اناجیل غیررسمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اناجیل غیررسمی، به موازات چهار
انجیل، از دهها کتاب دیگر با عنوان انجیل نام برده شده است که از آنها، تحت عناوین غیررسمی، غیرقانونی یا اپوکریفایی نام برده میشود. این آثار، در همان دوره نگارش و قانونیشدن چهار انجیل قانونی و تا چندین قرن پس از آن به نگارش درآمده و محتوای آن، زندگی و سخنان
حضرت عیسی (علیهالسّلام) است، اما دقیقاً قالب و چارچوب چهار انجیل رسمی را رعایت نکرده است.
بخش اصلی مجموعه عهد جدید همان انجیلهای چهارگانه است که در واقع، زندگی نامه و سخنان
حضرت عیسی (علیهالسّلام) است. به گفته بیشتر دانشمندان قدیم و جدید، این چهار
انجیل بین سالهای ۶۵ تا ۱۰۰ میلادی نوشته شده و بین سالهای ۱۵۰ تا ۱۸۰ میلادی رسمی و قانونی شده است. به موازات این چهار انجیل، از دهها کتاب دیگر با عنوان انجیل نام برده شده است که از آنها، تحت عناوین غیررسمی، غیرقانونی یا اپوکریفایی نام برده میشود. این آثار، در همان دوره نگارش و قانونیشدن چهار انجیل قانونی و تا چندین قرن پس از آن به نگارش درآمده و محتوای آن، زندگی و سخنان حضرت عیسی است، اما دقیقاً قالب و چارچوب چهار انجیل رسمی را رعایت نکرده است. برخی از این اناجیل، صرفاً سخنانی از حضرت عیسی (علیهالسّلام) را نقل کرده است و برخی صرفاً معجزاتی از آن حضرت را؛ برخی از آنها حوادثی از زندگی عیسی و
پدر و
مادر او را نقل کرده است که در اناجیل دیگر نیامده است. نسخههای کاملی از برخی از این نوشتهها موجود است و از برخی از آنها صرفاً پارههایی به جای مانده و از برخی دیگر فقط جملاتی که عالمان سدههای نخست مسیحی آنها را نقل کردهاند. آشنایی با این اناجیل دست کم از دو جهت مهم است، یکی این که فضای انجیل نویسی را در سدههای نخست نشان میدهد و دیگر این که به کار تطبیقی کمک میکند؛ زیرا برای نمونه در مواردی که درباره زندگی عیسی بین
قرآن مجید و اناجیل رسمی اختلاف است، گاهی برخی از اناجیل غیررسمی حادثه را شبیه قرآن نقل کرده است. نوشتار حاضر در پی آن است که این اناجیل را به اختصار معرفی کرده، اشارهای به محتوا، تاریخ نگارش، زبان اصلی، نویسنده احتمالی و زمان نگارش آنها کند.
انجیل لوقا، که یکی از چهار انجیل رسمی و قانونی عهد جدید است، با این عبارت آغاز میشود:
عالی جناب تئوفیلوس، بسیاری کوشیدهاند شرح
زندگی عیسی مسیح را به نگارش در آورند و برای انجام این کار، از مطالبی استفاده کردهاند که از طریق شاگردان او و شاهدان عینی وقایع، در دسترس ما قرار گرفته است. اما از آنجا که من خود، این مطالب را از آغاز تا پایان، با دقت بررسی و مطالعه کردهام، چنین صلاح دیدم که ماجرا را به طور کامل و به ترتیب برایتان بنویسم.
دانشمندان برآنند که انجیل لوقا بین سالهای ۷۵ـ ۸۵ میلادی نوشته شده است. از فقره فوق بر میآید که در این زمان، یعنی اواخر قرن اول، انجیل نویسی امری متعارف بوده و تعداد زیادی انجیل موجود بوده است. دانشمندان برآنند که دو
انجیل مرقس و
متی، از اناجیل قانونی، قبل از انجیل لوقا نوشته شده است، پس باید تعداد زیادی انجیل،
غیر از این دو انجیل، در زمان نگارش انجیل لوقا موجود بوده باشد.
از سوی دیگر، فرایند قانونی شدن مجموعه عهد جدید، روندی تدریجی بوده است. این فرایند در نیمه قرن دوم هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده بود و ظاهراً از نوشتهای که از ایرنئوس باقی مانده، برداشت میشود که در ربع آخر قرن دوم چهار انجیل رسمی فعلی به عنوان کتابهای قانونی پذیرفته شده و گویا پرونده اناجیل قانونی در این زمان بسته شده بود.
درباره کل مجموعه عهد جدید، هر چند تکلیف بخش عمده این کتابها تا پایان قرن دوم روشن شده، اما درباره برخی از آنها نزاع تا پایان چهارم ادامه داشته و در این زمان پرونده نهایی عهد جدیدِ قانونی، شامل ۲۷ کتاب و نوشته بسته شد.
پس یک دوره چهار قرنی را باید دوره نگارش و رسمیت یافتن متون مقدس مسیحی به حساب آورد. در خلال این دوره و مدتی پس از آن، به موازات چهار عنوان نوشته که در مجموعه عهد جدید وجود دارد، یعنی انجیل، اعمال، نامه و مکاشفه، نوشتههای دیگری با همین عناوین به وجود آمده که در مجموعه عهد جدید قانونی پذیرفته نشده است. بخش عمده این نوشتهها تحت عنوان انجیل قرار دارد که به گونهای به زندگی و شخصیت و تعالیم عیسی یا بخشی از آنها میپردازد. این اناجیل در بسیاری از موارد با اناجیل رسمی اختلاف دارد و زندگی حضرت عیسی را به گونه دیگری نشان میدهد. در برخی از این اناجیل گزارش زندگی عیسی در بخشهایی با گزارش قرآن مجید از این ماجرا نزدیک و شبیه است.
تعداد این اناجیل زیاد است؛ به گونهای که گفته میشود که تعداد آنها به بیش از دو دوجین میرسد. در این نوشتار برآنیم که مهمترین و معروفترین این اناجیل را به اختصار معرفی کنیم. نویسندگان مسیحی این اناجیل را به صورتهای مختلف دسته بندی کرده، تحت چند عنوان به آنها پرداختهاند. آنان «انجیلِ برنابا» را در این مجموعه نمیآورند، و ما بر آنیم که به اختصار درباره این مجموعه در هفت محور به بحث بپردازیم.
از میان اناجیل غیرقانونی، چند انجیل زیر به
تولد و کودکی عیسی یا زندگی
مریم یا
یوسف نجار پرداخته است:
این نوشته که خود را به یعقوب منسوب میکند و گفته میشود که شاید مقصود از یعقوب همان برادر عیسی مسیح است، به تاریخ تولد مریم تا تولد عیسی میپردازد. از آنجا که عمده مطالب این انجیل به مباحث مقدم بر مباحث موجود در اناجیل قانونی مربوط است، این نوشته از قرن شانزدهم و به دنبال ترجمه آن به لاتین توسط فردی فرانسوی به نام پاستل به «انجیل آغازین» معروف شده است. گفته میشود که قدیمیترین نسخه خطی که از این نوشته کشف شده، مربوط به قرن سوم میلادی است و عنوان «میلاد مریم، مکاشفه یعقوب» را دارد.
