اِسْتَنْکَفُوا (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِسْتَنْکَفُوا:(أَمّا الَّذينَ اسْتَنكَفواْ) «اِسْتَنْکَفُوا» از
باب استفعال و در اصل از مادّۀ «
نکف» (بر
وزن کهف) به معنى «
امتناع و
انزجار از چيزى» است (سر باز زدن و سرپيچى كردن).
به موردی از کاربرد «اِسْتَنْکَفُوا» در
قرآن، اشاره میشود:
(فَأَمّا الَّذينَ آمَنواْ وَ عَمِلواْ الصّالِحاتِ فَيُوَفّيهِمْ أُجورَهُمْ وَ يَزيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَ أَمّا الَّذينَ اسْتَنكَفواْ وَ اسْتَكْبَرواْ فَيُعَذِّبُهُمْ عَذابًا أَليمًا وَ لا يَجِدونَ لَهُم مِّن دونِ اللّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصيرًا) «پس كسانى كه
ایمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، پاداششان را بطور كامل به آنان خواهد داد؛ و از
فضل و بخشش خود، بر پاداش آنها خواهد افزود. ولى كسانى را كه ابا كردند و
تکبّر ورزيدند، با مجازات دردناكى كيفر خواهد داد؛ و براى خود، غير از خدا، سرپرست و ياورى نخواهند يافت اگر
توبه كنند).»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
اين آيه چنين مىنمايد كه از آيه قبلى
انتزاع و نتيجه گيرى شده است، چون آيه قبلى هم
ثواب كسانى را بيان مىكرد كه ايمان آورده، عمل صالح مىكنند و مىفرمود:
(فَأَمّا الَّذينَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ فَيُوَفّيهِمْ أُجورَهُمْ وَ يَزيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ) و شايد به همين جهت بوده كه در اينجا كيفر كسانى را كه از پيروى
برهان و
نور تخلف مىكنند بيان نكرد، چون اين آيه، خود، همان مضمون آيه قبل را دارد و با اين حال ديگر حاجتى نبود كه وضع متخلفين و آنها كه
استنکاف و
استکبار مىورزند را دوباره تكرار كند، چون در اينجا فهماند جزاى پيروان اينجا، جزاى پيروان آنجا است و در اين ميان به جز دو طائفه
وجود ندارد يا پيرو و يا متخلف.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
آيۀ مورد بحث با
ذکر جملۀ «استكبروا» كه به دنبال آن آمده محدود مىشود، زيرا امتناع از بندگى خدا گاهى از جهل و نادانى سرچشمه مىگيرد و گاهى به
علت تکبر و خودبينى و سركشى، اگرچه هردو كار خلافى است ولى دومى به مراتب بدتر است.
واژۀ «استنكاف» به صورت «يستنكف» در آيۀ ۱۷۲
سوره نساء ملاحظه مىشود، آنجا كه مىگويد:
(لَنْ يَسْتَنْكِفَ اَلْمَسيحُ أَنْ يَكونَ عَبْداً لِلّٰهِ وَ لا اَلْمَلائِكَةُ اَلْمُقَرَّبونَ) «هرگز
مسيح (
عیسی بن مریم (علیهالسلام)) از بندگى خداى تعالى، استنكاف (سرپيچى و امتناع) نكرد و نه فرشتگان مقرب او.»
اين آيه مسألۀ الوهيت
مسيح (ع) و
تثلیث را ابطال مىكند، زيرا مىگويد: شما چگونه معتقد به
الوهیت عيسى (ع) هستيد در حالى كه «نه
مسيح استنكاف از عبوديت و بندگى پروردگار داشت و نه فرشتگان مقرب پروردگار استنكاف كردند.»
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «استنکفوا»، ج۴، ص ۵۳۵.