• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امامت امام حسن مجتبی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امام حسن (علیه‌السلام)، دومین امام شیعیان است.



امام حسن (علیه‌السلام) فرزند علی بن ابوطالب (علیه‌السلام) کنیه‌اش ابومحمد و ملقب به مجتبی در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری قمری در مدینه متولد شدو در سال ۵۰ یا ۵۱ هجری قمری با دسیسه یزید بن معاویه توسط همسرش جعده دختر اشعث ، مسموم گردیده و در چهل و هفت سالگی شهید شد و در قبرستان بقیع دفن گردید.




۲.۱ - نصوص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم

یکی از دلایل، نصوص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می باشد و یکی از این نصوص، روایتی است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) مصادیق «اولی الامر» را برای جابر بیان می‌کند و می‌فرماید: «هم خلفائی یا جابر وأئمة المسلمین من بعدی أوّلهم علی بن ابوطالب ثمّ الحسن والحسین و...».
حدیث دیگر از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در خصوص امامت امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) می‌باشد که فرمود: «الحسن والحسین ابنای هذان امامان قاما أو قعدا»؛ این دو فرزند من حسن و حسین دو امامند، خواه قیام به امر امامت نمایند و خواه از جور ظالمان پنهان دارند».
[۱۰] کوفی، احمد بن محمد، فضائل امیرالمؤمنین، ج۱، ص۱۶۸.


۲.۲ - وصیت‌نامه امام علی علیه السلام

امام علی (علیه‌السلام) در وصیت نامه‌اش به امامت امام حسن (علیه‌السلام) بعد از خودش تصریح کرده و امام حسین (علیه‌السلام) و دیگران را بر آن شاهد گرفته است.
در روایات دیگری نیز امام علی (علیه‌السلام) به امامت امام حسن (علیه‌السلام) بعد از خودش و امامت سایر امامان تصریح نموده است.

۲.۳ - اجماع اهل بیت و پیامبر

اهل بیت (علیهم‌السلام) و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بر امامت امام حسن (علیه‌السلام) اجماع داشته‌اند و اجماع اهل بیت، حجت قطعی می‌باشد.
[۱۳] شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ج۳، ص۱۴۱.


۲.۴ - اجماع شیعه بر امامت امام حسن علیه‌السلام

اجماع شیعه بر امامت امام حسن (علیه‌السلام) دلیل دیگر امامت آن حضرت است.
[۱۴] لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، ج۱، ص۵۸۳.


۲.۵ - اعتقاد خود امام

امام حسن (علیه‌السلام) به امامت خود معتقد بوده و مردم را به بیعت با خودش دعوت کرده است، بدون شک او در این مدعا بر حق بوده است.
[۱۵] شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ج۳، ص۱۴۱.


۲.۶ - دلایل عقلی و نقلی

مطابق دلایل عقلی و نقلی عصمت و افضلیت امام از شرایط امامت است و از کسانی که در زمان امام حسن (علیه‌السلام) مدعی امامت بودند، کسی جز او دارای صفات مزبور نبود و در زمان امام حسن (علیه‌السلام) جز معاویه کس دیگری ادعای امامت نداشته است و با اثبات فسق، بلکه کفر معاویه، امامت امام حسن (علیه‌السلام) مطابق با اوصاف مذکور ثابت می‌گردد.
[۱۶] شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ج۳، ص۱۴۱.



امام حسن (علیه‌السلام) در مسئله قضا و قدر با بیان مطالب مفصل، تفویض و جبر را نفی کرده و با اثبات اختیار، ایمان به قدَر را چه نیک و چه بد (خیر و شر) لازم دانسته و منکر قدَر را کافر می‌داند و در توضیح این مطلب می‌فرماید: خدا مردم را به حال خود رها نساخته و از سیطره خویش خارج ننموده و نیز آنان را به انجام کاری قدرت بخشید تا اوامر خدا را با اختیار خودشان بپذیرند و از نواهی خدا طبق اختیار خودشان دوری نمایند و اگر به گناه گرایش یابند خدا می‌تواند بین او و گناه مانع ایجاد نماید، ولی اگر چنین نکند این خدا نیست که آنان را با زور و جبر به گناه واداشته باشد و در تبیین رضا به قدر الهی می‌گوید: اعتماد بر نیکو بودن اختیار خداوند باعث می‌شود که انسان غیر از آنچه را که خدا برای او اختیار نموده آرزو نکند.
[۱۸] متقی هندی، حسام الدین، کنز العمال، ج۳، ص۷۱۲.



امام حسن (علیه‌السلام) آغاز تفرقه و کشتار در بین مسلمانان را اختلاف در مسئله ولایت و امامت می‌داند
[۲۰] طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۶۲.
و در مسئله امامت فرموده است که خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر این‌که از اهل بیت او برایش وصی قرار داد و علی (علیه‌السلام) وصی رسول خدا بود.


امام حسن (علیه‌السلام) در ضمن بیان دوازده امام بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، مهدی این امت را نهمین امام از صلب برادرش حسین دانسته و می‌گوید خداوند عمر او را در غیبت طولانی نموده و سپس با قدرت خود او را به صورت جوان چهل ساله ظاهر می‌گرداند، تا مردم بدانند که خداوند بر هر چیزی قادر است و از میان ائمه (علیهم‌السلام) فقط مهدی است که در تحت بیعت هیچ کسی نبوده و به همین جهت خداوند او را غائب نموده است.
بیزاری مسلمانان از همدیگر، لعن آنان به وسیله یکدیگر و تف انداختن بر صورت های همدیگر و شهادت بر کفر یکدیگر برخی از نشانه های ظهور مهدی است، که توسط امام حسن (علیه‌السلام) بیان شده است.


امام حسن (علیه‌السلام) به برخی از پرسش‌ها پاسخ گفته که از جمله درباره جایگاه روح در هنگام خواب و پس از مرگ می‌باشد و همچنین در ضمن این پاسخ، صخره بیت المقدس را عرش ادنای خدا دانسته که خداوند از همین محل زمین را بسط داده و به سوی همین محل آن را درهم خواهد پیچید.
یکی از پاسخ های امام حسن (علیه‌السلام) در حل شبهه‌ای بوده که به وسیله یک یهودی بر حدیث «الدنیا سجن المؤمن وجنّة الکافر» به این صورت وارد شده بود که این دنیا برای برخی از کافران به خاطر زندگی سختی که دارند زندان است و بر عکس برای برخی از مؤمنان به خاطر رفاه و آسایشی که دارند بهشت است.
امام در حل شبهه می‌گوید که دنیای کافر در مقایسه با عذاب دردناک اخروی برای او جنت است و نیز رفاه و آسایش مؤمن در این دنیا در مقایسه نعمت های بهشتی زندان به حساب می‌آید.
[۳۱] شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ج۱، ص۳۴۰.



امام حسن (علیه‌السلام) کرامات و معجزه‌هایی را که از او نقل شده از مصادیق استجابت دعا شمرده است.


امام در موضوعات مختلف مناظره‌ها و خطابه های متعددی بعد از شهادت پدرش انجام داده است.
از جمله مناظره‌هایی است که معاویه با مشورت عمروعاص در جهت منکوب نمودن آن حضرت دایر می‌نموده که هر بار به زیان خود معاویه تمام گردیده است.
و نیز در یکی از خطابه های آن حضرت که با توطئه معاویه برای استهزا و تحقیر وی انجام گرفت خود معاویه شرمسار و خشمگین می‌گردد.
[۳۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۶، ص۸۱-۸۰.

در یکی از خطابه‌ها به مردم کوفه می‌گوید شما را با سه چیز که در حق من انجام دادید ترک می‌کنم: کشتن پدرم، طعن خودم و به غارت بردن اموالم.
و باز در آخرین خطابه اش در مسجد کوفه به مردم کوفه می‌گوید: ای اهل کوفه از خدا بترسید در مورد همسایگان و مهمانان و در مورد اهل بیت پیامبرتان که خداوند پلیدی را از آنان برداشته و پاکیزه‌شان نموده است.


• احتجاج، طبرسی، احمد بن علی، اسوه، ۱۴۱۳ق.
• اصول کافی، کلینی، محمد بن یعقوب، دارالتعارف، بیروت، ۱۴۰۱ق.
• الارشاد، مفید، محمد بن محمد، انتشارات علمیه، تهران.
• الامامة والتبصره، صدوق، محمد بن بابویه، مدرسه امام مهدی، قم، ۱۴۰۴ق.
• تاریخ طبری، طبری، محمد بن جریر، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۷ق.
• تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۵ق.
• تحف العقول، حرانی، ابومحمد حسن بن شعبه، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
• تفسیر قمی، قمی، علی بن ابراهیم، مکتبة الهدی، ۱۳۸۷ش.
• الخرائج والجرائح، راوندی، قطب الدین، مؤسسه امام مهدی، قم، ۱۴۰۹ق.
• علل الشرایع، صدوق، محمد بن علی، منشورات المکتبة الحیدریة، نجف اشرف، ۱۳۸۵ق.
• الغیبه، طوسی، محمد بن حسن، مؤسسه معارف اسلامی، قم، ۱۴۱۱ق.
• الفصول المهمة فی معرفة الأئمة، ابن صباغ، علی بن محمد، دار الحدیث للطباعة، قم، ۱۴۲۲ق.
• فضائل امیرالمؤمنین، کوفی، ابن عقدة، ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید، بی تا.
• کشف الغمه، اربلی، علی بن عیسی، ابن ابوالفتح، دارالاضواء، بیروت.
• کفایة الأثر، قمی، علی بن محمد خزاز، بیدار، قم، ۱۴۰۱ق.
• کمال الدین وتمام النعمة، صدوق، محمد بن علی، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۵ق.
• کنزالعمال، متقی هندی، حسام الدین، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۰۹ق.
• گوهر مراد، لاهیجی، عبدالرزاق، وزارت ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۷۲ش.
• مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، شافعی، محمد بن طلحه، بی تا.
• المقنعه، مفید، محمد بن محمد، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۰ق مناقب آل ابوطالب، ابن شهرآشوب، مطبعه حیدریه، نجف اشرف، ۱۳۷۶ق.
ینابیع المودة، قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، دارالاسوة، ۱۴۱۶ق.


۱. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۲.    
۲. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ج۲، ص۴۲۷.    
۳. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابوطالب، ج۳، ص۱۹۲.    
۴. مفید، محمد بن محمد، المقنعه، ج۱، ص۴۶۴.    
۵. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۲.    
۶. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۳، ص۳۱۴.    
۷. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۵۳.    
۸. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۲۱۱.    
۹. قمی، علی بن محمد خزاز، کفایة الأثر، ج۱، ص۱۱۷.    
۱۰. کوفی، احمد بن محمد، فضائل امیرالمؤمنین، ج۱، ص۱۶۸.
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۹۸.    
۱۲. طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۱، ص۲۲۴.    
۱۳. شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ج۳، ص۱۴۱.
۱۴. لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، ج۱، ص۵۸۳.
۱۵. شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ج۳، ص۱۴۱.
۱۶. شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ج۳، ص۱۴۱.
۱۷. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ج۱، ص۲۳۱.    
۱۸. متقی هندی، حسام الدین، کنز العمال، ج۳، ص۷۱۲.
۱۹. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۳، ص۲۵۳.    
۲۰. طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۶۲.
۲۱. طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۱، ص۴۲۰.    
۲۲. قمی، علی بن محمد خزاز، کفایة الأثر، ج۱، ص۲۲۳.    
۲۳. صدوق، محمد بن بابویه، الامامة و التبصره، ج۱، ص۱.    
۲۴. طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۱۰.    
۲۵. طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۱۰.    
۲۶. طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ج۱، ص۴۳۸.    
۲۷. راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۵۳.    
۲۸. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۹۷.    
۲۹. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۲۷۲.    
۳۰. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ج۱، ص۲۴۲.    
۳۱. شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ج۱، ص۳۴۰.
۳۲. ابن صباغ، علی بن محمد، الفصول المهمة فی معرفة الأئمة، ج۲، ص۷۰۴.    
۳۳. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۶۲.    
۳۴. طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۱، ص۴۰۱.    
۳۵. طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۳.    
۳۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۶، ص۸۱-۸۰.
۳۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۱۲۶.    
۳۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۱۲۲.    



دانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق(علیه‌السلام)، برگرفته از مقاله «امام حسن مجتبی علیه‌السلام»، شماره۷۲.    






جعبه ابزار