الملل و النحل (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
الملل و النحل کتابی است به زبان
عربی ، نوشته
محمد بن عبد الکریم شهرستانی (متوفای ۵۴۸ ق.) درباره مقالات (دیدگاهها و عقائد) ارباب دیانات و ملل و اهل اهواء و نحل است.
نویسنده از عالمان مشهور
قرن ششم هجری است و کتاب یاد شده مهمترین و مشهورترین اثر اوست و در
سال ۵۲۱ ق. هنگامی که در دربار سلطان سنجر به سر میبرد و مورد توجه و بزرگداشت نصیرالدین محمود قرار داشت، آن را تالیف کرد.
کتاب حاضر مشتمل بر دو جزء است. جزء اول مشتمل بر مقدمهای به قلم محقق،
محمد بدران ، مقدمات پنج گانه و یک تمهید به قلم مولف و سه باب و هر باب دارای فصولی است.
جزء دوم مشتمل بر چهار باب و هر باب دارای فصولی است.
کتاب شهرستانی اطلاعات فراوانی در زمینه ملل و نحل به دست میدهد.
این کتاب به دو بخش جدا و مشخص از یکدیگر تقسیم میشود:
ارباب دیانات و ملل.
اهل اهواء و نحل.
بخش اول به دو قسمت میشود: قسمت اول در بیان مذاهب و فرق
اهل کتاب و قسمت دیگر در ذکر مذاهب و فرق ملل و گروههایی است که دارای چیزی شبیه کتاب هستند. بنابراین بخش ملل مشتمل است، بر شرح مذاهب
اسلام ،
یهود ،
نصاری ،
مجوس ،
زرتشتیان ،
ثنویان ،
مانویان ،
مزدکیان ....
بخش
نحل مشتمل است، بر ذکر: اصحاب روحانیات، رای
حکیم هرمس ،
اصحاب هیاکل ،
اصحاب اشخاص ،
حرنانیه (
حرانیه )، آرای
حکمای سبعه ، حکمای متاخر،
فلاسفه اسلام ، آرای
هند ،
براهمه ،
تناسخیه و....
پیش از شروع به مقاصد کتاب، مولف پس از دیباچه پنج مقدمه در صدر کتاب به شرح ذیل قرار داده است:
مقدمه اول: در بیان تقسیم اهل عالم. در این مقدمه مولف میگوید، بعضی اهل عالم را برحسب اقالیم هفت گانه تقسیم میکنند و اهل هر اقلیمی را به آنچه لایق مزاج ایشان است، مخصوص میگردانند و اختلاف ساکنان هر اقلیم را در رنگ و زبان دلیل مخالفت طبایع و انفس ایشان میدانند. و بعضی دیگر اهل عالم را به اعتبار جهات اربعه: شرقی و غربی و جنوبی و شمالی منقسم میکنند و به هر طرفی آنچه سزاوار آن باشد، از اختلاف طبایع و تباین شرایع، مخصوص میگردانند.
و گروهی مردم عالم را بر حسب امم تقسیم مینمایند و میگویند امتهای بزرگ چهار امتند:
عرب ،
عجم (ایرانی)،
روم و
هند و هر دو طایفه را باهم پیوند داده میگویند: هند و عرب در
مذهب نزدیکند و میل ایشان به بیان خاصیت اشیاء و حکم به احکام ماهیات و حقایق و استعمال امور روحانی است و روم و عجم در مذهب به هم نزدیکند و اکثر رغبت ایشان به تقریر طبایع اشیاء و حکم به احکام کیفیات و استعمال امور جسمانی میباشد.
و بالاخره گروهی دیگر مردم جهان را به حسب آراء مذاهب تقسیم میکنند- و شهرستانی در این تالیف به این تقسیم نظر داشته و از آن پیروی کرده است و پایه تقسیمات کتاب را بر اختلاف آراء و مذاهب امتها نهاده است. بنابراین جهانیان را به دو گروه تقسیم نموده است:
ارباب دیانات و
ملل و اهل اهواء و نحل .
شهرستانی میگوید، مقالات اهل اهواء در حصر و ضبط معدود و معلوم نگنجد؛ ولی مقالات ارباب دیانات قابل ضبط و حصر است.
