امثال و حکم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَمْثال وَ حِکَم، سخنان
پندآمیز و
عبرت انگیز رایج در میان
مردم می باشد.
امثال، جمع مَثَل و مِثْل در
زبان عربی به معانی
همتا و مانند،
برهان و
دلیل ،
مطلق سخن ، و پند و عبرت به کار رفته است.
شاید ابوعبید قاسم
بن سلام (۲۲۴ق)، نخستین کس باشد که تعریف نسبتاً جامعی از معنی اصطلاحی مثل به دست میدهد.
وی مثل را همان سخنان پندآمیز
عرب در
جاهلیت و
اسلام دانسته که مقصود را به طریق
کنایه ادا میکند. از دیدگاه ابوعبید ضرب المثلها از ۳ ویژگی اختصار
لفظ ،
صحت معنی و
حسن تشبیه برخوردارند.
معنی اصطلاحی مثل را اینگونه نیز میتوان تعریف کرد،
جمله یا ترکیبی است مختصر و
مفید ، مشتمل بر
تشبیه یا مضمونی
حکیمانه که به سبب
روانی لفظ ، روشنی معنی و لطف ترکیب،
قبول عام یافته است و همگان آن را بدون تغییر یا با اندک تغییری در موارد مشابه به کار میبرند.
مثلها در واقع بازتاب ادبیات،
فرهنگ ،
زبان ،
افکار ،
احساسات ، عقاید و ارزش های اجتماعی و
اخلاقی هر
ملتی به شمار میآیند.
با تعمق در ضرب المثل های
عرب میتوان دریافت که برخی
ریشه در
حکایات کهن دارند که در قالب
استعاره و کنایه یا
کلامی موزون و دلنشین جلوه گر شده اند. اینان اغلب حامل پند و پیام یا انتقادی شدید و طنز آمیزند. برخی دیگر برپایه حکایاتی از زندگی
روزمره نسان ها استوارند که گاه سرچشمه آنها رفتار یا واقعه ای به یاد ماندنی بوده است.
پیش از اسلام اصطلاح مثل در میان تازیان متداول بود
و در دوره اسلامی نیز به ویژه در
قرآن کریم، به همان معنی به کار رفته است.
حِکَم، جمع حکمت، در
لغت به معانی کلام سازگار با
حقیقت ، کار صحیح،
عدالت ،
علم و
بردباری به کار میرود. این واژه به مجموعه رفتارهای اخلاقی و
فرهنگی هر ملتی اطلاق میگردد که از
خرد عام سرچشمه گرفته، و از واقعیات ملموس زندگی و
جامعه استنباط شده است.
از آنجا که در مفهوم ضرب المثلها پند و اندرز نهفته است، میان دو واژه امثال و حکم همواره پیوندی استوار وجود دارد، از این رو، در انبوه آثاری که توسط پژوهشگران
مسلمان تألیف شده، افزون بر ضرب المثل ها، سخنان پندآمیز و حکیمانه نیز جمع آوری شده است.
عربها هیچ سخنی را بدون ضرب المثل ادا نمیکردند، از این رو،
سخت به تدوین مجموعه های امثال
همت گماشتند و در آثار بی شمار خود به شرح،
تفسیر و ریشه یابی آنها پرداختند، چنانکه در هیچ شاخه ای از ادبیات عرب به اندازه امثال، با حجم وسیعی از تألیفات مواجه نمیشویم.
در اواخر عصر جاهلی کار گردآوری امثال
آغاز شد.
در
عصر اموی نَخّار
بن اوس عُذری (۶۰ق)، عبید
بن شریه جُرهُمی (۸۱ق) و چند تن دیگر نخستین گردآورندگان امثال به شمار آمده اند.
تلاش های جدی تر برای تدوین مجموعه های امثال از سده ۲ق آغاز شد. چه، با گسترش فرهنگ عربی، گنجینه امثال وسعت بیشتری یافته بود. ابوعمرو
بن علاء (۱۵۴ق) و شرقی
بن قطامی (۱۵۵ق)، از گردآورندگان امثال در این
سده هستند.
اما نشانی از آثار آنان در دست نیست. کهن ترین اثر موجود از آن مفضل ضبی (۱۶۸ق) است. الامثال وی مشتمل بر ۱۶۰ ضرب المثل است که به
داستان ها ،
اشعار ،
اخبار ، اساطیر و خرافات
مشهور استشهاد شده اند.
در میان معاصران مفضل باید از یونس
بن حبیب (۱۸۳ق) و ابوزیاد کلابی (۲۰۰ق) یاد کرد که
آثار آنان از میان رفته است.
ابوفید مؤرج سدوسی (۱۹۵ق) نیز به نگارش الامثال پرداخت. منش مؤرج که خود لغوی است، بر شرح ضرب المثلها نیز
حاکم است. اهتمام فراوان وی به تفسیر لغوی ضرب المثلها گاه او را از پرداختن به موضوع اصلی دور میسازد. مؤرج به شواهد شعری فراوانی استشهاد میکند و تلاش دارد تا برای داستانها و اساطیر خود گوینده ای بیابد.
در سده ۳ق امثال نویسی رونق بسزایی یافت. نضر
بن شُمیل (۲۰۳ق)، هشام
بن محمد بن سائب کلبی (۲۰۶ق)، ابوعمرو شیبانی (۲۱۰ق)، ابوعبیده معمر
بن مثنی (۲۱۰ق)، ابوزید انصاری (۲۱۵ق)، عبدالملک اصمعی (۲۱۶ق)، ابوعثمان سعدان
بن مبارک (۲۲۰ق)، و ابوعبدالله
محمد ابن اعرابی (۲۳۱ق)، از گردآورندگان امثال این سده به شمار میروند.
مهم ترین اثری که در سده ۳ق نگارش یافت و بعدها
مرجع نویسندگان گردید، الامثال ابوعبید قاسم
بن سلام است. ابوعبید بیش از ۱۴۰۰ضرب المثل را به ترتیب موضوع در ۱۹ فصل و ۲۵۹ باب و ۱۱ باب تکمیلی گرد آورده است.
وی همچنین از
احادیث نبوی ،
حکایات ، اشعار و اخبار دوره های جاهلی و اسلامی بهره گرفته است. او نخست به تعریف ضرب المثل میپردازد و سپس ضمن رعایت جانب اعتدال و برشمردن سلسله اسناد به ریشه آنها اشاره ای دارد. او بیش از همه به روایت اصمعی، ابوعبیده و ابوزید انصاری اعتماد دارد.
امانت داری و
وسواس علمی وی تا بدان جاست که اگر نام راوی مثل را نداند، آن را به «یکی از علما» منسوب میکند.
الامثال ابوعبید توسط دانشمندانی چند از جمله ابوالفضل منذری (۳۲۹ق) و ابوالمظفر
محمد بن آدم هروی (۴۱۴ق) شرح شده است، اما در این میان شرح ابوعبید بکری (۴۸۷ق) با عنوان فصل المقال فی شرح کتاب الامثال، از همه جامع تر و مشهورتر است.
از نویسندگان دیگری که پس از ابوعبید بدین کار همت گماشتند، از عبدالله
بن محمد توزی (۲۳۳ق)،
احمد بن حرب نیشابوری مؤلف کتاب الحکمة (۲۳۴ق)، یعقوب ابن سکیت (۲۴۴ق)،
محمد بن حبیب بصری (۲۴۵ق)،
محمد بن حسن بن دیناراحول (۲۴۵ق) و ابواسحاق ابراهیم
بن سفیان زیادی (۲۴۹ق) می توان یاد کرد.
در
اواسط سده ۳ق ابوعکرمه عامر
بن عمران ضبی (۲۵۰ق) الامثال خود را نگاشت. وی در این اثر از مؤرج سدوسی بسیار
الهام گرفته است. ابوعکرمه به شرح تعبیرات لغوی واژه های نامأنوس بیش ازضرب المثلها توجه داشته است. در الامثال افزون بر ۱۲۰ضرب المثل، ۲۵۰
بیت شعر نیز وجود دارد. از این رو، آن را گنجینه ای از اشعار کهن
عرب دانسته اند. وی از روایت اصمعی، ابن اعرابی و مفضل ضبی بیش از دیگران بهره برده است.
در این سده عمرو
بن بحر جاحظ (۲۵۵ق)، ابن قتیبه (۲۷۶ق) و ابوجعفر
احمد بن محمد برقی کوفی (۲۷۴ق) نیز در زمینه امثال تألیفاتی داشته اند
همچنین ابوالحسن علی
بن مهدی اصفهانی (۳۳۰ق) کتاب الخصال را که مشتمل بر امثال و حکم، اشعار و اخبار است، به رشته
تحریر درآورد.
در اواخر سده ۳ق، مفضل
بن سلمة
بن عاصم (۲۹۰ق) الفاخر خود را مشتمل بر ۵۲۱ ضرب المثل نگاشت. عدم رعایت ترتیب موضوعی یا الفبایی را از معایب عمده آن دانسته اند. مفضل که در تدوین آن از آثار کهن فراوان سود برده، از حوادث پیش از
اسلام ،
جنگها و کشمکش های قبیله ای سخن گفته، و حکایاتی را در باب
عشق ،
جن و
پری و
حیوانات برشمرده است.
احمد بن یحیی ثعلب (۲۹۱ق) آخرین امثال نویس سده ۳ق است.
در سده ۴ق تدوین مجموعه های امثال به اوج خود رسید. این کار با قاسم
بن محمد انباری (۳۰۴ق)، علی
بن حسن هُنائی (۳۱۰ق) و ابراهیم
بن محمد نفطویه (۳۲۳ق) آغاز میگردد.
بریة
بن ابی یسر ریاضی نیز
کتاب تلقیح العقول فی الامثال و الحکم را در ۱۵۷ فصل کوتاه در این
سده به
خلیفه فاطمی معز (۳۶۵ق) تقدیم داشت.
همچنین جامع الامثال
احمد بن ابراهیم
بن سمکه
قمی (۳۵۰ق) به شیوه کتاب ابوعبید قاسم
بن سلام بر حسب موضوع تنظیم شده، اما در مقایسه با آن از تفصیل بیشتری برخوردار است.
در میان انبوه آثار سده ۴ق ارزنده ترین آن کتاب حمزه اصفهانی (۳۵۱ق) است. وی بیش از ۱۲۰۰مثل بر وزن «افعل من» را در ۲۸ باب به شمار
حروف الفبا و با توجه به حرف اول مثل گرد آورده، و شرح نسبتاً جامعی از آنها را تدارک دیده است. نگارنده باب ۲۹ کتاب را به امثال مولَّد «نوخاسته» که در دوره اسلامی پدید آمده اند، اختصاص داده که شمار آنها از ۵۰۰ در می گذرد و بر ۳ فصل مشتمل است.
