اقتدا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اقتدا: به انجام عملى بسان عمل فردى دیگر، به
قصد تأسّی گفته می شود. به اقتدا کننده «
مقتدی»، به رفتار او«اقتدا» وبه اقتدا شونده «
مقتدا به» گفته مىشود. از این عنوان در باب
صلاة، سخن رفته است.
اقتدا بر دوگونه است:
مرادازآن،
متابعت مأموم از
امام جماعت، در
افعال نماز است. و «کمترین عددی که در غیر نمازجمعه و عید،
جماعت با آن منعقد میشود، دو نفر است: یکی امام و دیگری ماموم، چه ماموم
مرد باشد یا
زن، بلکه بنابر اقوی اگر ماموم
بچه ممیّز هم باشد کفایت میکند.»
۱. مقتدا به باید
عاقل،
بالغ،
مؤمن ،
عادل و
حلالزاده باشد. در صورت فقدان یکى از آنها، اقتدا
جایز نیست.
امام خمینی در
تحریرالوسیله در بیان شرایط امام جماعت میفرماید: «در امام جماعت اموری شرط است: ایمان و پاکی ولادت (حلالزادگی) و عقل و بلوغ درصورتیکه ماموم بالغ باشد، بلکه امامت کسی که بالغ نیست، و لو برای مثل خودش (غیر بالغ) مورد اشکال است، بلکه جایز نبودن آن خالی از قرب نیست، و مرد بودن درصورتیکه ماموم مرد باشد، بلکه بنابر
احتیاط، هرچند هم ماموم زن باشد، و
عدالت، بنابراین
نماز خواندن پشت سر
فاسق و کسی که وضعش (از جهت عدالت) معلوم نیست جایز نمیباشد. و عدالت،
حالت نفسانی است که انسان را بر ملازمت
تقوا وادار میکند و مانع از این میشود که انسان
گناهان کبیره، بلکه بنابر اقوی صغیرهها را هم انجام دهد، تا چه رسد به اصرار بر آنها که از گناهان کبیره حساب شده است و مانع میشود از اینکه انسان کارهایی بکند که عرفاً حاکی از لاابالی بودن او نسبت به دین است و
احتیاط (مستحب) آن است که اجتناب نمودن از کارهایی که منافات با
مروّت دارد معتبر باشد، اگرچه بنابر اقوی معتبر نیست.»
۲. مقتدا به آن است که
مأموم نباشد. بنابراین، اقتدا به کسى که خود، به دیگرى اقتدا کرده است،
صحیح نیست.
شرایط
صحّت اقتدا به نحوزیراست که با نبود یکى از شرایط یاد شده، اقتدا محقّق نمىشود.
۱.نیّت اقتدا
۲.تعیین
امام هر چند به اشاره
۳.جلوتر نبودن از
امام ۴.نبودن
حائل- غیر از صفهاى
جماعت- بین امام و
مأموم به گونهاى که
مانع دیدن
امام گردد( جز در اقتداى زن بر مرد که با وجود
حائول نیز درست است).
۵.بلند نبودن جاى امام از مکان
مأموم به مقدار معتنابه
۶.عدم وجود فاصله ی زیاد غیر متعارف میان
امام و
مأموم همچنین از شرایط
صحّت اقتدا، همسان بودن
نماز امام و
مأموم در ساختار وهیئت است. بنابراین، اقتدا در
نماز یومیّه به امامى که
نماز آیات،
میّت یا
عیدین (
عید فطر و
عید قربان) مىخواند، درست نیست.
اختلاف
نماز امام و
مأموم از جهت
کمیّت مانند
اتمام و
قصر یا نوع همچون
ظهر و
عصر ویا صنف مثل
ادا و
قضا، مانعى ندارد.
امام خمینی در بیان این مطلب میفرماید: در صحیح بودن جماعت لازم نیست نوع و کیفیت
نماز امام و ماموم یکی باشد؛ بنابراین، کسی که میخواهد یکی از
نمازهای یومیه را بخواند، میتواند به کسی که یکی از
نمازهای یومیه را میخواند اقتدا کند، اگرچه یکی تمام میخواند و دیگری شکسته، یا
نماز یکی ادا است و
نماز دیگری قضا. و همچنین کسی که میخواهد
نماز آیات بخواند، میتواند به کسی که او هم
نماز آیات میخواند اقتدا کند، اگرچه چیزی که برای آن
نماز میخوانند مختلف باشد (و مثلاً یکی برای زلزله و دیگری برای کسوف
نماز میخواند). ولی کسی که میخواهد
نماز یومیه بخواند، نمیتواند به کسی که
نماز عید و آیات و
نماز میّت، بلکه
نماز احتیاط و
طواف میخواند یا بالعکس اقتدا کند همچنین در خواندن یکی از پنج
نمازی که گفته شد، نمیتوان به کسی که یکی دیگر از آن پنج
نماز را میخواند اقتدا کرد، بلکه مشروع بودن خواندن
نماز طواف و
نماز احتیاط به جماعت محل اشکال است.
و جماعت «در هیچ یک از نافلههای اصلی - جز
نماز استسقاء - مشروع نیست، اگرچه که این نافلهها بهواسطه
نذر و مانند آن واجب شود و قبلاً گذشت که
احتیاط آن است که
نماز دو عید (فطر و قربان) فرادا خوانده شود و جماعت در آنها
رجاءً بدون اشکال است.»
بههرحال اقتدا در
نمازهای مستحبی جز موارد استثنا شده
جایز نیست مانند ؛
۱.
نمازباران۲.
نمازعیدین۳.کسى که
تبرّعی قضاى
نماز فوت شده ی
میّت ی را مىخواند.
۴.شخصى که براى درک
فضیلت نماز جماعت،
نمازى را که فرادا خوانده، به جماعت اعاده مىکند. بنابراین، مأمومى که
نماز تبرّعی مىخواند،مىتواند به امامى که
نماز یومیّه مىگزارد، اقتدا کند.عکس آن نیز
صحیح است.
۱. متابعت مأموم از امام در افعال، واجب است که- به قول مشهور- به پیشى نگرفتن
مأموم از امام در افعال محقّق مىشود. برخى،
متابعت را به تأخّر
مأموم از امام در انجام افعال
نماز، تفسیر کردهاند.
۲.به
قول مشهور، وجوب
متابعت ،
تعبّدی است، نه شرطى. از این رو، ترک آن، موجب
بطلان نماز نمىشود
؛ هر چند
گناه کرده است.
۳.در
وجوب متابعت در
ذکر ها جز
تکبیرة الاحرام، اختلاف است، بیشتر فقها قائل به عدم
وجوب آن هستند.
۱- اگر
شک کند که
نیّت اقتدا کرده یا نه، باید بنا را بر اقتدا نکردن بگذارد، هرچند که بداند بهقصد داخل شدن در جماعت ایستاده است، بلکه حتی اگر حالت
ماموم را داشته باشد. البته اگر مشغول به کاری از کارهای مامومین است - و لو مانند گوش دادنی که در جماعت مستحب میباشد - بنا را میگذارد بر اینکه
اقتدا کرده است.
۲- اگر
نیّت اقتدا به شخصی نماید بهقصد اینکه زید است و بعداً معلوم شود که عمرو بوده، چنانچه عمرو
عادل نباشد،
جماعت او
باطل است و نمازش هم اگر رکنی را به خیال اقتدا کردن، زیاد کرده باشد باطل است، وگرنه
صحّت نماز خالی از قوّت نیست و
احتیاط (مستحب) آن است که همان
نماز را تمام کند، سپس اعاده نماید. و اگر عمرو عادل باشد، بنابر اقوی
نماز و جماعتش صحیح است، چه قصدش این باشد که به زید اقتدا نماید و خیال کرده که شخص حاضر زید است، یا قصدش این بوده که به شخص حاضر اقتدا نماید، و لکن خیال کرده شخص حاضر زید است و در صورت اول اگر با
نماز فرادا متفاوت باشد
احتیاط (مستحب) تمام کردن
نماز و اعاده آن است.
اقتدا به معناى
تأسّی وپیروى از
رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله و
امامان معصوم علیهم السّلام است که در اعمال وافعال
واجب صادر از ایشان،
تأسی،
واجب ودر اعمال و
افعال مستحب صادر از ایشان،
مستحب است.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص ۶۳۷-۶۳۹. ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی