اهانتهای خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این نوشتار به برخی از عوامل استحقاق اهانتهای
خدا اشاره می شود. اهانت شدگان خدا، فاقد هرگونه
کرامت و گرامی دارندهای ... ومن یهن الله فما له من مکرم...
پیروی از
شیطان، باعث استحقاق
اهانت الهی می شود.
واتل علیهم نبا الذی ءاتینـه ءایـتنا فانسلخ منها فاتبعه الشیطـن... (و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که
آیات خود را به او دادیم؛ ولی (سرانجام) خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد، و از گمراهان شد!)
... فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث...(و اگر میخواستیم، (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا میبردیم؛ (اما اجبار، بر خلاف
سنت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم) و او به پستی گرایید، و از
هوای نفس پیروی کرد! مثل او همچون
سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز، و زبانش را برون میآورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را میکند؛ (گویی چنان تشنه
دنیاپرستی است که هرگز سیراب نمیشود! (این مثل گروهی است که آیات ما را
تکذیب کردند؛ این داستانها را (برای آنها) بازگو کن، شاید بیندیشند (و بیدار شوند)!)
تکذیب آیات الهی، باعث استحقاق
اهانت از سوی خداست.
واتل علیهم نبا الذی ءاتینـه ءایـتنا فانسلخ منها...
... فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث ذلک مثل القوم الذین کذبوا بـایـتنا...
الم تکن ءایـتی تتلی علیکم فکنتم بها تکذبون((به آنها گفته میشود:) آیا آیات من بر شما خوانده نمیشد، پس آن را تکذیب میکردید؟!)
قال اخسـوا فیها ولاتکلمون.((خداوند) میگوید: «دور شوید در
دوزخ، و با من
سخن مگویید!)
دنیاطلبی و دلبستگی به مادیات عامل استحقاق اهانت الهی است.
ولو شئنا لرفعنـه بها ولـکنه اخلد الی الارض واتبع هویه فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث...
چیرگی
شقاوت بر
انسان، عامل استحقاق اهانت الهی می باشد.
قالوا ربنا غلبت علینا شقوتنا...(میگویند: «پروردگارا! بدبختی ما بر ما چیره شد، و ما
قوم گمراهی بودیم!)
قال اخسـوا فیها ولاتکلمون.
ظلم و
ستم از عوامل تجویزکننده اهانت بر ستمگر است.
لایحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم...(
خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها (ی دیگران) را اظهار کند؛ مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست.)
عدم خردورزی، موجب استحقاق اهانت و سقوط در حد جانوران است.
ومثل الذین کفروا کمثل الذی ینعق بما لایسمع الا دعاء ونداء صم بکم عمی فهم لایعقلون.(مَثَل (تو در
دعوت)
کافران، بسان کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر،) صدا میزند؛ ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمیشنوند؛ (و
حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمیکنند. این کافران، در واقع)
کر و
لال و نابینا هستند؛ از این رو چیزی نمیفهمند!)
ولقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن والانس لهم قلوب لایفقهون بها... اولـئک کالانعـم بل هم اضل...(به
یقین، گروه بسیاری از
جن و
انس را برای
دوزخ آفریدیم؛ آنها دلها (عقلها) یی دارند که با آن (اندیشه نمیکنند، و) نمیفهمند؛ و چشمانی که با آن نمیبینند؛ و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند (چرا که با داشتن همهگونه امکانات
هدایت، باز هم گمراهند)!)
ان شر الدواب عند الله الصم البکم الذین لایعقلون.(بدترین جنبندگان نزد
خدا، افراد کر و لالی هستند که اندیشه نمیکنند.)
علم بی عمل، موجب استحقاق اهانت
الهی می شود.
مثل الذین حملوا التورلـة ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا...(کسانی که
مکلف به
تورات شدند ولی
حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل میکند، (آن را بر دوش میکشد اما چیزی از آن نمیفهمد)! گروهی که آیات خدا را انکار کردند مثال بدی دارند، و خداوند قوم ستمگر را
هدایت نمیکند!)
غفلت از حق، موجب استحقاق اهانت از سوی خدا می شود.
... اولـئک کالانعـم بل هم اضل اولـئک هم الغـفلون.
کفرورزی، موجب استحقاق اهانت الهی است.
ومثل الذین کفروا کمثل الذی ینعق بما لایسمع الا دعاء ونداء صم بکم عمی فهم لایعقلون. .
.. والذین کفروا یتمتعون ویاکلون کما تاکل الانعـم...(خداوند کسانی را که
ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند وارد باغهایی از
بهشت میکند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است؛ در حالی که
کافران از متاع زودگذر
دنیا بهره میگیرند و همچون چهارپایان میخورند، و سرانجام
آتش دوزخ جایگاه آنهاست!)
گمراهی، باعث استحقاق اهانت از جانب خداست.
قالوا ربنا غلبت علینا شقوتنا وکنا قوما ضالین
قال اخسـوا فیها ولاتکلمون.
گناه و
جرم، باعث استحقاق
اهانت الهی می باشد.
وکذلک جعلنا فی کل قریة اکـبر مجرمیها لیمکروا فیها...(و (نیز) این گونه در هر
شهر و آبادی، بزرگان گنهکاری قرار دادیم؛ (افرادی که همه گونه
قدرت در اختیارشان گذاردیم؛ اما آنها سوء استفاده کرده، و
راه خطا پیش گرفتند؛) و سرانجام کارشان این شد که به
مکر (و فریب مردم) پرداختند؛ ولی تنها خودشان را فریب میدهند و نمیفهمند!)
... سیصیب الذین اجرموا صغار عند الله وعذاب شدید...(و هنگامی که آیهای برای آنها بیاید، میگویند: «ما هرگز
ایمان نمیآوریم، مگر اینکه همانند چیزی که به
پیامبران خدا داده شده، به ما هم داده شود!» خداوند آگاهتر است که
رسالت خویش را کجا قرار دهد! بزودی کسانی که مرتکب گناه شدند، (و مردم را از راه حق منحرف ساختند،) در مقابل مکر (و فریب و نیرنگی) که میکردند، گرفتار حقارت در پیشگاه خدا، و
عذاب شدید خواهند شد.)
یعرف المجرمون بسیمـهم فیؤخذ بالنوصی والاقدام.(مجرمان از چهرههایشان شناخته میشوند؛ و آنگاه آنها را از موهای پیش سر، و پاهایشان میگیرند (و به
دوزخ میافکنند)!)
(گرفتن پا و موی پیشانی، نشان
تحقیر و
توهین است.)
عن المجرمین(از مجرمان:)
کانهم حمر مستنفرة.(گویی گورخرانی رمیدهاند،)
هواپرستی، عامل استحقاق اهانت از سوی خداوند می شود.
ولو شئنا لرفعنـه بها ولـکنه اخلد الی الارض واتبع هویه فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث...
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۳۲۹، برگرفته از مقاله «اهانتهای خدا».