در آخرین باب کتاب از خرافات و اساطیر
عرب نیز سخن رفته است. وی در نگارش اثر خود از ادب فارسی فراوان بهره برده است.
کتاب حمزه اصفهانی پس از الامثال ابوعبید، ارزنده ترین مرجع امثال نویسی است که در تدوین آثار بعدی به ویژه مجمع الامثال میدانی تأثیر بسزایی داشته است.
ابوعلی قالی (۳۵۶ق) نیز کتابی درباره امثال بر وزن «افعل من» نگاشته است.
آنگاه از
احمد بن فارس
بن زکریا (۳۷۵ق) مؤلف امثلة الاسجاع
سعید فیومی مؤلف الامثال،
حسن بن عبدالله عسکری (۳۸۲ق) مؤلف الحکم و الامثال،
ابوبکر خوارزمی (۳۸۳ق) مؤلف الامثال
و
حسین بن محمد خالع (۳۸۰ق) مؤلف الامثال العامه
می توان نام برد.
در اواخر
سده ۴ق ابوهلال عسکری (۴۰۰ق)، در جمهرة الامثال بیش از ۳ هزار ضرب المثل را در ۲۹ باب گرد آورد. از این میان ۸۰۰ مثل بر وزن «افعل من» است. شیوه کلی تدوین آنها بر نظام الفبایی و رعایت
حرف اول هر مثل استوار است. ابوهلال با آنکه از مثل نامه های پیشینیان بهره جسته، اما از ذکر نام آنها خودداری کرده است. ابوهلال افزون بر تفسیر جنبه های لغوی و
تاریخی ضرب المثل ها، گاه برای تبیین معانی آنها از مثل های فارسی،
آیات قرآنی و
احادیث نبوی نیز بهره برده است.
نویسندگانی که در سده ۵ق به تدوین ضرب المثلها پرداختند، هرگز به شهرت پیشینیان دست نیافتند. از آن جمله اند، زید
بن رفاعه (پس از ۴۰۰ق)، ابوالفرج علی
بن حسین بن هندو (۴۱۰ق)،
محمد بن ابی القاسم عبیدالله، مشهور به مسبّحی (۴۲۰ق)، ابوالحسن علی
بن فضل مؤیدی طالقانی (۴۲۱ق)، عبدالملک
بن محمد ثعالبی (۴۲۹ق) و عبیدالله
بن احمد میکالی (۴۳۶ق).
همچنین مؤلفی ناشناس در سده ۵ق کتابی با عنوان کتاب الامثال دارد که در آن بیش از ۱۳۷۵ضرب المثل گرد آمده است. این ضرب المثلها براساس حرف اول تدوین شدهاند و نویسنده همراه با شرح مختصری، نکات لغوی آنها را بر می شمارد که گاه با بیان
داستانهایی همراه است.
نیز علی ابن
محمد ماوردی (۴۵۰ق) که در الامثال و الحکم خود سخت از آثار حمزه اصفهانی و ابوهلال عسکری تأثیر پذیرفته است، اما صراحتاً به منابع خود اشاره ای ندارد.
پس از این آثار کتاب مهم و
مستقل دیگری در زمینه ضرب المثلها و حکم عربی پدید نیامد، تا آنکه در سده ۶ق، شاهکار ادبی
احمد بن محمد میدانی (۵۱۸ق) پدید آمد. این کتاب را کامل ترین و معتبرترین
فرهنگ امثال دانستهاند که به عنوان شاخص و
معیاری در این موضوع شناخته شده است.
میدانی در مجمع الامثال، افزون بر جمع آوری تمامی ضرب المثل های کهن، پاره ای از امثال مولد را به ترتیب حروف الفبا گرد آورده است که شمار آنها از ۶ هزار در می گذرد. منابع خود را در مقدمه کتاب
برمی شمارد و یادآور میشود که در این باره بیش از ۵۰ مثل نامه، آثار منظوم و منثور ادبی، حکایات و اساطیر عرب را
مطالعه ، و هر ضرب المثل را با بیان داستان یا استشهاد به ابیاتی چند
تفسیر کرده است. باب ۲۹ کتاب به ایام العرب اختصاص دارد، چنانکه نگارنده در باب ۳۰ آن ۵۸
حدیث و ضرب المثل حکیمانه را از
زبان پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله ) و
خلفای راشدین برشمرده است.
مجمع الامثال در ۵۳۲ق /۱۱۳۸م توسط ابویعقوب
بن طاهر خُوّی، از شاگردان میدانی، مختصر شد و فرائد الخرائد فی الامثال و الحکم نام گرفت.
محمد بن عمر زمخشری (۵۳۸ق) مجموعه ای از ضرب المثلها را در المستقصی فی امثال العرب، به ترتیب الفبا با در نظر گرفتن ۳ حرف اصلی گرد آورده است. در برخی موارد، تفسیرهای لغوی و نحوی
زمخشری مفصل تر و سودمندتر از شرح میدانی است.
در مثل نامههایی که پس از میدانی و زمخشری تدوین شده، مؤلفان جز تکرار یا اقتباس همان آثار کهن، نوآوری و خلاقیتی نشان نداده اند.
افزون بر مثل نامه های کهن که بر گردآوری ضرب المثل های دوره جاهلی تا آغاز عصر اول عباسی پرداختهاند و نیز کتاب های «امثال مولد» که در
سده ۴ق تدوین شده اند، آثار دیگری از ضرب المثل های محلی و عامیانه عرب یافت میشود که در سده های ۱۳ و ۱۴ق به رشته تحریر درآمدهاند و نویسندگان در آنها
فرهنگ ، آداب و رسوم، گویش های بخشی از سرزمین های عربی را منعکس کرده اند.
بجز کتاب های «امثال» به معنی عام، آثار فراوان دیگری نیز موجود است که در آنها ضرب المثلهایی از
قرآن کریم ، امثال منسوب به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و نیز
اشعار مشهور شعرای عرب یا سخنان بدر اواخر
سده ۴ق ابوهلال عسکری (۴۰۰ق)، در جمهرة الامثال بیش از ۳ هزار ضرب المثل را در ۲۹ باب گرد آورد. از این میان ۸۰۰ مثل بر وزن زرگان گرد آمده است،
الف:مهم ترین گردآورندگان مثtitrspan clightlass=ل های قرآنی و حدیثی اینانند،
حسن بن فضل (۲۸۲ق)، الامثال الکامنة فی القرآن
حسین بن محمد بن مودود
حرّانی (۳۱۸ق)، الامثال السائرة عن رسول الله،
محمد بن علی ترمذی (۳۲۰ق)، الامثال من الکتاب و السنة (قاهره، ۱۳۹۶lightق، بیروت، ۱۹۸۹م)، ابن درید (۳۲۱ق)، امثال علی
بن ابی طالب، و اثر دیگری با عنوان الامثال النبویة
ابراهیم
بن محمد نفطویه (۳۲۳ق)، امثال القرآن،
حسین بن عبدالرحمان
بن خلاّد رامهرمزی (۳۶۰ق)، امثال الحدیث (
استانبول ، المکتبة الاسلامیه)، عبدالله ابن
محمد انصاری اصفهانی (۳۶۹ق)، الامثال،
محمد بن احمد بن جنید اسکافی (۳۸۱ق)، امثال القرآن،
شریف رضی (۴۰۶ق)، المجازات النبویة،
محمد بن حسین سلمی (۴۰۶ق)، امثال القرآن،
عبدالملک
بن محمد ثعالبی (۴۲۹ق)، کتاب الامثال بآیات من القرآن و اخبار عن النبی و کلام العرب و ادباء العجم،
علی
بن محمد ماوردی (۴۵۰ق)، امثال القرآن،
حسین بن عبدالرحمان
بن اسحاق قضاعی (۴۵۴ق)، الامثال الکامنة فی القرآن و نیز شهاب الاخبار
رشیدالدین وطواط (۵۷۳ق)، مطلوب کل طالب من کلام علی
بن ابی طالب. این اثر که مشتمل بر ۱۰۰ مثل منسوب به
امام علی (علیهالسلام) است، همراه با ترجمه فارسی و آلمانی آنها در لایپزیگ (۱۸۳۷م) به چاپ رسیده است
سلیمان
بن بنین
بن خلف دقیقی مصری (۶۱۳ق)، الاقوال العربیة فی الامثال النبویة
محمد بن علی خیمی (۶۴۲ق)، امثال القرآن
ابن قیم جوزیه (۷۵۱ق)، الامثال فی القرآن الکریم (
مکه ، ۱۹۸۰م،
بیروت ، ۱۹۸۱م)، عبدالله
بن علی
بن محمد، معروف به ابن غانم (۷۴۴ق)، الفائق فی اللفظ الرائق، مشتمل بر ۱۰ هزار
حدیث و نیز ضرب المثل دیگر.
ب مشهورترین پدیدآورندگان مجموعه های امثال که از آثار شعرا،
حکما و مشاهیر عرب بهره گرفته اند، اینانند، علی
بن محمد مدائنی (۲۱۵ق)، کتاب المتمثلین
عبدالله
بن خلید ابوعمیثل (۲۴۰ق)، الابیات السائرة،
احمد بن یحیی ثعلب (۲۹۱ق)، کتاب الامثال،
عیینة
بن منهال، الامثال السائرة،
ابوبکر
محمد بن قاسم
بن بشار انباری (۳۲۸ق)، الزاهر فی معانی کلمات الناس. از مجموع ۸۳۴ مثل این کتاب، بخشی عظیم به گفت و گوهای روزمره اختصاص یافته است (حمزه اصفهانی، ۳۵۱ق)، الامثال الصادرة عن بیوت الشعر.
این اثر مشتمل بر ۴۷۰۰
بیت ، به ترتیب الفبا در ۷ باب است.
حمزه اصفهانی اثر دیگری با عنوان کتاب التماثیل فی تباشیر السرور
دارد، صاحب
بن عباد (۳۸۵ق)، الامثال السائرة من شعر المتنبی. این اثر همراه با ترجمه، شرح، تفسیر مفردات و حرکت گذاری در ۱۳۵۶ش در
تهران توسط فیروز حریرچی منتشر شده است،
حسن بن حسین سکری، الابیات السائرة،
عبدالملک
بن محمد ثعالبی (۴۲۹ق)، التمثیل و المحاضرة که آن را به قابوس
بن وشمگیر تقدیم داشته است (قاهره، ۱۳۸۱ق /۱۹۶۱م).