تاریخ نگارش این انجیل نیمه دوم قرن دوم احتمال داده میشود و این زمانی است که فرایند قانونی شدن اناجیل قانونی به شکل نهایی خود نرسیده بود؛ اریجن به صورت یقینی و کلمنت اسکندرانی و ژوستین احتمالا، این سند را میشناختهاند و مطالبی مانند «تولد عیسی در
غار و رسیدن
نسب مریم به
داود را از آن نقل کردهاند. این انجیل در اواسط نیمه دوم قرن دوم به
زبان یونانی و احتمالا در مصر توسط فردی که یهودی الاصل نبوده نوشته شده است؛ زیرا از جغرافیای
فلسطین و رسوم یهودی اطلاع زیادی نداشته است.
دو نکته درباره این نوشته بسیار شایان توجه است؛ زیرا نشان دهنده توجه زیاد مسیحیان به این کتاب در سدههای نخست میلادی و پس از آن است:
نخست این که پدران اولیه
کلیسا به این کتاب زیاد اشاره کرده، از آن نقل قول کردهاند و این نشان میدهد که در
جهان مسیحیت مقبولیت زیادی داشته است. (دوم این که در همان سدههای نخست، این کتاب به صورت بسیار گستردهای به زبانهای مختلف ترجمه شده و نسخههای متعددی از آن به زبانهای مختلف در دست است. نسخههایی از ترجمه این اثر به زبانهای
سریانی،
جنبشی،
اسلاوی،
ارمنی،
گرجی،
عربی و
غیره موجود است و برخی از نویسندگان از این که این کتاب در همان سدههای نخست به لاتین ترجمه نشده، تعجب کرده یا تلاش کردهاند که دلیلی برای آن بیاورند.
محتوای این نوشته قابل توجه و تامل است؛ زیرا بخش عمدهای از آن یعنی تولد مریم در اناجیل قانونی نیامده است. البته این ماجرا در قرآن مجید آمده است که دو روایت شبیه و قابل مقایسه است. تولد عیسی، که در اناجیل متی و لوقا آمده، در این کتاب متفاوت، و از جهاتی قابل مقایسه با
روایت قرآن مجید از ماجرا نقل شده است.
کتاب از اینجا آغاز میشود که فردی از
بنیاسرائیل به نام
یواقیم، که فردی ثروتمند است و همسری به نام
حنه دارد، فرزندی ندارد. او و همسرش غمگیناند و نزد
خدا گریه و زاری کرده، از او فرزندی میخواهند و
نذر میکنند که اگر خدا فرزندی به آنان عطا کند، آن را
وقف معبد کنند. پس خدا مژده دختری را به آنان میدهد و چون
دختر، که نام او مریم است، سه ساله میشود او را به معبد میبرند و کاهن اعظم، یعنی
زکریا، مسئولیت او را به عهده میگیرد. او در معبد زندگی خاصی دارد و فرشتگان برای او طعام میآورند. چون دوازده ساله میشود کاهن اعظم، مسئولیت بکارت او را به فردی به نام یوسف، میسپارد که خدا به صورت اعجازآمیز او را برای این کار برگزیده بود، وی پیشتر
ازدواج کرده بود و فرزندانی داشت. در این زمان،
فرشته خداوند به مریم مژده
فرزند میدهد. چون شش ماه میگذرد، یوسف متوجه حاملگی مریم میشود و ناراحت و غمگین میشود و
ندبه میکند، فرشتگان ماجرا را به او خبر میدهند. مریم و یوسف در محاکمه حاضر میشوند و چون کاهن آنان را آزمایش میکند و سربلند بیروت میآیند، آن دو را روانه میکند.
امپراتور دستور سرشماری میدهد و چون آن دو حرکت میکنند و به وسط راه میرسند مریم احساس درد
زایمان میکند. او در غاری زایمان میکند و نور به داخل غار میتابد. قابلهها او را بررسی میکنند و بعد از زایمان نیز
بکارت او را تایید میکنند. مجوسیانی برای دیدن عیسی، که
ستاره او را دیدهاند میآیند و هیرودیس که ماجرای تولد مسیح را شنیده بود، دستور
قتل اطفال را میدهد. مریم طفل را پنهان میکند.
هیرودیس در پی
یحیی است و پدر او زکریا را به قتل میرساند و کتاب پایان مییابد.
نام این نوشته در نسخههای خطی «کودکی خداوند، عیسی.» (نسخه سریانی) و «گزارش کودکی خداوند به وسیله توماس، فیلسوف اسرائیل.» (نسخه اول یونانی) و «کتاب رسول مقدس توماس درباره با زندگی خداوند در کودکیاش.» (نسخه دوم یونانی) است و این نوشته از «انجیل توماس» که در نجع حمادی کشف شد، (و بعداً به آن خواهیم پرداخت)، کاملا متفاوت است. این انجیل معجزاتی را حکایت میکند که عیسی بین پنج تا دوازده سالگی انجام داده است. ایرنئوس در کتاب علیه بدعتها آورده است که فرقهای از گنوسیها کتابی داشتهاند که مشتمل بر فقرهای از همین انجیل توماس (باب ششم) بوده است. این امر از وجود این انجیل در اواخر قرن دوم حکایت میکند. نویسندهای مسیحی به نام کیرلس اورشلیمی (متوفای ۳۸۶ م. ) میگوید: این انجیل تالیف توماس رسول نیست؛ بلکه توماس دیگری که شاگرد مانی، مؤسس مانویت، بوده آن را نوشته است. اما مانی در قرن سوم میزیسته و در قرن دوم اریجن اسم این کتاب را آورده و ایرنئوس به آن استشهاد کرده است. بنابراین باید گفت که کیرلس از قدمت کتاب بیاطلاع بوده است و کتاب در قرن دوم موجود بوده است.
از اطلاعات این کتاب درباره یهودیت بر میآید که نویسنده باید فردی مسیحیِ غیریهودی الاصل بوده باشد. این انجیل اکنون به دو صورت موجود است؛ یکی قدیمیتر که مفصل و مشتمل بر نوزده باب است، و دیگری کوتاه تر که مشتمل بر یازده باب است. اکثر نسخههای خطی یونانیِ این کتاب، مربوط به بعد از قرن سیزدهم است. نسخههای دیگری از این کتاب به زبانهای سریانی، لاتین، جشی گرجی و اسلاوی موجود است.
همان طور که گذشت، محتوای این نوشته معجزاتی است که عیسی در کودکی انجام میداد. او آب را مطیع خود ساخت. با گل مجسمه چند پرنده ساخت و چون مورد اعتراض قرار گرفت که چرا حکم شنبه را نقض کرده، به مجسمهها دستور داد که زنده شوند. کسانی که او را
اذیت کردند
نفرین کرد و آنان مردند. معلمان از دانایی و حکمت او در تعجب میماندند. او مردگان را زنده میکرد و بیمارانی را
شفا میداد. آب را در لباس خود حمل میکرد. بذری میکاشت و معجزه آسا ثمر میآورد. با چوب کوچکی برای پدرش که نجار است، وسیله بزرگی ساخت و سرانجام در دوازده سالگی در معبد تعالیمی را بیان میکرد که عالمان یهود در شگفت میماندند.(برخی از معجزاتِ فوق در نسخه دوم یونانی، که کوتاه تر است، نقل نشده است.)
این نوشته، اثری ترکیبی است که گفته میشود که در زمانهای متاخر یعنی سدههای ششم تا هشتم یا هشتم و نهم به زبان لاتین نوشته یا گردآوری شده است. بابهای اول تا هفدهم این نوشته برانجیل یعقوب مبتنی است و حوادثی درباره تولد و کودکی مریم تا تولد عیسی در بردارد. به همین جهت، برخی این نوشته را ترجمه لاتینی انجیل یعقوب میدانند که مطالب دیگری به آن افزوده شده است.
شاید تعبیر فوق درست نباشد چرا که حدود سه پنجم مطالب این نوشته، یعنی بابهای هفدهم تا چهل و دوم با مطالب انجیل یعقوب بیگانه است. برخی برآنند اساس که مطالب بابهای ۲۵ تا ۴۲، انجیل کودکی توماس است با این حال، در این بخش نیز مطالبی اضافه بر انجیل کودکی توماس آمده است. نمونه آن بابهای ۳۵، ۳۶ و ۴۰ است.
آنچه در این نوشته بین بابهای هفدهم تا بیست و پنج آمده، مربوط به مسافرت یا فرار خانواده یوسف به
مصر است. در این سفر، عیسای کودک معجزات متعددی انجام داده است. چون در غاری به استراحت پرداختند و مارهایی به آنان حمله کرد، عیسی آنها را چنان رام کرد که به
سجده افتادند. حیواناتِ دیگر رام شده، دنبال آنان میروند؛
درخت خرما خم شد تا مریم از میوه آن تناول کند و این را عیسی انجام داد. عیسی کاری کرد که فاصله برای آنان کوتاه شود. بتهای معبد مصر نزد عیسی به سجده افتادند و پادشاه مصر و لشکرش وارد معبد شده، بر عیسی سجده کردند.
به هر حال، مطالب این انجیل را میتوان به سه بخش تقسیم کرد. بابهای اول تا هفدهم مربوط به قبل از تولد عیسی و در واقع بیشتر، تولد، کودکی و باکرهبودن مریم است که بیشتر بر انجیل یعقوب مبتنی است. بابهای هفدهم تا بیست و چهارم معجزاتی را بیان میکند که عیسی در سفر مصر انجام داد. بابهای ۲۵ تا ۴۲ معجزاتی را بیان میکند که عیسی از پنج سالگی تا دوازده سالگی انجام داد و بیشتر بر انجیل کودکی توماس مبتنی است. پس این سخن درست به نظر میرسد که این نوشته ترکیبی از اناجیل موجود بوده و به تدریج در دورههای متاخر چنین گردآوریای ضروری دانسته شده است.
اما
علت این که این نوشته، عنوان «متای دروغین» را گرفته، آن است که دو تن از اسقفهای معاصر جرومِ قدیس به او نامهای نوشتند و از او خواستند تا که انجیلی را که متی به زبان عبری نوشته جزو متن مقدس قانونی قرار ندهد. جروم پاسخ داد که وی توجه دارد که اگر متی میخواست این اثر منتشر شود، آن را به انجیل اصلی ملحق میکرد. او میگوید من این اثر را ترجمه میکنم ولی جزو متن قانونی قرار نمیدهم.
نامه نگاری فوق باعث شد که برخی همین نوشته موجود را انجیلی بدانند که در این نامهها به آن اشاره شده است. اما گفته میشود این خطاست و این نوشته مدتها پس از جروم گردآوری شده است.
انجیل عربی کودکی (انجیل قیافا)، گفته میشود که این انجیل احتمالا در اصل به زبان سریانی و در سدههای پنجم و ششم میلادی گردآوری شده است.
عنوان این نوشته «کتاب یوسف قیافا» است. این عنوان از آنجا ناشی شده که یعقوبیان سریانی زبان معتقد بودند که قیافا، کاهن یهودی معاصر عیسی، مسیحی شده است.
نسخه خطی عربی، که در واقع ترجمهای از اصل سریانی بوده، برای نخستین بار در سال ۱۶۹۷ آن به لاتین ترجمه و منتشر شد ولی اکنون اصلی عربی آن موجود نیست.
محتوای این نوشته از سه بخش اصلی تشکیل شده است: تولد عیسی، سفر به مصر و معجزاتی که در آنجا صورت گرفت و معجزات عیسی در کودکی. بخش اول بابهای نخست تا دهم را در برمیگیرد. این بخش شبیه انجیل یعقوب است. بخش دوم بابهای ۱۱ـ ۳۵ را در بر میگیرد که از منابع متعدد موجود گرفته شده است. بخش سوم بابهای ۳۶ـ ۵۵ را در بر میگیرد و شبیه انجیل کودکی توماس است (همان). با این حال، این نوشته مطالب خاص خود را نیز دارد؛ برای مثال، عیسی در
گهواره با مریم سخن میگوید (باب اول).
این نوشته که «انجیل کودکی مریم» نیز خوانده شده، مربوط به سدههای پنجم و ششم میلادی است.
این نوشته داستان تولد مریم و کودکی او و زندگی او در معبد و سپردهشدن او به یوسف و آبستنشدن مریم به وسیله
روح القدس را در بردارد و ظاهراً سخنی اضافه بر انجیل یعقوب و انجیل متای دروغین ندارد.
گفته میشود که این نوشته همان داستان کودکی مریم در انجیل متای دروغین است که اصلاح شده و ازدواج اول یوسف را (که با اناجیل قانونی ناسازگار است) و نیز برخی از مطالب ناخوشایند را حذف کرده، برخی از مطالب کسلکننده را کوتاه کرده است.
این نوشته در قرن چهارم میلادی یا حدود سال ۴۰۰ به زبان یونانی در مصر نوشته شده و اکنون نسخههای لاتینی، قبطی و عربی آن موجود است.
البته برخی اصل این نوشته را قبطی دانستهاند.
در واقع، این نوشته داستان زندگی یوسف نجار است که در ضمن آن، قدری از زندگی مریم و نیز تولد عیسی آمده است. داستان زندگی یوسف را عیسی برای شاگردانش بر فراز کوه زیتون نقل میکند.
یوسف در بیت لحم نجاری میکرد و مریم در معبد خداوند به خدمت مشغول بود. یوسف، که پیشتر ازدواج کرده و دارای فرزندانی بود، به سرپرستی مریم انتخاب شد. مریم به وسیله روح القدس آبستن شد و فرشته خداوند یوسف را از ما وقع مطلع کرد. ماجرای سرشماری پیش آمد و در راه عیسی متولد میشود و هیرودیس دستور قتل عام اطفال را میدهد و خانواده یوسف به مصر میگریزد و سپس با مرگ هیرودیس به ناصره جلیل باز میگردد. آنچه گذشت، در نه باب اول این نوشته آمده، که مشابه دیگر اناجیل کودکی است و تنها در جزئیات متفاوت است.
از باب دهم سخن از کهن سالی یوسف است که به ۱۱۱ سالگی رسیده و کاملا سالم است. عیسی در خانواده یوسف بود و فرشته خداوند یوسف را از مرگ او مطلع کرد. یوسف به
دعا مشغول شد و به مرض
مرگ مبتلا گشت. یوسف
روح خود را تسلیم کرد و به هنگام مرگ، سخنانی به زبان آورد و کلمات
ایمان را
شهادت داد. یوسف در حال
احتضار بود و عیسی برای او دعا کرد و
میکائیل و
جبرائیل روح او را به مکان ابرار منتقل کردند و بدن او را فرشتگان تکفین کردند و عیسی خطاب گفت که حتی بدن او از بین نمیرود. یوسف به
خاک سپرده شد. در پایان، سخنی درباره مرگ آمده است و آن این که مرگ به خاطر گناه آدم بر همگان عارض میشود و شاگردان مسیح در این باره از او سؤالاتی کردند. ویژگی این نوشته آن است که بحثهایی الهیاتی درباره آخرت شناسی مطرح کرده است. برخی با توجه به این مباحث تاریخ نگارش کتاب را حدود سال ۴۰۰ میلادی تعیین کردهاند.