وی همچنین میگوید، از ارباب دیانات
مجوس به هفتاد فرقه،
یهود به هفتاد و یک فرقه،
نصاری به هفتاد و دو فرقه و مسلمانان به هفتاد و سه فرقه تقسیم شدهاند.
مقدمه دوم: در تعیین قانونی که تعدد فرق اسلامی بر آن مبتنی است و آن را بر چهار قاعده بنا نموده است:
قاعده اول: در بیان
صفات ازلی که جماعتی آن را اثبات میکنند و گروهی آن را
نفی مینمایند و بیان
صفات ذات و
صفات فعل و بیان آنکه چه
واجب و شایسته خدای تعالی است و چه جایز و چه محال و بیان اختلاف میان
اشعریه و
کرامیه و
مجسمه و
معتزله .
قاعده دوم: در بیان مسایل
قدر و
عدل .
قاعده سوم: در
وعد و
وعید و اسماء و احکام.
قاعده چهارم: در
سمع و
عقل و
رسالت و
امامت .
مقدمه سوم: در بیان اولین شبههای که در عالم
آفرینش پیدا شد و در اینکه اول از که صادر شد و در آخر از که به ظهور رسید؟
مقدمه چهارم: در بیان اول شبههای که در ملت اسلام ظاهر شد و چگونگی انشعاب آن و این که از که به ظهور آمد؟
مقدمه پنجم: در سبب ترتیب کتاب ملل و نحل بر طریق حساب و مراتب حساب.
پس از ذکر مقدمات پنج گانه مذکور بخش اول کتاب ملل و نحل آغاز میشود.
مولف پیش از شرح و بیان فرق اسلامی، نخست معنی
دین و ملت و
شریعت و منهاج و اسلام و
حنیفیه و
سنت و
جماعت رابیان میکند و آنگاه هر یک از فرقههای مختلف
مسلمان را شرح میدهد و مقدم بر همه به بیان عقائد فرقه
معتزله میپردازد و سپس عقاید
جبریه ،
صفاتیه ،
خوارج ،
مرجئه و
شیعه را بیان میکند.
بخش دوم کتاب به اقوال و آرای اهل اهواء و نحل اختصاص دارد. در آغاز این بخش مولف درباره عقاید و آرای این طایفه از قبیل:
صابیان و
فلاسفه و آرای عرب در ایام جاهلیت و آرای
فلاسفه هند و... چنین مینویسد:
«اهل اهواء و نحل از آن جهت که بر
فطرت سلیم و
عقل کامل و ذهن صافی اعتماد دارند، مقابل
ارباب دیانات قرار دارند. بعضی از ایشان که فکرشان مسدود است و عقل و نظر ایشان را به اعتقاد هدایت نمیکند و ذهن فکر آنان را به
معاد راه نمینمایاند، معطلهاند، زیرا جز به محسوس توجه ندارند و بیرون از عالم محسوس چیزی را اثبات نمیکنند.
و بعضی دیگر اندکی از تعطیل بیرون آمده و از محسوس به معقول گراییدهاند؛ - به عبارت دیگر معقول را اثبات میکنند و بدون آن که به حدود و احکام شریعتی قایل باشند، برای عالم
مبدا و
معاد اثبات میکنند- که فلاسفه الهی از این جملهاند.
طایفه سوم به حدود و احکام عقل اکتفا نمودند و اگر چه اصول و قوانین را نخست از صاحب
وحی فراگرفتند، لیکن بعد به اندوخته عقل اکتفا کردند، مانند:
صابیان اول که به
عاذیمون و
هرمس که همان
شیث و
ادریساند ، اعتقاد دارند و سایر
انبیاء را قبول ندارند.
آنگاه مولف به بیان تقسیمی که ضابط فرق میان اهل اهواء و نحل میتواند، باشد، میپردازد و مینویسد:
گروهی از مردم به محسوس و معقول قایل نیستند و ایشان را سوفسطاییان خوانند.
گروه دوم فقط به محسوس قائلند که طبیعیون نام دارند.
گروه سوم به محسوس و معقول هر دو قایلند بی آنکه به
حدود و احکامی قائل باشند و به آنان فلاسفه
دهری میگویند.