محمد بن ابی بکر رازی (۶۶۶ق)، الامثال و الحکم، مشتمل بر ۶۰۶ بیت و ۲۹۳ مصرع در ۱۸ فصل است. نویسنده درصدد بیان مناسبت امثال یا منشأ آنها نیست، بلکه در انتخاب ضرب المثلها جنبه
آموزشی ،
تربیتی و
اخلاقی را در نظر دارد. رازی بیش از همه از آثار راغب اصفهانی و صاحب
بن عباد بهره مند شده است.
فیروز حریرچی کتاب رازی را به فارسی ترجمه، و شرح کرده که بارها در
تهران به چاپ رسیده است، مجدالدین محمدبن علی اربلی (۶۷۷ق)، مختصر امثال الشریف الرضی ابن عربشاه (۸۵۴ق)، فاکهة الخلفاء و مفاکهة الظرفاء. این کتاب به شیوه
کلیله و دمنه تدوین شده، و بارها به چاپ رسیده است، امثال لقمان الحکیم. این اثر توسط راهبی نصرانی نوشته شده، و به لاتین، فرانسه و فارسی ترجمه شده است.
جمع و تنظیم امثال در ادب فارسی، از سده ۶ق به بعد، ادیبان
ایرانی به جمع آوری و تنظیم مجموعه های مثل رو آوردند،
۱. نخستین بار رشیدالدین وطواط (۵۷۳ق/۱۱۷۷م)، با نگارش لطایف الامثال و طرایف الاقوال، به درخواست قطب الدین
محمد خوارزمشاه (۴۹۱-۵۲۱ق) گردآوری مثل را آغاز کرد. از آنجا که رشید وطواط علم امثال را از علوم عرب میدانست،
مجموعه ای از مثل های عربی را گرد آورد و به فارسی ترجمه کرد، سپس حکایت های مربوط به آن مثلها را به اثر خود افزود و این مجموعه را به ترتیب الفبایی منظم کرد.
۲. اثر دیگر، قرة العین، از مؤلفی ناشناس و ظاهراً
شیعه است که میان اوایل سده ۶ و اوایل سده ۷ق نوشته شده، و عنوان نسخه ای از آنکه در نگارش امثال و حکم، مورد استفاده علی اکبر دهخدا قرار گرفته، قرةالعیون بوده است.
این اثر نیز به ترتیب الفبایی حرف اول مثلها تنظیم شده، و دارای مقدمه و متن اصلی، شامل ۴ قسم و هر قسم در چند فصل و خاتمه است. قسم اول این کتاب از جهت اشتمال بر مثل های کهن و به کارگیری نثر شیوای فارسی، از مهم ترین منابع به شمار میرود.
۳. در سده ۱۱ق/۱۷م، محمدعلی هبله رودی (۱۰۵۴ق/ ۱۶۴۴م) به تألیف مجمع الامثال پرداخته که به نظر صادق کیا
کهن ترین مجموعه بزرگ مثل های فارسی است. مجمع الامثال در ۱۰۴۹ق در گُلکنده (حیدرآباد دکن)، با حجمی بالغ بر دو هزار مثل فارسی، گردآوری شده است. هبله رودی مثلها را به ترتیب الفبایی حرف اول مرتب کرده، و خود، آگاه بوده است که آنچه گرد آورده، مجموعه ای از امثال، کنایات، حکم و ارسال المثل هاست. با آنکه بسیاری از مصطلحات عامیانه با گویش های محلی هم به این مجموعه راه یافته، اما عنوان کلی همه آنها مَثَل انتخاب شده است.
۴. هبله رودی ۵
سال پس از پایان مجمع الامثال، در ۱۰۵۴ق اثر دیگری به نام جامع التمثیل یا مجمع التماثیل گرد آورد. جامع التمثیل شامل یک
مقدمه و ۲۸ باب به ترتیب حروف هجی است. مصحح مجمع الامثال
به تفاوت های دو اثر هبله رودی اشاره کرده است.
۵. همزمان با هبله رودی، فارسی زبان دیگری (زاده هندوستان) به نام
محمد صادق
پسر محمد صالح صادقی اصفهانی (۱۰۱۸-۱۰۶۱ق) فصل هشتادم از باب سوم
دانشنامه بزرگ خود به نام شاهد صادق را به مثل های فارسی اختصاص داده، و
حدود ۵۶۰ مثل فارسی را که به اشاره خود وی
از
زبان مردم گرفته، به ترتیب حروف هجی گرد آورده است. هبله رودی در دو اثر خود، بیشتر آنها را آورده است.
۶. در
سده ۱۱ق میرک
محمد تاشکندی نقشبندی بغدادی نیز مجموعه نوادر الامثال را گرد آورده است. این اثر به ترتیب حروف هجی تنظیم شده، و مجموعه ای از مثل های فارسی با ترجمه ترکی آنهاست. نگارش نوادر الامثال در ۱۰۲۱ق به
پایان رسیده، و دو
نسخه از آن در قاهره موجود است.
۷. از سده ۱۱ق مجموعه دیگری با عنوان امثال یا مجمع الامثال از میرزا محمدطاهر بر جای مانده است. این مجموعه دارای نظم الفبایی و شامل بیش از ۱۲۰۰مثل و ترکیب و مصراع است و در پایان آن مجموعه ای از چیستان های منظوم افزوده شده است. در حرف «دال» این مجموعه، مؤلف ترکیبات کنایی ساخته شده از «
دست »، «دامن» و «
دندان » را فهرست کرده، و توضیح داده است. نسخه ای از این مجموعه در کتابخانه ملی ملک (شم ۳/۵۴۲۲) موجود است.
۸. از سده ۱۲ق/۱۸م مجموعه دیگری با عنوان مجمع الامثال از ابراهیم خالص بوزروفجه ای رومی (۱۱۶۰ق /۱۷۴۷م) بر جای مانده که نگارش آن در ۱۱۴۳ق /۱۷۳۰م به پایان رسیده، و مجموعه ای از مثل های فارسی و ترجمه ترکی آنهاست. از این اثر ۳ نسخه در قاهره موجود است.
۹. از دوره
قاجار مجموعه ای با عنوان امثال از نویسنده ای ناشناس بر جای مانده که شامل مثل های فارسی به ترتیب حروف الفباست. امثال نخستین مجموعه ای است که مؤلف آن به گردآوری جمله های عامیانه، توجه نشان داده است. از این مجموعه، یک نسخه در کتابخانه
مجلس شورای اسلامی (شم ۱۲۴/۵۱۳۸) موجود است.
۱۰. از سده ۱۴ق /۲۰م مجموعه ای از داستان های امثال و حکم فارسی از علی اکبر (۱۲۶۹- ۱۳۲۹ق)
فرزند علی، نواده قائم مقام فراهانی بر جای مانده که مؤلف، آن را با حجمی بالغ بر ۵ هزار مثل در۱۳۲۲ق/ ۱۹۰۴م در۳۲ «در» با ترتیب الفبایی به پایان رسانده است. هر «در» شامل دو «لخت» است: امثال پارسی و امثال پارسی آمیخته به تازی. متن اصلی این کتاب به فارسی است و معادل عربی و ترکی بسیاری از مثلها در آن نقل شده، ولی مصحح
کتاب (رحیم چاوش اکبری)، در چاپ این
اثر ، بیشتر به بخش های فارسی توجه کرده است. نسخه اصلی این کتاب فاقد نام است و مصحح آن را با عنوان
نامه داستان یا امثال و حکم، به چاپ رسانده است.
از آغاز
سده ۱۴ش توجه پژوهشگران به جمع آوری امثال جلب شد و آثار گوناگونی پدید آمد، از جمله:
۱. امیرقلی امینی در ۱۳۰۳ش هزار و یک سخن را در برلین به چاپ رساند، سپس آن را گسترش داد. این مجموعه با عنوان فرهنگ عوام یا تفسیر امثال و اصطلاحات
زبان پارسی ، در ۱۳۵۳ش در دو
جلد با نظم الفبایی، شامل ۱۲۴۲۸ مثل و تعبیر کنایی، در
اصفهان به چاپ رسید.
۲.
احمد بهمنیار (۱۲۶۲-۱۳۳۴ش) از ۱۳۲۳ق /۱۹۰۵م مطالعات خود را در زمینه مباحث نظری امثال و حکم و جمع آوری آنها آغاز کرد و مجموعه ای از ۶۰۴۷مثل را به ترتیب الفبایی گرد آورد که همراه با معنی، مصداق و داستان های
تاریخی هر کدام، به کوشش فریدون بهمنیار، با عنوان داستان نامه بهمنیاری در ۱۳۶۱ش در
تهران به چاپ رسید.
از دهه چهارم
سده یاد شده، پژوهشگران با ۳ رویکرد کلی به گردآوری امثال پرداختند و
آثار متنوعی پدید آوردند:
الف. گروهی دقت خود را صرف تهیه فهرست امثال کردند و آثار فراوانی بر جای نهادند که در آنها، شکل کلی و متداول امثال، با وجه مصدری، همراه با مأخذ داستانی هر مثل ضبط شده است. آثار این گروه هر چند پر شمار است، ولی از نظر محتوا، چندان متنوع نیست. کاوشی در امثال وحکم فارسی از یحیی برقعی و ریشه های تاریخی امثال وحکم از مهدی پرتوی آملی از این دست است.
ب. گروهی امثال و حکم را از جهت ارتباط تنگاتنگ آن با فرهنگ عوام مورد بررسی قرار دادند و ریشه بسیاری از باورها و
خرافات را در امثال جستند. در آثار این گروه، انواع تمثیل و
تعبیرات کنایی نیز در شمار امثال قرار گرفته است.
۱. ابوالقاسم انجوی شیرازی (۱۳۰۰-۱۳۷۲ش)، در ۱۳۵۲ش جلد نخست تمثیل و مثل را که مجموعه ای از ۱۲۶ مثل و داستان های آنهاست، همراه با آوانگاری، گراور و
عکس و نحوه کاربرد، به ترتیب الفبایی به چاپ رساند. وی در بیشتر موارد، روایت های متعددِ داستان یک مثل را آورده است.
جلد دوم
کتاب تمثیل و مثل را
احمد وکیلیان در ۱۳۶۶ش، براساس یادداشت های انجوی
شیرازی و به همان شیوه جلد نخست با ۱۴۷ مثل و داستان های مربوط به آنها به چاپ رسانده است.