این انجیل در قرن پنجم و در حدود سال ۴۰۰ میلادی در مصر به زبان یونانی نوشته شده و به زبانهای سریانی، قبطی، عربی و لاتین ترجمه شده و نسخههایی خطی از این ترجمهها موجود است.
در بخشی از این نوشته آمده است که عیسی دو سال پس از صعود، بر مادرش مریم ظاهر شد و به او مرگ قریب الوقوعش خبر داد. پس از وفات مریم، معجزات و شفاهایی بهواسطه
جسد او رخ داد تا این که عیسی روح را به بدن او برگرداند و به
بهشت منتقل شد. (ibid). این عمل در حضور رسولان رخ داد و پس از آن بود که بدن مریم به خاک سپرده شد بود. در نسخه عربی جزئیات بیشتری از زندگی مریم، مانند معجزات، عبادت و طلب
شفاعت از او و نیز اعیادی که برای احترام به او گرفته شده، آمده است (همان). گفته میشود که این سند در تنسیق آموزه «صعود مریم»، که در سال ۱۹۵۰ توسط پاپ پیوس دوازدهم قانونی اعلام شد، نقش مهمی داشته است (ibid).
برخی از نوشتهها به حوادث پایان زندگی عیسی از قبیل رنجهای او و برخاستن او از قبر پرداختهاند. این حوادث در هر چهار انجیل قانونی با تفاوتهایی نقل شده، اما گاهی بین این نوشتههای غیرقانونی، و اناجیل قانونی تفاوتهایی دیده میشود.
این انجیل، که تنها بخشی از آن باقی مانده، بخش پایانی زندگی عیسی، یعنی از محاکمه تا پایان زندگی زمینی و رستاخیز او را حکایت میکند. هر چند نمیتوان تاریخ دقیق نگارش آن را تعیین کرد، اما باید گفت که این نوشته یکی از قدیمیترین اناجیل اپوکریفایی است و در نیمه اول قرن دوم و شاید حدود سال ۱۳۰ میلادی در
سوریه نوشته شده است. یوسبیوس در قرن چهارم از سراپیان که در سال ۱۹۰ میلادی اسقف انطاکیه بود، نقل کرده است که انجیل پطرس در روسوس در نزدیکی انطاکیه به صورت علنی قرائت میشده است. اریجن در تفسیرش بر انجیل متی (۱۰: ۱۷) میگوید که انجیلی به نام انجیل پطرس توسط کسانی که معتقد بودند که برادران عیسی از ازدواج قبلی یوسف بودند، مورد استفاده قرار میگرفته است.
گفته میشود که از آنجا که در این نوشته به این اشاره شده که عیسی در بالای
صلیب اصلا رنج نکشید و احساس درد نکرد، پس نویسنده باید از کسانی باشد که جسم عیسی را نه جسم واقعی، بلکه جسم ظاهری میدانسته است. هم چنین نویسنده از اناجیل رسمی، به ویژه اناجیل همنوا، استفاده کرده است.
از نکات قابل توجه در این انجیل آن است که نویسنده پیلاطس، سردار رومی، را از قتل عیسی تبرئه میکند و همه اتهام را متوجه هیرودیس یهودی میکند. به هنگام برخاستن او از
قبر حوادث شگفتی رخ میدهد و حتی دشمنان او از برخاستن او مطلع میشوند. سه مرد، که قد دو نفر از آنان به آسمان میرسد و نفرسوم که رهبر آنان است و قدش از آسمان هم میگذرد، همراه صلیب از قبر بیرون آمدند و آنان از صلیب، که تشخص یافته، اموری را میپرسند و او پاسخ میدهد. عیسی بعد از قیام بر عده زیادی ظاهر شد و در سال ۱۸۸۶ دست نوشتهای به زبان یونانی از این انجیل، که بخشهایی از آن را شامل میشد، در مصر کشف شد که همین بخش در دست است.
انجیل نیقودیموس (اعمال پیلاطس)، نام این نوشته در ابتدا اعمال پیلاطس بوده و در سنت لاتینی و از حدود سدههای ۱۳ و ۱۴م. به نام انجیل نیقودیموس فردی که پس از سالها ابتلا به فلج به دست عیسی شفا یافت معروف شده است. مطابق این سنت فردی مسیحی به نام انانیاس ادعا کرد که در سال ۴۲۵ گزارشی را، که از نیقودیموس به زبان عبری بوده، به زبان یونانی ترجمه کرده است با این حال، احتمال قوی داده شده که این نوشته در اصل به زبان یونانی نوشته شده و برخی زبان لاتینی را نیز احتمال دادهاند.
ژوستین و ترتولیان به «کتاب اعمال پیلاطس» اشاره کردهاند که البته معلوم نیست که مقصود همین کتاب باشد. به هر حال، این کتاب دارای دو بخش است. بخش نخست کتاب به محاکمه عیسی و صلیب او اختصاص یافته است در این بخش تلاش شده که پیلاطس از اتهام قتل مسیح تبرئه شود و یهودیان عامل قتل قلمداد شوند. بخش دوم کتاب به نزول عیسی به
دوزخ اختصاص یافته است. گفته میشود که این دو بخش در دو زمان نوشته شده و بعداً به هم ملحق شده است. بخش دوم قدیمتر است و احتمالا در قرن دوم نوشته شده و بخش اول در قرن چهارم نوشته شده است. با این حال، نمیتوان زمان دقیقی برای زمانی که این دو به هم ملحق شده، تعیین کرد. نسخههای متعددی از این اثر به زبانهای یونانی، سریانی قبطی، جشی، ارمنی و لاتینی موجود است.
برخی از اناجیل اپوکریفایی با گرایش یهودی نگاشته شده که گفته میشود احیاناً مسیحیان یهودی الاصل آن را به وجود آوردند یا در میان آنان رواج داشته است. سه نوشته تحت این عنوان قرار میگیرد که گفته میشود که پاسخ به این پرسش که این سه واقعاً سه تاست یا یکی، بسیار مشکل است. برخی بر آنند که از این سه نوشته، یعنی انجیل عبرائیان، انجیل ناصریان و انجیل ابیونیها، دومی و سومی نسخه اصلاح شده اولی است.
جروم به انجیلی عبری که در میان ابیونیها رواج داشت و انجیلی عبری که ناصریان (نصرانیان)، ساکن در شمال سوریه، آن را معتبر میدانستند، اشاره میکند و میگوید که او انجیلی عبری را به لاتین ترجمه کرده است.
به هر حال، از این اناجیل سه گانه تنها قطعههایی در دست است که نویسندگان سدههای نخست مسیحی آن را نقل کردهاند و تعیین این که هر یک از این قطعهها دقیقاً از کدام انجیل بوده یا این که اساساً از یک نوشته بوده، مشکل است. از آنجا که از این سه انجیل نسخهای نمانده و تنها به نامش اشاره شده یا فقرهای از آن نقل شده، گاهی آنها را اناجیل گمشده میخوانند.
این اثر، اصل آن باقی نمانده و ما تنها با اشارههایی که کلمنت، اریجن، یوسبیوس و جروم به آن کرده و قطعههایی که از آن نقل کرده آن را میشناسیم. این انجیل در اصل به زبان آرامی یا عبری نگاشته شده و در میان مسیحیان یهودی الاصل مصر در قرن دوم رواج داشته است. پس این انجیل در اواخر قرن اول یا اوایل قرن دوم نگاشته شده است
گویا جروم نسخهای از این اثر را در قرن چهارم در انطاکیه یافته و آن را اصل سامی برای انجیل متای قانونی انگاشته و قسمتهایی از آن را ترجمه کرده است.
از فقراتی که از این انجیل باقی مانده مقام والای یعقوب، برادر عیسی، استفاده میشود و مسیحیان یهودی الاصل چنین اعتقادی داشتهاند.
هم چنین عیسی، روح القدس را مادر خود خوانده و بنابراین مؤنث تلقی شده است و این امر ریشه سامی دارد. این امور از اصل سامی این نوشته حکایت میکند (ibid). هم چنین از این نوشته، این عبارت نقل شده که «مرا لمس کنید و بدانید که من روح نیستم بلکه جسم هستم. » (همان) این عبارت بیشتر یهودی بودن اثر را نشان میدهد و در مقابل انجیل پطرس قرار دارد که جسم عیسی را ظاهری میدانست.
انجیل ناصریان (نصرانیان)، این نوشته به زبان آرامی یا عبری در اوایل قرن دوم در شمال سوریه، یعنی همان جایی که ناصریان (نصرانیان) میزیستند، نوشته شده است. بسیاری از نویسندگان سدههای نخست به این انجیل اشاره کرد، از آن نقل کردهاند. حدود سی فقره که از این کتاب نقل شده، اکنون باقی مانده و این فقرات شباهت بسیار زیاد این نوشته را با انجیل متای قانونی نشان میدهد. این انجیل نیز اهمیت زیادی به شخصیت یعقوب، برادر عیسی، میدهد. به هر حال شباهت زیاد این نوشته با انجیل متی باعث شده که کسانی این نوشته را همان انجیلی بدانند که یوسیبیوس در قرن چهارم از پاپیاس در قرن اول نقل کرده که متای حواری انجیل خود را به زبان عبری نوشت و دیگران آن را به یونانی ترجمه کردند. باز گفته میشود که این انجیل همان انجیل عبرانیان است که جروم در نزدیکی انطاکیه کشف کرد.
ابیونیها فرقهای از مسیحیان بودند که در سدههای نخست از درون مسیحیان یهودیگرا بیرون آمدند و اعتقاداتی خاص داشتند. آنان با اعتقادات پولس درباره مسیح و نیز نفی
شریعت مخالف بودند. گفته میشود که آنان از میان اناجیل رسمی تنها انجیل متی را قبول داشتند.
انجیل منسوب به ابیونیها در حدود سال ۱۵۰ و به زبان یونانی نوشته شده است. و در آن مطالبی نقل شده که تفکیک آن از مطالب مذکور در دو انجیل قبل مشکل است. این انجیل که تا حدی شبیه انجیل متای قانونی بوده، نکات خاصی داشته است.
تعمید مسیح و انتخاب دوازده حواری را نقل میکند، ولی گویا سه انجیل همنوا، متی، مرقس و لوقا را در این باره ترکیب کرده است. این انجیل بقای بکارت مریم پس از تولد عیسی را انکار میکند و میگوید عیسی پس از تعمید، فرزند خدا شد. گفته میشود که ردپایی از تعالیم گنوسیها در این کتاب دیده میشود.
اناجیل گنوسی (اناجیل کشف شده در نجع حمادی)، گنوسیهای مسیحی گرایشی بودند که مسیحیت قرن دوم و سوم را به شدت تحت تاثیر قرار دادند. تا قبل از قرن حاضر همه اطلاعات درباره آنان منحصر به ردیههایی بود که آبای اولیه کلیسا در ردّ آنان نگاشته بودند. در سال ۱۹۴۵ در مصر علیا در منطقهای به نام نجع حمادی مجموعهای عظیم کشف شد که بسیاری از امور را روشن کرد. این مجموعه مشتمل بر سیزده کتاب است که هر یک از این کتابها شمار زیادی از نوشتهها را در بردارد. این نوشتهها که از یونانی به قبطی ترجمه شده، در سدههای سوم و چهارم گردآوری و برگردان شده است، اما اصل آنها به سدههای قبل مربوط است. این مجموعه به لحاظ محتوایی بسیار گوناگون است، اما بخش عمده آن شبیه مجموعه عهد جدید رسمی است و عنوان انجیل، رساله، مکاشفه و
غیره را دارد. در این مجموعه چندین نوشته وجود دارد که عنوان انجیل را دارند:
این نوشته، که با انجیل کودکی توماس متفاوت است، برخلاف آن نه حوادث زندگی عیسی، بلکه سخنان و تعالیم او را در بردارد. در ابتدای این نوشته آمده است: «این است سخنان سری عیسای زنده که و یهودا توماس همزاد آن را نوشت. » در برخی از کلیساها توماس را، که یکی از حواریان عیسی است، برادر دو قلوی عیسی میدانستهاند. از خود این نوشته بر میآید که توماس از نظر مقام و معرفت بالاتر از دیگر حواریان، حتی پطرس، بوده است و عیسی تعالیمی سری را به او سپرد که دیگران تحمل شنیدن آنها را نداشتند (شماره ۱۳). پس این نوشته همان طور که از ابتدایش پیداست، نوشتهای سری و باطنی است و در واقع گنوسیها به چنین تعالیمی قائل بودند
این نوشته در نیمه دوم قرن دوم، یااندکی قبل از آن، به زبان یونانی و احتمالا در سوریه نوشته شده و در قرن سوم به قبطی ترجمه شده است. انجیل توماس مشتمل بر ۱۱۴ سخن از حضرت عیسی است که ۴۰ عدد از آنها جدید است و مابقی به گونهای در اناجیل همنوا و دیگر نوشتهها آمده است. گویا نویسنده از منابع مختلف قبلی جمع آوری کرده و به آنها شکل و ادبیات گنوسی داده است. این که رابطه این نوشته با اناجیل همنوا به لحاظ منبع شناختی چیست، دانشمندان در پاسخ به آن به جواب روشنی نرسیدهاند.
این نوشته در واقع تعالیم گنوسیها، یعنی شاخه والنتینونسی آنها، را در بردارد. والنتینوس بزرگترین متفکر گنوسی قرن دوم بود که در اواسط قرن دوم مدارسی را در مصر و
قبرس ایجاد کرد که تا قرن چهارم دایر بود و مکتب مشهوری را در شهر رم بنا نهاد. به هر حال، تعالیم والنتینوس باطنی بود و ایرنئوسِ قدیس کتاب معروفش به نام علیه بدعتها را بیشتر در رد اندیشههای والنتینوسی اختصاص داد.
نوشته موسوم به انجیل فیلپُّس، که در آن از میان حواریان عیسی تنها نام او آمده و احتمالا به همین جهت بعداً این نوشته به او منسوب شده، مشتمل بر ۱۲۷ بند است. محتوای این کتاب، بیان سری و باطنی از
شعائر مسیحیت و نیز بیان تعالیم دیگر والنتینیوسی گنوسی است. این نوشته در اصل به زبان یونانی در قرن دوم و احتمالا به قلم والنتینوس نوشته شده است. نسخه فعلی، ترجمه قبطی از یونانی است که احتمالا در نیمه دوم قرن سوم انجام گرفته است. در سدههای نخست اپیفانوس به انجیل فیلپُّس که گنوسیهای مصر مورد استفاده قرار میدادهاند، اشاره میکند و از آن نقل میکند؛ اما آنچه او نقل کرده در نوشته فعلی یافت نمیشود.
