• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اقامت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





ماندن در مکانی را اِقامت می‌گویند و احکام آن در باب صلات، آمده است.



مقیم به معنای اقامت کننده است و گاه تنها به کسی که در وطن اقامت دارد و گاه به اعم از او و مسافری که با شرایطی خاص در غیر وطن اقامت گزیده است، گفته می‌شود.


محل اقامت، یا وطن مقیم است و یا مکانی که مسافر آن را به طور موقّت محل اقامت خویش قرار داده است.


ماندن مسافر به قصد ده روز یا بیشتر، و یا با علم به ماندن این مدت در مکانی موجب قطع سفر او است؛ بدین معنا که احکام مقیم در وطن بر او بار می‌شود و نمازش تمام و روزه‌اش صحیح است.
امام خمینی در تحریرالوسیله در تفصیل مطلب آورده است: (از اموری که در قصر خواندن نماز واجب چهار رکعتی معتبر است این است که) قصد نداشته باشد در بین مسافت، ده روز یا بیشتر اقامت کند و قصد نکند که در بین مسافت از وطن خود بگذرد، مثل اینکه تصمیم بگیرد در بین چهار فرسخ یا سر چهار فرسخی، ده روز بماند، یا در بین راه یا سر چهار فرسخی، وطنی داشته باشد که می‌خواهد از آن بگذرد، پس در این صورت نماز را باید تمام بخواند. و همچنین است اگر در نیّت اقامت ده روز (تصمیم قطعی نگرفته و) مردّد باشد و یا در عبور از وطنش تردید داشته باشد، به‌طوری که با قصد طی راه مسافت، منافات دارد. و از همین قبیل است، آنجایی که احتمال پیش‌آمدن مانع برای ادامه سفر بدهد یا احتمال دهد در بین راه، علّتی که موجب نیّت ده روز ماندن گردد پیدا شود، یا احتمال عبور از وطن دهد، درصورتی‌که این احتمالات عقلایی باشند، باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر این احتمالات موردتوجه عقلا نباشد، مثل آنکه احتمال بیمار شدن یا غیر آن را از چیزهایی که بر خلاف اصل عقلایی است بدهد، باید نماز را قصر بخواند.
و «اگر موقع شروع سفر، قصد داشته باشد که قبل از هشت فرسخ، اقامت (ده روزه) نماید، یا از وطن خود عبور کند، یا مردّد باشد، سپس عدول کند و بنا بگذارد که هیچ یک از این دو کار را انجام ندهد (نه از وطنش عبور کند و نه آنکه قصد اقامت نماید) چنانچه باقی‌مانده راه بعد از عدول ولو با برگشت (به نحو تلفیق) به مقدار مسافت باشد، باید شکسته بخواند وگرنه باید تمام بخواند.»
همچنین «اگر قصد اقامت نداشته باشد و مقداری از مسافت را برود سپس قبل از رسیدن به هشت فرسخ، قصد اقامت کند و پس از آن از اقامت صرف‌نظر نماید، چنانچه باقی‌مانده راه، بعد از انصراف از اقامت به مقدار مسافت باشد، بدون اشکال باید شکسته بخواند. همچنین اگر باقی‌مانده به مقدار مسافت نباشد، ولی بین دو تصمیم (اقامت و انصراف از آن) چیزی از مسافت را طی نکرده باشد و مجموع هم (به‌اندازه) مسافت باشد، باید شکسته بخواند، ولی اگر بین دو تصمیم مقداری از راه را طی کرده باشد، آیا راهی را که قبل از عدول (انصراف از اقامت) طی نموده به راه باقی‌مانده ضمیمه می‌شود درصورتی‌که مجموع هم به‌اندازه مسافت باشد - با حساب نکردن راهی که بین دو تصمیم طی کرده - یا ضمیمه نمی‌شود؟ احتیاط (مستحب) آن است که جمع بخواند، اگرچه بعید نیست که وظیفه‌اش قصر خواندن باشد، خصوصاً درصورتی‌که بین دو تصمیم مقدار کمی راه رفته باشد، همان‌طور که نظیر آن گذشت.»


اگر مسافر بدون قصد اقامت سی روز در محلی بماند، بعد از سی روز باید نماز را تمام بخواند.
[۵] العروة الوثقی ج۲، ص۱۵۷.



مراد از ده روز، ده روز تمام با شبهای میان آنها است و شبهای اول و آخر جزء آن به شمار نمی‌رود؛ از این رو، ماندن ده روز و نُه شب برای کسی که از آغاز روز ـ یعنی زمان طلوع فجر صادق یا طلوع خورشید، بنابر اختلاف نظر در آغاز روز ـ قصد اقامت ده روز نماید کافی است.
[۷] العروة الوثقی ج۲، ص۱۴۴.