۲.
احمد شاملو (۱۳۰۴-۱۳۷۹ش)، از ۱۳۵۷ش چاپ مجموعه کتاب کوچه را آغاز کرد. در
کتاب کوچه، امثال از دیدگاه فرهنگ عامه، و براساس نظم الفبایی خاستگاه ها و واژه های محوری تنظیم شده، و در ۱۱ گروه کلی طبقه بندی گردیده است. مدخل های مطرح شده در کتاب کوچه به دو صورت گفتاری و کتابی، ضبط شده است.
ج. این گروه مجموعه امثال و حکم متداول در گویش های خاص را گرد آورده اند، از جمله: جعفر شهری (۱۲۹۲- ۱۳۷۸ش) مجموعه
قند و
نمک را به ضرب المثل های گویش
تهرانی ، هادی گروسین واژه نامه همدانی را به امثال متداول در گویش همدانی،
محمد فاضلی امثال و اصطلاحات را به گردآوری امثال متداول در گویش بختیاری، و غلام علی سرمد مجموعه سخن پیر
قدیم را به مثل های متداول در گویش بیرجندی اختصاص داده اند.
در دهه اخیر، تنها اثری که به امثال و حکم برگرفته از متون ادبی پارسی پرداخته، مجموعه امثال موزون در ادب فارسی است که رضا مؤدب بشیری در کابل جمع آورده است. نگارنده این اثر مصراعهایی را با عنوان مثل منظوم، از
دیوان بیش از ۳۰۰
شاعر ایرانی از
رودکی (۳۲۹ق) تا نصرالله تقوی (۱۲۴۵-۱۳۲۶ش) برگرفته، و با نظم الفبایی و بدون شرح گرد آورده است.
در پایان به معرفی امثال و حکم
علی اکبر دهخدا که معتبرترین اثر در این باب است، پرداخته میشود،
امثال و حکم علی اکبر دهخدا (۱۳۳۴ش)، شامل ضرب المثل های فارسی یا ضرب المثلهایی است که میان فارسی زبانان رواج دارد. دهخدا از نخستین
سال های کودکی به امثال و حکم و جمع آوری آنها توجه نشان میداد.
او هنگام
جنگ جهانی اول و زمانی که در ده کلاته چهار محال بختیاری به انزوا زندگی میکرد، تصمیم گرفت بهطور جدی امثال فارسی را جمع آوری کند.
پس از پایان جنگ و بازگشت به
تهران از
سیاست کناره گرفت و برای برآوردن آرزوی دیرینه خود، به جمع آوری امثال و لغات فارسی پرداخت.
پس از فراهم شدن امثال و لغات فارسی، اعتمادالدوله قراگوزلو،
وزیر معارف وقت درصدد چاپ آنها برآمد، اما از آنجا که چاپ این مجموعه عظیم با وسایل آن روز میسر نبود، دهخدا به جداسازی امثال، حکم، اصطلاحات، کلمات قصار،
اخبار و احادیث از واژگان و لغات فارسی پرداخت و به پایمردی اعتمادالدوله و مساعدت رعدی آدرخشی، در
سال های ۱۳۰۸-۱۳۱۱ش، آن را با عنوان امثال و حکم در
تهران به چاپ رساند.
امثال و حکم دارای
حدود ۳۰ هزار عنوان مثلی، حِکَمی، زبانزدی، اصطلاحی و کنایه ای است که افزون بر اینها، ذیل بسیاری از عنوانها نزدیک به ۱۰ هزار مثل،
حکمت ، کنایه و اصطلاح مشابه دیگر و نیز حدود ۱۲ هزار مورد مستند به
شعر شاعران و یا نوشته نویسندگان مختلف آمده است.
کتاب دارای نظم الفبایی است و در ۴ مجلد فراهم آمده است. ظاهراً دهخدا تصمیم داشته است مجلد پنجمی، احتمالاً شامل تعریف و فواید امثال و نیز چگونگی گردآوری آنها، بر این مجموعه بیفزاید.
ضبط مدخلها در این کتاب به شکل های مختلفی آمده است، از جمله:
صفات مرکب: «بی ناخن»، «بزدل»،
مصادر مرکب: «بز گرفتن»،
تعابیر کنایی: «دسته
گل به
آب دادن»،
اسم مرکب: «
سنگ و سبو»،
جمله: «دود از کنده برخیزد»،
یک مصراع: «
زبان سرخ سر سب ز میدهد بر
باد »
و یک بیت
یا
رب مباد آنکه گدا معتبر شود، گر معتبر شود، ز خدا بی خبر شود
در مقابل هر یک از امثال، ابتدا مآخذ آنها، و سپس نظایری از متون نظم و نثر آمده است. امثال گاهی در قالب یک توضیح ساده و در برخی موارد با یک ضرب المثل مشابه فارسی یا عربی معنی و تفسیر شده،
و گاهی نیز ریشه تاریخی مثل آمده است.
دهخدا در تدوین این
اثر ، از متون مختلف و متنوعی استفاده کرده است، از جمله دیوان های شاعران، منظومه های فارسی، متون منثور و منابعی که درباره امثال و حکم است، مانند جامع التمثیل، مختصر الامثال و الامثال میدانی.
(۱) آقا بزرگ، الذریعة.
