• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انذار‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





انذار به معنای اطّلاع رسانی بیم آور است.



انذار مصدر باب افعال از باب «نَذِرَ - یَنْذَرُ» و به معنای آگاه شدن به امری، از آن پرهیز کردن و خود را برای آن آماده ساختن اشتقاق یافته است.
[۱] اقرب الموارد، ج ۵، ص ۳۷۸، «نذر».



لغت شناسان و مفسران معنای انذار را با تعابیری گوناگون ذکر کرده اند؛ مانند توجّه و آگاهی دادن به آینده ای ترسناک
[۲] نثر طوبی، ج ۲، ص ۴۴۸.
، آگاه کردن یا ابلاغ و خبر دادنی که در آن ترسانیدن صورت پذیرد، برحذر داشتن از امر ترسناکی که زمان و فرصت کافی برای پرهیز از آن باشد. ترسانیدنی که به صورت گفتاری بوده
[۴] التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵، «نذر».
و در آن امر ترسناک نیز معرفی شود پند دادن، و آموزش آنچه مردم را در بازشناسی حق از باطل و درست از خطا توانا می‌سازد.

۲.۱ - ریشه عبری

برخی ریشه نذر به معنای یاد شده را واژه ای بیگانه و برگرفته از زبان عبری یا سریانی دانسته اند، با این تفاوت که در آن دو زبان به علّت دارا نبودن ذال، با دال (ندر) یا زاء (نزر) تلفظ می‌شده است.
[۷] التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵.



این واژه و مشتقّات آن بیش از ۱۲۴ بار در قرآن کریم به کار رفته است
[۸] المعجم الاحصائی، ج ۳، ص ۱۵۴۲.
و در آن‌ها ضمن بیان این مطلب که منذر حقیقی خداست - و از این رو یکی از اسمای الهی منذر است
[۹] بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۳۸۷.
- و دیگر منذران نیز پیام او را ابلاغ می‌کنند از مسئولیت پیامبران به ویژه رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله)، اهداف، موارد، شیوه، مخاطبان و واکنش آن‌ها در مورد انذار سخن به میان آمده است.

۳.۱ - عدم بکارگیری لفظ

گفتنی است که افزون بر موارد کاربرد انذار و مشتقات آن، بخش های فراوانی از قرآن بدون به کارگیری این واژگان عملاً به انذار پرداخته است، زیرا در آن‌ها از عذاب ، دشواری مرگ ، برزخ ، جهان آخرت ، حسابرسی، جهنّم و عذاب الهی به صورت اعلام ، اخبار ، تهدید ، وعید و تحذیر یاد شده است.


۱. اقرب الموارد، ج ۵، ص ۳۷۸، «نذر».
۲. نثر طوبی، ج ۲، ص ۴۴۸.
۳. التبیان، ج ۱، ص ۶۲.    
۴. التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵، «نذر».
۵. الفروق اللغویه، ص ۷۸.    
۶. التحریر والتنویر، ج ۱۱، ص ۶۲.    
۷. التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵.
۸. المعجم الاحصائی، ج ۳، ص ۱۵۴۲.
۹. بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۳۸۷.



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «انذار».    




جعبه ابزار