در کافی بودن تلفیق قسمتی از روز با قسمتی از روز دیگر اختلاف است. قول به کفایت، منسوب به مشهور است. بنابر این قول، پایان ده روز برای مسافری که هنگام ظهر قصد اقامت کرده، ظهر روز یازدهم است.
[۹] مهذب الاحکام ج۹، ص۲۴۵.



برای اینکه اقامت ده روز قاطع سفر باشد، وحدت محل اقامت، در این ده روز شرط است. از این رو، در صورت تعدّد محل اقامت، سفر قطع نمی‌شود.


در شرط بودن وحدت محلّه در شهرهای بسیار بزرگ، مانند تهران اختلاف است؛ به این معنا که در شهرهای بزرگ آیا قصد اقامت باید در محلّه‌ای از محلّه‌های آن باشد یا همچون شهرهای کوچک، معیار، وحدت شهر بدون دخالت داشتن کوچکی وبزرگی آن است و قصد اقامت در خود شهر کفایت می‌کند.
[۱۳] العروة الوثقی ج۲، ص۱۴۴.



رفتن از محل اقامت به مزارع و باغستانهایی که از حدود آن محل به حساب می‌آید، اگر به اندازه‌ای باشد که عرف آن را با صدق اقامت در یک مکان منافی نداند، به نیت اقامت ضرر نمی‌رساند.


خروج از محلّ اقامت به بیشتر از چهار فرسخ موجب به هم خوردن قصد اقامت می‌شود. در حکم خروج به مقدار کمتر از این مسافت، اختلاف است. منشأ آن در اشتراط وحدت مکان اقامت نهفته است؛ بدین معنا که خروجِ چه مقدار از مسافت، عنوان اقامت در یک مکان را مخدوش می‌کند؟
[۱۵] العروة الوثقی ج۲، ص۱۴۵.



اگر شخص پس از قصد اقامت ده روز و پیش از خواندن نماز چهار رکعتی، مانند نماز ظهر از قصد خود برگردد، احکام مسافر، و اگر پس ازخواندن نماز یاد شده برگردد، احکام مقیم را دارد. در الحاق روزه واجب به نماز چهار رکعتی در ثبوت حکم مزبور، اختلاف است.


اتمام نمازهای یومیه، صحّت روزه، وجوب نماز جمعه ـ در فرض قول به وجوب آن ـ ثبوت نوافلی که در سفر ساقط می‌شود و ثبوت دیگر احکام مقیم در وطن.
[۱۹] العروة الوثقی ج۲، ص۱۴۹.



به قول مشهور، اگر آفاقی دو سال در مکه اقامت کند، حج وی به حج اهل مکه اِفراد یا قِران تبدیل می‌شود.
[۲۱] العروة الوثقی ج۲، ص۵۳۷.



اگر مسلمانی در بلاد کفر قادر به اظهار اسلام و شعائر آن نباشد، باید در صورت امکان، به جای دیگر هجرت کند و اقامت در آن جا جایز نیست



۱. جواهر الکلام ج۱۴،‌ ص۳۰۳.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۶۲، کتاب الصلاة، فصل فی صلاة المسافر.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۶۳، کتاب الصلاة، فصل فی صلاة المسافر، مسالة۱۴.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۶۳، کتاب الصلاة، فصل فی صلاة المسافر، مسالة۱۵.    
۵. العروة الوثقی ج۲، ص۱۵۷.
۶. جواهر الکلام ج۱۴، ص۳۱۱.    
۷. العروة الوثقی ج۲، ص۱۴۴.
۸. جواهر الکلام ج۱۴، ص۳۱۲-۳۱۳.    
۹. مهذب الاحکام ج۹، ص۲۴۵.
۱۰. جواهر الکلام ج۱۴، ص۳۰۴.    
۱۱. مستمسک العروة ج۸، ص۱۱۷.    
۱۲. جواهر الکلام ج۱۴، ص۳۰۷.    
۱۳. العروة الوثقی ج۲، ص۱۴۴.
۱۴. جواهر الکلام ج۱۴،‌ ص۳۰۴-۳۰۵.    
۱۵. العروة الوثقی ج۲، ص۱۴۵.
۱۶. مستمسک العروة ج۸، ص۱۱۸-۱۱۹.    
۱۷. جواهر الکلام ج۱۴، ص۳۲۱-۳۲۲.    
۱۸. مستمسک العروة ج۸، ص۱۲۴-۱۲۵.    
۱۹. العروة الوثقی ج۲، ص۱۴۹.
۲۰. مستمسک العروة ج۸، ص۱۳۱.    
۲۱. العروة الوثقی ج۲، ص۵۳۷.
۲۲. جواهر الکلام ج۲۱، ص۳۴.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۲۹-۶۳۱.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار