز میپرداختند.
دامداری و پرورش طیور نیز از مهمترین فعالیتهای اقتصادی اهالی بهشمار میآید.
فعالیتهای صنعتی در بئرالسبع تا قبل از ۱۹۴۸م شامل برخی صنایع دستی و محلی مثل قالیبافی، پشمریسی و تولید لبنیات بود.
پس از این تاریخ، کارخانههای صنعتی در آبادیهای یهودینشین تاسیس شد.
با کشف و استخراج
نفت در اسدود (واقع در شمال نقب)، این ناحیه به صورت حلقۀ اتصال انتقال خط لولههای نفت میان اسدود و ایلات درآمد.
این شهر با ارتفاع ۲۷۵ متر از سطح
دریا در °۳۴ و ´۴۷ طول شرقی و °۳۱ و ´۱۴ عرض شمالی، در ۷۵کیلومتری جنوب غرب
بحرالمیت قرار گرفته است.
بئرالسبع پس از تلالبیب، یافا،
بیتالمقدس و
حیفا یکی از شهرهای مهم و بزرگ
فلسطین به شمار میآید.
آب این شهر از آبهای سطحی چون وادی بئرالسبع که در شرق این شهر جاری است
و منابع آب زیرزمینی (چاهها) تامین میشود
علاوه بر اینها، سدی در وادی ابوسماره ساخته شده است
و یک ایستگاه آب شیرین کن نیز در این محل وجود دارد.
تل باستانی بئرالسبع در ۴ کیلومتری شمال شرقی شهر جدید واقع است
که از هزارۀ ۴قم مسکونی بوده است
و قدیمیترین ساکنان آن را کنعانیان و عمالقه تشکیل میدادند.
در
عهد عتیق از این شهر به عنوان جنوبیترین محل سرزمین کنعانیان و نقطۀ مقابل دان (محلی در شمالیترین قسمت این سرزمین) یاد شده است.
بئرالسبع جایی است که
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) در آنجا سکنا گزید و به کشاورزی پرداخت
و پسرش
اسحاق نیز در همانجا به
دنیا آمد.
در سدۀ ۱۲قم ساکنان بئرالسبع در مقابل حملۀ
یهودیان به سختی
مقاومت کردند. ولی به هرحال در طی دورانهای مختلف این شهر مدتها زیر سلطۀ
آشوریان،
بابلیان،
ایرانیان، یونانیان و رومیان قرار گرفت.
در دورۀ
سموئیل نبی بئرالسبع احتمالاً مرکزیت اداری و مذهبی داشت و بنا به تمایل مردم، شائول به عنوان
شاه در آنجا تاجگذاری کرد.
بئرالسبع در دورۀ رومیان دژی مستحکم و نظامی به شمار میآمد و پادگانی در آن جای داشت.
در همین دوره بئرالسبع اسقفنشین
مسیحی به شمار میآمد.
در سدۀ ۳م پس از آنکه راههای تجاری سرزمین و قلمرو
نبطیان متروک شد و ایرانیان به جای مسیر تجاری
هند و
یمن با پترا، راه
خلیج فارس و
فرات را گشودند، بئرالسبع از رونق افتاد.
پیش از
اسلام،
اعراب به این منطقه رفت و آمد میکردند و قبایلی چون کلخم و جذام در آنجا مستقر شده بودند. در سال ۲۰، شهر به دست
مسلمانان افتاد و بئرالسبع به شهر
عمرو بن عاص (که پس از
عزل از
حکومت مصر در زمان
عثمان در آنجا
اقامت گزیده بود) معروف شد.در آغاز اسلام بئرالسبع اولین صحنۀ درگیری میان عربها و رومیان بود که با پیروزی مسلمانان گروهی بزرگ از عربها در آنجا ساکن شدند. در
قرن چهارم و پنجم میلادی، بئرالسبع نخست جزو منطقه جراره بود و سپس به سرزمین فلسطین ملحق شد.
در زمان
امویان بئرالسبع یکی از شهرهای مهم فلسطین به شمار میآمد. و
روایت شده است که
سلیمان بن عبدالملک (حک: ۹۶ـ۹۹) وقتی به
خلافت رسید، در آنجا اقامت داشت.