یکی از آثاری که در مجموعهای قرار دارد که در نجع حمادی کشف شد، نوشتهای است به نام «انجیل حقیقت» ایرنئوس در کتاب علیه بدعتها که به ربع آخر قرن دوم متعلق است، میگوید: «اما آنان پیرو والنتینوساند. به این مباهات میکنند که
غیر از اناجیل موجود اناجیل دیگری در اختیار دارند. در واقع، آنان جسارت را به حدی رساندهاند که نوشتهای را که از تالیف آن، زمان چندی نگذشته «انجیل حقیقت» مینامند، هر چند به هیچ وجه موافق اناجیل شاگردان مسیح نیست.»
برخی از فقراتی که ایرنئوس نقل کرده و در «انجیل حقیقت» موجود نیز یافت میشود، حاکی از آن است که ایرنئوس به همین کتاب اشاره کرد است (ibid). به هر حال، نویسنده این کتاب از پیروان والنتینوس یا شخص او بوده است. این کتاب شباهت زیادی به شکل و صورت اناجیل موجود ندارد و به همین سبب برخی حتی نامگذاری را نادرست شمردهاند این نوشته نیز محتوی تعالیم گنوسی والنتینوس است و تعالیم زیادی را درباره مسیح شناسی خاص این گروه در بردارد.
این کتاب در قرن دوم در اسکندریه به زبان یونانی نوشته و بعداً به قبطی برگردانده شده است.
نوشته دیگری که در مجموعه نجع حمادی وجود دارد و حاوی تعالیم گنوسی است، «کتاب مقدس روح بزرگ نادیدنی» نام دارد و انجیل مصریان نیز خوانده میشود. باید توجه داشت این نوشته با نوشته دیگری که با همین عنوان انجیل مصریان در اختیار پدران اولیه کلیسا بوده و از آن نقل کردهاند، (و در بخش بعد به آن خواهیم پرداخت.) کاملا متفاوت است.
به هر حال، این نوشته اثری قبطی است و در واقع کتابی اعتقادی است و برخی روا ندانستهاند که تحت عنوان «انجیل» بدان اهمیت زیادی دهند (ibid). با این حال، نوشته مذکور به لحاظ مطالعه اندیشههای گنوسی سدههای نخست، میتواند قابل توجه باشد. برای نمونه، در این نوشته ایناندیشه گنوسی توضیح داده شده که چگونه از خدای پدرِ توصیف ناشدنی سه قدرت پدر، مادر و
پسر به ظهور میرسد و همین طور سلسله قوای پایین تر از اینها ناشی میشود.
نوشته دیگری که در مجموعه نجع حمادی قرار دارد، انجیل یوحنای دروغین است. این اثر در ابتدای قرن دوم نوشته شده و بعداً به قبطی ترجمه شده است. از خود نوشته بر میآید که آن را مسیح در بالای کوه زیتون به یوحنا وحی کرده است. در این اثر تلاش شده که تعالیم گنوسی در قالب تفسیر سفر پیدایش ارائه شود.
اناجیل ردشده توسط آبای اولیه کلیسا، در آثار آبای اولیه کلیسا گاهی سخن از اناجیلی به میان آمده و یا سخنی از آنها نقل شده که هدف رد آنها بوده است. گاهی از این آثار تحت عنوان «اناجیل بدعت آمیز» یاد میشود. تنها اثری که از این اناجیل باقی مانده، همان اشارههای آبای کلیسا است. چندین نوشته تحت این عنوان قرار میگیرد که به اختصار به آنها اشاره میکنیم.
انجیل مارکیون؛ مارکیون (۱۳۰ـ۱۸۰) روایتی از مسیحیت را ترویج میکرد که شبیه مسیحیت گنوسی بود. او کتاب عهد جدید خاصی برای خود ایجاد کرد که مشتمل بود به نسخهای اصلاح شده از انجیل لوقا و برخی از رسالههای پولس. مقصود از انجیل مارکیون همین نسخه اصلاح شده انجیل لوقا است که البته به گمان مارکیون، نویسنده آن پولس بوده است.
هم چنین معلم دیگر گنوسی به نام باسیلدس نسخه
تغییر یافته انجیل لوقا را انجیل خود قرار داده بود.
انجیل حوا؛ اپیفانوس از یک انجیل گنوسی به نام «انجیل حوا» فقرهای را نقل میکند که ظاهراً نقل یک مکاشفه است. این اثر تعالیم گنوسی را در برداشته و درباره فقرهای که اپیفانوس نقل کرده، بحثهای زیادی صورت گرفته است؛ اما سخن روشنی در این باره نمیتوان گفت. به هر حال این اثر مربوط به قرن دوم بوده است.
انجیل یهودا؛ ایرنئوس و اپیفانوس به انجیل گنوسی دیگری به نام «انجیل یهودا» اشاره میکنند و از آن مطالبی نقل میکنند. این اثر که در اواسط قرن دوم نوشته شده، نشان میدهد که تنها یهودا و نه هیچ کس دیگر، حقیقت را میدانسته است.
انجیل برتولما؛ جروم در تفسیر خود بر انجیل متی این انجیل را ذکر میکند ولی چیز زیادی درباره این اثر معلوم نیست. اثر دیگری وجود دارد به نام پرسشهای برتولما که بین قرنهای سوم تا پنجم نوشته شده و در آن سؤالاتی از عیسی و مریم و
شیطان شده است. این اثر به زبانهای یونانی، لاتین و اسلاوی حفظ شده است. احتمال ارتباط بین این دو اثر وجود دارد.
انجیل مصریان؛ آبای اولیه کلیسا فقراتی از کتابی به نام «انجیل مصریان» نقل کردهاند. این اثر از انجیل دیگری به همین نام که در مجموعه نجع حمادی کشف شد و قبلا گذشت، کاملا متفاوت است. این نوشته در اوایل قرن دوم در مصر و به زبان یونانی نوشته شده است. اپیفانوس با اشاره به این کتاب میگوید: آن مورد استفاده سابلیوسیها (گروهی که
تثلیث را سه جلوه خداوند میدانستند) بوده وهایپولیتوس آن را به گنوسیها نسبت داده است. دو فقره از این کتاب را کلمنت اسکندرانی نقل کرده و در آنها، عیسی با سالومه، دختر هیرودیس و هرودیا (متی، ۱۴: ۳ـ۱۲) گفتوگو میکند و موضوع بحث، جواز ازدواج است. ظاهراً این کتاب ازدواج را منع میکرده است.
انجیل مَتِّیاس؛ در باب اول کتاب اعمال رسولان آمده است که حواریان حضرت عیسی پس از او و پس از مرگ یهودای اسخریوطی خائن، شخصی به نام متیاس را با قرعه به عنوان شاگرد دوازدهم به جای یهودا برگزیدند. نویسندگان سدههای نخست مانند اریجن، یوسبیوس، هیپولیتوس و کلمنت اسکندرانی به کتابی به نام «انجیل متیاس» اشاره کردهاند که متعلق به گنوسیان است و حاوی سنتی سری است. کلمنت از این کتاب نقل میکند که متیاس چنین تعلیم میداده که انسان باید جسم و خواستههای آن را سرکوب کند تا روح با ایمان و معرفت رشد کند. برخی بر دین باورند که این انجیل همان نوشتهای است که در مجموعه نجع حمادی کشف شده و عنوان «انجیل توماس» را دارد و شواهدی برای سخن خود آوردهاند و برخی دیگر با این سخن مخالفت کردهاند.
گاهی نوشتههای دیگری تحت عنوان اناجیل غیرقانونی آورده شده که شاید نتوان آنها را تحت عناوین فوق گنجانید. برخی از مهمترین این نوشتهها عبارت است:
انجیل مریم (مجدلیه)؛ نسخه خطی قبطی این نوشته، که گفته میشود مربوط به قرن پنجم میلادی است، در سال ۱۸۹۶ پیدا شد و در
جنگ جهانی دوم ناپدید شد، و نوشته موجود، از روی یادداشتهای موجود بازنویسی شد. احتمالا این نوشته در اصل به زبان یونانی و در قرن دوم نوشته شده باشد. البته چیزی درباره نویسنده آن معلوم نیست. این نوشته دو قسمت دارد. در بخش اول که قسمت اول آن موجود نیست، عیسی پس از صعود به شاگردان تعالیمی درباره
گناه و ماهیت آن میدهد. در بخش دوم عیسی تعالیمی سری به مریم مجدلیه، که نزد عیسی از همه زنان بالاتر است، میدهد و او برای شاگردان بیان میکند. پطرس اعتراض میکند که مگر میشود که عیسی در میان شاگردان یک
زن را برای این کار برگزیده باشد. مریم به او پاسخ میدهد و برخی از حواریان از مریم دفاع میکنند.
انجیل سری مرقس؛ فردی به نام مورتون اسمیت در سال ۱۹۷۳ دست نوشتهای را که خود او در سال ۱۹۵۸ در اورشلیم کشف کرده بود، چاپ کرد. این نوشته بخشی از نامهای منسوب به کلمنت اسکندرانی بود. در این نامه آمده است که گروهی از گنوسیها اعتقادات خود را از «انجیل مرقس» که سری و رمزی است میگیرند. به گفته این نامه، مرقس پس از مرگ پطرس به اسکندریه آمده، انجیلی بسیار روحانی و معنوی برای انسانهای کامل تالیف کرده است. فقرهای از این انجیل که این نامه نقل میکند، حاوی این است که عیسی جوانِ مردهای را زنده میکند و آن
جوان پس از برخاستنِ عیسی، او را میبیند و عیسی تعالیم سری و رمزی به او میدهد. گفته میشود که این انجیل در ربع نخست قرن دوم میلادی در اسکندریه مورد استفاده قرار میگرفته است.
حکمت ایمانی؛ نسخه خطی این اثر، که نوشتهای گنوسی است، به زبان قبطی در سال ۱۷۸۵ کشف شد. سه بخش این اثر در اصل به زبان یونانی و حدوداً بین سالهای ۲۵۰ تا ۳۰۰ تالیف شدهاند. زمان تالیف بخش چهارم، که فاقد عنوان است، به حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ بر میگردد. این اثر حاوی ۴۶ سؤال است که دوازده سال پس از صعود عیسی از او پرسیده شده است. ۳۹ سؤال توسط مریم محدلیه پرسیده و پاسخها توسط فیلیپ نوشته شده است. در این اثر نیز، مانند انجیل مریم، پطرس به این وضعیت و جایگاه مریم مجدلیه و این که او بیش از دیگران سخن میگوید، اعتراض کرده ولی مریم به کار خود ادامه میدهد. در این نوشته عیسی به شاگردان خود درباره غلبه بر شر و مواجهه با حکمت ایمانی و تعالیم گنوسی دیگر تعلیم میدهد. او به شاگردان خود میگوید که اسراری را که در کتابهای جئو Jeu (که در شماره بعد معرفی میشود) آمده، بیاموزند.
کتابهای جئو (Jeu)؛ دو کتاب جئو، آثاری گنوسی است که نسخه خطی آن به زبان قبطی، که مربوط به قرنهای چهارم تا ششم میلادی است، در سال ۱۷۶۹ کشف شد. این اثر ترجمهای از اصل یونانی است که در نیمه اول قرن سوم تالیف شده است. در این اثر عیسی این را بیان میکند که چگونه خدای پدر جئو Jeu، خدای واقعی، را از آغوش خود برون داد. در این دو کتاب تعالیم سری دیگری نیز آمده است
یک انجیل ویژه، انجیل برنابا،اکنون انجیل دیگری در دست است که «انجیل برنابا» خوانده میشود. این نوشته مکرر
تصریح کرده که آن را برنابای حواری نوشته است. ویژگی مهم این نوشته آن است که به صورت مکرر و حتی با نام (برنابا، ۱۶۳: ۷) آمدنِ
پیامبر اسلام و
خاتمیت او را با
صراحت بیان کرده است. هم چنین در چند جای این این نوشته مطالبی بیان شده که که با سنت اسلامی نزدیک است. این نوشته به لحاظ حجم ظاهراً از همه نوشتههای قانونی و غیرقانونی موجود مفصل تر است. نویسندگان مسیحی میگویند که این نوشته از نسخه خطی به
زبان ایتالیایی گرفته شده که تاریخ نگارش آن به قرن شانزدهم میلادی بر میگردد. آنان میگویند که نویسندگان پنج قرن نخست، با این که تعداد بسیار زیادی از اناجیل غیرقانونی را، که برخی از آنها تعالیمی در مقابل تعالیم راست کیشی را در برداشتهاند، ذکر کردهاند، اما نامی از این انجیل در میان آثار آنان دیده نمیشود. به هر حال تاریخ نگارش این نوشته را قرن ۱۶ و برخی قرن ۱۴ میدانند. آنان میگویند که این نوشته را یک مسیحی تازه
مسلمان نوشته و هدف او این بوده که انجیلی مطابق
دین جدید خود بنویسد.
البته عباس العقاد، نویسنده مسلمان مصری، نویسنده این اثر را یک یهودی میداند.
گفته میشود که در سندی به زبان لاتین که به پاپ گلاسیوس منسوب است، نام «انجیل به روایت برنابا» آمده و در فهرست نوشتههای مردود قرار گرفته است. اما این نوشته شاید
غیر از انجیل برنابای موجود بوده است و باز نباید این «انجیل برنابا» را با «رساله برنابا» که کلمنت اسکندرانی و اریجن و دیگران ذکر کردهاند و بعداً متن آن کشف شده، اشتباه کرد. آن رساله نوشتهای است علیه
یهودیت که از شریعت و قربانیهای یهودی تفسیری معنوی میکند و گفته میشود که بین سالهای ۷۰ تا ۱۵۰ نوشته شده است.
