• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اعانت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: نصر (ابهام‌زدایی).


یاری کردن را اعانت یا نصر گویند. از این عنوان به مناسبت در باب‌های صلات، حج، تجارت، ضمان، اجاره، اطعمه و اشربه، غصب و دیات سخن رفته و احکام و آثاری بر آن مترتّب گشته است.



به یاری کننده «معین»، یاری شونده «معان» و امری که بر آن یاری می‌شود، «معان علیه» گفته می‌شود.


حکم اعانت بر حسب اختلاف موارد پنج قسم است:

۲.۱ - اعانت واجب

چنانچه نجات جان انسان محترم یا حیوان محترم و یا جلوگیری مال محترم از تلف شدن بر اعانت شخص معیّنی متوقّف باشد، اعانت بر او واجب است؛ و حتی اگر مشغول خواندن نماز باشد، واجب است نماز را قطع کند.

۲.۲ - اعانت مستحب

قلمرو اعانت مستحب بسیار گسترده و در قرآنو روایاتبه آن بسیار سفارش شده است که از مجموع آن‌ها برمی‌آید که اعانت بر هر کاری که محبوب و مطلوب خداوند متعال است- مانند برآوردن حاجت مؤمن و کمک کردن به نیازمندان- مستحب است.

۲.۳ - اعانت مکروه

اگر غایت اعانت (چیزی که اعانت بر آن صورت گرفته است) مکروه و اعانت کننده قصد تحقّق آن را داشته باشد، اعانت کراهت دارد مانند کمک به حاکم ستمگر به مانند دوختن لباس برای او.

۲.۴ - اعانت حرام

اگر مورد اعانت امری حرام باشد مانند فروش سلاح به دشمنان دینو کمک به ستمگر در ستمگری ویاعانت حرام است.

۲.۵ - اعانت مباح

اعانت در غیر موارد یاد شده، مباح است.


علاوه بر ثوابی که بر اعانت واجب و مستحب و کیفری که بر اعانت حرام مترتّب است، آثاری از قبیل کفّاره، ضمان و اجرت بر آن بار می‌شود.

۳.۱ - کفّاره

اگر کسی در حرم بر کشتن صید اعانت کند مانند این که صید را نگه دارد تا دیگری آن را بکشد، کفّاره بر وی واجب می‌شود.

۳.۲ - ضمان

در بعضی موارد اعانت موجب ضمان می‌شود که به آنها اشاره می‌شود.

۳.۲.۱ - تلف شدن مال به دست معان

چنانچه اعانت مستلزم اتلاف مال کمک کننده شود، در صورتی که معان آن را تلف کند، ضامن است مانند مضطرّی که معین، غذایی برای او فراهم می‌کند و او می‌خورد.

۳.۲.۲ - مباشر در اتلاف بودن معین

ولی اگر یاری کننده، مباشر در اتلاف باشد مانند آن که برای نجات جان کسی، شیشه ماشین خود را بشکند کسی ضامن نیست.

۳.۲.۳ - اتلاف مال معان

اگر اعانت موجب اتلاف مال معان شود، در صورتی که خود او مباشر بوده، کسی ضامن نیست، ولی چنانچه توسط معین تلف شده باشد مثل آن که برای نجات کسی شیشه ماشین او را بشکند در صورت مأذون نبودن از سوی مالک، ضامن است.

۳.۲.۴ - اتلاف مال دیگری به سبب اعانت

اگر اعانت موجب اتلاف مال دیگری شود، در صورتی که استناد عمل به معین بعید باشد، معین ضامن نیست مانند آن که سنگی را به کسی بدهد و او شیشۀ منزل یا ماشین دیگری را بشکند،ولی اگر معیّن همچون معان سبب قریب در اتلاف مال باشد، هر دو ضامن هستند مانند شخصی که به کمک دیگری آتشی بیفروزد که به مال دیگری سرایت کند و آن را بسوزاند.

۳.۲.۵ - هلاکت به سبب ترک اعانت

اگر ترک اعانت موجب هلاکت کسی گردد مانند آن که شخصی، فردی را در حال غرق شدن می‌بیند و قدرت نجات دادن وی را دارد، ولی نجات نمی‌دهد یا غذایی را به گرسنۀ مضطر نمی‌دهد و او می‌میرد، برخی گفته‌اند هر چند وی مرتکب حرام شده، ولی ضامن نیست،لیکن برخی دیگر برآنند که اگر انسان قادر باشد و فرد مشرف بر هلاکت از او یاری بطلبد و او یاری نکند، ضامن است ولی در صورتی که از او کمک نخواهد، ضامن نیست؛ هر چند گناه کرده است.


پیش از اعانت، درخواست اجرت بر اعانت جایز است؛ حتی اگر از مواردی باشد که به طور معمول برای انجام آن مزد نمی‌گیرند مانند بریدن طناب برای کسی؛ ولی پس از اعانت، بعضی تصریح کرده‌اند در صورتی که مورد از مواردی است که به طور معمول برای آن اجرت می‌گیرند و انجام دهنده نیز معمولا برای آن مزد می‌گیرد، پرداخت اجرت به او واجب است.


۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۲۲.    
۲. عاملی، محمد بن مکی، ذکری الشیعة فی أحکام الشریعة، ج۴، ص۵-۶.    
۳. مائده/سوره۶، آیه۲.    
۴. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۲۰۳-۲۱۳.    
۵. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۵۳-۵۴.    
۶. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۲۸.    
۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۵۱-۵۳.    
۸. حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۴۴۲.    
۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۲۷۸.    
۱۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۳، ص۱۵۲.    
۱۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۳، ص۱۵۱-۱۵۲.    
۱۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۷، ص۵۴.    
۱۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۷، ص۵۹-۶۲.    
۱۴. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۳، ص۱۵۳.    
۱۵. حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیة، ج۵، ص۵۵۱.    
۱۶. بحرانی،یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲۱، ص۶۳۳.    
۱۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۷، ص۳۳۵-۳۳۸.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۵۹۰-۵۹۲.    


رده‌های این صفحه : حج | فقه | معاملات | نماز




جعبه ابزار