در این دوره نیز شهر همچنان اهمیت تجاری داشت. در قرنهای بعد، عواملی چون
قحطی و تغییر راههای تجاری، باعث از اهمیت افتادن شهر شد، به طوری که در
جنگهای صلیبی اهمیت چندانی نداشت و سرانجام در قرن نهم /پانزدهم ساکنان شهر آنجا را ترک کردند؛ و آنجا به خرابه ای بی نام و نشان تبدیل شد. در
جنگهای صلیبی این شهر به سبب دوری راه، از یورشها مصون ماند و زمانی که آنان بر
بیتجبرین دست یافتند، به اشتباه آن را بئرالسبع به شمار آوردند.
از
قرن ۹ق/۱۵م اکثر ساکنان بئرالسبع
مهاجرت کردند و به همین سبب، در منابع آن دوره نامی از این شهر دیده نمیشود،
تا آنجا که در اوایل سدۀ حاضر این محل به روستایی کوچک تبدیل شد.
بئرالسبع از
قرن دهم/ شانزدهم در قلمرو عثمانیها قرار گرفت و مدتهای مدید محل زندگی و
داد و ستد جزئی اقوام چادرنشین و بدوی نقب بود.
در ۱۳۱۸/۱۹۰۰، عثمانیها شهر را در سه مایلی جنوب غربی مکان قدیمی آن بازسازی و مرکز شهرستان بئرالسبع کردند، و شهر دارای تشکیلات دولتی و نظامی شد.
بنابراین حکومت عثمانی در ۱۹۰۰م شهر جدید بئرالسبع را در جنوب غربی شهر کهن بنا نهاد.
این اقدام از دو امر ناشی میشد:
۱) مشاجرات عثمانیها با دولت بریتانیا بر سر مرزهای
مصر و
فلسطین.
۲) نیاز شدید به تسلط بر قبایل جنوب.
این تحوّل بر تعداد ساکنان شهر افزود، به طوری که جمعیت آن در ۱۳۲۰/۱۹۰۲ به سیصدتن، در ۱۳۳۰/ ۱۹۱۲ به هشتصدتن و در ۱۳۳۳/۱۹۱۵ به هزار تن رسید. در زمان آصف بیگِ دمشقی، حاکم عثمانیِ بئرالسبع، فعالیتهای عمرانی در شهر فزونی یافت.
در این دوره دو مجلس، یکی برای ادارۀ شهرستان (قضا) بئرالسبع، مرکب از ۵ تن از شیوخ قبایل ساکن منطقه، و دیگری مجلس شهرداری با شرکت ۵ نفر از بزرگان تاسیس گردید.
در
جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸م) بئرالسبع به صورت پایگاه اصلی ارتش ترک و آلمان درآمد.
در ۱۹۱۷م به رغم مقاومت نیروهای عثمانی، این شهر به دست متفقین افتاد.
از این زمان تا ۱۹۴۸م حکومت انگلیسی فلسطین بر این شهر نیز تسلط داشت.
با شروع
جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) شهر به سبب موقعیتش، برای ترکها اهمیت بیشتری یافت و به مرکز نیروهای عثمانی که به آبراه سوئز میرفتند، تبدیل شد. خط آهنی از شهر به ایستگاه وادی الصَّوار در مسیر خط آهن یافا ـ قدس، و خط آهنی از شهر به وسط
صحرای سینا کشیده شد. راههای میان بئرالسبع و الخلیل و العوجا، هموار و به این مسیر برق رسانی شد.
در ۱۳۳۵/۱۹۱۷، بئرالسبع به اشغال نیروهای انگلیسی درآمد.
در دوره قیمومت انگلستان، بخش بئرالسبع تقریباً نیمی از فلسطین را شامل میشد. سکنه آن چادرنشین بودند و جمعیت بخش هفتاد و پنج هزار تا صد هزار تن تخمین زده میشد. در این دوره نیز گسترش شهر ادامه یافت و جمعیت آن در ۱۳۲۴ ش /۱۹۴۵، به ۵۷۰، ۵ تن رسید. در ۱۳۲۵ ش /۱۹۴۷، سازمان ملل متحد، فلسطین را تقسیم کرد و بئرالسبع به عربها تعلق گرفت. بعد از اعلام خروج قوای انگلیس، جمعیت دفاع از بئرالسبع متشکل از برخی افراد پلیس و افراد داوطلب تشکیل شد، و با شروع گسترش سیطره صهیونیستها بر سرزمینهای فلسطین، در برابر آنها
مقاومت کرد.
در ۱۹۴۸م پس از پایان دولت قیمومت، مبارزان فلسطینی از بئرالسبع، کاروانهای نظامی صهیونیستها و برخی از آبادیهای آنان را مورد حمله قرار دادند،
ولی در همان سال نیروهای صهیونیسیتی، بئرالسبع را نیز تصرف کردند.
در همین سال، صهیونیستها ساکنان بومی را راندند و
یهودیان را اسکان دادند،
تا جاییکه بخش بزرگی از جمعیت امروز این شهر را مهاجرانی یهودی از شمال
افریقا،
عراق،
هند، رومانی، لهستان، مجارستان و آمریکای جنوبی تشکیل میدهند.
توسعۀ راههای ارتباطی میان بئرالسبع با شهرهای بزرگ، از ابتدای شکلگیری این شهر (خاصه پس از ۱۹۴۸م) سبب توسعه و شکوفایی تجاری و اقتصادی آنجا گردید. در زمان سلطۀ انگلیس خط آهن بئرالسبع ـ رفح افتتاح شد و چون این خط در
جنگ ویران شد، خط آهن دیگری که بئرالسبع را به وادی صرار مرتبط میساخت، احداث کردند.
در ۱۳۳۷ش/۱۹۵۸م با تاسیس بزرگراه بئرالسبع ـ ایلات، این دو محل از طریق صحرای نقب به همدیگر متصل گردید
و در ۱۳۴۳ش/۱۹۶۵م خط آهن میان بئرالسبع ـ دیمونا به اتمام رسید.
توسعۀ راهها و موقعیت خاص این شهر موجب شد که بئرالسبع از نظر بازرگانی اهمیت خاص بیابد.
با آنکه مردم در اطراف این شهر به طور محدود به کشاورزی میپردازند، ولی کمبود محصولات کشاورزی همواره یکی از مهمترین مشکلات ساکنان این شهر به شمار میآمده است
ازاینرو، سازمان تحقیقات صحرایی دیمونا به منظور بهبود اوضاع کشاورزی، اقداماتی از جمله استفاده از نیروی خورشیدی به عمل آورده است.
فعالیتهای صنعتی بئرالسبع تا قبل از ۱۹۴۸م شامل برخی صنایع کوچک مثل روغنکشی و تولید برخی از اسباب و لوازم سادۀ منزل بود،
ولی پس از آن، صنایع بزرگی مثل تولید مواد ساختمانی، استخراج
معدن، همچنین تولید وسایل بهداشتی، پزشکی، شیمیایی، سرامیکسازی و از همه مهمتر صنعت نساجی در این شهر شکل گرفت
که بیشتر این واحدها مواد اولیۀ خود را از نقب تامین میکنند.
آموزش تا قبل از ۱۹۴۸م تا حدود متوسطه و منحصراً در مدارس دولتی انجام میگرفت.
امروزه مرکز تحقیقات بیولوژیکی و دانشگاه بنگورین از مهمترین مراکز تحقیقاتی ـ آموزشی این شهر به شمار میآید.
مراکز بهداشتی ـ درمانی این شهر نیز قابل توجه است.
براساس حفاریهای باستانشناسان فرانسوی (از ۱۹۵۱ تا ۱۹۶۰م) قدیمیترین لایهها در این محل، به دوران آهن باز میگردد.
یافتههایی نیز از دوران آهک به دست آمده است.
در حفاریهای سال ۱۹۶۹م، ابزارهای فلزی، برخی لوازم تزیینی منزل و بقایایی از سفالهای متعلق به دورۀ آهن و رومیان
و همچنین آثاری متعلق به سدههای ۱۲ و ۱۱قم به دست آمده است.