(۲) ابراهیم
محمد ابوالفضل و عبدالمجید قطامش، مقدمه بر جمهرة الامثال ابوهلال عسکری، بیروت، ۱۹۸۸م.
(۳) ابن خیر
محمد، فهرسة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بیروت، ۱۹۷۹م.
(۴) ابن ندیم، الفهرست.
(۵) ابوعکرمه ضبی عامر، الامثال، به کوشش رمضان عبدالتواب، ۱۹۷۴م.
(۶) اجلالی امین پاشا، مقدمه بر قرة العین، تهران، ۱۳۵۴ش.
(۷)
احمد فؤاد عبدالمنعم، مقدمه بر الامثال و الحکم ماوردی، اسکندریه، ۱۹۸۵م.
(۸) بستانی بطرس، ادباء العرب فی الجاهلیة و صدر الاسلام، بیروت، ۱۹۷۹م.
(۹) بغدادی، ایضاح.
(۱۰) بقلی
محمد قندیل، «امثال عامیة بین القرنین التاسع و الرابع عشر الهجریین»، مجلة مجمع اللغة العربیة، دمشق، ۱۹۷۲م.
(۱۱) بقلی
محمد قندیل، «المثل بین الفصحی و العامیة»، مجلة مجمع اللغة العربیة، دمشق، ۱۹۷۱م.
(۱۲) بلاشر رژیس، تاریخ الادب العربی، ترجمه ابراهیم کیلانی، دمشق، ۱۹۸۴م.
(۱۳) بهمنیار
احمد، داستان نامه بهمنیاری، به کوشش فریدون بهمنیار، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۱۴) حاجی خلیفه، کشف الظنون.
(۱۵) حریرچی فیروز، مقدمه بر الامثال و الحکم رازی، دمشق، ۱۹۸۷م.
(۱۶) حمزه اصفهانی، سوائر الامثال علی افعل، به کوشش فهمی سعد، بیروت، ۱۹۸۸م.
(۱۷) خطیب سعید
محمد نمر، مقدمه بر الامثال فی القرآن الکریم ابن قیم جوزیه، بیروت، ۱۹۸۱م.
(۱۸) دبیرسیاقی
محمد، مقدمه بر گزیده امثال و حکم، تهران، ۱۳۵۸ش.
(۱۹) دهخدا علی اکبر، امثال و حکم، تهران، ۱۳۵۲ش.
(۲۰) ذهبی
محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش
شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۶ق /۱۹۸۶م.
(۲۱) رشید وطواط
محمد، لطایف الامثال و طرایف الاقوال، به کوشش محمدباقر سبزواری، تهران، ۱۳۵۸ش.
(۲۲) رعدی آدرخشی غلامعلی، «شعر معاصرایران»، یغما، تهران، ۱۳۴۸ش، س ۲۲، شم ۱.
(۲۳) زلهایم رودلف، الامثال العربیة القدیمة، ترجمه رمضان عبدالتواب، بیروت، ۱۹۸۷م.
(۲۴) زمخشری
محمود، الکشاف، بیروت، دارالمعرفه.
(۲۵) زمخشری
محمود، المستقصی فی امثال العرب، بیروت، ۱۹۸۷م.
(۲۶) سرکیس یوسف الیان، معجم مطبوعات العربیة و المعربة، قاهره، ۱۹۲۸م.
(۲۷) سزگین فؤاد، تاریخ التراث العربی، ترجمه
محمود فهمی حجازی و عرفه مصطفی، ریاض، ۱۹۸۳- ۱۹۸۸م.
(۲۸) سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۴م.
(۲۹) سیوطی، المزهر، به کوشش
محمد احمد جاد المولی و دیگران، صیدا، ۱۹۸۶م.
(۳۰) عبدالتواب رمضان، مقدمه بر الامثال، به کوشش رمضان عبدالتواب، ۱۹۷۴م.
(۳۱) عبدالجلیل م، تاریخ ادبیات عرب، ترجمه آذرتاش آذرنوش، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۳۲) فخرالدین رازی
محمد، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
(۳۳) قطامش عبدالمجید، مقدمه بر الدرة الفاخرة فی الامثال السائرة حمزه اصفهانی، قاهره، ۱۹۶۶م.
(۳۴) قفطی علی، انباه الرواة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۸۶م.
(۳۵) قلقشندی
احمد، صبح الاعشی، به کوشش محمدحسین شمس الدین، بیروت، دارالفکر.
(۳۶) کتاب الامثال، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۱ق.
(۳۷) صادق کیا، مقدمه بر مجمع الامثال محمدعلی هبله رودی، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۳۸)
محمود عبدالحمید، امثال الحدیث، قاهره، ۱۹۷۵م.
(۳۹) مرتضی الزبیدی، تاج العروس.
(۴۰) معین
محمد، «دهخدا»، مقدمه لغت نامه، تهران، ۱۳۳۷ش.
(۴۱) منجد صلاح الدین، امثال المرأة عندالعرب، بیروت، ۱۹۸۱م.
(۴۲) منزوی، خطی.
(۴۳) میدانی
احمد، مجمع الامثال، به کوشش
محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۵۵م.
(۴۴) واندیک ادوارد، اکتفاء القنوع، به کوشش محمدعلی ببلاوی، قاهره، ۱۳۱۳ق /۱۸۹۶م.
دانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «امثال و حکم»ج۱۰، ص۳۹۳۳.