اصل حلّیّت (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصل حلّیّت: (حَلالًا طَيِّبًا) خطابهايى كه در
قرآن مربوط به استفاده از غذاهاست، معمولا با دو قيد «
حلال»
و «
طیّب»
همراه است. «حلال» -همانطور كه در قبل گفتيم- چيزى است كه ممنوعيّتى نداشته باشد، و «طيّب» به چيزهاى پاكيزه گفته مىشود كه موافق
طبع سالم انسانى است، نقطه مقابل «خبيث» كه طبع آدمى از آن تنفّر دارد.
آیه مورد بحث دليل بر اين است كه
اصل اولى در همه غذاهايى كه روى
زمین وجود دارد
حلّيّت است و غذاهاى حرام جنبه استثنايى دارد، بنابراين حرام بودن چيزى دليل مىخواهد، نه حلال بودن آن. و از آنجا كه قوانين تشريعى بايد با قوانين تكوينى هماهنگ باشد طبع
آفرینش نيز چنين اقتضا مىكند.
به موردی از کاربرد
اصل حلّیّت در
قرآن، اشاره میشود:
(يا أَيُّها النّاسُ كُلُواْ مِمّا في الأَرْضِ حَلاَلًا طَيِّبًا وَ لا تَتَّبِعُواْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبينٌ) «اى مردم از نعمتهاى حلال و پاكيزهاى كه در زمين است بخوريد؛ و از گامهاى
شیطان، پيروى نكنيد؛ زيرا او، دشمن آشكار شماست.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
(كُلُوا مِمّا في الْأَرْضِ حَلالًا طَيِّباً) اين جمله اباحهاى عمومى و بدون قيد و شرط را آماده ميكند، چيزى كه هست جمله:
(وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ) الخ، ميفهماند كه در اين ميان چيزهاى ديگرى هم هست كه نامش
خطوات شیطان است و مربوط به همين اكل حلال طيب است، و اين امور، يا مربوط به نخوردن بخاطر پيروى شيطان است و يا خوردن بخاطر پيروى شيطان است و چون تا اينجا معلوم نكرد كه آن امور چيست؟ لذا براى اينكه ضابطهاى دست داده باشد كه چه چيزهايى پيروى شيطان است؟ كلمه سوء و
فحشاء و سخن بدون علم را خاطر نشان كرد و فهماند كه هر چيزى كه بد است، يا فحشاء است يا بدون علم حكم كردن است، پيروى از آن، پيروى شيطان است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « اصل حلّیّت »، ص ۵۷۰.