• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اعاده‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اعاده در دو معنا به کار رفته است: ۱. انجام دوبارۀ عمل، ۲. بازگرداندن چیزی به جای اول آن. از اعاده به معنای نخست، در باب‌های طهارت، صلات، زکات و حج سخن رفته است. اعاده، انجام دوباره عمل عبادی در وقت مخصوص آن است.



اعاده، مقابل ادا و قضا و به معنای انجام دوباره عبادت در وقت مخصوص آن است، مثل: به جا آوردن دوباره نماز صبح توسط کسی که در رکعات آن شک نموده است.

۱.۱ - تعریف بیضاوی

صاحب نظران برای اعاده، تعریف‌های متفاوتی ارائه نموده‌اند؛ برای مثال، «بیضاوی»، از علمای اهل سنت، بعد از آن که حکم تکلیفی را به اعتباری به ادا و قضا و اعاده تقسیم می‌نماید، می‌گوید:
«الاعادة: هی ایقاع العبادة فی وقتها المقدر لها شرعا مع سبقها باداء مختل؛ اعاده به معنای انجام عبادت در مدت زمانی است که شارع برای آن معین کرده است، به شرط آن که قبلا به صورت ناقص ادا شده باشد (در زمان ادا، در ارکان یا شرایط آن خلل باشد)».
[۳] اصول الفقه، زهیرالمالکی، محمد ابوالنور، ج۱، ص۷۹.


۱.۲ - تعریف اصولیون

اما برخی از اصولی‌ها، اعاده را این گونه تعریف نموده‌اند:
«الاعادة: ایقاع العبادة ثانیا مطلقا فی الوقت او فی خارج الوقت؛ اعاده انجام دوباره عبادت است چه در وقت و چه در خارج آن».
[۴] اصول الفقه، زهیرالمالکی، محمد ابوالنور،ج۱، ص۸۲.
طبق این تعریف، اعاده شامل قضا نیز می‌گردد.


در مبحث اجزا در اصول، محور بحث این است که چنان چه «مامورٌ به» به صورت صحیح و مطلوب به جا آورده شود، آیا سبب اِجزا از امر آن می‌شود یا نه؛ در صورت اعتقاد به اِجزا، لازمه آن، سقوط اعاده در وقت، و سقوط قضا در خارج وقت است.
[۵] اصول الفقه، خضری، محمد، ص۴۳.
[۱۰] تقنین اصول الفقه، عبدالبر، محمد زکی، ص۱۷.
[۱۱] اصول الفقه الاسلامی، زحیلی، وهبه، ج۱، ص۵۶.



اعاده یا به جهت وجود خلل در عمل اول است یا بدون آن.

۳.۱ - به جهت وجود خلل در عمل اول

در صورت اول، اگر عمل، واجب باشد و خلل نیز موجب بطلان آن شود، اعاده واجب است- مانند این که شخص با آب غصبی، با علم به غصبی بودن و بطلان وضو با آن، وضو بگیرد و نماز بخواند که واجب است وضو و نماز، هر دو را اعاده کندو اگر عمل اول مستحب باشد- مانند نمازهای مستحبی- اعاده نیز مستحب است. مگر در موارد خاصی مانند عمرۀ مستحبی که در صورت آمیزش قبل از سعی اعادۀ عمره واجب است و یا آمیزش در احرام حج مستحبی که علاوه بر وجوب اتمام، اعاده نیز واجب است.

۳.۲ - به جهت نبودن خلل در عمل اول

اعاده در صورت دوم (نبودن خلل در عمل اول)، در مواردی، برای به دست آوردن کمال و ثواب بیشتر، مستحب است مانند این که نمازگزار، نمازی را که فرادا خوانده است، به جماعت اعاده کند،یا غسل احرامی را که محرم به جهت احتمال نیافتن آب در میقات، پیش از رسیدن به آن، انجام داده است، در میقات با وجود آب اعاده نماید.


چند چیز سبب اعاده است:

۴.۱ - اخلال به شرایط صحّت

اگر عملی فاقد شرایط صحّت باشد، اعاده می‌شود مانند وضو گرفتن بدون رعایت ترتیب و موالات،یا نماز خواندن بدون طهارت یا پشت به قبلهیا این که مخالف، زکات را به هم‌کیش خود بدهد و سپس شیعه‌ شود که باید زکات خود را دوباره به مؤمن بپردازد،
[۱۹] العروة الوثقی، ج۲، ص۳۱۸.
و یا طواف بدون طهارت.

