الهامات الهی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
الهام به عنوان یکی از گونهها و مراتب
وحی الهی به مفهوم لغوی و عام آن در فرهنگنامههای عربی بازتاب یافته است.
الهام ، یکی از راههای دریافت پیام
خداوند است.
«وما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا او من ورای حجاب او یرسل رسولا فیوحی باذنه ما یشاء...»؛ و شایسته هیچ انسانی نیست که
خدا با او سخن گوید، مگر از راه
وحی یا از پشت
حجاب ، یا رسولی میفرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحی میکند؛ چرا که او بلندمقام و
حکیم است! (مقصود از «الا وحیا» در مقابل سایر اقسام وحی، همان الهام است)
این
آیه در حقیقت پاسخی است روشن به افرادی که به خاطر بی خبری ممکن است توهم کنند مساله وحی دلیل بر این است که
پیامبران خدا را میبینند، و با او سخن میگویند این
آیه روح و حقیقت
وحی را به صورت فشرده و دقیقی منعکس کرده است.
از مجموع آیه چنین بر میآید که راه ارتباط پیامبران با خدا منحصر به سه راه بوده است:
که در مورد بسیاری از انبیا بوده است مانند
نوح که میگوید فاوحینا الیه ان اصنع الفلک باعیننا و وحینا: " ما به نوح وحی کردیم که
کشتی در حضور ما و مطابق فرمان ما بساز".
آن گونه که خداوند در
کوه طور با
موسی سخن میگفت و کلم الله موسی تکلیما.
بعضی نیز" من وراء حجاب" را شامل
رؤیای صادقه نیز میدانند.
آن گونه که در مورد
پیامبر اسلام صآمده قل من کان عدوا لجبریل فانه نزله علی قلبک باذن الله: " بگو کسی که دشمن
جبرئیل باشد (دشمن خدا است) چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر
قلب تو نازل کرد".
البته
وحی بر
پیامبر اسلام منحصر به این طریق نبوده است، از طرق دیگر نیز صورت گرفته است.
این نکته نیز قابل توجه است که وحی از طریق القای به قلب گاه در بیداری صورت میگرفته، چنانچه در بالا اشاره شد، و گاه در خواب و رؤیای صادقه، چنان که در مورد ابراهیم و دستور
ذبح اسماعیل آمده است (هر چند بعضی آن را مصداق من وراء حجاب دانستهاند).
گر چه شاخههای اصلی وحی همان سه شاخه مذکور در آیه فوق است، ولی بعضی از این شاخهها، خود نیز شاخههای فرعی دیگری دارد، چنان که بعضی معتقدند نزول
وحی از طریق فرستادن
فرشته وحی خود به چهار طریق صورت میگرفته:
۱- آنجا که فرشته بی آنکه بر پیامبر ظاهر شود در
روح او القاء میکرده است، چنان که در حدیثی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله میخوانیم:
ان روح القدس نفث فی روعی انه لن تموت نفس حتی تستکمل رزقها فاتقوا الله و اجملوا فی الطلب:
"
روح القدس در قلب من این معنی را دمیده که هیچکس نمیمیرد تا روزی خود را به طور کامل بگیرد، بنا بر این از خدا بپرهیزید و در طلب روزی
حریص نباشید".
۲- گاه فرشته به صورت انسانی در میآمد و پیامبر را مخاطب میساخت و مطالب را به او میگفت (چنان که در مورد ظهور جبرئیل به صورت
دحیه کلبی (دحیة
بن خلیفة الکلبی"
برادر رضاعی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بود، و از زیباترین مردم آن
زمان محسوب میشد، و هنگامی که جبرئیل به سراغ پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میآمد در آن چهره نمایان میگشت (مجمع البحرین ماده دحی) - او از مشاهیر
صحابه پیامبر و به حسن صورت معروف بود، پیغمبر اکرم او را به رسالت نزد
قیصر روم " هرقل" فرستاد، در سال ۶ یا ۷ هجری، و تا زمان
خلافت معاویه زنده بود (لغتنامه دهخدا) ) در
احادیث آمده است).
۳- گاه به صورتی بود که همچون زنگ در گوشش صدا میکرد و این سختترین نوع وحی بر پیامبر بود به گونهای که حتی در روزهای بسیار سرد صورت مبارکش غرق
عرق میشد، و اگر بر مرکب سوار بود مرکب چنان سنگین میشد که بی اختیار به زمین مینشست.
۴- گاه جبرئیل به صورت اصلیش که خدا او را بر آن صورت آفریده بود بر پیامبر ظاهر میشد و این در طول عمر
پیغمبر تنها دو بار صورت گرفت.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۲۰۹، برگرفته از مقاله «الهامات الهی».