حفاریهای باستانشناسان نقشهای از شهر با دیوارها و دروازههای آن نشان میدهد که در میان آنها بقایایی از بناهای دورۀ ایرانیان و دورۀ هلنی با سنگفرشها و کتیبههای یونانی به چشم میخورد.
از ویژگیهای باستانی این شهر، وجود جادهای در اطراف شهر به موازات دیوارها بود. علاوه بر این، شهر شبکۀ نهربندی مجهز نیز داشت.
بقایایی از یک کتیبۀ متعلق به سدههای ۴ و ۳قم،
و آثار دژهایی که توسط ایرانیان و یونانیان ساخته شده، هم به دست آمده است.
علاوه بر اینها، خرابههای باستانی بیرصفد، بیرمطر و خربۀ بیطار با آثاری از دورانهای کهن، در نزدیکی بئرالسبع قرار دارند.
(۱) ابراهیم، معاویه، فلسطین من اقدم العصور الی القرن الرابع قبل المیلاد، موسوعۀ خاص، ج۲.
(۲) ابوسمور، حسن، قصة مدینة بئرالسبع، تونس، المنظمة العربیة للتربیة و الثقاقة.
(۳) ابوعبید، بکری عبدالله، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفیٰ سقا، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۴) احمد ابوخوصه، بیرالسبع والحیاة البدویة، عمان ۱۹۷۹.
(۵) دباغ، مصطفیٰ مراد، بلادنا فلسطین، الخلیل، ۱۹۸۵م.
(۶) شراب، محمدمحمد، معجم بلدان فلسطین، دمشق، ۱۹۸۷م.
(۷) طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری.
(۸) عهد عتیق.
(۹) عارف عارف، تاریخ بیرالسبع وقبائلها، قدس ۱۹۳۴.
(۱۰) عبدالمنعم ماجد، الاطلس التاریخی للعالم الاسلامی، قاهره.
(۱۱) فلاح، غازی، الفلسطینیون المنسیون، قدس، ۱۹۸۹م.
(۱۲) فلسطینیات، به کوشش انیس صایغ، منظمة التحریر الفلسطینیة، مرکز الابحاث.
(۱۳) قطب، اسحاق یعقوب، الترکیب الاجتماعی للشعب الفلسطینی، موسوعۀ خاص، ج۱.
(۱۴) گارودی، روژه، فلسطین ارض الرسالات الالهیة، ترجمۀ
عبدالصبور شاهین، قاهره، ۱۹۸۶م.
(۱۵) موسوعۀ عام.
(۱۶) محمد سلامة نحال، جغرافیة فلسطین، بیروت ۱۹۶۶.
(۱۷) نحال، محمد سلامة، جغرافیة فلسطین، بیروت، ۱۹۶۶م.
(۱۸) حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان.
(۱۹) Avi-Yonah، M، Beersheba، Archaeology، Jerusalem، ۱۹۷۴.
(۲۰) Britannica، micropaedia، ۱۹۷۸.
(۲۱) Cooke، H V، Israel، London، ۱۹۶۰.
(۲۲) Elston، R، Palestine and Syria، Edinburgh، ۱۹۲۹.
(۲۳) Encyclopedia of the Modern Middle East، New York، ۱۹۹۶.
(۲۴) Hadawi، S، Village Statistics ۱۹۴۵، Beirut، ۱۹۷۰.
(۲۵) Judaica.
(۲۶) Karmon، Y، Israel a Regional Geography، London، ۱۹۷۱.
(۲۷) The Middle East Intelligence Handbooks، ۱۹۴۳-۱۹۴۶ (Palestine and Transjordan)، London، ۱۹۸۷.
(۲۸) Nakhleh، I، Encyclopedia of Palestine Problem، New York، ۱۹۹۱.
(۲۹) The New Encyclopedia of Archaeological Excavations in the Holy Land، New York، ۱۹۹۲.
(۳۰) Pearlman، M and Y Yannai، Historical Sites in Israel، Jerusalem، ۱۹۷۷.
(۳۱) Smith، G A، The Historical Geography of the Holy Land، London، ۱۹۷۴.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بئر السبع»، شماره۵۳۶۳. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بئر السبع»، شماره۲۴۲۹.