۴.۲ - اخلال به اجزاء

عمل اول اگر فاقد یکی از اجزای واجب باشد، دو صورت دارد:

۴.۲.۱ - اخلال عمدی

در صورتی که اخلال عمدی به آن جزء موجب بطلان عمل گردد، اعاده می‌شود مانند این که نمازگزار سورۀ حمد یا تشهّد را به عمد نخواند که در این صورت، نماز اعاده می‌شود.

۴.۲.۲ - اخلال سهوی

اگر اخلال به جزء، سهوی باشد، در صورتی که آن جزء از اجزایی باشد که ترک آن حتی به طور سهوی موجب بطلان عمل شود، حکم صورت عمد را دارد مانند ترک یکی از ارکان نماز همچون رکوع که در این صورت، نماز اعاده می‌شود.

۴.۳ - شک در وقوع

شک در تعداد رکعات نمازهای واجب دو رکعتی مانند نماز صبح و نماز مسافر و نیز نمازهای سه رکعتی (نماز مغرب) و دو رکعت اول نمازهای چهار رکعتی موجب بطلان و اعادۀ آن‌ها می‌شود.

۴.۴ - زوال مانع

به قول برخی، اگر میّت به دلیل نبود آب برای غسل، تیمّم داده شود و سپس پیش از دفن، آب پیدا شود، پس از غسل دادن میّت با آب، نماز بر او اعاده می‌شود.


۱. المحکم فی اصول الفقه، حکیم، محمد سعید، ج۲، ص۱۸۸.    
۲. المحکم فی اصول الفقه، حکیم، محمد سعید، ج۲، ص۱۹۹.    
۳. اصول الفقه، زهیرالمالکی، محمد ابوالنور، ج۱، ص۷۹.
۴. اصول الفقه، زهیرالمالکی، محمد ابوالنور،ج۱، ص۸۲.
۵. اصول الفقه، خضری، محمد، ص۴۳.
۶. الموجز فی اصول الفقه، سبحانی تبریزی، جعفر، ص۶۷.    
۷. مناهج الوصول الی علم الاصول، خمینی، روح الله، ج۱، ص۳۰۹.    
۸. تهذیب الاصول، خمینی، روح الله، ج۱، ص۱۸۵.    
۹. کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۸۷.    
۱۰. تقنین اصول الفقه، عبدالبر، محمد زکی، ص۱۷.
۱۱. اصول الفقه الاسلامی، زحیلی، وهبه، ج۱، ص۵۶.
۱۲. جواهر الکلام، نجفی جواهری، شیخ محمدحسن، ج۱۲، ص۲۳۳.    
۱۳. جواهر الکلام، نجفی جواهری، شیخ محمدحسن، ج۲۰، ص۳۸۰.    
۱۴. جواهر الکلام، نجفی جواهری، شیخ محمدحسن، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۱۵. شرائع الاسلام، محقق حلی، ج۱، ص۹۴.    
۱۶. شرائع الاسلام، محقق حلی، ج۱، ص۱۷۹.    
۱۷. جواهر الکلام، نجفی جواهری، شیخ محمدحسن، ج۲، ص۲۵۲.    
۱۸. جواهر الکلام، نجفی جواهری، شیخ محمدحسن، ج۲، ص۲۴۶.    
۱۹. العروة الوثقی، ج۲، ص۳۱۸.
۲۰. جواهر الکلام، نجفی جواهری، شیخ محمدحسن، ج۱۹، ص۳۸۴.    
۲۱. جواهر الکلام، نجفی جواهری، شیخ محمدحسن، ج۱۲، ص۲۲۸.    
۲۲. جواهر الکلام، نجفی جواهری، شیخ محمدحسن، ج۱۲، ص۲۳۸.    
۲۳. جواهر الکلام، نجفی جواهری، شیخ محمدحسن، ج۱۲، ص۳۰۳.    
۲۴. جواهر الکلام، نجفی جواهری، شیخ محمدحسن، ج۱۲، ص۳۱۰.    
۲۵. جواهر الکلام، نجفی جواهری، شیخ محمدحسن، ج۵، ص۲۴۷-۲۴۸.    



فرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۲۲۹، برگرفته از مقاله «اعاده.».    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۵۸۸-۵۹۰.    


رده‌های این صفحه : طهارت | فقه | نماز




جعبه ابزار