انجیل برنابای موجود، در حالی که هیچ جایگاهی در میان مسیحیان ندارد و حتی نام آن را در میان اناجیل اپوکریفایی ذکر نمیکنند، توجه برخی از مسلمانان را به خود جلب کرده است. این بدان سبب است که این نوشته اندکی بهاندیشههای اسلامی نزدیک است و مهمتر این که بشارت به پیامبر اسلام در آن با
صراحت و با نام محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده است. اما باید توجه داشت که جدای از این که دفاع از قدمت این نوشته بسیار مشکل است و شواهد بیشتر به سود مجعول بودن آن و آن هم جعل در همین زمانهای متاخر است، به لحاظ محتوایی هم از منظر اسلامی قابل دفاع نیست. در این باره به دو نکته اشاره میکنیم:
در
فرهنگ اسلامی کلمه «انجیل» که ریشه در قرآن مجید دارد، نام کتابی است که خداوند بر پیامبر خود، حضرت عیسی (علیهالسّلام) نازل کرده است. اما در فرهنگ مسیحیت رایج، که عیسی خدای مجسم است، دیگر سخن از کتاب آسمانی که بر حضرت عیسی نازل شده باشد، نیست و چهار انجیل، رسمی موجود، یعنی اناجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا، زندگی نامه و سخنان حضرت عیسی است که دیگران، و البته به
اعتقاد مسیحیان با تایید روح القدس، آن را تالیف کردهاند. بنابراین اگر مسلمانان در پی یافتن «انجیل» حضرت عیسی هستند، باید در جستوجوی کتابی حاوی دستورات خداوند و
تعالیم دینی، با شکل و سبک قرآن مجید باشند. باید توجه داشت که انجیل برنابای موجود نیز به لحاظ ساختار محتوایی مانند اناجیل رسمی مسیحی است و زندگی و سخنان حضرت عیسی را، البته گاهی متفاوت از آنها، بیان میکند. اگر مسلمانی این نوشته را معتبر میداند و آن را به برنابای حواری منسوب میداند، باید به این پرسش پاسخ دهد که چرا یکی از حواریان حضرت عیسی در قرن اول کتابی حاوی زندگی و سخنان عیسی را نوشته و نام آن را انجیل گذاشته است. مگر او از انجیل واقعی، که به اعتقاد مسلمانان بر حضرت عیسی نازل شده، اطلاع نداشته است؟
اگر بخواهیم این نوشته را از منظر اسلام و قرآن بررسی کنیم، به موارد متعددی برمی خوریم که پذیرش آنها مشکل است. برخی از این موارد به قرار زیرا است:
۱: در باب اول این کتاب ماجرای آبستنی معجزه آسای مریم آمده است. در باب دوم آمده است که مریم از
ترس این که مبادا یهودیان او را به جرم ارتکاب
زنا سنگسار کنند، با جوانی خوشکردار به نام یوسف ازدواج میکند و ماجرای آبستن بودن خود را به او نمیگوید. آیا این امر با شخصیت مریم و نیز روایت قرآن از این ماجرا سازگاری دارد؟
۲: در انجیل یوحنا، باب دوم آمده است که عیسی و مادرش در قانای جلیل در مجلس جشن عروسی شرکت کردند. چون
شراب تمام شد، مریم از حضرت عیسی خواست که
معجزه کرده، شراب بسازد. عیسی شش قدح سنگی آب را تبدیل به شراب کرد و مردم آن را نوشیدند و گفتند شرابی بهتر از این ننوشیده بودیم. همین ماجرا عیناً در باب پانزدهم انجیل برنابا نقل شده است.
۳: مطابق اناجیل رسمی و سنت مسیحی، جناب
شمعون پطرس نخستین فردی است که به حضرت عیسی ایمان آورده و او بزرگترین حواری آن حضرت و در واقع
وصی آن حضرت است.
روایات اسلامی نیز این نکته را تایید میکند.
اما باب هفتادم انجیل برنابا میگوید که پطرس در جواب عیسی که درباره شخصیت خود از حواریان پرسیده بود، او را پسر خدا خواند. عیسی برآشفت و او را شیطان خواند و دیگر حواریان را از او برحذر داشت. او میخواست پطرس را از خود براند اما دیگر حواریان پا در میانی کردند و پطرس گریست و گفت که از روی نادانی این سخن را گفتم؛ از خدا بخواه تا مرا بیامرزد. از این سخنان معلوم میشود که پطرس به صورت واقعی عیسی را پسر خدا خوانده و بنابراین، این پطرس است که برای نخستین بار عیسی را پسر واقعی خدا خوانده و نه پولس.
۴: از فقرات متعددی از این نوشته (برای نمونه، بابهای ۱۱۲ و ۱۲۸) برمی آید که مردم حضرت عیسی را در زمان
حیات خود او خدا میخواندهاند و آن حضرت موافق نبوده و چارهای نداشته است. نگارنده با یسوع عیسی باقی ماند. پس یسوع به گریستن فرمود: «ای برنابا! باید کشف کنم بر تو رازهای بزرگی را که
واجب است بر تو آگاهانیدن جهان را به آنها بعد از درگذشتن من. » نگارنده به گریه در جواب گفت: برای من و برای
غیر من گریه را بپسند؛ زیرا ما گناهکارانیم. توای آن که پاک و پیغمبر خدایی! خوشایند نیست که گریه زیاد کنی. یسوع فرمود: «باور کن سخن مراای برنابا! که نمیتوانم گریه کنم بهاندازهای که بر من واجب است. زیرا اگر مرا مردم خدای نمیخواندند، هر آینه معاینه میکردم خدای را چنان که در بهشت دیدار میشد و هر آینه از ترس روز جزا ایمن میشدم. لکن خدای میداند که من بیزارم؛ زیرا در دل من هیچ خطور نکرد که بیشتر از بنده فقیری محسوب شوم. میگویم به تو که همانا اگر من خدای خوانده نشده بودم، هر آینه همان وقت از جهان در میگذشتم و به سوی بهشت برده شده بودم، اما اکنون تا روز جزا به آنجا نمیروم. در این صورت میبینی که گریه بر من واجب است.
اولا، شواهد تاریخی بسیار زیادی وجود دارد که حضرت عیسی پس از صعود و توسط پولس، خدا خوانده شده و در
سنت اسلامی نیز اجمالا به این اشاره شده است که پولس مسیحیت را
تغییر داده و به شکل کنونی در آورده است.
ثانیاً بر فرض که این روایت درست باشد، اگر عیسی وظیفه خود را انجام داد، چرا باید مجازات شود و تا روز جزا به بهشت نرود. چرا باید گناه دیگران در سرنوشت عیسی تاثیر بگذارد؟
۵: در بابهای ۲۱۶ تا ۲۱۸ مطالبی درباره پایان زندگی زمینی عیسی آمده است. وقتی میخواهند عیسی را دستگیر کنند، قیافه یهودای اسخریوطی، که به عیسی خیانت کرد، مانند عیسی میشود و حتی حواریان آن حضرت گمان میکنند که او همان عیسی است. یهودا هر چه فریاد میزند که من عیسی نیستم، کسی به حرف او گوش نمیدهد و متهم میشود که از ترس مرگ این اعمال را انجام میدهد. او از ترس مرگ اعمال سبک و جنونآمیزی انجام میدهد به گونهای که هم مخالفان و هم مؤمنان به عیسی یقین میکنند که او یک پیامبر دروغین بوده است. پس از کشته شدن و دفن یهودا، برخی از شاگردان عیسی که ایمان درستی ندارند، جسد او را میدزدند و میگویند عیسی زنده شده است. اگر این سخن درست باشد، مخالفان عیسی که یقین کردند که عیسی پیامبر دروغین بوده و این را برای نسلهای بعدی نقل کردند، خلاف یافتههای خود سخن نگفتهاند. آیا با این روایت هدف بعثت حضرت عیسی برآورده شده است؟ به هر حال، فرد مسلمانی که بخواهد برای این نوشته اعتبار قائل شود، جدای از این که شواهد کافی به سود او نیست، با مشکلات محتوایی جدی رو به روست که پاسخ به آنها مشکل یا ناممکن است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اناجیل غیررسمی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۲۷. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اناجیل غیررسمی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۲۷.