گروه چهارم به محسوس و معقول و حدود و احکام قایلند، لیکن به
شریعت و اسلام قائل نمیباشند و ایشان صابیان هستند.
گروه پنجم کسانی هستند که به محسوس و معقول و حدود و احکام و مطلق شریعت و اسلام قائلند؛ ولی قایل به
شریعت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم نیستند، مانند
یهود و
نصاری .
و گروه ششم طایفهای هستند که قائل به محسوس و معقول و حدود واحکام و شریعت اسلام و پیامبری
محمد بن عبدالله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میباشند و ایشان مسلمانان هستند.
شهرستانی پس از بیان مطالب فوق وارد مقصد کلام خود در بخش دوم کتاب میشود و نخست به ذکر اقوال طایفه
صابیان و
اصحاب روحانیات ، و مناظرات میان صابیان و
حنفاء میپردازد و پس از آن شرحی در باب
اصحاب هیاکل و اشخاص و مناظرات
ابراهیم خلیل مینویسد و سپس درباره طایفه
حرنانیه (
حرانیه ) که جماعتی از
صائبه بودند و نیز بیان مقالات و عقیده ایشان مطالبی چند بیان میکند و بدین ترتیب جزء اول از بخش دوم کتاب به پایان میرسد.
جزء دوم، بخش اهل اهواء و نحل به
تراجم احوال و آراء مذاهب فلاسفه
یونان و
روم ، و حکمای عرب در ایام جاهلیت که اغلب حکم آنها فلتات طبع و خطرات فکر است و حکمای هند و فلاسفه اسلام اختصاص دارد.
در مورد مترجمان و حکمای اسلام فقط از
یعقوب بن اسحاق کندی و
حنین بن اسحاق و
یحیی نحوی و
ابوالفرج مفسر و
ابوسلیمان سجزی و چند تن دیگر نام برده و میگوید: همه اینان در جمیع اقوال از ارسطو پیروی میکنند، مگر در اندکی از مسایل که به افلاطون تاسی میجویند.
سپس از آنجا که به گفته خودش طریقه
ابن سینا را نزد جماعت علما و حکما دقیق تر دانسته، به نحو مختصر به بیان آن میپردازد و از نقل اقوال بقیه حکما خودداری میکند.
شهرستانی نخستین حکیمی است که گفتار بوعلی را در
منطق و
الهیات و
طبیعیات از کتب او استخراج نموده و تلخیص و نقل کرده است.
این کتاب در حقیقت دایره المعارفی مختصر ادیان و مذاهب و فرق است و مجموعهای از عقاید و آراء فلسفی متعلق به
ماوراءالطبیعه شناخته شده تا عصر مولف را دربردارد.
مطالب شهرستانی در این کتاب جبهه گیری متعصبانه کمتر داشته و بیشتر، تبیین عقاید و آراء او را وجهه همت خویش ساخته است. گزارش وی از آغاز اختلافها از دیدگاه شیعه دارای نکات مثبتی است. مانند یاد کرد ماجرای
یوم الخمیس ، حسبنا کتاب الله و...
خواجه افضل الدین صدر ترکه اصفهانی در سال ۸۴۳ ق. به دستور محمد شاه حاکم اصفهان کتاب ملل و نحل را به فارسی ترجمه کرده، آن را «تنقیح الادله و العلل فی ترجمه کتاب الملل و النحل» نامید.
ترجمه ملل و نحل با عنوان توضیح الملل، از مصطفی خالقداد هاشمی و به تصحیح و تحقیق آقای سید محمدرضا جلالی نائینی، در دو مجلد منتشر شده است.
همچنین نسخهای از این کتاب با تحقیق امیرعلی مهنا و علی حسن فاعور منتشر شده است.
نسخه حاضر در برنامه مشتمل بر پاورقیهایی به قلم محقق و فهرستهای ذیل میباشد:
اعلام، آیات، احادیث نبوی، ملل و نحل، مهمترین منابع و مصادر.
فهرست مطالب هر جلد نیز در انتهای آن آمده است.
نرم افزار دروس حوزوی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی(نور).
/span